تفاوت میان نسخه‌های «شهری چون بهشت»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۳: سطر ۳:


=== پیشینه ===
=== پیشینه ===
دانشور در سال 1340، با توجه به دانش و تجارب علمی و داستان نویسی ارزشمند خود، که از رهگذر سفرهای علمی و مطالعات ادبی و آشنایی با داستان نویسان بزرگ غربی به دست آورده بود، با سپری شدن دهه ی حساس 1330 و مشاهده ی کودتای آمریکایی در ایران، به نگرش سیاسی، اجتماعی خاصی دست یافت که بر خلاف انگیزه های صرفاً عاطفی و اندیشه های خام و نامنسجم در مجموعه ی ''آتش خاموش''، در مجموعه ی شهری چون بهشت، به عنوان یک روشنفکر رئالیست و جامعه شناس و داستان پرداز معاصر از نویسنده ای عاطفی به نویسنده ای متعهد و اجتماعی تبدیل شد.<ref name=":0">نوین، حسین (1388). نقد و تحلیل جامعه شناختی داستان عید ایرانی‌ها با تکیه بر مجموعه‌ی داستانی شهری چون بهشت. ''پژوهش زبان و ادبیات فارسی''. شماره 12. ص128.</ref> بیشتر شخصیتهای داستان ها واقعی اند و سیمین خود شاهد زندگی آنها بوده است.<ref name=":1">دانشور، سیمین (1365). ''شهری چون بهشت''. تهران: خوارزمی. چاپ ششم. ص 7.</ref>
دانشور در سال 1340، با توجه به دانش و تجارب علمی و داستان نویسی ارزشمند خود، که از رهگذر سفرهای علمی و مطالعات ادبی و آشنایی با داستان نویسان بزرگ غربی به دست آورده بود، با سپری شدن دهه ی حساس 1330 و مشاهده ی کودتای آمریکایی در ایران، به نگرش سیاسی، اجتماعی خاصی دست یافت که بر خلاف انگیزه های صرفاً عاطفی و اندیشه های خام و نامنسجم در مجموعه ی ''[[آتش خاموش]]''، در مجموعه ی شهری چون بهشت، به عنوان یک روشنفکر رئالیست و جامعه شناس و داستان پرداز معاصر از نویسنده ای عاطفی به نویسنده ای متعهد و اجتماعی تبدیل شد.<ref name=":0">نوین، حسین (1388). نقد و تحلیل جامعه شناختی داستان عید ایرانی‌ها با تکیه بر مجموعه‌ی داستانی شهری چون بهشت. ''پژوهش زبان و ادبیات فارسی''. شماره 12. ص128.</ref> بیشتر شخصیتهای داستان ها واقعی اند و سیمین خود شاهد زندگی آنها بوده است.<ref name=":1">دانشور، سیمین (1365). ''شهری چون بهشت''. تهران: خوارزمی. چاپ ششم. ص 7.</ref>


=== عناوین ===
=== عناوین ===
سطر ۹: سطر ۹:


=== خلاصه داستانها ===
=== خلاصه داستانها ===
داستان ''شهری چون بهشت''، زندگی آدم های رنج دیده ای را به تصویر کشیده است که در فرایند شکوفایی زندگی و استعدادهای خود، ناتوان و دست بسته می باشند و در حصار مشکلات قرار دارند. این داستان نمایانگر جامعه ای ایستا و بی روزنه است که کوچکترین افق روشنی پیش روی انسان های آن قرار ندارد. انتخاب نام ''شهری چون بهشت'' نیز پارادوکسی طنزآلود است.
داستان ''شهری چون بهشت''، زندگی آدم های رنج دیده ای را به تصویر کشیده است که در فرایند شکوفایی زندگی و استعدادهای خود، ناتوان و دست بسته، در حصار مشکلات قرار دارند. این داستان نمایانگر جامعه ای ایستا و بی روزنه است که کوچکترین افق روشنی پیش روی انسان های آن قرار ندارد. انتخاب نام ''شهری چون بهشت'' نیز متناقض نمایی طنزآلود است.


