نقاب

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نقاب یک زن عرب

نقاب /neqāb/ اسم عام عربی برای پوشش‌هایی است که صورت زنان را می‌پوشاند.[۱][۲] این پوشش‌ها در فارسی شامل روبنده، برقع، پوشینه (پوشیه)، پیچه و چشم آویز است.[۳]

تاریخچه

پوشش صورت در اصل بخشی از لباس زنان در میان طبقات خاصی در امپراتوری بیزانس بود که در زمان حمله اعراب به خاورمیانه به فرهنگ مسلمانان نیز تسری یافت.[۴][۵][۶]


مذاهب مختلف

در فقه شافعی و حنبلی پوشش صورت برای تمام زنان و در مذاهب حنفی و مالکی فقط برای زنان جوان و آنها که خوف فتنه از ایشان می‌رود واجب است. حال آن که در فقه امامیه نظر مشهور بر جواز کشف صورت است هرچند برخی از علمای امامیه هم پوشاندن تمام بدن از جمله صورت را احتیاط واجب می‌دانند.[۱]


مبنای فقهی

مبنای فقهی این احکام روایتی است معروف به روایت زن عورت است. قال رسول الله (ص): المرأة عورة فاذا خرجت استشرفها الشیطان، و اقرب ما تکون من رحمة ربها و هی فی قعر بیتها. پیامبر (ص) فرمود: زن عورت است، وقتی [از خانه] خارج می‌شود، شیطان بر او می‌نگرد، نزدیکترین جا به رحمت پروردگار برای او قعر خانه‌اش است. ترمذی آنرا از عن عبدالله بن مسعود نقل کرده و متذکر شده است: حدیث حسن صحیح غریب (السنن ج۲ ص۳۱۹ ح۱۱۸۳) و ابن حبان در الصحیح، عبدالله بن عدی در الکامل، طبرانی در المعجم الاوسط و المعجم الکبیر، بزار در المسند ونیز ابن خزیمه هم آن را نقل کرده است.[۲]

این حدیث از جانب محدثان و فقیهان اهل سنت تلقی به قبول شده است و مبنای اصلی فتاوای حجاب در مذاهب اربعه اهل سنت است. تفسیر واژه عورت حد حجاب را در مذاهب مختلف اهل سنت تعیین کرده است. در مذاهب شافعی و حنبلی تمام بدن زن عورت محسوب می‌شود و باید پوشانده شود. در مذاهب حنفی و مالکی و برخی فقهای امامیه حد عورت زن آزاد تمام بدن او به استثنای وجه و کفین است (احکام پوشش زن برده که کنیز خوانده می‌شد با پوشش زن آزاد متفاوت بوده است). البته در حنفی و مالکی در صورت خوف وقوع فتنه تمام بدن و صورت مشمول حکم عورت می‌شود و باید پوشانده شود.

عموم فقهای امامیه پوشاندن دست‌ها (از مچ تا انگشتان) و گردی صورت را واجب نمی‌دانند.[۷]


منابع

  1. ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت‌نامه. ج14. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت‌نامه دهخدا. ذیل مدخل.
  2. پ‍وش‍اک‌ در ای‍ران‌ زم‍ی‍ن‌ (1382). ترجمه پیمان متین. تهران: امیرکبیر. ص380.
  3. غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند. ص602.
  4. صفا ایسینی، شایا (1388). پوشاک زنان هرمزگان. تهران: روشنگران و مطالعات زنان. ص98.
  5. Dawson, T(2006)."Propriety, practicality and pleasure : the parameters of women's dress in Byzantium, A.D. 1000-1200", in L. Garland (ed.), Byzantine women: varieties of experience 800-1200.
  6. Bagley.F.R.C.(1995), "Introduction", in B. Spuler, A History of the Muslim World. The Age of the Caliphs.
  7. فاضل، محمدهادی (1386). بررسی لزوم و حدود حجاب در در فقه اهل تسنن. مطالعات راهبردی زنان. شماره 37.


نویسنده: حکمت بروجردی