وسمه

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو

وسمه جوش

وسمه جوش ظرف مسی درازی به شکل ملاقه بود و یک آبکش کوچک مسی هم توی آن بود. برگ وسمه را توی ظرف ملاقه مانند می ریختند و روی آتش منقل نگاه می داشتند تا جوش بیاید و قوام پیدا کند و روی وسمه، زنگار بیفتد. آن وقت، با آن آبکش کوچولو صاف می کردند و توی یک کاسه کوچک مس می ریختند. بعد، میل عاجی را که سر آن پنبه پیچیده بودند، در وسمه می زدند و به ابرو می کشیدند.

وسمه جوش پیاله توگود لب کنگره ای بود که وسمه و آب را در آن ریخته بر روی آتش نهاده درش را گذارده مانند چای دم می کردند و بر روی ابروها را که قبلاً رنگ و حنا یا رنگ و روناس خیس کرده گذاشته بودند با آن مشکی و براق کرده خوشرنگ می ساختند و این نیز به این طریق بود که صاحب ابرو سرش را در لگنچه ای خم کرده زن دیگری آب وسمه را در میان صابون برگردان که توی آن را گود ساخته بودند ریخته از داخل آن با قاشقکی که مخصوص همین کار بود لعاب وسمه که در اثر مجاورت با صابون چربی و زنگار بسته بود به گوشه بالای ابروی وی ریخته به بقیه نقاط دیگر ابروهای پیوسته اش که شیوه آن روز بود رسانیده از گوشه ابروی سمت لگنچه اش سرازیر می گردید و مرتبه دیگر سر را به طرف عکس اول برگردانده از جهت دیگر این کار را تکرار می کرد و این کار همچنان ادامه یافته دائماً سر را از این جهت به آن جهت گردانده زن دستیار قاشق وسمه را به این گوشه و آن گوشه ابروهایش می رساند تا رنگ و حنا کاملاًرنگ انداخته و ابرو سیاه شده باشد، و فایده این وسمه و داخل صابون ریختن آن این بود که رنگ و حنا یا رنگ و روناس، ابرو را تقویت و پرپشت می کرد و چشم را نیز تقویت میکرد، اما اندکی رنگ مو را حنایی سرخ می نمود و وسمه آن نقیصه را نیز برطرف ساخته آن را سیاه شفاف می ساخت و زنگار چربی صابون به برق و جلایش می آورد.[۱]


***در حال تکمیل

منابع

  1. شهری، جعفر (1371). طهران قدیم. ج4. تهران: معین. صص311-312.