''سرگذشت کوچه'' به سیاه روزی و ناکامی زنان سیاه پوست (نماد طبقات ستم دیده ی جامعه) اشاره شده است که برای خدمتکاری به خانه ها آورده شده اند. ترسیم سیمای محروم و درمانده ی جامعه زن ایرانی، چالش های فرهنگی سنت و مدرنیته و تقابل آن دو و چرخش کفه ی ترازو به سمت مدرنیته را بازگو می کند.
''در سرگذشت کوچه'' به سیاه روزی و ناکامی زنان سیاه پوست خدمتکار (نماد طبقات ستم دیده ی جامعه) اشاره شده است. ترسیم سیمای جامعه زنان محروم و درمانده ایرانی، چالش های فرهنگی سنت و مدرنیته و تقابل آن دو و چرخش کفه ی ترازو به سمت مدرنیته را نمایان می کند.


در بی بی شهربانو، قصه ی مردم ساده لوح و خرافی ایرانی بازگو شده است که اسیر اوهام و خیالات بی ثمر درونی خود می باشند و برای رسیدن به مراد، به هر دست آویزی چنگ می زنند و با استمداد از امدادهای غیبی، عقده های سردرگم زندگی فلاکت بار خود را می گشایند، بدون آنکه توانمندی های فکری و عقلی خود را اساس گره گشایی های خود قرار دهند.
در بی بی شهربانو، قصه ی مردم ساده لوح و خرافی ایرانی بازگو شده است که اسیر اوهام و خیالات بی ثمر درونی خود می باشند و برای رسیدن به مراد، به هر دست آویزی چنگ می زنند و همواره تلاش میکنند گره های کور زندگی فلاکت بار خود را با استمداد از نیروهای ماوراءالطبیعه بگشایند، بدون آنکه توانمندی های فکری و عقلی خود را اساس گره گشایی های خود قرار دهند.


دانشور در داستان زایمان نیز تقابل دانش و آگاهی با جهل و خرافه های سنتی زن ایرانی را که دامنگیر اغلب طبقات سنتی و پایین جامعه است به نمایش می گذارد.
دانشور در داستان زایمان تقابل دانش و آگاهی با جهل و خرافه های سنتی زن ایرانی را که دامنگیر اغلب طبقات سنتی و و کم سواد جامعه است به نمایش می گذارد.


''مدل''، داستانی است که در آن دانشور می خواهد ساختار نظام فکری، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر نهادهای اجتماعی را زیر سؤال ببرد. این تفکر را براساس شیوه ی گفتمان داستانی پیش می برد. این روش نشان می دهد که ما از طریق همین گفتمان ها و موقعیت های زبان شناختی اجتماعی ساده است که به رفتارها و هنجارهای اجتماعی پی می بریم و درمی یابیم که این گونه رفتارها چگونه در زندگی فردی و اجتماعی جامعه ی آن روزگار ایرانی در جریان بوده است.
''مدل''، داستانی است که در آن دانشور ساختار نظام فکری، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر نهادهای اجتماعی را زیر سؤال می برد. او بر اساس شیوه ی گفتمان داستانی نشان می دهد که از طریق همین گفتمان ها و موقعیت های زبان شناختی اجتماعی ساده میتوان به رفتارها و هنجارهای اجتماعی پی برد و دریافت که این گونه رفتارها چگونه در زندگی فردی و اجتماعی جامعه ی آن روزگار ایرانی در جریان بوده است.


داستان ''یک زن با مردها''، صریح و شفاف، گذشته هایی از زندگی ناهنجار خانواده های به اصطلاح متمدن و تحصیلکرده و روحیات زشت و مقلدانه ی زنان ظاهرآرا و بلهوس را نمایان می سازد.
داستان ''یک زن با مردها''، صریح و شفاف، گذشته هایی از زندگی ناهنجار خانواده ه ای ظاهرا متمدن و تحصیلکرده و روحیات مقلدانه ی زنان هوسباز را نمایان می سازد.


