جمعیت نسوان وطنخواه ایران
جمعیت نسوان وطنخواه (۱۳۰۱-۱۳۱۲) از انجمنهای سری بود که با هدف فعالیت برای احقاق حقوق زنان توسط محترم اسکندری تأسیس شد.
تاریخچه
انجمن نسوان وطنخواه در سال 1301 ش.[۱] توسط محترم اسکندری تأسیس شد. پدر محترم اسکندری در اوایل انقلاب مشروطه از اعضای انجمن آدمیت ـــ از اولین محافل فراماسونری در ایران ــ بود. محترم اسکندری به دلیل همکاری پدرش با این محافل و تحت تأثیر افکار آنها به کمک عدهای از زنان جمعیت نسوان وطنخواه را تشکیل داد. این انجمن کمکهای محرمانهای را نیز از دولت دریافت میکرد.[۲] مهمترین هدف این انجمن احقاق حقوق زنان بخصوص پس از انقلاب مشروطه ذکر شده است. این انجمن برای تغییر فرهنگ دینی و ملی زنان و اقتدا به الگوهای غربی تلاشهای گستردهای انجام داد. از آنجایی که اعضای آن به اقشار متوسط و بالای زنان جامعه ایران محدود میشدند، هیچگاه نتوانستند به تشکلی فراگیر و سراسری تبدیل شوند. نورالهدی منگنه، فخرآفاق پارسای، فخر عظمی اغون (عادل خلعتبری)، مستوره افشار و صفیه اسکندری از اعضای سرشناس این انجمن بودند.[۳]رئیس اول محترم اسکندری که پس از فوت او مستوره افشار ریاست را برعهده گرفت، ملوک اسکندری، نایب رئیس و صاحب امتیاز مجله نسوان وطنخواه، نورالهدی منگنه، منشی اول و از نویسندگان مجله، نصرت مشیری، معلم کلاس اکابر، خانم شریفی، منشی دوم، عباسه پایور و ملکه ابوالفتحزاده، بازرس و کبری جنانی، شاهزاده اسکندری، طوبی بقائی، عفتالملوک و نظمالملوک خواجه نوری، فخرعظمی ارغون، هایده مقبل، توران افشار، اخترالسلطنه سیادت، آصفالملوک، اخترالسلطنه فروهر و عشرتالزمان آصف اعضای جمعیت بودند.[۴] جمعیت نسوان وطنخواه گرایش سوسیالیستی داشت و در حالی که دارای ۱۹۵ عضو رسمی بود در ۱۳۱4 ه.ش با فرمان رضاخان منحل شد.
هیئت مدیره
در جلسه دهم بهمن 1301 که به تشکیل جمعیت نسوان وطنخواه ایران منجر شد ده نفر به عنوان اعضای هیئت مدیره انتخاب شدند و مسئولیت اداره و پیشبرد فعالیت های جمعیت نسوان وطنخواه ایران را برعهده گرفتند. اعضای مسئول هیئت مدیره عبارت بودند از: محترم اسکندری (رئیس)، ملوک اسکندری (نایب رئیس)، نورالهدی منگنه (منشی اول)، عصمت الملوک شریفی (منشی دوم)، عباسه پایور و ملکه ابوالفتح زاده (بازرس).[۵]
اهداف
برنامه جمعیت نسوان وطن خواه ایران چندماه پس از تشکیل جمعیت، در چهار فصل و 34 ماده تدوین شد. هدف ها و مطالبات این برنامه را می توان به دو بخش تقسیم کرد: درخواست های عمومی، که شامل حال زنان همه اقشار و طبقات جامعه می شد؛ مانند: «ترویج معارف، تهذیب اخلاق و حفظ حقوق نسوان، تزریق احساسات ملی و وطنی به جامعه ایران، مبارزه با جهالت کلیه نسوان»، «ازدیاد مدارس دخترانه»، «تشویق (استفاده از) منسوجات وطنی و ترک اشیای تجملی از برای زنان (با شعار:) کهن جامه خویش پیراستن/ به از جامه عاریت خواستن»، انتشار مجله و روزنامه و... بخش دیگر این برنامه، به زنان اقشار محروم اختصاص داشت و هدف هایی را مانند: تأسیس «دارالصنایع، باغچه کودکان برای نسوان بی بضاعت»، شیرخوارگاه و یتیم خانه مطرح می کرد.
