تفاوت میان نسخه‌های «افسانه و افسر من»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:کتاب افسانه و افسر من- مریم فیروز.jpg|بندانگشتی|350x350پیکسل|صفحه نخست کتاب ''افسانه و افسر من'' تألیف مریم فیروز با یادداشت دستنویس تقدیم به مادران بی‌حق ایران]]
''افسانه و افسر من'' (1323) زندگی‌نامه داستانی [[مریم فیروز]] است. او این اثر را در آستانه ازدواج دوم خود، به شکل رایج داستان‌های زنان ـ دفتر خاطرات و درددل ـ نوشت.


''افسانه و افسر من'' (1323) داستانی زندگی‌نامه‌وار به جا مانده از [[مریم فیروز]] است. او این اثر را در آستانه ازدواج دوم خود، به فرم متداول داستان‌های زنان ـ دفتر خاطرات و درددل ـ نوشت. حاصل کار نوشته‌ای از کار درآمد پاره پاره که حادثه خاصی ندارد و شیوه روایت آن خام اما تازه است.
=== خلاصه داستان ===
مادر، در شبی که بی‌خوابی به سرش زده، برای دختر خود، افسانه زندگی بهتری را تصور می‌کند. او آرزو می‌کند دخترش دیر ازدواج کند و در ازدواجش حق انتخاب داشته باشد. به علاوه پیش از ازدواج تحصیل کند و از حقوق خود آگاهی داشته باشد.<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. صص11-12.</ref>داستان، در شب‌های بی‌خوابی مادر، ادامه می‌یابد. او این بار با جنین دوم، افسر درددل می‌کند. از نگرانی‌های خود درباره آینده فرزندانش می‌گوید؛ از جدال با همسر یاد می‌کند؛ به فکر ترک خانه می‌افتد اما نگران فرزندان خود است. او از اینکه زن در این جامعه به حساب نمی‌آید و باید تا پایان عمر همواره رنج بکشد و تحمل کند و تنها وسیله لذت مردان باشد شکوه می‌کند.<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص48.</ref>
 
او در جایی خود را با سگی کتک خورده مقایسه کرده و خطاب به او می‌گوید:<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص66.</ref> <blockquote>تو هم می‌دانی که مادر شدن در این محیط یعنی زوزه کشیدن، زجر کشیدن، سنگ خوردن و ناله کردن. بگو، حیوان، من انسان هستم، من زن هستم، مرا به نام همین چیزها سنگ باران کلمات می‌کنند. مرا به نام همین چیزها با قانون بدتر از لگد جریحه‌دار می‌کنند.  </blockquote>ترک کردن خانه هرچند برای او دشوار و مایه شرمساری است، اما او برای رفاه حال فرزندانش تن به این کار می‌دهد تا آنان دخترانی باشند با فکر رشید و آشنا به حق خود.<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص69.</ref>


=== خلاصه داستان ===
مادر، در شبی که بی‌خوابی به سرش زده، برای دختر خود، افسانه زندگی بهتری را تصور می‌کند:<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. صص11-12.</ref> <blockquote>دخترم خیلی دیر شوهر خواهد کرد و با کسی زندگی خواهد کرد که خودش انتخاب کند... دخترم قبل از همه اینها باید آدم شود، باید مدرسه برود، بخواند، بداند.</blockquote>داستان، در شب‌های بی‌خوابی مادر، ادامه می‌یابد. او این بار با جنین دوم، افسر درددل می‌کند. از نگرانی‌های خود درباره آینده فرزندانش می‌گوید؛ از جنگ و جدل‌ها با همسر یاد می‌کند؛ به فکر ترک خانه می‌افتد اما نگران فرزندان خود است.<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص48.</ref> <blockquote>زن، در این محیط هیچ جا حساب نیست، او باید بمیرد، او باید بسوزد و بسازد، او صفر است، او وسیله است.  </blockquote>در جایی خطاب به سگی کتک خورده می‌گوید:<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص66.</ref> <blockquote>تو هم می‌دانی که مادر شدن در این محیط یعنی زوزه کشیدن، زجر کشیدن، سنگ خوردن و ناله کردن. بگو، حیوان، من انسان هستم، من زن هستم، مرا به نام همین چیزها سنگ باران کلمات می‌کنند. مرا به نام همین چیزها با قانون بدتر از لگد جریحه‌دار می‌کنند.  </blockquote>راوی، از اینکه خانه را ترک کرده شرمسار است، اما می‌گوید، زندگی با پدر آنها را ادامه نداده تا الگوی ضعیفی برای آنان نباشد:<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص69.</ref> <blockquote>می‌خواستم دخترانی باشید با فکر رشید و آشنا به حق خود. </blockquote>