در داستان ب''ازار وکیل''، هر چند که گسست های ساختاری و موضوعی هم به چشم می خورد، اما این داستان روایت فضای ناهمگون و متنوع جامعه ای است که با آدم ها، سلیقه ها و تفکرات متفاوت و با ابزارها و وسایل مختلف، برای تأمین گذران زندگی در جهت فریب و اغوای دیگران تلاش می کنند. اما این امر در نهایت جز سرگشتگی و اضطراب برای افراد ناآگاه نتیجه ای دربرندارد.  
در داستان ب''ازار وکیل''، هر چند که گسست های ساختاری و موضوعی هم به چشم می خورد، اما این داستان روایت فضای ناهمگون و متنوع جامعه ای است که با آدم ها، سلیقه ها و تفکرات متفاوت و با ابزارها و وسایل مختلف، برای تأمین گذران زندگی در جهت فریب و اغوای دیگران تلاش می کنند. اما این امر در نهایت جز سرگشتگی و اضطراب برای افراد ناآگاه نتیجه ای دربرندارد.  


در داستان مردی که برنگشت، چگونگی تقابل زنی سنتی با مردی خشن و کوردل به تصویر کشیده شده است. مردی که بلاهت، کج اندیشی و گاه مذهب سنتی و خرافی خود را به عنوان توجیهی برای رفتارهای ناپسندش به کار می گیرد. در فضای داستان به این نکته نیز پی می بریم که سرنوشت چنین زنانی که در غیاب شوهرانشان، تا چه اندازه وخیم و ناگوار خواهد بود.
در داستان ''مردی که برنگشت،'' چگونگی تقابل زنی سنتی با مردی خشن و کوردل به تصویر کشیده شده است. مردی که بلاهت، کج اندیشی و گاه اندیشه های خرافی خود را به عنوان توجیهی برای رفتارهای ناپسندش به کار می گیرد. اما داستان در عین حال وابستگی اقتصادی زن به مرد را به نمایش میگذارد و نشان میدهد زن چگونه در غیاب شوهر قادر به گذران زندگی نیست.


داستان صورتخانه، سیمای جامعه ای دردمند و فقیر را نمایان می سازد و حدیث نفس انسان هایی است که تحت تأثیر شرایط ناهنجار اقتصادی و اجتماعی جامعه ی خویش، به پرخاشگری روی می آورند یا درماندگی و سکوت پیشه می کنند یا به عنوان مرهمی برای دردهای خویش، به سرگرم کردن دیگران روی می آورند.  
داستان صورتخانه، سیمای جامعه ای دردمند و فقیر را نمایان می سازد و حدیث نفس انسان هایی است که تحت تأثیر شرایط ناهنجار اقتصادی و اجتماعی جامعه ی خویش، به پرخاشگری روی می آورند یا درماندگی و سکوت پیشه می کنند یا به عنوان مرهمی برای دردهای خویش، به سرگرم کردن دیگران روی می آورند.<ref>نوین، حسین (1388). نقد و تحلیل جامعه شناختی داستان عید ایرانی‌ها با تکیه بر مجموعه‌ی داستانی شهری چون بهشت. ''پژوهش زبان و ادبیات فارسی''. شماره 12. صص130-132.</ref>


نوین، حسین (1388). نقد و تحلیل جامعه شناختی داستان عید ایرانی‌ها با تکیه بر مجموعه‌ی داستانی شهری چون بهشت. ''پژوهش زبان و ادبیات فارسی''. شماره 12. صص130-132.





نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۶

شهری چون بهشت تألیف سیمین دانشور

شهری چون بهشت نام کتابی است اثر سیمین دانشور که در سال 1340 چاپ و منتشر شد. این کتاب که مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه است، دومین اثر داستانی از این مؤلف است.

پیشینه

دانشور در سال 1340، با توجه به دانش و تجارب علمی و داستان نویسی ارزشمند خود، که از رهگذر سفرهای علمی و مطالعات ادبی و آشنایی با داستان نویسان بزرگ غربی به دست آورده بود، با سپری شدن دهه ی حساس 1330 و مشاهده ی کودتای آمریکایی در ایران، به نگرش سیاسی، اجتماعی خاصی دست یافت که بر خلاف انگیزه های صرفاً عاطفی و اندیشه های خام و نامنسجم در مجموعه ی آتش خاموش، در مجموعه ی شهری چون بهشت، به عنوان یک روشنفکر رئالیست و جامعه شناس و داستان پرداز معاصر از نویسنده ای عاطفی به نویسنده ای متعهد و اجتماعی تبدیل شد.[۱] بیشتر شخصیتهای داستان ها واقعی اند و سیمین خود شاهد زندگی آنها بوده است.[۲]

عناوین

شهری چون بهشت (چاپ اول 1340) مجموعه ده داستان کوتاه است: شهری چون بهشت، عید ایرانی‌ها، سرگذشت کوچه، بی‌بی شهربانو، زایمان، مدل، یک زن با مردها، در بازار وکیل، مردی که برنگشت، صورتخانه.

خلاصه داستانها

داستان شهری چون بهشت، زندگی آدم های رنج دیده ای را به تصویر کشیده است که در فرایند شکوفایی زندگی و استعدادهای خود، ناتوان و دست بسته، در حصار مشکلات قرار دارند. این داستان نمایانگر جامعه ای ایستا و بی روزنه است که کوچکترین افق روشنی پیش روی انسان های آن قرار ندارد. انتخاب نام شهری چون بهشت نیز متناقض نمایی طنزآلود است.

در سرگذشت کوچه به سیاه روزی و ناکامی زنان سیاه پوست خدمتکار (نماد طبقات ستم دیده ی جامعه) اشاره شده است. ترسیم سیمای جامعه زنان محروم و درمانده ایرانی، چالش های فرهنگی سنت و مدرنیته و تقابل آن دو و چرخش کفه ی ترازو به سمت مدرنیته را نمایان می کند.

در بی بی شهربانو، قصه ی مردم ساده لوح و خرافی ایرانی بازگو شده است که اسیر اوهام و خیالات بی ثمر درونی خود می باشند و برای رسیدن به مراد، به هر دست آویزی چنگ می زنند و همواره تلاش میکنند گره های کور زندگی فلاکت بار خود را با استمداد از نیروهای ماوراءالطبیعه بگشایند، بدون آنکه توانمندی های فکری و عقلی خود را اساس گره گشایی های خود قرار دهند.

دانشور در داستان زایمان تقابل دانش و آگاهی با جهل و خرافه های سنتی زن ایرانی را که دامنگیر اغلب طبقات سنتی و و کم سواد جامعه است به نمایش می گذارد.

مدل، داستانی است که در آن دانشور ساختار نظام فکری، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر نهادهای اجتماعی را زیر سؤال می برد. او بر اساس شیوه ی گفتمان داستانی نشان می دهد که از طریق همین گفتمان ها و موقعیت های زبان شناختی اجتماعی ساده میتوان به رفتارها و هنجارهای اجتماعی پی برد و دریافت که این گونه رفتارها چگونه در زندگی فردی و اجتماعی جامعه ی آن روزگار ایرانی در جریان بوده است.

داستان یک زن با مردها، صریح و شفاف، گذشته هایی از زندگی ناهنجار خانواده ه ای ظاهرا متمدن و تحصیلکرده و روحیات مقلدانه ی زنان هوسباز را نمایان می سازد.

