تفاوت میان نسخههای «تاجالسلطنه»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
=== زندگینامه === | === زندگینامه === | ||
زهرا تاج السلطنه متولد 6 ربیع الثانی 1301ق. <ref>محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (1356). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص277.</ref>دوازدهمین دختر شاخص ناصرالدین شاه و از زنان شاخص در زمان مشروطه است که به عنوان یک زن درباری نقش مؤثری داشته است. | زهرا تاج السلطنه متولد 6 ربیع الثانی 1301ق. <ref>محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (1356). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص277.</ref>دوازدهمین دختر شاخص ناصرالدین شاه و از زنان شاخص در زمان مشروطه است که به عنوان یک زن درباری نقش مؤثری داشته است. | ||
مادر تاج السلطنه، مریم خانم ملقب به توران السلطنه | مادر تاج السلطنه، مریم خانم ملقب به توران السلطنه بود.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص339.</ref> | ||
برخی منابع مریم توران السلطنه معروف به خانم شاهزاده<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص341 به نقل از سالور، قهرمان میرزا (1376). ''روزنامه خاطرات عین السلطنه''. ج2. به کوشش مسعود سالور، ایرج افشار. تهران: اساطیر.</ref> | |||
را دختر قمرتاج و محمدحسن میرزا معتضدالدوله (پسر خسرو میرزا، پسر عباس میرزا ولیعهد) | را دختر قمرتاج و محمدحسن میرزا معتضدالدوله (پسر خسرو میرزا، پسر عباس میرزا ولیعهد) دانسته اند.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص341.</ref> | ||
=== همسران تاج السلطنه === | === همسران تاج السلطنه === | ||
همسر اول تاج السلطنه، امیرحسن خان شجاع السلطنه وشمگیر پسر محمدباقرخان سردار اکرم بود که در سال 1311ه.ق، خطبه عقد آنها جاری | تاج السلطنه سه مرتبه ازدواج کرد که هر سه به طلاق انجامید. همسر اول تاج السلطنه، امیرحسن خان شجاع السلطنه وشمگیر پسر محمدباقرخان سردار اکرم بود که در سال 1311ه.ق، خطبه عقد آنها جاری شد، ولی عروسی به بعد موکول شد. <ref>محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (1356). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص921.</ref>تاج السلطنه در زمان عقد نه سال<ref>کرمانی، حاجیه خانم علویه (1386). ''روزنامه سفر حج، عتبات عالیات و دربار ناصری''. به کوشش رسول جعفریان. قم: مورخ. ص127.</ref> و شجاع السلطنه ده سال <ref>کرمانی، حاجیه خانم علویه (1386). ''روزنامه سفر حج، عتبات عالیات و دربار ناصری''. به کوشش رسول جعفریان. قم: مورخ. ص165.</ref>داشت. او بعدها این عروسی را مبدأ کج بختی خود می داند، دختری چشم و گوش بسته و مغرور و بی تجربه و زیبا، زندگی زناشویی خود را با جوانی آغاز کرد که چندان پای بند پاکی و پاکیزگی روحی و اخلاقی و اجتماعی نبود، به همین جهت دچار بحران روحی شد. <ref>قاسمی، ابوالفضل (1354). سرگذشت پرماجرای تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه به قلم خودش. ''وحید''. مهر 1354. شماره 184. صص 757-762.</ref> | ||
و این در زمانی بود که چند سالی از قتل ناصرالدین شاه گذشته بود.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص344.</ref> | و این در زمانی بود که چند سالی از قتل ناصرالدین شاه گذشته بود.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص344.</ref> | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۵: | ||
