تفاوت میان نسخههای «گواشمه»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
=== تعریف === | ===تعریف=== | ||
گواشمه/ga.vā.š.ma/ مقنعه باشد که زنان بر سر اندازند. | گواشمه/ga.vā.š.ma/ مقنعه باشد که زنان بر سر اندازند. | ||
=== ریشه شناسی === | ===ریشه شناسی=== | ||
در اصل این واژه گواشامه/ga.vā.šā.ma/ به معنای [[معجر]]، مقنعه، [[روپاک]] و [[نصیف]] به کار میرفته و تلفظی گویشی از [[باشامه]] است. ظاهرا در ایرانی باستان v-* آغازی به gw- تحول یافته است. | در اصل این واژه گواشامه/ga.vā.šā.ma/ به معنای [[معجر]]، مقنعه، [[روپاک]] و [[نصیف]] به کار میرفته و تلفظی گویشی از [[باشامه]] است. ظاهرا در ایرانی باستان v-* آغازی به gw- تحول یافته است. | ||
=== منابع === | ===منابع=== | ||
حسن دوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی''. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. | حسن دوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی''. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. | ||
غیبی، مهرآسا (1384). ''هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی''. تهران: هیرمند. |
نسخهٔ ۱۰ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۹
تعریف
گواشمه/ga.vā.š.ma/ مقنعه باشد که زنان بر سر اندازند.
ریشه شناسی
در اصل این واژه گواشامه/ga.vā.šā.ma/ به معنای معجر، مقنعه، روپاک و نصیف به کار میرفته و تلفظی گویشی از باشامه است. ظاهرا در ایرانی باستان v-* آغازی به gw- تحول یافته است.
منابع
حسن دوست، محمد (1393). فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند.