تفاوت میان نسخههای «حنابندان»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲۵: | سطر ۲۵: | ||
=== در شهرهای مختلف === | === در شهرهای مختلف === | ||
در خراسان مراسم حنابندان در حمام برگزار می شود. پس از بنداندازی عروس چندتن از خویشاوندان داماد با یک طشت حنا و چند قالب صابون و مقداری شیرینی و مقداری پول به خانه عروس می روند و عروس را با مادر داماد و چند تن از خویشان و دوستان نزدیکش به حمام می برند. در این روز حمام قرق می شود و کسی جز عروس و همراهانش اجازه ورود به آنجا را ندارند. دلاک نباتی لای انگشتان پای عروس میگذارد و شروع به گذاشتن حنا روی آنها میکند. البته عروس تا هدیهای از مادرشوهر نگیرد، اجازۀ این کار را نمیدهد. در حین حنا بستن عده ای از زنان نیز دایره می زنند و با آهنگ های مخصوصی شعرهایی می خوانند. همراهان عروس نیز به دست و پای خود حنا می گذارند و عروس قدری حنا در کف دست خود می گذارد و به دختران دم بخت تعارف می کنند تا به ناخن های دست و پای خود ببندند بختشان باز شود. همزمان با حمام رفتن عروس، چند تن از خویشاوندان و دوستان نزدیک داماد نیز وی را به حمام می برند. در طول مدت حمام و به خصوص از لحظه حنابندان دهلی ها در جلو حمام عروس و داماد آهنگهای محلی می نوازند و شعری را به طریق سوال و جواب با آهنگ خاصی می خوانند.<ref>شکورزاده، ابرهیم (1363). ''عقاید و رسوم مردم خراسان''. تهران: سروش. صص183-188.</ref>در داریان در استان فارس، بعد از ظهر روز حنابندان بستگان داماد با ساز و نقاره برای بستن حنای عروس به خانه آنها می رفتند. در این مراسم اقوام عروس و داماد به واسینک خوانی که نوعی رجزخوانی است جهت برتری دادن عروس و داماد می پرداختند. حنای تزیین شده با نارنج یا انار یا پیاز را در یک بادیه یا سینی روی دست با رقص می آوردند و یکی از بستگان نزدیک داماد یا زن شوهرداری که زندگی موفقی داشت سر و دست و پای عروس را حنا می گذاشت ابتدا برگ سبزی کف دست او می گذاشتند پس از حنا بستن با پارچه هایی می بستند. به این پارچه ها دست بندک٬ پابندک و سربندک می گفتند در طول این مدت زنان واسینک های مخصوص چنین شبی را می خواند و کل می زدند. آنگاه اطرافیان عروس و داماد فراخوار توان خود به عروس کف دستی می دادند که معمولا پول بود.<ref>بذرافکن٬ جلال (۱۳۸۹). فرهنگ مردم داریون. شیراز: آوند اندیشه: بنیاد فارس شناسی. صص128-131.</ref>گیلانی ها حناسری برگزار می کنند. به این صورت که عصر روز عقد٬ داماد چند سینی مسی محتوی انواع شیرینی٬ نان٬ حنا و.... به خانه عروس می فرستد. او تمام وسایل برگزاری جشن حنابندان را به خانه عروس می فرستد و آن را خورده بار یا خوردن بار می گویند. | در خراسان مراسم حنابندان در حمام برگزار می شود. پس از [[بنداندازی]] عروس چندتن از خویشاوندان داماد با یک طشت حنا و چند قالب صابون و مقداری شیرینی و مقداری پول به خانه عروس می روند و عروس را با مادر داماد و چند تن از خویشان و دوستان نزدیکش به حمام می برند. در این روز حمام قرق می شود و کسی جز عروس و همراهانش اجازه ورود به آنجا را ندارند. دلاک نباتی لای انگشتان پای عروس میگذارد و شروع به گذاشتن حنا روی آنها میکند. البته عروس تا هدیهای از مادرشوهر نگیرد، اجازۀ این کار را نمیدهد. در حین حنا بستن عده ای از زنان نیز دایره می زنند و با آهنگ های مخصوصی شعرهایی می خوانند. همراهان عروس نیز به دست و پای خود حنا می گذارند و عروس قدری حنا در کف دست خود می گذارد و به دختران دم بخت تعارف می کنند تا به ناخن های دست و پای خود ببندند بختشان باز شود. همزمان با حمام رفتن عروس، چند تن از خویشاوندان و دوستان نزدیک داماد نیز وی را به حمام می برند. در طول مدت حمام و به خصوص از لحظه حنابندان دهلی ها در جلو حمام عروس و داماد آهنگهای محلی می نوازند و شعری را به طریق سوال و جواب با آهنگ خاصی می خوانند.