دختری زیباروی و نسبتاً درس خوانده بود که نمی خواست در قفسهای تنگ محدودیتهای سنت و عرف و تشریفات و مقتضیات زمان زندگی کند و در جستجوی حقوق فردی و آزادیهای انتخاب شوهر و دوست و حصول اختیارات در زندگی شخصی، با خانواده شوهر درگیر شد و از شوهر خویش که اعیان زاده ای لوس و هرزه و بی بند و بار بود، طلاق گرفت.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. صص344-345.</ref> | دختری زیباروی و نسبتاً درس خوانده بود که نمی خواست در قفسهای تنگ محدودیتهای سنت و عرف و تشریفات و مقتضیات زمان زندگی کند و در جستجوی حقوق فردی و آزادیهای انتخاب شوهر و دوست و حصول اختیارات در زندگی شخصی، با خانواده شوهر درگیر شد و از شوهر خویش که اعیان زاده ای لوس و هرزه و بی بند و بار بود، طلاق گرفت.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. صص344-345.</ref> | ||
حاصل این ازدواج که بعد از ده سال به جدایی انجامید، چهار فرزند بود به نام های قمرتاج توران الدوله، فخرایران، امیرعباس (دیباج)، و فخرزمان. | حاصل این ازدواج که بعد از ده سال به جدایی انجامید، چهار فرزند بود به نام های قمرتاج توران الدوله، فخرایران، امیرعباس (دیباج)، و فخرزمان. | ||
سطر ۲۷: | سطر ۲۵: | ||
امیربهادر تمام شئونات قوللر آقاسی را سلب کرد. از کشیکخانه و خانه خودش خارج کرد.<ref>سالور، قهرمان میرزا (1377). ''روزنامه خاطرات عین السلطنه''. ج3. به کوشش مسعود سالور، ایرج افشار. تهران: اساطیر. ص2010.</ref>به این ترتیب قوللر آقاسی مجبور به طلاق تاج السلطنه شد.تاج السلطنه حدود سال 1324 ق. از همسرش جدا شد و سردار شجاع از ترس انقلابیون به روسیه فرار کرد.<ref>قاسمی، ابوالفضل (1354). سرگذشت پرماجرای تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه به قلم خودش. ''وحید''. مهر 1354. شماره 184. صص 757-762.</ref> | امیربهادر تمام شئونات قوللر آقاسی را سلب کرد. از کشیکخانه و خانه خودش خارج کرد.<ref>سالور، قهرمان میرزا (1377). ''روزنامه خاطرات عین السلطنه''. ج3. به کوشش مسعود سالور، ایرج افشار. تهران: اساطیر. ص2010.</ref>به این ترتیب قوللر آقاسی مجبور به طلاق تاج السلطنه شد.تاج السلطنه حدود سال 1324 ق. از همسرش جدا شد و سردار شجاع از ترس انقلابیون به روسیه فرار کرد.<ref>قاسمی، ابوالفضل (1354). سرگذشت پرماجرای تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه به قلم خودش. ''وحید''. مهر 1354. شماره 184. صص 757-762.</ref> | ||
=== فعالیتهای سیاسی === | |||
تاج السلطنه از مدافعان جنبش مشروطه بود و با خواهرش افتخارالسلطنه عضو انجمن آزادی زنان یا [[انجمن حریت نسوان]] بودند. <ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص357.</ref> | |||
به طوری که از یادداشت های تاج السلطنه برمی آید، وی یک سوسیالیست و در همان حال طرفدار پرشور حقوق زنان بود.<ref>آفاری، ژانت (1377). ''انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه''. ترجمه جواد یوسفیان. تهران: نشر بانو. ص23.</ref>تاج السلطنه در یادداشتهایش، خود را طرفدار اصول مشروطیت و تجدد و آزادی زنان و مخالف دیکتاتوری و لایه های آلوده اشراف نشان می دهد و شاید از انگشت شمار زنانی بود که بی حجاب در مجالس و اجتماعات دیده می شد.<ref>تاجالسلطنه (1361). ''خاطرات تاج السلطنه''. به کوشش مسعود عرفانیان. تهران: نشر تاریخ ایران. ص159.</ref> | |||
=== خاطرات تاج السلطنه === | |||
