تفاوت میان نسخههای «آمستریس همسر خشایارشا»
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{TOClimit}} | آمستریس یا اَمِستریس، همسر خشایارشا و مادر اردشیر اول از زنان کارآمد هخامنشی بود.{{TOClimit}} | ||
===زندگینامه=== | ===زندگینامه=== | ||
آمستریس یا اَمِستریس به معنی نیرومند و دلیر است.<ref>بهرامی، احسان (1369). ''فرهنگ واژههای اوستایی''. تهران: بنیاد نیشابور، نشر بلخ.</ref> وی همسر خشایارشا و مادر اردشیر اول و از زنان کارآمد آن دوران بود.<ref>اومستد، آلبرت تن آیک ( | آمستریس یا اَمِستریس به معنی نیرومند و دلیر است.<ref>بهرامی، احسان (1369). ''فرهنگ واژههای اوستایی''. تهران: بنیاد نیشابور، نشر بلخ. ج1. ص99 و ج3. ص1456.</ref> وی همسر خشایارشا و مادر اردشیر اول و از زنان کارآمد آن دوران بود.<ref>اومستد، آلبرت تن آیک (1384). ''تاریخ شاهنشاهی هخامنشی''. ترجمه محمد مقدم. تهران: امیرکبیر. ص362.</ref> | ||
آمستریس در دربار خشایارشا (حک: 486- 466 ق.م.) و اردشیر اول (حک: 466- 424ق.م.) دارای نفوذ فراوانی بود ولی در برخورد با مسائل شخصی خود بسیار کینهتوز بود. پس از آنکه خشایارشا لباس گرانبهای خود را که آمستریس بافته بود به [[آرتااینت]] بخشید، | آمستریس در دربار خشایارشا (حک: 486- 466 ق.م.) و اردشیر اول (حک: 466- 424ق.م.) دارای نفوذ فراوانی بود ولی در برخورد با مسائل شخصی خود بسیار کینهتوز بود. پس از آنکه خشایارشا لباس گرانبهای خود را که آمستریس بافته بود به [[آرتااینت]] بخشید،<ref name=":0">براسیوس، ماریا (1381). ''زنان هخامنشی''. ترجمه هایده مشایخ. تهران: هرمس. ص151.</ref> بسیار خشمگین شدهولی تا جشن سال نو صبر کرد. | ||
در جشن سال نو هر درخواستی از سوی شاه پذیرفته میشد. آمستریس آرتااینت را از شاه خواست و دستور داد زبان، گوشها و سینههای او را ببرند و جلوی سگها بیندازند | در جشن سال نو هر درخواستی از سوی شاه پذیرفته میشد. آمستریس مادر آرتااینت را از شاه خواست و دستور داد زبان، گوشها و سینههای او را ببرند و جلوی سگها بیندازند.<ref>پیرنیا، حسن (1386). ''تاریخ ایران باستان''. ج1. تهران: دبیر- سمیر. صص646-647.</ref> این عمل آمستریس باعث شورش ماسیستس و در نهایت نابودی کامل خاندان آنها شد. | ||
آمستریس به عنوان بانوی اول خشایارشا در کاخی مستقل از دیگر زنان حرم شاهی در مجموعه کاخهای تخت جمشید زندگی میکرد. این کاخ در غرب آخرین ساختمان خزانه که با کوچهای از آن جدا میشد قرار داشت. پس از قتل خشایارشا (466 ق.م.) اردشیر اول که به شدت تحت نفوذ مادرش بود به سلطنت رسید. این نفوذ در مواردی بر خلاف خیر و صلاح مملکت اعمال میگردید. در سالهای آغازین سلطنت اردشیر اول هخامنشی (حک: 466- 424 ق.م.) پسر داریوش اول و عموی اردشیر به قتل رسید. آمستریس پس از آگاهی از قتل وی در صدد انتقام از قاتلین (ایناروس و همراهان یونانی او) برآمد. پس از پایان شورش و انتقال ایناروس و یونانیان به شوش، آمستریس از شاه خواست تا اُسرا و ایناروس را به وی تسلیم کند. خواسته وی تا پنج سال به خاطر قول تأمین امنیت اسراء که از جانب مگابیز داماد آمستریس داده شده بود، محقق نشد. سرانجام شاه خواسته آمستریس را انجام داده و ایناروس و سایر اسراء را به وی تحویل داد. ایناروس به دار آویخته شد و همراهان وی سر بریده شدند.<ref> | آمستریس به عنوان بانوی اول خشایارشا در کاخی مستقل از دیگر زنان حرم شاهی در مجموعه کاخهای تخت جمشید زندگی میکرد. این کاخ در غرب آخرین ساختمان خزانه که با کوچهای از آن جدا میشد قرار داشت. پس از قتل خشایارشا (466 ق.م.) اردشیر اول که به شدت تحت نفوذ مادرش بود به سلطنت رسید. این نفوذ در مواردی بر خلاف خیر و صلاح مملکت اعمال میگردید. در سالهای آغازین سلطنت اردشیر اول هخامنشی (حک: 466- 424 ق.م.) پسر داریوش اول و عموی اردشیر به قتل رسید. آمستریس پس از آگاهی از قتل وی در صدد انتقام از قاتلین (ایناروس و همراهان یونانی او) برآمد. پس از پایان شورش و انتقال ایناروس و یونانیان به شوش، آمستریس از شاه خواست تا اُسرا و ایناروس را به وی تسلیم کند. خواسته وی تا پنج سال به خاطر قول تأمین امنیت اسراء که از جانب مگابیز داماد آمستریس داده شده بود، محقق نشد. سرانجام شاه خواسته آمستریس را انجام داده و ایناروس و سایر اسراء را به وی تحویل داد. ایناروس به دار آویخته شد و همراهان وی سر بریده شدند.<ref>مشکور، محمد جواد (1363). ''ایران در عهد باستان (در تاریخ اقوام و پادشاهان پیش از اسلام)''. تهران: اشرفی. ص234.</ref> | ||