از آنجا که تاکنون متن کامل برنامه جمعیت نسوان وطنخواه ایران به دست نیامده است، معلوم نیست «لزوم تجزیه (آزمایش) خون و اعمال سایر معاینات طبی قبل از ازدواج»، «تعیین سن ازدواج»، «جلوگیری از تعدد ازدواج» و «محفوظ ماندن حقوق زنان و اطفال آنها در موقع طلاق» در برنامه سال 1302 ش، جمعیت بوده یا در سال های بعد به تدریج به آن افزوده شده است. [۶]
گرایش
بنیان گذاران و اعضای اولیه جمعیت نسوان وطنخواه ایران از خانواده های اعیان و اشراف تهران برخاسته بودند. ویژگی بی سابقه این جمعیت، تمایل هرچند کمرنگ آن به اندیشه های سوسیالیستی است. تمایل جمیت نسوان وطنخواه ایران به سوسیالیسم عمدتاً به علت تعلق برخی از بنیان گذاران و اعضای هئیت مدیره این جمعیت، مانند اسکندری و ابوالفتح زاده، به خانواده هایی که مردان خانواده به سوسیالیسم اعتقاد داشتند و از انقلاب مشروطه به بعد، از کادرها و رهبران احزاب سوسیال دموکرات ایران بودند. تأثیرپذیری جمعیت نسوان وطن خواه ایران از اندیشه های سوسیالیستی و ترکیب اعضای آن موجب ناهماهنگی نظری و عملی در این جمعیت شد. آنها به لحاظ برنامه و سمت گیری اجتماعی، می خواستند طیف مخاطبان تشکل های زنان را گسترش دهند و فعالیت های آنها زنان اقشار محروم و زحمت کش جامعه را نیز دربرگیرد.[۷]
فعالیتها
برپایی مراسم سخنرانی: اعضای این انجمن هرکجا عدهای از زنان و دختران حضور داشتند سخنرانی کرده و آنها را به تفکر در مورد وضع زنان در ایران و مقایسه آن با زنان اروپایی تشویق میکردند.
تشکیل کلاس اکابر برای خانمهای بزرگسال: در اواخر سال 1302 هیئت مدیره جمعیت، مدرسه اکابر مخصوص آموزش زنان بزرگسال را تأسیس کرد و به پیشنهاد نورالهدی منگنه قرار شد ابتدا یک کلاس برای بیسوادان دایر شود و بعد آن را به صورت یک دبیرستان دربیاورند. شاگردان در این مدرسه به صورت رایگان پذیرفته میشدند.
اجرای نمایشنامه: یکی دیگر از راههایی که «جمعیت نسوان وطنخواه» برای ترویج دیدگاهها و ارزشهای خود از آن بهره گرفتند، برپایی و اجرای تئاتر و نمایشنامه بود. این جمعیت توانست با اجرای نمایش و فروش بلیط، مخارج دایر کردن کلاسهای اکابر زنان را تأمین کند.[۸] برای حصول این منظور در منزل نورالهدی منگنه نمایشی به نفع دایر کردن کلاسها ترتیب داده شد.[۹]
انتشار مجله «نسوان وطنخواه»: این نشریه در سال 1301 به مدیریت ملوک اسکندری منتشر شد و تا سال 1305 نیز انتشار آن ادامه داشت. مندرجات مجله غالباً مطالب مربوط به زنان و تربیت دوشیزگان بود. این مجله تلاش داشت تا تغییراتی در طرز تفکر و زندگی زنان ایجاد کند. مطالب مندرج در این نشریه بیشتر حول مباحث ذیل بود:
معرفی زنان مشهور غربی، ترویج انواع مد لباس: این انجمن با مقایسه زنان مذهبی و سنتی ایرانی با زنان فرنگی زنان ایرانی را کهنهگرا، خرافاتی، بیسواد، بدبخت نمایش میداد و زنان فرنگی را زنانی امروزی، اجتماعی، باسواد و سعادتمند معرفی میکرد.
