تفاوت میان نسخههای «گواشمه»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
گواشمه/ga.v<big>ā.š</big>.ma/ [[مقنعه]]<nowiki/>ای است که زنان بر سر اندازند.<ref>''پوشاک در ایران زمین'' (1382). ترجمه | گواشمه/ga.v<big>ā.š</big>.ma/ [[مقنعه]]<nowiki/>ای است که زنان بر سر اندازند.<ref>''پوشاک در ایران زمین'' (1382). ترجمه پیمان متین. تهران: امیرکبیر. ص422.</ref><ref>غیبی، مهرآسا (1384). ''هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی''. تهران: هیرمند. ص600.</ref>{{TOClimit}} | ||
===ریشهشناسی=== | ===ریشهشناسی=== | ||
در اصل این واژه گواشامه/ga<big>.vā.šā</big>.ma/ به معنای [[معجر]]، مقنعه، [[روپاک]] و [[نصیف]] به کار میرفته و تلفظی گویشی از [[باشامه]] و [[واشامه]] است. ظاهرا در ایرانی باستان v-* آغازی به gw- تحول یافته است.<ref>حسندوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی''. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ص2458.</ref> احتمالا این واژه تغییر یافته واژه [[واشمگ]] /v<big>āš</big>mag/ در متون پهلوی است که به معنای سرپوش زنان آمده است.<ref>یادداشت مؤلف</ref> | در اصل این واژه گواشامه/ga<big>.vā.šā</big>.ma/ به معنای [[معجر]]، مقنعه، [[روپاک]] و [[نصیف]] به کار میرفته و تلفظی گویشی از [[باشامه]] و [[واشامه]] است. ظاهرا در ایرانی باستان v-* آغازی به gw- تحول یافته است.<ref>حسندوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی''. ج 4. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ص2458.</ref> احتمالا این واژه تغییر یافته واژه [[واشمگ]] /v<big>āš</big>mag/ در متون پهلوی است که به معنای سرپوش زنان آمده است.<ref>یادداشت مؤلف</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
==منابع== | |||
<references /> | <references /> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۶
گواشمه/ga.vā.š.ma/ مقنعهای است که زنان بر سر اندازند.[۱][۲]
ریشهشناسی
در اصل این واژه گواشامه/ga.vā.šā.ma/ به معنای معجر، مقنعه، روپاک و نصیف به کار میرفته و تلفظی گویشی از باشامه و واشامه است. ظاهرا در ایرانی باستان v-* آغازی به gw- تحول یافته است.[۳] احتمالا این واژه تغییر یافته واژه واشمگ /vāšmag/ در متون پهلوی است که به معنای سرپوش زنان آمده است.[۴]
منابع
نویسنده: حکمت بروجردی