=== تحلیل ===
=== تحلیل ===
ازدواج نافرجام و روحیه سرکش فیروز به داستان او خصلت اجتماعی بخشیده است. برای تجسم رنج زن در جامعه، انتقاد از ازدواج‌های اجباری و بدون عشق را با مبارزات حزبی درآمیخته و خواستار رفع قیمومیت و اعطای حق انتخاب به زنان می‌شود. با تعمیم دادن وضع راوی به مادران ایرانی، مضمون نهایی اثر را بیان می‌کند:<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص70.</ref>
این نوشته پاره پاره که حادثه خاصی ندارد و شیوه روایت آن خام اما تازه است ماحصل ازدواج نافرجام و روحیه سرکش [[مریم فیروز]] است که به داستان او خصلت اجتماعی بخشیده است. برای تجسم رنج زن در جامعه، انتقاد از ازدواج‌های اجباری و بدون عشق را با مبارزات حزبی درآمیخته و خواستار رفع قیمومیت و اعطای حق انتخاب به زنان می‌شود. او با تعمیم دادن وضع راوی به مادران ایرانی، مضمون نهایی اثر را بیان می‌کند:<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص70.</ref> او می‌خواهد مادران ایرانی بیدار شوند و قدرت را به دست بگیرند، چرا که به زعم او تنها با قدرت است که می‌توان قوانین بی‌سر و ته و بی‌‎معنی این محیط را می‌توان شکست. او بر ضرورت حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی تأکید دارد و قصد خود را از انتخاب مبارزه حزبی نجات افسانه و افسرها عنوان می‌کند. او که خود را مادری قربانی وضع موجود می‌داند حاضر است برای نجات فرزندانش هر گونه فداکاری را انجام دهد.<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص72.</ref>
 
[[مریم فیروز]] برای عمومیت بخشیدن به تجربه شخصی خود، آن را به قالب داستانی زندگی‌نامه‌ای درآورده است. با توجه به اینکه فرم حسب حال، از واقعیت زندگی نویسنده رنگ می‌پذیرد، می‌توان گفت که نویسنده برای بیان ماجرای قصه خود، فرم روایی مناسبی را انتخاب کرده است. پس از او، نویسندگانی همچون [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%A7_%D9%81%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%86%DB%8C اوریانا فالاچی]، مهستی شاهرخی و شیوا ارسطویی، داستان‌هایی با طرح و پیرنگ گفت‌وگوی مادر با جنین نوشتند. در جامعه‌ای که زنان کمتر از مردان امکان نگارش زندگی‌نامه خود را یافته‌اند، آثاری مانند ''افسانه و افسر من''، با وجود ضعف‌های هنری ارزش دارند، زیرا نویسندگان آنها پا از حدود تعیین شده فراتر نهاده‌اند و راه تازه‌ای در پیش گرفته‌اند.<ref>ع‍اب‍دی‍ن‍ی‌، ح‍س‍ن‌ (1401). ''دختران شهرزاد: زنان نویسنده‌ ایرانی''. ویراستار احمد سمیعی ‌گیلانی. تهران: نشر چشمه. صص74-76.</ref>
 


مادران بی‌حق ایران کاش بیدار می‌شدند، مادران متحمل ایران... تنها با قدرت آنان قوانین بی‌سر و ته و بی‌‎معنی این محیط را می‌توان شکست.  
=== مشخصات فنی ===
افسانه و افسر من در 72 صفحه و قطع رقعی بزرگ، در سال 1324 توسط شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران‬‏‫ با قیمت 20 ریال به چاپ رسیده است.[https://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=7344584&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author]


