تفاوت میان نسخه‌های «باشامه»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۴: سطر ۴:


===تعریف===
===تعریف===
باشامه که [[واشامه]]، [[باشام]] و [[واشام]] نیز گفته می شود<ref name=":0">ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.</ref>، [[چادر]] و [[معجر]]<nowiki/>ی است که زنان بر سر اندازند<ref name=":0" /> <ref>غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند .</ref>. ابن پوشش نوعی سرپوش، پرده و غشاء بوده و ظاهراً این واژه از سغدی به فارسی باستان راه یافته است<ref>حسن دوست، محمد (1383). فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.</ref>. نیز نگاه کنید به [[گواشمه]].
باشامه که [[واشامه]]، [[باشام]] و [[واشام]] نیز گفته می شود<ref name=":0">ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.</ref>، [[چادر]] و [[معجر]]<nowiki/>ی است که زنان بر سر اندازند<ref name=":0" /> <ref>غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند .</ref>. این پوشش نوعی سرپوش، پرده و غشاء بوده و ظاهراً این واژه از سغدی به فارسی باستان راه یافته است<ref>حسن دوست، محمد (1383). فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.</ref>. نیز نگاه کنید به [[گواشمه]].
 


===منابع===
===منابع===

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۳

باشامه/(a)(b(v)āšām(e/

تعریف

باشامه که واشامه، باشام و واشام نیز گفته می شود[۱]، چادر و معجری است که زنان بر سر اندازند[۱] [۲]. این پوشش نوعی سرپوش، پرده و غشاء بوده و ظاهراً این واژه از سغدی به فارسی باستان راه یافته است[۳]. نیز نگاه کنید به گواشمه.


منابع


  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.
  2. غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند .
  3. حسن دوست، محمد (1383). فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

نویسنده: حکمت بروجردی