افسانه و افسر من
افسانه و افسر من (1323) داستانی زندگی نامه وار به جا مانده از مریم فیروز است. او این اثر را در آستانه ازدواج دوم خود، به فرم متداول داستان های زنان ـ دفتر خاطرات و درددل ـ نوشت. حاصل کار نوشته ای از کار درآمد پاره پاره که حادثه خاصی ندارد و شیوه روایت آن خام اما تازه است.
خلاصه داستان
مادر، در شبی که بی خوابی به سرش زده، برای دختر خود، افسانه زندگی بهتری را تصور می کند:
دخترم خیلی دیر شوهر خواهد کرد و با کسی زندگی خواهد کرد که خودش انتخاب کند... دخترم قبل از همه اینها باید آدم شود، باید مدرسه برود، بخواند، بداند. (صص11و 12)
داستان، در شب های بی خوابی مادر، ادامه می یابد. او این بار با جنین دوم، افسر درددل می کند. از نگرانی های خود درباره آینده فرزندانش می گوید؛ از جنگ و جدل ها با همسر یاد می کند؛ به فکر ترک خانه می افتد اما نگران فرزندان خود است. زن، در این محیط هیچ جا حساب نیست، او باید بمیرد، او باید بسوزد و بسازد، او صفر است، او وسیله است (ص48). در جایی خطاب به سگی کتک خورده می گوید: تو هم می دانی که مادر شدن در این محیط یعنی زوزه کشیدن، زجر کشیدن، سنگ خوردن و ناله کردن. بگو، حیوان، من انسان هستم، من زن هستم، مرا به نام همین چیزها سنگ باران کلمات می کنند. مرا به نام همین چیزها با قانون بدتر از لگد جریحه دار می کنند. (ص66) راوی، از اینکه خانه را ترک کرده شرمسار است، اما می گوید، زندگی با پدر آنها را ادامه نداده تا الگوی ضعیفی برای آنان نباشد: می خواستم دخترانی باشید با فکر رشید و آشنا به حق خود (ص69).
تحلیل
ازدواج نافرجام و روحیه سرکش فیروز به داستان او خصلت اجتماعی بخشیده است. برای تجسم رنج زن در جامعه، انتقاد از ازدواج های اجباری و بدون عشق را با مبارزات حزبی درآمیخته و خواستار رفع قیمومیت و اعطای حق انتخاب به زنان می شود. با تعمیم دادن وضع راوی به مادران ایرانی، مضمون نهایی اثر را بیان می کند: مادران بی حق ایران کاش بیدار می شدند، مادران متحمل ایران... تنها با قدرت آنان قوانین بی سر و ته و بی معنی این محیط را می توان شکست (ص70). پیام اثر، ضرورت حضور زنان در فعالیت های اجتماعی و سیاسی است. راوی قصد خود از انتخاب مبارزه حزبی را نجات افسانه و افسرها عنوان می کند و می گوید: ما مادران امروز باید قربانی بشویم تا مگر شماها نجات پیدا کنید. (ص72)
فیروز، برای عمومیت بخشیدن به تجربه شخصی خود، آن را به قالب داستانی زندگی نامه ای درآورده است. با توجه به اینکه فرم حسب حال، از واقعیت زندگی نویسنده رنگ می پذیرد، می توان گفت که نویسنده برای بیان ماجرای قصه خود، فرم روایی مناسبی را انتخاب کرده است. پس از او، نویسندگانی همچون اوریانا فالاچی، مهستی شاهرخی و شیوا ارسطویی، داستان هایی با طرح و پیرنگ گفت و گوی مادر با جنین نوشتند. در جامعه ای که زنان کمتر از مردان امکان نگارش زندگی نامه خود را یافته اند، آثاری مانند افسانه و افسر من، با وجود ضعف های هنری ارزش دارند، زیرا نویسندگان آنها پا از حدود تعیین شده فراتر نهاده اند و راه تازه ای در پیش گرفته اند.[۱]
منابع
- ↑ عابدینی، حسن (1401). دختران شهرزاد: زنان نویسنده ایرانی. ویراستار احمد سمیعی گیلانی. تهران: نشر چشمه. صص74-76.