<ref>شکورزاده، ابرهیم (1363). ''عقاید و رسوم مردم خراسان''. تهران: سروش. صص183-188.</ref>در داریان در استان فارس، بعد از ظهر روز حنابندان بستگان داماد با ساز و نقاره برای بستن حنای عروس به خانه آنها می رفتند. در این مراسم اقوام عروس و داماد به واسینک خوانی که نوعی رجزخوانی است جهت برتری دادن عروس و داماد می پرداختند. حنای تزیین شده با نارنج یا انار یا پیاز را در یک بادیه یا سینی روی دست با رقص می آوردند و یکی از بستگان نزدیک داماد یا زن شوهرداری که زندگی موفقی داشت سر و دست و پای عروس را حنا می گذاشت ابتدا برگ سبزی کف دست او می گذاشتند پس از حنا بستن با پارچه هایی می بستند. به این پارچه ها دست بندک٬ پابندک و سربندک می گفتند در طول این مدت زنان واسینک های مخصوص چنین شبی را می خواند و کل می زدند. آنگاه اطرافیان عروس و داماد فراخوار توان خود به عروس کف دستی می دادند که معمولا پول بود.<ref>بذرافکن٬ جلال (۱۳۸۹). فرهنگ مردم داریون. شیراز: آوند اندیشه: بنیاد فارس شناسی. صص128-131.</ref>گیلانی ها حناسری برگزار می کنند. به این صورت که عصر روز عقد٬ داماد چند سینی مسی محتوی انواع شیرینی٬ نان٬ حنا و.... به خانه عروس می فرستد. او تمام وسایل برگزاری جشن حنابندان را به خانه عروس می فرستد و آن را خورده بار یا خوردن بار می گویند. | ||
دختران و زنان و مردان محله را دعوت می کنند. رباعی خوان یا درویش اشعار مخصوصی می خواند. زنی سفیدبخت به کف دست عروس حنا می گذارد. عروس را طوری می نشانند که سینی اسباب حناسری در جلو او قرار گیرد درویش پشت سر عروس می ایستد و می خواند. پس از پذیرایی حاضرین در سینی جلو عروس پول می گذارند البته در شهر پول نمی دهند. این پول بین حمامی و درویش تقسیم می شود. شب دیگر در حناسری در خانه داماد برگزار می شود البته در شهر فقط یکبار آن هم در خانه عروس انجام می گیرد. عصر همانروز بعد از بردن عروس به خانه داماد٬ مراسم حنابندان داماد را برگزار می کنند. پس از حمام داماد و پذیرایی و پایکوبی مدعوین در حد و حدود رتبه و دارایی و خویش در سینی جلو داماد پول می گذارند یا دوران می کنند و از این پول حق و حساب درویش یا مطرب را می دهند و بقیه پول به داماد می رسد در بعضی جاها نیز داماد حق برداشت پول را ندارد.<ref>پاینده، محمود (1377). ''آئینها و باورداشتهای گیل و دیلم''. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. صص71-72.</ref> در طالب آباد، از مناطق اطراف ورامین،هرکس هنگام رفتن وظیفه دارد پولی روی حناها در کف دست داماد بگذارد حمامی هم بلافاصله آنها را برداشته در لنگ خود می ریزد.<ref>صفینژاد، جواد (1345). ''مونوگرافی ده طالبآباد''. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص422.</ref> | |||
نسخهٔ ۱۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۴