پیام اثر، ضرورت حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی است. راوی قصد خود از انتخاب مبارزه حزبی را نجات افسانه و افسرها عنوان می‌کند و می‌گوید:<ref>ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏''‫افسانه و افسر من''. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص72.</ref><blockquote>ما مادران امروز باید قربانی بشویم تا مگر شماها نجات پیدا کنید.</blockquote>فیروز، برای عمومیت بخشیدن به تجربه شخصی خود، آن را به قالب داستانی زندگی‌نامه‌ای درآورده است. با توجه به اینکه فرم حسب حال، از واقعیت زندگی نویسنده رنگ می‌پذیرد، می‌توان گفت که نویسنده برای بیان ماجرای قصه خود، فرم روایی مناسبی را انتخاب کرده است. پس از او، نویسندگانی همچون [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%A7_%D9%81%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%86%DB%8C اوریانا فالاچی]، مهستی شاهرخی و شیوا ارسطویی، داستان‌هایی با طرح و پیرنگ گفت‌وگوی مادر با جنین نوشتند. در جامعه‌ای که زنان کمتر از مردان امکان نگارش زندگی‌نامه خود را یافته‌اند، آثاری مانند ''افسانه و افسر من''، با وجود ضعف‌های هنری ارزش دارند، زیرا نویسندگان آنها پا از حدود تعیین شده فراتر نهاده‌اند و راه تازه‌ای در پیش گرفته‌اند.<ref>ع‍اب‍دی‍ن‍ی‌، ح‍س‍ن‌ (1401). ''دختران شهرزاد: زنان نویسنده‌ ایرانی''. ویراستار احمد سمیعی ‌گیلانی. تهران: نشر چشمه. صص74-76.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
[[رده:داستانهای زنان]]
[[رده:داستانهای زنان]]
[[رده:داستانهای دهه هزار و سیصد و سی]]
<references />
<references />


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==


# [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%A7_%D9%81%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%86%DB%8C ویکی‌پدیای فارسی]
# [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%A7_%D9%81%D8%A7%D9%84%D8%A7%DA%86%DB%8C ویکی‌پدیای فارسی]
#[https://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=7344584&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران]
تدوین: حکمت بروجردی
[[رده:معرفی کتاب]]
[[رده:داستانهای دهه هزارو سیصدو بیست شمسی]]
[[رده:اولین داستان های بلند زنان]]
[[رده:ازدواج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۰

صفحه نخست کتاب افسانه و افسر من تألیف مریم فیروز با یادداشت دستنویس تقدیم به مادران بی‌حق ایران

افسانه و افسر من (1323) زندگی‌نامه داستانی مریم فیروز است. او این اثر را در آستانه ازدواج دوم خود، به شکل رایج داستان‌های زنان ـ دفتر خاطرات و درددل ـ نوشت.

خلاصه داستان

مادر، در شبی که بی‌خوابی به سرش زده، برای دختر خود، افسانه زندگی بهتری را تصور می‌کند. او آرزو می‌کند دخترش دیر ازدواج کند و در ازدواجش حق انتخاب داشته باشد. به علاوه پیش از ازدواج تحصیل کند و از حقوق خود آگاهی داشته باشد.[۱]داستان، در شب‌های بی‌خوابی مادر، ادامه می‌یابد. او این بار با جنین دوم، افسر درددل می‌کند. از نگرانی‌های خود درباره آینده فرزندانش می‌گوید؛ از جدال با همسر یاد می‌کند؛ به فکر ترک خانه می‌افتد اما نگران فرزندان خود است. او از اینکه زن در این جامعه به حساب نمی‌آید و باید تا پایان عمر همواره رنج بکشد و تحمل کند و تنها وسیله لذت مردان باشد شکوه می‌کند.[۲]

او در جایی خود را با سگی کتک خورده مقایسه کرده و خطاب به او می‌گوید:[۳]

تو هم می‌دانی که مادر شدن در این محیط یعنی زوزه کشیدن، زجر کشیدن، سنگ خوردن و ناله کردن. بگو، حیوان، من انسان هستم، من زن هستم، مرا به نام همین چیزها سنگ باران کلمات می‌کنند. مرا به نام همین چیزها با قانون بدتر از لگد جریحه‌دار می‌کنند.

