تفاوت میان نسخههای «فخرآفاق پارسای»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
فخرآفاق پارسا روزنامهنگار دوران مشروطه و از فعالان جنبش زنان در ایران در سال 1277 در تهران به دنیا آمد. علیرغم مخالفت پدر و دور از چشم او، با کمک پدربزرگش از پنج سالگی نزد ملا باجی شمیرانی درس خواندن را آغاز کرد. تنها 14 سال داشت كه شروع به تدريس در يكي از دبستان های تازه تاسيس شهر تهران كرد و کمی بعد با فرخ دین پارسای که مدیر داخلی روزنامه ارشاد بود ازدواج کرد. بعد از عزیمت به مشهد مدتی در مدرسه فروغ السلطنه مشغول به تدریس شد. در همان زمان نشریه «[[جهان زنان]]» را به کمک همسرش منتشر کرد. مجله [[جهان زنان]] با هدف «تفهیم لزوم تعلیم و تعلم زنان» و «آشنا كردن آنان به حقوقشان» در سال 1299 شمسی منتشر شد. فخر آفاق پارسا معتقد بود كه در شرايط فعلی زنان نبايد در سياست مداخله كنند يا با مخالفان حقوق زنان درگير شوند؛ بلكه بايد «با همان احساسات و عواطف و صداقت و تقاضای حمايت از مردان زمامدار، عجالتا استدعا و تمنا كنند كه وسيله تعليم زنان هرچه بيشتر فراهم شده و نشر معارف در ميان زنان توسعه بيشتر يابد.» | فخرآفاق پارسا روزنامهنگار دوران مشروطه و از فعالان جنبش زنان در ایران در سال 1277 در تهران به دنیا آمد. علیرغم مخالفت پدر و دور از چشم او، با کمک پدربزرگش از پنج سالگی نزد ملا باجی شمیرانی درس خواندن را آغاز کرد. تنها 14 سال داشت كه شروع به تدريس در يكي از دبستان های تازه تاسيس شهر تهران كرد و کمی بعد با فرخ دین پارسای که مدیر داخلی روزنامه ارشاد بود ازدواج کرد. بعد از عزیمت به مشهد مدتی در مدرسه فروغ السلطنه مشغول به تدریس شد. در همان زمان نشریه «[[جهان زنان]]» را به کمک همسرش منتشر کرد. مجله [[جهان زنان]] با هدف «تفهیم لزوم تعلیم و تعلم زنان» و «آشنا كردن آنان به حقوقشان» در سال 1299 شمسی منتشر شد. فخر آفاق پارسا معتقد بود كه در شرايط فعلی زنان نبايد در سياست مداخله كنند يا با مخالفان حقوق زنان درگير شوند؛ بلكه بايد «با همان احساسات و عواطف و صداقت و تقاضای حمايت از مردان زمامدار، عجالتا استدعا و تمنا كنند كه وسيله تعليم زنان هرچه بيشتر فراهم شده و نشر معارف در ميان زنان توسعه بيشتر يابد.» | ||
بعد از بازگشت به تهران، پارسا در شماره چهارم این نشریه دو مقاله با عنوان «موقعیت دردناک زنان ما» و «لزوم توجه به وضع ازدواج و لزوم تعلیم و تربیت برای زنان» را منتشر کرد که موجب برانگیختن خشم عده ای شد. انتشار مقالهای با عنوان «از حالا» در شماره پنجم آن (نخستین شماره منتشره در تهران)، كه در آن زنان به همكاری با مردان دعوت شده بودند، غوغایی بر پا كرد و مدیر آن فرخ دین پارسا و سردبیر آن فخر آفاق پارسا، به اتهام مخالفت با دین، به اراك تبعید شدند<ref>«از حالا»، جهان زنان ، سال 1، ش 5، محرّم 1340، ص 4ـ7</ref> .فخر آفاق نخستین زن روزنامه نگار است که تبعید شد. او و همسرش به شهر اراک تبعید شدند. اما پیش از رسیدن به اراک به دلایلی که فرخ دین پارسا در نامه ای توضیح میدهد در قم ماندند. متن نامه به قرار زیر است:<blockquote>... من و خانمم به اراک تبعید شدیم ووقتی به قم وارد شدیم احساس کردیم که عزیمت ما به اراک خطرناک استُ زیرا گفت و گوهای تهران در مجالس و منابر دال بر تکفیر خانم من در قم هم منعکس شده بودو.... شنیدم که مدیره جهان زنان را در ردیف دشمنان خانواده رسول سب مینمایند. و چون در اراک هم چند نفری را به اسم بهائی و سوزاندن قرآن مقتول ساخته بودند از رفتن به اراک منصرف و در قم دور از جنجال اقامت گزیدیم.