حنابندان از جمله مراسمهای سنتی ازدواج بوده و معمولا یک روز پیش از عروسی انجام میپذیرفته است. در این مراسم عروس و داماد را برای عروسی حنا میبستند. این مراسم با آداب و رسوم خاصی در شهرهای مختلف انجام میگیرفته است. [۱]
آداب
حنا نشانه شادی است، و حنابندان پس از عقد و پیش از عروسی، تقسیم شادی و خوشدلی به خانواده عروس و داماد است. با حنا به دستان عروس و داماد و خانواده آنها نشان سرور می نهند.امروزه در مراسم حنابندان حنا و شیرینی را در بسته های کوچک به اعضای خانواده های عروس و داماد و میهمانان می دهند.[۲]
در تهران در جشن حنابندان خانواده داماد توی هفت تا چهل جام برنجی، یا جام نقره ای، حنا خیس می کردند و روی حناها سکه های زرد یا نقره ای می چیدند. این جام های حنا را توی خونچه های مخصوصی قرار می دادند و اطراف جام ها شمع های رنگارنگ روشن می کردند و خانه عروس می فرستادند. [۳]
در این روز نخست عروس را با یک کاسه خاکستر الک کرده توی اطاقی می کردند و می گفتند: موهایت را بکن. پس از آن با حنا، سر انگشتان دست و پای او را سرانگشتی و کف پا و دستش را حنا نگار می کردند. پس از حنابندان، عروس را دراز به دراز می خواباندند؛ و او چند ساعت بی آنکه تکان بخورد طاقباز روی زمین دراز می کشید تا نقش و نگار گنجشک و درخت و بوته گلی که به دست و پایش کشیده و سرانگشتی که به سر انگشتانش گذاشته بودند، رنگ بیندازد.
برای سرانگشتی کردن، حنا را که سفت خمیر کرده بودند روی انگشت می مالیدند و سرانگشت را با پارچه ای از شله سرخ که به شکل سه گوش دوخته بودند، می پوشاندند، آنگاه روی آن را نخ می بستند. نخ سرانگشتی را از بازار علاقبندها می خریدند و آن قیطان های نازکی بود خفتی (سفت و محکم شده) و علاقبند آن را چنان درست می کرد که یک لای سرانگشتی بلند و یک لای دیگرش کوتاه بود و این دولا را که می کشیدند سفت می شد. به خود این کشیدن هم خفتی شدن می گفتند.[۴]
عروس با هفت تا دختر همسالش و یک زن که در بستن حنای عروس ماهر بود، سوار بر تخت روان به حمام می رفت. پشت سر تخت روان او، خونچه های آجیل و شیرینی و میوه را به حمام می بردند. اول، سر عروس را حنا می بستند. بعد حنای سرانگشتی بود که قبلاً آماده می شد، یعنی: بیست پارچه سه گوش از شله قرمز دوخته بودند و یک کلاف ابریشم قرمز هم دم دست بود. زن حنابند سرانگشتان دست و پای عروس را حنا می مالید و با آن پارچه های کوچک سه گوش می پیچید و با ابریشم قرمز می بست. آن وقت، عروس را روی تشک می خواباندند و پاهایش را دراز می کردند و پاشنه های پایش را روی دو چهار پایه خیلی کوچک می گذاردند که کف پایش را حنا ببندند. و این حنای کف پا را حنای نگار می گفتند. بعضی ها کف پای عروس را با گل و بوته و گنجشک و پروانه نقش و نگار می کشیدند. بعضی ها هم که خیلی با سلیقه بودند، این شعر را با کاغذ می بریدند و زن حنابند، اگرچه بی سواد بود، از روی آن بریده های کاغذ شعر را کف پای عروس با حنا رنگ می کرد و آن شعر این بود:
رنگ حناست بر کف پای مبارکت
یا خون عاشق است که پامال کرده ای؟
بعد از این کارها شام می آوردند. شام حنابندان حتما باید شیرین پلو و مرغ پلو باشد.[۵]