پوشیدن لباس وطنی از شعارهای برجسته این جمعیت محسوب میشد[۸] و شاید بتوان گفت مهمترین اقدام این انجمن سوزاندن نسخههایی از کتاب «حیلههای زنان» در میدان توپخانه تهران باشد.[۱۰]
اساسنامه
جمعیت نسوان وطنخواه ایران دارای اساسنامه و کارت عضویت برای اعضا نیز بود. طبق اساسنامه، اعضا در سال دو مرتبه با گرفتن رأی مخفی (اعضای) هئیت مدیره را انتخاب می کردند. این انتخاب بسیار منظم اجرا می شد. اعضای جمعیت موظف بودند هرماه حق عضویت بپردازند که مبلغ آن از یک تا پنج ریال بود. هنگام ثبت نام در جمعیت، متقاضی عضویت مبلغی را که هرماه می توانست بپردازد اعلام می کرد، آن مبلغ در دفتر جمعیت ثبت می شد و آن عضو موظف بود هرماه همان مبلغ را به عنوان حق عضویت به صندوق جمعیت بپردازد.
کارت عضویت جمعیت نسوان وطنخواه ایران سنجیده طراحی شده بود و علاوه بر اسم، نشانی محل سکونت، تاریخ و شماره عضویت، دو مشخصه اصلی داشت: یکی هدف های کلی جمعیت است که با این شعر مشخص می شود:
از بهر حق خویش می کوش ای زن
بنمای زپاکی و شرف جامه به تن
از علم و هنر وجود خود زینت کن
تا مردِ نکو بپروری در دامن
مشخصه دیگر کارت عضویت، نشان جمعیت است. این نشان، «حلقه بالدار» است که در درون حلقه ای، دست های زنان حلقه دیگری را گرفته یا می خواهند بگیرند. حلقه بالدار یکی از اصلی ترین نمادهای ایران باستان بود که در کتیبه ها، سردر آتشکده ها، مدارس و... نقش می کردند. پژوهشگران از این نماد به عنوان یکی از بازنمایی های اهورمزدا، علامت فرّ کیانی و حلقه قدرت که اهورمزدا به شاه اعطا می کند یاد کرده اند. انتخاب حلقه بالدار به عنوان نشان جمعیت نسوان وطنخواه ایران پیش از هر چیز بیانگر ناسیونالیسم مبتنی بر شکوه و عظمت ایران باستان است که در آن دوره به تدریج مطرح می شد.[۱۱]
سخنرانیها
منابع
- ↑ ساناساریان، الیز (1384). جنبش حقوق زنان در ایران (طغیان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ تا انقلاب ۱۳۵۷). ترجمه نوشین احمدی خراسانی. تهران: اختران. ص63.
- ↑ فتحی، مریم (1383). کانون بانوان: با رویکردی به ریشههای تاریخی حرکتهای زنان در ایران. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. ص75.
- ↑ بامداد، بدرالملوک (1348). زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید. ج1. تهران: ابن سینا. ص47.
- ↑ بامداد، بدرالملوک (1348). زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید. ج2. تهران: ابن سینا. ص28.
- ↑ بامداد، بدرالملوک (1348). زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید. ج2. تهران: ابن سینا. ص28.
- ↑ خسروپناه، محمدحسین (1397). جمعیت نسوان وطن خواه ایران (سال های: 1301ش-1314). تهران: خجسته. صص14-15.
- ↑ خسروپناه، محمدحسین (1397). جمعیت نسوان وطن خواه ایران (سال های: 1301ش-1314). تهران: خجسته. ص12.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ناهید، عبدالحسین (1360). زنان ایران در جنبش مشروطه. تبریز: نشر احیا. ص115.
- ↑ بامداد، بدرالملوک (1348). زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید. ج2. تهران: ابن سینا. ص25.
- ↑ آفاری، ژانت (1377). انجمنهای نیمه سری زنان. ترجمه یوسفیان، جواد. تهران: بانو. ص27.
- ↑ خسروپناه، محمدحسین (1397). جمعیت نسوان وطن خواه ایران (سال های: 1301ش-1314). تهران: خجسته. صص16-17.