مادام عباس گلساز
حاجی عباس شیرازی در حدود 1235 هجری به پاریس رفت. حاجی عباس با اینکه نقاش خوبی بود و رنگ آمیزی و پرده سازی را به مدد قلم خوب از عهده برمی آمد سرانگشتانی لطیف برای گل سازی نداشت و هرچه کرد نتوانست هنری را که خانم های نازک کار پاریسی دارند به درستی فراگیرد. درنهایت وی با اجازه از محمدمیرزا یکی از خانمهای گل ساز فرانسوی را با خود به ایران آورد. حاجی عباس این خانم سی ساله از اهالی شهر اورلئان به سالی هشت هزار فرانک مزد به خدمت گرفت و با او روانه تبریز گردید. مادام عباس که زنی بسیار زیرک و باهوش بود بفاصله کمی فارسی را به خوبی یاد گرفت و در اندرون محمدمیرزا آرایشگر اهل حرم شد ضمناً اوقات شاه آینده ایران را با نقل حکایات و تواریخ مربوط به اروپا غالباً خوش میکرد و کم کم نفوذ او در ذهن محمدمیرزا و اطرافیان او تا آنجا زیاد شد که حتی در مصالح ملکی و سیاسی نیز از او مشورت می کردند و کسی که در میان اهل حرم بیش از همه با مادام حاجی عباس گرم گرفته بود مهدعلیا زوجه محمدمیرزا و مادر ناصرالدین شاه و عزه الدوله بود. مهدعلیا یعنی ملک جهان خانم که در زیرکی و هوشیاری در ردیف مادام حاجی عباس یا شاید هم از او زیرکتر و هوشیارتر بود تربیت دو فرزند عزیز خود ناصرالدین میرزا و ملکزاده خانم عزه الدوله را به مادام حاجی عباس محول نمود، این زن هم اوقات خود را شبانه روز به این کار مصروف داشت و بدو طفل مهدعلیا فرزند خطاب می کرد. بعد از آنکه ده سال از ورود مادام حاجی عباس به ایران و ازدواج او با این مرد گذشت شوهرش مرد و مادام که از حاجی عباس فرزندی نداشت و سنی قریب به چهل رسیده بود در همان اندرونی شاهی ماند و در جمیع بند و بست ها و توطئه های حرم و دربار همکار و دستیار مهدعلیا شد. موقعی که ناصرالدین میرزا به سن ازدواج رسید یعنی در سال 1261 محمدشاه مادام حاجی عباس را مأمور کرد که در اندرون شاهزادگان در پی دختری مناسب بگردد و آن را که می پسندد برای زوجیت ناصرالدین میرزا اختیار کند. مادام حاجی عباس هم چهار شاهزاده خانم را به محمدشاه معرفی نمود و از میان آن دختر شاهزاده احمدعلی میرزا بعقد ولیعهد درآمد. در مردن محمدشاه مهدعلیا در طهران بود، وی به دستیاری و راهنمایی و توطئه های مادام حاجی عباس تا رسیدن ناصرالدین شاه از تبریز بپای تخت در بیست و یکم ذی القعده که قریب به شش هفته طول کشید با کفایت مخصوصی زمام امور را در دست گرفت و بر اثر همین خدمات که مادام حاجی عباس به مهدعلیا در رساندن ناصرالدین شاه به سلطنت کرده بود ناصرالدین شاه هم اندکی پس از ورود به طهران مادام حاجی عباس را با ماهی هزار فرانک حقوق به سمت رسمی مترجم اندرون مفتخر ساخت و یک باب منزل مخصوص به او بخشید. از تاریخ 1264 تا اواخر زمستان سال 1295 که مادام حاجی عباس در سنی قریب به نود در طهران فوت کرد این زن در حرم ناصرالدین شاه به اعمال نفوذ مشغول بود مخصوصاً در دوره ای که مهدعلیا حیات داشت یعنی تا 1290 به همراهی او امور کلی دربار را اداره می کرد. خانم حاجی عباس در سال 1295 اندکی قبل از فوت برای خانمی ایتالیایی به نام کارلا سرنا که به سیاحت به ایران آمده بود نقل کرده که وی در ایام مرض موت محمدشاه مهدعلیا را برای در دست گرفتن زمام امور مهیا ساخته و جهت او تاریخ بعضی از ملکه های اروپا را که پس از فوت شوهر تا برشد رسیدن پسر خود شخصاً سلطنت نموده و اختیاردار جمیع مهام کشوری بوده اند نقل میکرده و به او آموخته بوده است که بعد از مردن محمدشاه با عزم و اراده محکم به نام مادر پادشاه تا رسیدن پسرش از تبریز مقام صدارت را مخصوص خود بداند و با وزرای مختار روس و انگلیس به دستور او گفتگو کند چنانکه مهدعلیا در ملاقات هایی که وزرای مختار مزبور از او می کردند با زبان چرب و نرمی از مساعدتهایی که دولتین روس و انگلیس در رساندن ناصرالدین شاه پسرش به تخت سلطنت کرده بودند تشکر مینموده و از آراء آنان در مصالح خود استمداد میجسته و به این وسیله بیش از پیش دل ایشان را نسبت به خود و پسرش گرم نگاه میداشته است. اقبال، عباس (1325). مادام حاجی عباس گلساز. مجله یادگار، سال سوم، شماره6-7، صص106-109.
کارلا سرنا در سفرنامه خود به زن مترجمی که برای ترجمه مکالمه بین خود و انیس الدوله به دعوت شاه حضور داشته است اشاره می کند که احتمالاً منظور وی همان مادام گل ساز، مترجم حرم سرای شاهی بوده است. سرنا، کارلا (1362). سفرنامه مادام کارلا سرنا: آدمها و آئینها در ایران. مترجم سعیدی، علیاصغر. تهران: کتابفروشی زوار. ص175. همچنین لیدی شیل نیز در سفرنامه خود در ملاقات با مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه به یک خانم فرانسوی که سمت مترجمی مادرشاه را برعهده داشته است اشاره می کند . شیل، مری لئونورا (وولف). (1362) خاطرات لیدی شیل "همسر وزیرمختار انگلیس در اوائل سلطنت ناصرالدین شاه". مترجم ابوترابیان، حسین. تهران: نشرنو. ص72.