شب روزی که عروس را حنابندان می کردند، شیرین پلو می پختند و هنگام خوردن شام، دخترهای جوان خانواده و خویشان عروس پلو به دهان عروس می گذاشتند. در این شب برخی از خانواده ها یک دسته مطرب نیز خبر می کردند و تا نیمه های شب به بزن و بکوب می گذراندند. بامدادان دست و پای عروس اگر خوب رنگ نینداخته بود می گفتند بد است و دوباره سرانگشتانش سرانگشتی و پاهایش را حنا نگار می کردند. در شب عروسی ناخن های دست و پای عروس باید مثل عناب گلی گلی باشد. اگر دست و پای عروس خوب رنگ انداخته بود، تاریک و روشن حمام را قرق می کردند و عروس و دار و دسته اش به حمام می رفتند. سر حمام شیرینی و شربت می دادند و ترانه هایی می خواندند.
بامداد روزی که شبش عروسی بود داماد نیز با ساقدوش هایش به حمام می رفت. دلاک ها در حمام داماد و همراهانش را می شستند و دلاک دست آخر، دست های او را تا آرنج و پایش را تا نزدیک زانو حنا می بست ـ ناخن سفید گذاشتن مرد، مثل سرباز بودن، عیب بود. اگر داماد جوان نبود و ریش او جوگندمی و فلفل نمکی شده بود٬ ریشش را هم حنا می گذاشت. در حمام شیرینی و شربت و میوه می خوردند٬ وقتی داماد وارد سربینه حمام می شد استاد حمامی اسپند دود می کرد و داماد به او انعامی می دادند. داماد با رخت های خلعتی از حمام بیرون می آمد.[۶]
در شهرهای مختلف
در خراسان مراسم حنابندان در حمام برگزار می شود. پس از بنداندازی عروس چندتن از خویشاوندان داماد با یک طشت حنا و چند قالب صابون و مقداری شیرینی و مقداری پول به خانه عروس می روند و عروس را با مادر داماد و چند تن از خویشان و دوستان نزدیکش به حمام می برند. در این روز حمام قرق می شود و کسی جز عروس و همراهانش اجازه ورود به آنجا را ندارند. دلاک نباتی لای انگشتان پای عروس میگذارد و شروع به گذاشتن حنا روی آنها میکند. البته عروس تا هدیهای از مادرشوهر نگیرد، اجازۀ این کار را نمیدهد. در حین حنا بستن عده ای از زنان نیز دایره می زنند و با آهنگ های مخصوصی شعرهایی می خوانند. همراهان عروس نیز به دست و پای خود حنا می گذارند و عروس قدری حنا در کف دست خود می گذارد و به دختران دم بخت تعارف می کنند تا به ناخن های دست و پای خود ببندند بختشان باز شود. همزمان با حمام رفتن عروس، چند تن از خویشاوندان و دوستان نزدیک داماد نیز وی را به حمام می برند. در طول مدت حمام و به خصوص از لحظه حنابندان دهلی ها در جلو حمام عروس و داماد آهنگهای محلی می نوازند و شعری را به طریق سوال و جواب با آهنگ خاصی می خوانند.[۷]در داریان در استان فارس، بعد از ظهر روز حنابندان بستگان داماد با ساز و نقاره برای بستن حنای عروس به خانه آنها می رفتند. در این مراسم اقوام عروس و داماد به واسینک خوانی که نوعی رجزخوانی است جهت برتری دادن عروس و داماد می پرداختند. حنای تزیین شده با نارنج یا انار یا پیاز را در یک بادیه یا سینی روی دست با رقص می آوردند و یکی از بستگان نزدیک داماد یا زن شوهرداری که زندگی موفقی داشت سر و دست و پای عروس را حنا می گذاشت ابتدا برگ سبزی کف دست او می گذاشتند پس از حنا بستن با پارچه هایی می بستند. به این پارچه ها دست بندک٬ پابندک و سربندک می گفتند در طول این مدت زنان واسینک های مخصوص چنین شبی را می خواند و کل می زدند. آنگاه اطرافیان عروس و داماد فراخوار توان خود به عروس کف دستی می دادند که معمولا پول بود.[۸]گیلانی ها حناسری برگزار می کنند. به این صورت که عصر روز عقد٬ داماد چند سینی مسی محتوی انواع شیرینی٬ نان٬ حنا و.... به خانه عروس می فرستد. او تمام وسایل برگزاری جشن حنابندان را به خانه عروس می فرستد و آن را خورده بار یا خوردن بار می گویند.