در داستان بازار وکیل، هر چند که گسست های ساختاری و موضوعی هم به چشم می خورد، اما این داستان روایت فضای ناهمگون و متنوع جامعه ای است که با آدم ها، سلیقه ها و تفکرات متفاوت و با ابزارها و وسایل مختلف، برای تأمین گذران زندگی در جهت فریب و اغوای دیگران تلاش می کنند. اما این امر در نهایت جز سرگشتگی و اضطراب برای افراد ناآگاه نتیجه ای دربرندارد.

در داستان مردی که برنگشت، چگونگی تقابل زنی سنتی با مردی خشن و کوردل به تصویر کشیده شده است. مردی که بلاهت، کج اندیشی و گاه اندیشه های خرافی خود را به عنوان توجیهی برای رفتارهای ناپسندش به کار می گیرد. اما داستان در عین حال وابستگی اقتصادی زن به مرد را به نمایش میگذارد و نشان میدهد زن چگونه در غیاب شوهر قادر به گذران زندگی نیست.

داستان صورتخانه، سیمای جامعه ای دردمند و فقیر را نمایان می سازد و حدیث نفس انسان هایی است که تحت تأثیر شرایط ناهنجار اقتصادی و اجتماعی جامعه ی خویش، به پرخاشگری روی می آورند یا درماندگی و سکوت پیشه می کنند یا به عنوان مرهمی برای دردهای خویش، به سرگرم کردن دیگران روی می آورند.[۳]


دانشور در مجموعه ی داستانی شهری چون بهشت، با نگرشی انسان گرایانه و آرمانی به ترسیم سیمای ناهمگون و پیکره ی بیمار جامعه ی ایرانی در گذشته می پردازد. او که نویسنده ای متعهد و متبحر در داستان پردازی های علمی و رئالیستی است براساس واقعیت های موجود اجتماعی و فرهنگی جامعه و در راستای دستیابی به جامعه ی آرمانی خود، تلاش می کند تا عوامل و ریشه های فقر، درماندگی و حتی وابستگی های سیاسی کشور به استعمار جهانی، از جمله آمریکا را معرفی کند.

دانشور عامل اصلی تحجر و عقب ماندگی کشور را فقر فرهنگی و فقدان بینش های لازم سیاسی در میان توده ی مردم می داند. عدم توجه به هویت ملی و توانمندی های مردمی، عامل دیگری است که باعث ایجاد تقابل و چالش میان سنت و مدرنیته می گردد. همچنین برجسته سازی مظاهر فرهنگ و تمدن باستانی ایران و اصالت بخشیدن به سنت ها و باورهای دینی نیز در آثار دانشور جایگاه خاصی دارد.


