تفاوت میان نسخههای «کلاغی»
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۲: | سطر ۱۲: | ||
سیاه دستمال یا کلاغی بافتهای از ابریشم مصنوعی یا طبیعی رنگ شده که در «اسکویه»، شهرستان کوچکی در شمال تبریز، بافته و به نواحی دیگر مخصوصا کردستان فرستاده میشود.<ref>آبادی باویل، محمد (1357). ''ظرائف و طرائف با مضاف و منسوبهای شهرهای اسلامی و پیرامون''. تبریز: انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی. ص29.</ref> این واژه به [[روسری]] بزرگی از این نوع پارچه که بر روی [[چارقد]] یا عرقچین سرصاف کوتاهی با مختصر حاشیهدوزی پیچانده شده یا روی کلاه بند داری پیچیده میشود نیز اطلاق میگردد و از آنجا که غالبا رنگ آن سیاه است کلاغی خوانده میشود. عمدتا زنان کرد و گاهی نیز مردان نیز آن را میپوشند. این سرپوش در بعضی شهرستانها به ویژه در میان کردها و لرها بسیار بزرگ بوده و سر زنان را بزرگ میکند به گونهای که بیشباهت به عمامه نیست.<ref>غیبی، مهرآسا (1384). ''هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی''. تهران: هیرمند. ص563.</ref> هم اکنون نیز لرها و کردها در شهرها و روستاها از کلاغی استفاده میکنند.<ref>ذکاء، یحیی (1336). ''لباس زنان ایران از سده سیزدهم هجری تا امروز''. تهران: ادارهکل هنرهای زیبای کشور، اداره موزهها و فرهنگ عامه. ص29.</ref> پوشش سر زنان عشایر لر کوچک شامل سه [[چارقد]] کلاغی است.<ref>شهشهانی، سهیلا (1374). ''تاریخچه پوشش سر در ایران''. بیجا: مؤسسه انتشارات مدبر. ص 185.</ref> | سیاه دستمال یا کلاغی بافتهای از ابریشم مصنوعی یا طبیعی رنگ شده که در «اسکویه»، شهرستان کوچکی در شمال تبریز، بافته و به نواحی دیگر مخصوصا کردستان فرستاده میشود.<ref>آبادی باویل، محمد (1357). ''ظرائف و طرائف با مضاف و منسوبهای شهرهای اسلامی و پیرامون''. تبریز: انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی. ص29.</ref> این واژه به [[روسری]] بزرگی از این نوع پارچه که بر روی [[چارقد]] یا عرقچین سرصاف کوتاهی با مختصر حاشیهدوزی پیچانده شده یا روی کلاه بند داری پیچیده میشود نیز اطلاق میگردد و از آنجا که غالبا رنگ آن سیاه است کلاغی خوانده میشود. عمدتا زنان کرد و گاهی نیز مردان نیز آن را میپوشند. این سرپوش در بعضی شهرستانها به ویژه در میان کردها و لرها بسیار بزرگ بوده و سر زنان را بزرگ میکند به گونهای که بیشباهت به عمامه نیست.<ref>غیبی، مهرآسا (1384). ''هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی''. تهران: هیرمند. ص563.</ref> هم اکنون نیز لرها و کردها در شهرها و روستاها از کلاغی استفاده میکنند.<ref>ذکاء، یحیی (1336). ''لباس زنان ایران از سده سیزدهم هجری تا امروز''. تهران: ادارهکل هنرهای زیبای کشور، اداره موزهها و فرهنگ عامه. ص29.</ref> پوشش سر زنان عشایر لر کوچک شامل سه [[چارقد]] کلاغی است.<ref>شهشهانی، سهیلا (1374). ''تاریخچه پوشش سر در ایران''. بیجا: مؤسسه انتشارات مدبر. ص 185.</ref> | ||
همچنین به [[چارقد]] بسیار بزرگی که به روش باتیک نقاشی شده و ریشهدار است کلاغی گفته | همچنین به [[چارقد]] بسیار بزرگی که به روش باتیک نقاشی شده و ریشهدار است کلاغی گفته میشود. این نوع پارچه در ترکمن صحرا کاربرد [[روسری]] دارد.<ref>محمدی سیف، معصومه (1398). ''جامعهشناسی پوشاک سنتی و زیورآلات زنان ایران زمین''. تهران: اندیشه احسان. صص 149-150.</ref> | ||
<br /> | <br /> |
نسخهٔ ۲۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۸
کلاغی/kælaqi/
تعریف
دستمال سیاه ابریشمی با خطوط رنگارنگ در حاشیه که از قطر تاب میخورد و به صورت عمامه دور سر پیچیده میشود.
انواع
سیاه دستمال یا کلاغی بافتهای از ابریشم مصنوعی یا طبیعی رنگ شده که در «اسکویه»، شهرستان کوچکی در شمال تبریز، بافته و به نواحی دیگر مخصوصا کردستان فرستاده میشود.[۱] این واژه به روسری بزرگی از این نوع پارچه که بر روی چارقد یا عرقچین سرصاف کوتاهی با مختصر حاشیهدوزی پیچانده شده یا روی کلاه بند داری پیچیده میشود نیز اطلاق میگردد و از آنجا که غالبا رنگ آن سیاه است کلاغی خوانده میشود. عمدتا زنان کرد و گاهی نیز مردان نیز آن را میپوشند. این سرپوش در بعضی شهرستانها به ویژه در میان کردها و لرها بسیار بزرگ بوده و سر زنان را بزرگ میکند به گونهای که بیشباهت به عمامه نیست.[۲] هم اکنون نیز لرها و کردها در شهرها و روستاها از کلاغی استفاده میکنند.[۳] پوشش سر زنان عشایر لر کوچک شامل سه چارقد کلاغی است.[۴]
همچنین به چارقد بسیار بزرگی که به روش باتیک نقاشی شده و ریشهدار است کلاغی گفته میشود. این نوع پارچه در ترکمن صحرا کاربرد روسری دارد.[۵]
منابع
- ↑ آبادی باویل، محمد (1357). ظرائف و طرائف با مضاف و منسوبهای شهرهای اسلامی و پیرامون. تبریز: انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی. ص29.
- ↑ غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند. ص563.
- ↑ ذکاء، یحیی (1336). لباس زنان ایران از سده سیزدهم هجری تا امروز. تهران: ادارهکل هنرهای زیبای کشور، اداره موزهها و فرهنگ عامه. ص29.
- ↑ شهشهانی، سهیلا (1374). تاریخچه پوشش سر در ایران. بیجا: مؤسسه انتشارات مدبر. ص 185.
- ↑ محمدی سیف، معصومه (1398). جامعهشناسی پوشاک سنتی و زیورآلات زنان ایران زمین. تهران: اندیشه احسان. صص 149-150.
نویسنده: حکمت بروجردی