بعضی از مورخین از جمله ایرج افشار خاطراتی که تاج السطنه از خود برجای گذاشته است را منتسب به وی ندانسته و با توجه به مستنداتی که ارائه نموده اند در اصالت آن تردید دارند. قید نموده اند که کتاب حاوی گزارش احوال تاج السلطنه است ولی گفتن اینکه انشای شخص او باشد جای بحث و حرف است.<ref>افشار، ایرج (1384). ''خاطرات تاج السلطنه''. حافظ. آبان 1384. شماره 20. صص18-20.</ref> | |||
تاج السلطنه خاطرات خود را خطاب به معلمش نوشته و در بعضی از مندرجات کتاب او را پسرعمه عزیز و سلیمان نامیده است. (وی نوه عمه اش بوده است.) | تاج السلطنه خاطرات خود را خطاب به معلمش نوشته و در بعضی از مندرجات کتاب او را پسرعمه عزیز و سلیمان نامیده است. (وی نوه عمه اش بوده است.) | ||
قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص357. | قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص357. | ||
تاج السلطنه در بخشی از خاطراتش به ترک دین و اعتقادات مذهبی اش اشاره می کند و می نویسد: | تاج السلطنه در بخشی از خاطراتش به ترک دین و اعتقادات مذهبی اش اشاره می کند و می نویسد:<ref>تاجالسلطنه (1361). ''خاطرات تاج السلطنه''. به کوشش مسعود عرفانیان. تهران: نشر تاریخ ایران. صص160-161.</ref> | ||
تاجالسلطنه (1361). ''خاطرات تاج السلطنه''. به کوشش مسعود عرفانیان. تهران: نشر تاریخ ایران. صص160-161. | |||
این جوان نجیب، هفته ای سه روز به من درس می داد. در تنفس و موقع استراحت، صحبت مذهبی می کرد و از طبیعیون قصه می کرد. من در اوایل خیلی متغیر شده؛ با او مجادله می کردم. بعد، کم کم گوش می کردم. پس از مدتی، باور کردم. اول کاری که کردم، تغییر لباس دادم: لباس فرنگی، سر برهنه؛ در حالتی که هنوز در ایران، زن ها لباس فرم قدیم را داشته. پس از لباس، ترک نماز و طاعت را هم کردم؛ زیرا که با کرست و آستین های تنگ لباس های چسبیده، وضو ساختن و نماز کردن مشکل بود. پس از اینکه نماز ترک شد، تمام مذاهب و اعتقادات را باطل شمرده، می گفتم: رعد، رعد است؛ برق، برق. درخت فلان است؛ انسان فلان....و هرچه روز به روز در تحصیل پیش می رفتم، بر لامذهبی دامن زدم.....از بس که تاریخ و رمان های فرنگی را این معلم من خوانده بود، به من حالی کرده بود که فقط دنیا همین تهران نیست، من دیوانه وار میل رفتن اروپا را داشت، و همین میل، در من قوت گرفت و باعث متارکه ی من با شوهرم شد. | |||
=== درگذشت === | |||
او بقدری از محیط آلوده و فاسد اشرافی دچار حرمان و یأس می گردد که سه بار دست به خودکشی می زند و خود را مسموم میکند.<ref>قاسمی، ابوالفضل (1354). یادداشت های تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه به قلم خودش. ''وحید''. آبان 1354. شماره 185.</ref> | |||
تاج السلطنه به طور گمنام و احتمالاً در سال 1936 م (1355 ق. و 1315 ش.) در تهران درگذشت.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص364 به نقل از افسانه نجم آبادی، دائره المعارف ایرانیکا مدخل TĀJ-al-SALṬANA.</ref> | تاج السلطنه به طور گمنام و احتمالاً در سال 1936 م (1355 ق. و 1315 ش.) در تهران درگذشت.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص364 به نقل از افسانه نجم آبادی، دائره المعارف ایرانیکا مدخل TĀJ-al-SALṬANA.</ref> |
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۰۹
تاجالسلطنه (1301 ـ 1355ق )یکی از دختران ناصرالدین شاه بود که در جنبش مشروطیت نقش داشت.