مضامین

مجموعه داستان شهری چون بهشت دانشور، محصول دوران سیاه دیکتاتوری و اختناق و آیینه تمام نمای جامعه ایران در فاصله سال های دهه سی (1332-1342) است. دانشور چهره واقعی جامعه ایران را با قلم توانای خود چنان ترسیم می کند که هر خواننده آشنا با تاریخ و سیاست، با اندکی دقت و حوصله می تواند از لابلای حوادث و شخصیت ها، غربت غریب زمانه موردنظر نویسنده را دریابد. اگر درونمایه اصلی داستانها را گزارش جامعه استبداد زده بدانیم، سایر درونمایه ها عبارت اند از: حضور و دخالت بیگانه در عرصه سیاست و فرهنگ، عوامل داخلی زمینه ساز نفوذ بیگانه، گریز از واقعیت، تبعیض طبقاتی، تقدیرگرایی، یأس و ناامیدی و احساس شکست، اعتراض به عشق جنسی و لذت جویی، انعکاس جنبه هایی از تأثیر فرهنگ مبتذل غرب و انتقاد از ریاکاری به عنوان پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از استبداد .[۴]در این مجموعه داستان اگرچه ردپایی از نگرش جدید، امید به آینده و جهان بینی انگیزاننده مشاهده نمی شود و همه سخن از تفکر مسلط زمانه، یعنی تیره اندیشی، بیهودگی، پوچی و ناکامی است؛ اما رسالت هنری نویسنده در جمع بین استناد و تخیل ستودنی است، چنان که خود نیز به این رسالت مهم اشاره میکند.[۵]از میان موضوعات مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که در مجموعه ی داستانی مزبور به چشم می خورد، موضوع زن ایرانی و مشکلات او شایان توجه است. دانشور که جهان نگری رئالیستی اصلاح گرایانه ای دارد، تلاش می کند زندگی آدم های رنج دیده ی جامعه را به تصویر بکشد و جبرها و حصرهای بیرونی را که در میان آنها گرفتار شده اند، معرفی کند. در نظر او، خرافات و سنت های دست و پاگیر عامیانه و فقدان بینش صحیح اجتماعی و فرهنگی، از موانع توسعه ی انسانی به شمار می روند. دانشور در این میان تقابل میان خرافه گرایی زن بی سواد و سنتی را با تفکرات تجددگرای نسل تحصیلکرده و روشنفکر جامعه نیز به تصویر می کشد. نقش نفوذی استعمار در به انحراف کشاندن اندیشه های سیاسی و اعتقادی مردم، به خصوص از طریق استعمار فرهنگی یا تسلط سیاسی، از محورهای مهم برونکرد قصه های دانشور محسوب می شوند.[۴]


سیمین در اغلب داستان‌های مجموعه شهری چون بهشت به شوربختی‌ها و امیدهای زنانی توجه نمود که گریزگاهی در عالم خواب و افسانه می‌جویند. نویسنده کوشید نشان دهد که چگونه ازدواج زنان طبقه متوسط و فقیر، زمینه‌ساز ناخشنودی آنان از کل زندگی می‌گردد. عمده‌ترین مضمون داستان‌ها را می‌توان توصیف مشکلات عاطفی و اجتماعی زنان، ناکامی در عشق و زندگی و در عین حال، تن ندادن به نومیدی، به شمار آورد. چهره‌های داستانی او شکست می‌خورند و با این حال، می‌کوشند با توسل به افسانه‌ها و رؤیاها، روزنی به امید بگشایند. دانشور طرح‌های تند و بی‌پرده اجتماعی را با ثبت لحظه‌ها و وقایع عاطفی همراه می‌کند. در شهری چون بهشت و صورتخانه، موفقیت در توصیف جهان ذهنی و عینی چهره‌های داستانی، او را از نویسندگان همدوره‌اش متمایز می‌سازد. صورتخانه، بهترین داستان مجموعه، توصیفی است از زندگی بازیگران سیاه بازی؛ و نویسنده در آن با ترکیبی هنرمندانه از زندگی و نمایش، عشق سیاه به بازیگر نقش دختر خلیفه را بیان می‌کند. نقش سیاه روی صحنه، بازتابی است از موقعیت او در جامعه. شخصیت پیچیده سیاه از پیوند ذهنیات او با شوخی‌های نمایشی شکل می‌گیرد. مهدی سیاه می‌خواهد به بازیگر نقش دختر خلیفه کمک کند تا جنین خود را سقط کند. او با شرط‌بندی با جوان تحصیل‌کرده‌ای که برای بازیگری آمده، پولی را که دختر لازم دارد جور می‌کند.