</blockquote>در قم | بعد از بازگشت به تهران، پارسا در شماره چهارم این نشریه دو مقاله با عنوان «موقعیت دردناک زنان ما» و «لزوم توجه به وضع ازدواج و لزوم تعلیم و تربیت برای زنان» را منتشر کرد که موجب برانگیختن خشم عده ای شد. انتشار مقالهای با عنوان «از حالا» در شماره پنجم آن (نخستین شماره منتشره در تهران)، كه در آن زنان به همكاری با مردان دعوت شده بودند، غوغایی بر پا كرد و مدیر آن فرخ دین پارسا و سردبیر آن فخر آفاق پارسا، به اتهام مخالفت با دین، به اراك تبعید شدند<ref>«از حالا»، جهان زنان ، سال 1، ش 5، محرّم 1340، ص 4ـ7</ref> .فخر آفاق نخستین زن روزنامه نگار است که تبعید شد. او و همسرش به شهر اراک تبعید شدند. اما پیش از رسیدن به اراک به دلایلی که فرخ دین پارسا در نامه ای توضیح میدهد در قم ماندند. متن نامه به قرار زیر است:<ref name=":0">ببران، صدیقه (1381). '''نشریات ویژه زنان: سیر تاریخی نشریات زنان در ایران معاصر'''. تهران: روشنگران و مطالعات زنان.</ref><blockquote>... من و خانمم به اراک تبعید شدیم ووقتی به قم وارد شدیم احساس کردیم که عزیمت ما به اراک خطرناک استُ زیرا گفت و گوهای تهران در مجالس و منابر دال بر تکفیر خانم من در قم هم منعکس شده بودو.... شنیدم که مدیره جهان زنان را در ردیف دشمنان خانواده رسول سب مینمایند. و چون در اراک هم چند نفری را به اسم بهائی و سوزاندن قرآن مقتول ساخته بودند از رفتن به اراک منصرف و در قم دور از جنجال اقامت گزیدیم.</blockquote>در قم دخترش [[فرخ رو پارسا]] به دنیا آمد. پس از دو سال با میانجی گری مستوفی الممالک دوباره به تهران بازگشتند و این بار فخر آفاق به عضویت «[[جمعیت نسوان وطنخواه]]» که سازمانی راديكال بود درآمد و فعاليت های خويش در راه احقاق حقوق زنان در اين سازمان و در نشريه آن ادامه داد. او پنج فرزند داشت<ref name=":0" />. متاسفانه از تاريخ فوت او اطلاع درستی در دسترس نيست.<ref>پیرنیا، منصوره (1374). سالار زنان ایران. واشنگتن: مهرایران</ref> | ||
===اعتراض شهيد مدرس به مقالات ضداسلامی مجله جهان زنان=== | ===اعتراض شهيد مدرس به مقالات ضداسلامی مجله جهان زنان=== | ||
سطر ۱۸: | سطر ۱۸: | ||
===منابع=== | ===منابع=== | ||
<br /> | |||
[[رده:زنان روزنامه نگار]] | [[رده:زنان روزنامه نگار]] | ||
[[رده:زنان فعال سیاسی]] | [[رده:زنان فعال سیاسی]] | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۷
فخرآفاق پارسا (1277ـ ؟) روزنامهنگار دوران مشروطه و از فعالان جنبش زنان در ایران بود.
زندگی نامه
فخرآفاق پارسا روزنامهنگار دوران مشروطه و از فعالان جنبش زنان در ایران در سال 1277 در تهران به دنیا آمد. علیرغم مخالفت پدر و دور از چشم او، با کمک پدربزرگش از پنج سالگی نزد ملا باجی شمیرانی درس خواندن را آغاز کرد. تنها 14 سال داشت كه شروع به تدريس در يكي از دبستان های تازه تاسيس شهر تهران كرد و کمی بعد با فرخ دین پارسای که مدیر داخلی روزنامه ارشاد بود ازدواج کرد. بعد از عزیمت به مشهد مدتی در مدرسه فروغ السلطنه مشغول به تدریس شد. در همان زمان نشریه «جهان زنان» را به کمک همسرش منتشر کرد. مجله جهان زنان با هدف «تفهیم لزوم تعلیم و تعلم زنان» و «آشنا كردن آنان به حقوقشان» در سال 1299 شمسی منتشر شد. فخر آفاق پارسا معتقد بود كه در شرايط فعلی زنان نبايد در سياست مداخله كنند يا با مخالفان حقوق زنان درگير شوند؛ بلكه بايد «با همان احساسات و عواطف و صداقت و تقاضای حمايت از مردان زمامدار، عجالتا استدعا و تمنا كنند كه وسيله تعليم زنان هرچه بيشتر فراهم شده و نشر معارف در ميان زنان توسعه بيشتر يابد.»
