کلاغی
کلاغی/kælaqi/
تعریف
دستمال سیاه ابریشمی با خطوط رنگارنگ در حاشیه که از قطر تاب میخورد و به صورت عمامه دور سر پیچیده می شود.
انواع
سیاه دستمال یا کلاغی بافته ای از ابریشم مصنوعی یا طبیعی رنگ شده که در «اسکویه»،شهرستان کوچکی در شمال تبریز، بافته و به نواحی دیگر مخصوصا کردستان فرستاده میشود. این واژه به روسری بزرگی از این نوع پارچه که بر روی چارقد یا عرقچین سرصاف کوتاهی با مختصر حاشیه دوزی پیچانده شده یا روی کلاه بند داری پیچیده میشود نیز اطلاق میگردد و از آنجا که غالبا رنگ آن سیاه است کلاغی خوانده میشود. عمدتا زنان کرد و گاهی نیز مردان نیز آن را می پوشند. این سرپوش در بعضی شهرستانها بویژه در میان کردها و لرها بسیار بزرگ بوده و سر زنان را بزرگ می کند به گونه ای که بی شباهت به عمامه نیست. هم اکنون نیز لرها و کردها در شهرها و روستاها از کلاغی استفاده می کنند. پوشش سر زنان عشایر لر کوچک شامل سه چارقد کلاغی است.
همچنین به چارقد بسیار بزرگی که به روش باتیک نقاشی شده و ریشه دار است کلاغی گفته می شود. این نوع پارچه در ترکمن صحرا کاربرد روسری دارد.
منابع
آبادی باویل، محمد (1357). ظرائف و طرائف با مضاف و منسوبهای شهرهای اسلامی و پیرامون. تبریز: انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی.
پوشاکدر ایرانزمین(1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.
ذکاء، یحیی (1336). لباس زنان ایران از سده سیزدهم هجری تا امروز. تهران: اداره کل هنرهای زیبای کشور، اداره موزه ها و فرهنگ عامه.
صفا ایسینی، شایا (1388). پوشاک زنان هرمزگان. تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند.
مستوفی، عبدالله (1324). شرح زندگانی من. ج 1. تهران: علمی.