تحلیل ادبی

داستان‌ها از منظر راوی دانای کل روایت می‌شوند و در برخی از آنها، همچون سرگذشت کوچه، نویسنده حضوری آشکار دارد. سیمین معمولاً دو ماجرا را به موازات هم پیش می‌برد و در نقطه پیوند آنها، به داستان کلیتی تمثیلی می‌بخشد. دانشور، در اغلب موارد، به فرم سنتی گزارش‌نویسی و یادداشت‌برداری روی می‌آورد و توالی خطی زمان و ماجرا را رعایت می‌کند.[۶]این آثار نسبت به کلاغ کور و عطر یاس در آتش خاموش نشان‌دهنده راه درازی است که دانشور طی کرده و به قدرتی نسبی رسیده است. تقلید از اُو، هنری در اولین مجموعه به تأسی به نویسندگان دیگر تبدیل شده: فاکنر در شهری چون بهشت و همینگوی در زایمان، و به خصوص چخوف در یک زن با مردها؛ و گاه حتی به تبعیت از مد زمانه در سرگذشت کوچه کشیده است.[۷]

نمادپردازی

استفاده از موقعیت های زمانی و به ویژه ارتقا دادن آنها از سطح تداعی زمانی ساده، به جایگاه رمز و نماد در اغلب داستان های این مجموعه به چشم می خورد. اساساً دانشور برای به تصویر کشیدن وضع داستانی و القاء مفاهیم بنیادی موردنظر خود، از تکنیک تداعی معانی استفاده می کند و شالوده ی طرح های داستانی خود را نیز بر همین اساس پی ریزی می کند. نکته ی دیگری که در شیوه ی داستان پردازی دانشور به چشم می خورد، بازشناسی و بازآفرینی دقیق موقعیت های اجتماعی همراه با کاربرد نشان ها، در شرح و بسط وقایع داستانی است. [۵]

در داستان شهری چون بهشت مهرانگیز، نماینده مردم ایران در دوره سیاه استبداد است و پدر و مادر علی هریک جلوه هایی از این استبداد خشن. هرکدام به نوعی مهرانگیز را استثمار می کنند و او را بنابر میل خود می خواهند. مادر از او کار می کشد و زور می گوید و این گونه ویژگی استبداد را نمود می بخشد. پدر نیز با استثمار شهوانی، به برآوردن مطامع خویش می اندیشد. البته استبداد سیاه، پدیده ای نیست که خاص این دوره باشد، بلکه میراث شومی است که از گذشته های دور به یادگار مانده و ریشه در تاریخ کهن این مرز و بوم دارد، چنان که مهرانگیز نیز میراث بردگی را از والدینش به ارث برده است. در داستان سرگذشت کوچه وکیل مجلس، نماد استبداد است؛ زیرا همچون حاکمی مستبد همه چیز را برای خود می خواهد و همه چیز به او ختم می شود و هیچ کس حق اعتراض و چون و چرا ندارد.[۱] در داستان زایمان سیمای حقیقی جامعه ایران را آشکارا می توان در وضعیت آشفته و نابسامان خانه روستایی مشاهده کرد؛ خانه ای کهنه و قدیمی مانند آغل، محروم از کمترین امکانات رفاهی، تیره و تاریک، کثیف و آلوده که همگی زوال و یأس یک دوره کابوس وار بی حاصل را همراه با آرزوی عدالت اجتماعی می نمایانند. دوره ای که رویاها به کابوس بدل می شوند و فریب و سرکوب بر واقعیت ها سایه می افکند.[۲]در داستان عید ایرانی ها، مهمترین ویژگی سیاسی این دوره یعنی نفوذ بیگانه در جامعه و در اختیار گرفتن مشاغل کلیدی و حساس و بعد اجرا کردن اهداف استعماری خویش به بهانه اصلاحات کاملاً نمایان است.[۸]

استعمار حتی در کشورهای دیگر نیز، آنچه برابر با ملاک و معیارهای آنان باشد، می پسندد. مطلب دیگر آنکه حضور و دخالت بیگانه و استعمار در این دوران تا حدی است که آنان حاکم جان و مال مردم می شوند و کسی حق اعتراض ندارد. آنها نه تنها خود از مصونیت سیاسی برخوردارند، بلکه سگ هایشان نیز سهمی از این مصونیت دارند و مادر آمریکایی در بخشی از داستان به این واقعیت تلخ اشاره می کند: هیچ پاسبانی جرئت نمی کند سگ قلاده دار یک نفر آمریکایی را بکشد. [۹]


