روبنده

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو

روبنده/rūbande/ یکی از انواع پوشش صورت است که در دوران قاجار زنان به عنوان بخشی از حجاب به همراه چادر می‌پوشیدند.

چند زن ایرانی با چادر کمری و روبنده‌ای که کنار زده‌اند[۱]
قلاب روبنده[۲]

تعریف

پارچه­‌ای از کتان سفید به پهنای شصت تا هفتاد سانتی­متر که صورت و قسمت جلویی سینه را می‌­پوشاند و به هنگام بیرون رفتن از خانه مورد استفاده قرار می‌گرفت.[۳][۴]


سیر تاریخی

از انواع پوشش زنان که پس از اسلام رایج شد روبنده‌هایی بود که برای پوشاندن صورت به کار می‌رفت و به همراه چادر استفاده می‌شد. جنس این روبنده‌ها ابتدا از ابریشم نازک (قصب) بود، و بعدها تغییر شکل داد. این پوشش تا پایان دوره قاجار مرسوم بود.[۵]

تور مشبک روبنده[۶]


شکل

روبنده از عناصر مهم پوشاک زنان به هنگام بیرون رفتن از خانه بود. مستطیلی از کتان سفید به پهنای شصت تا هفتاد سانتی­متر بود که صورت و قسمت جلویی سینه را می­‌پوشاند. در قسمت بالا دارای دو مادگی بود که از دو طرف به گیره‌ای بنام قلابه یا چنگال روبنده متصل می‌شد و روبنده را روی سر نگاه می­‌داشت. جنس این قلابه‌ها برای اعیان و اشراف از نقره یا طلا و جواهر و برای زنان فرودست از برنج به همراه نگین‌­های بدلی بود. قسمت جلوی چشم با یک توری به طول نه سانتیمتر و به عرض تقریبی هفده سانتیمتر پوشیده می‌شد تا دیدن جلو را برای زنان ممکن سازد.[۴][۷]


کاربرد

هدف از روبنده این بود که صورت و آرایش زنان از چشم نامحرمان دور بماند. البته زنان جوان روبنده را لوله کرده و در یک طرف صورت زده و قسمتی از چشم و ابرو و زیبایی‌های صورت خود را در معرض دید قرار می‌دادند، ولی زنان پیر و مؤمن تمام صورت خود را با آن می‌پوشاندند و فقط از چشمی آن برای دیدن استفاده می­‌کردند. بالا زدن و پشت سر انداختن روبنده نوعی گستاخی و نشانه اعتراض به شمار می‌آمد و در شورش‌­ها و قیام­‌های عمومی که زنان نیز در آن شرکت می­‌کردند، روبنده را به پشت سر انداخته تا مردان را بر سر غیرت آورند و به شورش ملحق شوند.[۴]

زنی قجر با روبنده بلند[۸]


منابع

  1. افشار، ایرج (1370). گنجینه عکس‌های ایران. تهران: نشر فرهنگ ایران، ص208.
  2. آلمانی، هانری رنه. (1378). از خراسان تا بختیاری. ترجمه سمیعی، غلامرضا. تهران: طاووس. ج 1. ص415.
  3. ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت‌نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت‌نامه دهخدا. ذیل مدخل.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ذکاء، یحیی (1336). لباس زنان ایران از سده سیزدهم هجری تا امروز. تهران: اداره کل هنرهای زیبای کشور، اداره موزه‌ها و فرهنگ عامه. ص32.
  5. پ‍وش‍اک‌ در ای‍ران‌ زم‍ی‍ن‌ (1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر. ص384.
  6. آلمانی، هانری رنه. (1378). از خراسان تا بختیاری. ترجمه سمیعی، غلامرضا. تهران: طاووس. ج 1. ص414.
  7. ضیاءپور، جلیل (1347). پوشاک زنان ایران از کهن ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی. تهران: وزارت فرهنگ و هنر. ص179.
  8. ضیاءپور، جلیل (1347). پوشاک زنان ایران از کهن ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی. تهران: وزارت فرهنگ و هنر. ص180.


نویسنده: حکمت بروجردی