بعد از بازگشت به تهران، پارسا در شماره چهارم این نشریه دو مقاله با عنوان «موقعیت دردناک زنان ما» و «لزوم توجه به وضع ازدواج و لزوم تعلیم و تربیت برای زنان» را منتشر کرد که موجب برانگیختن خشم عده ای شد. انتشار مقالهای با عنوان «از حالا» در شماره پنجم آن (نخستین شماره منتشره در تهران)، كه در آن زنان به همكاری با مردان دعوت شده بودند، غوغایی بر پا كرد و مدیر آن فرخ دین پارسا و سردبیر آن فخر آفاق پارسا، به اتهام مخالفت با دین، به اراك تبعید شدند[۱] .فخر آفاق نخستین زن روزنامه نگار است که تبعید شد. او و همسرش به شهر اراک تبعید شدند. اما پیش از رسیدن به اراک به دلایلی که فرخ دین پارسا در نامه ای توضیح میدهد در قم ماندند. متن نامه به قرار زیر است:[۲]
... من و خانمم به اراک تبعید شدیم ووقتی به قم وارد شدیم احساس کردیم که عزیمت ما به اراک خطرناک استُ زیرا گفت و گوهای تهران در مجالس و منابر دال بر تکفیر خانم من در قم هم منعکس شده بودو.... شنیدم که مدیره جهان زنان را در ردیف دشمنان خانواده رسول سب مینمایند. و چون در اراک هم چند نفری را به اسم بهائی و سوزاندن قرآن مقتول ساخته بودند از رفتن به اراک منصرف و در قم دور از جنجال اقامت گزیدیم.
در قم دخترش فرخ رو پارسا به دنیا آمد. پس از دو سال با میانجی گری مستوفی الممالک دوباره به تهران بازگشتند و این بار فخر آفاق به عضویت «جمعیت نسوان وطنخواه» که سازمانی راديكال بود درآمد و فعاليت های خويش در راه احقاق حقوق زنان در اين سازمان و در نشريه آن ادامه داد. او پنج فرزند داشت[۲]. متاسفانه از تاريخ فوت او اطلاع درستی در دسترس نيست.[۳]
اعتراض شهيد مدرس به مقالات ضداسلامی مجله جهان زنان
نامه اعتراضيه شهيد سيد حسن مدرس به مندرجات انحرافی مجله "جهان زنان" بدين شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحيم – حضور مبارك حضرت مولائی آقای امير اعلم وزير معارف و اوقاف، زحمت می دهم شماره پنجم مجله جهان زنان را مطالعه كردم غير از پنج الی شش ورق اول موضوع بحث امثال من نيست و الا عرض می كردم كه آنها هم چندان مفيد نيست. اما چند ورق اول مجملات و مبهماتی است كه از روی جهل و بی اطلاعی از حقوق مشروع و غير مشروع زنهای ملل دنيا اظهار شده. البته تصديق خواهيد فرمود كه ارشاد از روی جهل غير از فساد و ضلالت نتيجه ندارد. اگر نويسنده انكار دارد بفرماييد حاضر شده، خود شما هم تشريف داشته باشيد تا واضح شود كه صاحب اين كلمات ابدا واقف از حقوق زنها به قانون اسلام نيست تا بفهمد كه حقوق آنها و آسايش آنها در قانون اسلام زايد بر آنچه خيال می كنند مراعات شده.
بلی، عيش و عشرت و تمتع از او منحصر بيت شوهر است و بالجمله بايد سعی كرد كه حقوقی كه در اسلام مقرر است مجری شود. هر عيب كه هست از مسلمانی ماست. در خاتمه عرض می كنم جاهل است گوينده و نويسنده اين اوراق و قابليت نوشتن و انتشار دادن اين گونه مطالب را ندارد. والله يهدی من يشاء
و السلام عليكم – فی ۱۴شهر صفر ۱۳۴۰ – سيد حسن المدرس»
منابع