زندگینامه
زهرا تاج السلطنه متولد 6 ربیع الثانی 1301ق. [۱]دوازدهمین دختر شاخص ناصرالدین شاه و از زنان شاخص در زمان مشروطه است که به عنوان یک زن درباری نقش مؤثری داشته است. مادر تاج السلطنه، مریم خانم ملقب به توران السلطنه بود.[۲] برخی منابع مریم توران السلطنه معروف به خانم شاهزاده[۳] را دختر قمرتاج و محمدحسن میرزا معتضدالدوله (پسر خسرو میرزا، پسر عباس میرزا ولیعهد) دانسته اند.[۴]
همسران تاج السلطنه
تاج السلطنه سه مرتبه ازدواج کرد که هر سه به طلاق انجامید. همسر اول تاج السلطنه، امیرحسن خان شجاع السلطنه وشمگیر پسر محمدباقرخان سردار اکرم بود که در سال 1311ه.ق، خطبه عقد آنها جاری شد، ولی عروسی به بعد موکول شد. [۵]تاج السلطنه در زمان عقد نه سال[۶] و شجاع السلطنه ده سال [۷]داشت. او بعدها این عروسی را مبدأ کج بختی خود می داند، دختری چشم و گوش بسته و مغرور و بی تجربه و زیبا، زندگی زناشویی خود را با جوانی آغاز کرد که چندان پای بند پاکی و پاکیزگی روحی و اخلاقی و اجتماعی نبود، به همین جهت دچار بحران روحی شد. [۸]
و این در زمانی بود که چند سالی از قتل ناصرالدین شاه گذشته بود.[۹]
عبدالحسین نوایی در مقدمه کتاب مرآت الوقایع مظفری راجع به تاج السلطنه اشاره می کند که:
دختری زیباروی و نسبتاً درس خوانده بود که نمی خواست در قفسهای تنگ محدودیتهای سنت و عرف و تشریفات و مقتضیات زمان زندگی کند و در جستجوی حقوق فردی و آزادیهای انتخاب شوهر و دوست و حصول اختیارات در زندگی شخصی، با خانواده شوهر درگیر شد و از شوهر خویش که اعیان زاده ای لوس و هرزه و بی بند و بار بود، طلاق گرفت.[۱۰]
حاصل این ازدواج که بعد از ده سال به جدایی انجامید، چهار فرزند بود به نام های قمرتاج توران الدوله، فخرایران، امیرعباس (دیباج)، و فخرزمان.
قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص353 به نقل از سایت دنیای زنان در عصر قاجار.
تاج السلطنه یکی دوسال بعد از جدایی از سردار شجاع با قوللر آقاسی، برادرزاده پاشاخان سرتیپ امیربهادر جنگ ازدواج کرد.[۱۱]
این ازدواج ظاهراً کمتر از 4 ماه دوام آورد. گویا علت اصلی طلاق مخالفت امیربهادر جنگ (دایی قوللر آقاسی) با این ازدواج بود، چون این طور مطرح شده بود که تاج السلطنه عضو انجمن حریت نسوان و این ازدواج در ارتباط با همین انجمن بوده، امیربهادر جنگ هم که از مخالفان مشروطه بود با شدت مخالفت کرد و برای طلاق قوللر آقاسی را تحت فشار قرار داد.[۱۲] امیربهادر تمام شئونات قوللر آقاسی را سلب کرد. از کشیکخانه و خانه خودش خارج کرد.[۱۳]به این ترتیب قوللر آقاسی مجبور به طلاق تاج السلطنه شد.تاج السلطنه حدود سال 1324 ق. از همسرش جدا شد و سردار شجاع از ترس انقلابیون به روسیه فرار کرد.[۱۴]
فعالیتهای سیاسی
تاج السلطنه از مدافعان جنبش مشروطه بود و با خواهرش افتخارالسلطنه عضو انجمن آزادی زنان یا انجمن حریت نسوان بودند. [۱۵]
به طوری که از یادداشت های تاج السلطنه برمی آید، وی یک سوسیالیست و در همان حال طرفدار پرشور حقوق زنان بود.[۱۶]تاج السلطنه در یادداشتهایش، خود را طرفدار اصول مشروطیت و تجدد و آزادی زنان و مخالف دیکتاتوری و لایه های آلوده اشراف نشان می دهد و شاید از انگشت شمار زنانی بود که بی حجاب در مجالس و اجتماعات دیده می شد.[۱۷]
خاطرات تاج السلطنه
بعضی از مورخین از جمله ایرج افشار خاطراتی که تاج السطنه از خود برجای گذاشته است را منتسب به وی ندانسته و با توجه به مستنداتی که ارائه نموده اند در اصالت آن تردید دارند. قید نموده اند که کتاب حاوی گزارش احوال تاج السلطنه است ولی گفتن اینکه انشای شخص او باشد جای بحث و حرف است.[۱۸]
تاج السلطنه خاطرات خود را خطاب به معلمش نوشته و در بعضی از مندرجات کتاب او را پسرعمه عزیز و سلیمان نامیده است. (وی نوه عمه اش بوده است.)
قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص357.
تاج السلطنه در بخشی از خاطراتش به ترک دین و اعتقادات مذهبی اش اشاره می کند و می نویسد:[۱۹]
این جوان نجیب، هفته ای سه روز به من درس می داد. در تنفس و موقع استراحت، صحبت مذهبی می کرد و از طبیعیون قصه می کرد. من در اوایل خیلی متغیر شده؛ با او مجادله می کردم. بعد، کم کم گوش می کردم. پس از مدتی، باور کردم. اول کاری که کردم، تغییر لباس دادم: لباس فرنگی، سر برهنه؛ در حالتی که هنوز در ایران، زن ها لباس فرم قدیم را داشته. پس از لباس، ترک نماز و طاعت را هم کردم؛ زیرا که با کرست و آستین های تنگ لباس های چسبیده، وضو ساختن و نماز کردن مشکل بود. پس از اینکه نماز ترک شد، تمام مذاهب و اعتقادات را باطل شمرده، می گفتم: رعد، رعد است؛ برق، برق. درخت فلان است؛ انسان فلان....و هرچه روز به روز در تحصیل پیش می رفتم، بر لامذهبی دامن زدم.....از بس که تاریخ و رمان های فرنگی را این معلم من خوانده بود، به من حالی کرده بود که فقط دنیا همین تهران نیست، من دیوانه وار میل رفتن اروپا را داشت، و همین میل، در من قوت گرفت و باعث متارکه ی من با شوهرم شد.
درگذشت
او بقدری از محیط آلوده و فاسد اشرافی دچار حرمان و یأس می گردد که سه بار دست به خودکشی می زند و خود را مسموم میکند.[۲۰]
تاج السلطنه به طور گمنام و احتمالاً در سال 1936 م (1355 ق. و 1315 ش.) در تهران درگذشت.[۲۱]
منابع
- ↑ محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (1356). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص277.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص339.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص341 به نقل از سالور، قهرمان میرزا (1376). روزنامه خاطرات عین السلطنه. ج2. به کوشش مسعود سالور، ایرج افشار. تهران: اساطیر.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص341.
- ↑ محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (1356). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص921.
- ↑ کرمانی، حاجیه خانم علویه (1386). روزنامه سفر حج، عتبات عالیات و دربار ناصری. به کوشش رسول جعفریان. قم: مورخ. ص127.
- ↑ کرمانی، حاجیه خانم علویه (1386). روزنامه سفر حج، عتبات عالیات و دربار ناصری. به کوشش رسول جعفریان. قم: مورخ. ص165.
- ↑ قاسمی، ابوالفضل (1354). سرگذشت پرماجرای تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه به قلم خودش. وحید. مهر 1354. شماره 184. صص 757-762.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص344.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. صص344-345.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص354 به نقل از ربیعی، منیژه. دانشنامه جهان اسلام. مدخل تاج السلطنه.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص354.
- ↑ سالور، قهرمان میرزا (1377). روزنامه خاطرات عین السلطنه. ج3. به کوشش مسعود سالور، ایرج افشار. تهران: اساطیر. ص2010.
- ↑ قاسمی، ابوالفضل (1354). سرگذشت پرماجرای تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه به قلم خودش. وحید. مهر 1354. شماره 184. صص 757-762.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص357.
- ↑ آفاری، ژانت (1377). انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه. ترجمه جواد یوسفیان. تهران: نشر بانو. ص23.
- ↑ تاجالسلطنه (1361). خاطرات تاج السلطنه. به کوشش مسعود عرفانیان. تهران: نشر تاریخ ایران. ص159.
- ↑ افشار، ایرج (1384). خاطرات تاج السلطنه. حافظ. آبان 1384. شماره 20. صص18-20.
- ↑ تاجالسلطنه (1361). خاطرات تاج السلطنه. به کوشش مسعود عرفانیان. تهران: نشر تاریخ ایران. صص160-161.
- ↑ قاسمی، ابوالفضل (1354). یادداشت های تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه به قلم خودش. وحید. آبان 1354. شماره 185.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدینشاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص364 به نقل از افسانه نجم آبادی، دائره المعارف ایرانیکا مدخل TĀJ-al-SALṬANA.