در داستان سرگذشت کوچه، کوچه نماد جامعه ای است که قدرت مداران و دست نشانده های آنان، هر یک به بهانه ای قصد غارت سرمایه های آن را دارند. از هر راهی ثروت می اندوزند و برای حفظ مقام و جایگاهشان خود را بیش از پیش به استعمار و بیگانه نزدیک می کنند. یکی از شخصیت های این داستان نماینده مجلس است. او به جای حمایت از منافع مردم، جاده صاف کن آمریکایی هاست و با خوش خدمتی هایش نه تنها ثروت کلان می اندوزد، بلکه زمینه های نفوذ هرچه بیشتر بیگانه را در کشور فراهم می کند.

یوسفی، لیلا؛ طاهری، قدرت الله (1383). نقد و بررسی درونمایه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مجموعه داستانی شهری چون بهشت. پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شماره 2، صص51-52.

مشخصات فنی

شهری چون بهشت در سال 1340 توسط انتشارات خوارزمی با قطع رقعی در 181 صفحه به چاپ رسید. این کتاب در سال 1354 برای دومین بار چاپ شد و آخرین بار در سال 1365 به چاپ ششم رسید. سیمین در چاپهای متوالی این کتاب دستی در آن نبرد. [۲]برخلاف آتش خاموش که اختلاف صفحات داستانها زیاد است و برخی خود یک رمان کوتاه است، در این کتاب صفحات هر داستان از 14 ص در مردی که برنگشت تا 22 صفحه در شهری چون بهشت متغیر است، به گونه ای که به طور میانگین هر داستان حدود 17 صفحه است.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ نوین، حسین (1388). نقد و تحلیل جامعه شناختی داستان عید ایرانی‌ها با تکیه بر مجموعه‌ی داستانی شهری چون بهشت. پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شماره 12. ص128.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ دانشور، سیمین (1365). شهری چون بهشت. تهران: خوارزمی. چاپ ششم. ص 7.
  3. نوین، حسین (1388). نقد و تحلیل جامعه شناختی داستان عید ایرانی‌ها با تکیه بر مجموعه‌ی داستانی شهری چون بهشت. پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شماره 12. صص130-132.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ گلشیری، هوشنگ (1376). جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور (از سووشون تا آتش خاموش). تهران: نیلوفر. ص182.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ یوسفی، لیلا؛ طاهری، قدرت الله (1383). نقد و بررسی درونمایه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مجموعه داستانی شهری چون بهشت. پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شماره 2، ص59.
  6. میرع‍اب‍دی‍ن‍ی‌، ح‍س‍ن‌ (1401). دختران شهرزاد: زنان نویسنده‌ ایرانی. ویراستار احمد سمیعی ‌گیلانی. تهران: نشر چشمه. ص131.
  7. گ‍ل‍ش‍ی‍ری‌، ه‍وش‍ن‍گ‌ (1376). ج‍دال‌ ن‍ق‍ش‌ ب‍ا ن‍ق‍اش‌ در آث‍ار س‍ی‍م‍ی‍ن‌ دان‍ش‍ور (از آت‍ش‌ خ‍ام‍وش‌ ت‍ا س‍ووش‍ون‌). ت‍ه‍ران‌: ن‍ی‍ل‍وف‍ر. ص37.
  8. یوسفی، لیلا؛ طاهری، قدرت الله (1383). نقد و بررسی درونمایه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مجموعه داستانی شهری چون بهشت. پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شماره 2، ص50.
  9. یوسفی، لیلا؛ طاهری، قدرت الله (1383). نقد و بررسی درونمایه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مجموعه داستانی شهری چون بهشت. پژوهش زبان و ادبیات فارسی. شماره 2، ص51.

پیوند به بیرون