ترک کردن خانه هرچند برای او دشوار و مایه شرمساری است، اما او برای رفاه حال فرزندانش تن به این کار می‌دهد تا آنان دخترانی باشند با فکر رشید و آشنا به حق خود.[۴]


تحلیل

این نوشته پاره پاره که حادثه خاصی ندارد و شیوه روایت آن خام اما تازه است ماحصل ازدواج نافرجام و روحیه سرکش مریم فیروز است که به داستان او خصلت اجتماعی بخشیده است. برای تجسم رنج زن در جامعه، انتقاد از ازدواج‌های اجباری و بدون عشق را با مبارزات حزبی درآمیخته و خواستار رفع قیمومیت و اعطای حق انتخاب به زنان می‌شود. او با تعمیم دادن وضع راوی به مادران ایرانی، مضمون نهایی اثر را بیان می‌کند:[۵] او می‌خواهد مادران ایرانی بیدار شوند و قدرت را به دست بگیرند، چرا که به زعم او تنها با قدرت است که می‌توان قوانین بی‌سر و ته و بی‌‎معنی این محیط را می‌توان شکست. او بر ضرورت حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی تأکید دارد و قصد خود را از انتخاب مبارزه حزبی نجات افسانه و افسرها عنوان می‌کند. او که خود را مادری قربانی وضع موجود می‌داند حاضر است برای نجات فرزندانش هر گونه فداکاری را انجام دهد.[۶]

مریم فیروز برای عمومیت بخشیدن به تجربه شخصی خود، آن را به قالب داستانی زندگی‌نامه‌ای درآورده است. با توجه به اینکه فرم حسب حال، از واقعیت زندگی نویسنده رنگ می‌پذیرد، می‌توان گفت که نویسنده برای بیان ماجرای قصه خود، فرم روایی مناسبی را انتخاب کرده است. پس از او، نویسندگانی همچون اوریانا فالاچی، مهستی شاهرخی و شیوا ارسطویی، داستان‌هایی با طرح و پیرنگ گفت‌وگوی مادر با جنین نوشتند. در جامعه‌ای که زنان کمتر از مردان امکان نگارش زندگی‌نامه خود را یافته‌اند، آثاری مانند افسانه و افسر من، با وجود ضعف‌های هنری ارزش دارند، زیرا نویسندگان آنها پا از حدود تعیین شده فراتر نهاده‌اند و راه تازه‌ای در پیش گرفته‌اند.[۷]


مشخصات فنی

افسانه و افسر من در 72 صفحه و قطع رقعی بزرگ، در سال 1324 توسط شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران‬‏‫ با قیمت 20 ریال به چاپ رسیده است.[۱]


منابع

  1. ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏‫افسانه و افسر من. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. صص11-12.
  2. ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏‫افسانه و افسر من. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص48.
  3. ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏‫افسانه و افسر من. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص66.
  4. ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏‫افسانه و افسر من. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص69.
  5. ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏‫افسانه و افسر من. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص70.
  6. ف‍ی‍روز، م‍ری‍م‌‏‫ (1324). ‏‫افسانه و افسر من. بی‌جا‬‏‫: شرکت سهامی چاپ فرهنگ ایران. ص72.
  7. ع‍اب‍دی‍ن‍ی‌، ح‍س‍ن‌ (1401). دختران شهرزاد: زنان نویسنده‌ ایرانی. ویراستار احمد سمیعی ‌گیلانی. تهران: نشر چشمه. صص74-76.


پیوند به بیرون

  1. ویکی‌پدیای فارسی
  2. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران


تدوین: حکمت بروجردی