دختران و زنان و مردان محله را دعوت می کنند. رباعی خوان یا درویش اشعار مخصوصی می خواند. زنی سفیدبخت به کف دست عروس حنا می گذارد. عروس را طوری می نشانند که سینی اسباب حناسری در جلو او قرار گیرد درویش پشت سر عروس می ایستد و می خواند. پس از پذیرایی حاضرین در سینی جلو عروس پول می گذارند البته در شهر پول نمی دهند. این پول بین حمامی و درویش تقسیم می شود. شب دیگر در حناسری در خانه داماد برگزار می شود البته در شهر فقط یکبار آن هم در خانه عروس انجام می گیرد. عصر همانروز بعد از بردن عروس به خانه داماد٬ مراسم حنابندان داماد را برگزار می کنند. پس از حمام داماد و پذیرایی و پایکوبی مدعوین در حد و حدود رتبه و دارایی و خویش در سینی جلو داماد پول می گذارند یا دوران می کنند و از این پول حق و حساب درویش یا مطرب را می دهند و بقیه پول به داماد می رسد در بعضی جاها نیز داماد حق برداشت پول را ندارد.[۹] در طالب آباد، از مناطق اطراف ورامین،هرکس هنگام رفتن وظیفه دارد پولی روی حناها در کف دست داماد بگذارد حمامی هم بلافاصله آنها را برداشته در لنگ خود می ریزد.[۱۰]
*** در حال تکمیل
منابع
- ↑ کتیرایی، محمود (1378). از خشت تا خشت. تهران: ثالث. ص201.
- ↑ اسدیان خرمآبادی، محمد (1384). آیینهای گذر در ایران: بررسی تطبیقی آیینهای ایرانی در حوزههای فرهنگ و جغرافیایی. تهران: روشنان. ص94
- ↑ مونس الدوله (1380). خاطرات مونس الدوله ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه. به کوشش سیروس سعدوندیان. تهران: زرین. ص45-46.
- ↑ کتیرایی، محمود (1378). از خشت تا خشت. تهران: ثالث. صص201-202.
- ↑ مونس الدوله (1380). خاطرات مونس الدوله ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه. به کوشش سیروس سعدوندیان. تهران: زرین. ص45-46.
- ↑ کتیرایی، محمود (1378). از خشت تا خشت. تهران: ثالث. صص202-205.
- ↑ شکورزاده، ابرهیم (1363). عقاید و رسوم مردم خراسان. تهران: سروش. صص183-188.
- ↑ بذرافکن٬ جلال (۱۳۸۹). فرهنگ مردم داریون. شیراز: آوند اندیشه: بنیاد فارس شناسی. صص128-131.
- ↑ پاینده، محمود (1377). آئینها و باورداشتهای گیل و دیلم. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. صص71-72.
- ↑ صفینژاد، جواد (1345). مونوگرافی ده طالبآباد. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص422.