همچنین اردشیر اول مجازات آپولونید پزشک یونانی را که با [[آمیتیس]] دختر آمستریس ارتباط نامشروع داشت به وی واگذار کرد. آمستریس در سنین پیری برای سپاسگزاری از خدای زیرزمین (پلوتون) دستور داد چهارده نفر از جوانان بزرگ زاده پارسی را زنده به گور کنند. | همچنین اردشیر اول مجازات آپولونید پزشک یونانی را که با [[آمیتیس]] دختر آمستریس ارتباط نامشروع داشت به وی واگذار کرد.<ref name=":0" /> آمستریس در سنین پیری برای سپاسگزاری از خدای زیرزمین (پلوتون) دستور داد چهارده نفر از جوانان بزرگ زاده پارسی را زنده به گور کنند. | ||
مدفن وی در کنار همسرش خشایارشا در دخمه وی، در نقش رستم گزارش شده است. | مدفن وی در کنار همسرش خشایارشا در دخمه وی، در نقش رستم گزارش شده است. | ||
<br /> | <br /> | ||
==منابع== | |||
[[رده:ملکه ها]] | [[رده:ملکه ها]] | ||
[[رده:زنان فعال سیاسی]] | [[رده:زنان فعال سیاسی]] | ||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
تدوین: سمیه سادات هاشمی | تدوین: سمیه سادات هاشمی | ||
<br /> | <br /> | ||
[[رده:همسران پادشاهان]] | |||
[[رده:زنان هخامنشی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۵
آمستریس یا اَمِستریس، همسر خشایارشا و مادر اردشیر اول از زنان کارآمد هخامنشی بود.
زندگینامه
آمستریس یا اَمِستریس به معنی نیرومند و دلیر است.[۱] وی همسر خشایارشا و مادر اردشیر اول و از زنان کارآمد آن دوران بود.[۲]
آمستریس در دربار خشایارشا (حک: 486- 466 ق.م.) و اردشیر اول (حک: 466- 424ق.م.) دارای نفوذ فراوانی بود ولی در برخورد با مسائل شخصی خود بسیار کینهتوز بود. پس از آنکه خشایارشا لباس گرانبهای خود را که آمستریس بافته بود به آرتااینت بخشید،[۳] بسیار خشمگین شدهولی تا جشن سال نو صبر کرد.
در جشن سال نو هر درخواستی از سوی شاه پذیرفته میشد. آمستریس مادر آرتااینت را از شاه خواست و دستور داد زبان، گوشها و سینههای او را ببرند و جلوی سگها بیندازند.[۴] این عمل آمستریس باعث شورش ماسیستس و در نهایت نابودی کامل خاندان آنها شد.
آمستریس به عنوان بانوی اول خشایارشا در کاخی مستقل از دیگر زنان حرم شاهی در مجموعه کاخهای تخت جمشید زندگی میکرد. این کاخ در غرب آخرین ساختمان خزانه که با کوچهای از آن جدا میشد قرار داشت. پس از قتل خشایارشا (466 ق.م.) اردشیر اول که به شدت تحت نفوذ مادرش بود به سلطنت رسید. این نفوذ در مواردی بر خلاف خیر و صلاح مملکت اعمال میگردید. در سالهای آغازین سلطنت اردشیر اول هخامنشی (حک: 466- 424 ق.م.) پسر داریوش اول و عموی اردشیر به قتل رسید. آمستریس پس از آگاهی از قتل وی در صدد انتقام از قاتلین (ایناروس و همراهان یونانی او) برآمد. پس از پایان شورش و انتقال ایناروس و یونانیان به شوش، آمستریس از شاه خواست تا اُسرا و ایناروس را به وی تسلیم کند. خواسته وی تا پنج سال به خاطر قول تأمین امنیت اسراء که از جانب مگابیز داماد آمستریس داده شده بود، محقق نشد. سرانجام شاه خواسته آمستریس را انجام داده و ایناروس و سایر اسراء را به وی تحویل داد. ایناروس به دار آویخته شد و همراهان وی سر بریده شدند.[۵]
همچنین اردشیر اول مجازات آپولونید پزشک یونانی را که با آمیتیس دختر آمستریس ارتباط نامشروع داشت به وی واگذار کرد.[۳] آمستریس در سنین پیری برای سپاسگزاری از خدای زیرزمین (پلوتون) دستور داد چهارده نفر از جوانان بزرگ زاده پارسی را زنده به گور کنند.
مدفن وی در کنار همسرش خشایارشا در دخمه وی، در نقش رستم گزارش شده است.
منابع
- ↑ بهرامی، احسان (1369). فرهنگ واژههای اوستایی. تهران: بنیاد نیشابور، نشر بلخ. ج1. ص99 و ج3. ص1456.
- ↑ اومستد، آلبرت تن آیک (1384). تاریخ شاهنشاهی هخامنشی. ترجمه محمد مقدم. تهران: امیرکبیر. ص362.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ براسیوس، ماریا (1381). زنان هخامنشی. ترجمه هایده مشایخ. تهران: هرمس. ص151.
- ↑ پیرنیا، حسن (1386). تاریخ ایران باستان. ج1. تهران: دبیر- سمیر. صص646-647.
- ↑ مشکور، محمد جواد (1363). ایران در عهد باستان (در تاریخ اقوام و پادشاهان پیش از اسلام). تهران: اشرفی. ص234.
تدوین: سمیه سادات هاشمی