تفاوت میان نسخههای «صدیقه دولتآبادی»
(صفحهای تازه حاوی «صدیقه دولت آبادی زندگی نامه صدیقه دولت آبادی در سال 1260 در اصفهان چشم به جهان...» ایجاد کرد) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
صدیقه دولت آبادی | [[پرونده:صدیقه دولت آبادی ۱.jpg|بندانگشتی|صدیقه دولتآبادی]]صدیقه دولتآبادی (۱۲۶۰-۱۳۴۰) نویسنده، سیاستمدار مشروطهخواه، روزنامهنگار، از پیشگامان جنبش زنان و از مخالفین سر سخت حجاب در ایران بود. {{TOClimit}} | ||
===زندگینامه=== | |||
صدیقه | صدیقه دولتآبادی در سال 1260 در اصفهان چشم به جهان گشود. وی نوادهی آخوند ملاعلی مجتهد حکیم نوری و فرزند میرزا هادی دولتآبادی از علماء مشهور اصفهان<ref>فرخزاد، پوران (1378). ''دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان.'' تهران: زریاب. ص875.</ref> و خاتمه بیگم بود. صدیقه به تشویق پدر و در کنار برادرانش از جمله [https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%AD%DB%8C%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C یحیی دولتآبادی] به تحصیل پرداخت. در پانزده سالگی با حسین اعتضاد معروف به اعتضاد الحکما ازدواج کرد، ولی پس از مدتی کوتاه از وی جدا شد. شکست در ازدواج، در نگرش او نسبت به مردان و سفارش به تأخیر در ازدواج دختران بیتأثیر نبود. این حساسیت در اداره روزنامه و پذیرش مقاله نیز به چشم میخورد به طوری که اگر مقالهای از طرف مردی به دفتر مجله ارسال شده و با اهداف نشریه منطبق بود، باز هم چاپ نمیشد. | ||
صدیقه دولتآبادی علاوه بر نویسندگی و روزنامهنگاری، از پیشگامان جنبش زنان در ایران نیز محسوب میشود. وی یکی از حامیان کشف حجاب در دوره رضا شاه بود. | |||
<br /> | |||
===فعالیتهای سیاسی و اجتماعی=== | |||
فعالیتهای اجتماعی صدیقه دولتآبادی با عضویت در [[انجمن مخدرات وطن]] در سال 1289ش. که انجمنی ماسونی بود آغاز شد. اعضای این انجمن به زنان و دختران فعال سیاسی، زنان دربار، اعیان و اشراف از جمله همسر آقا سیدکاظم رشتی، همسر یپرم خان ارمنی، همسر میرزا سلیمان خان میکده، همسر ملکالمتکلمین، دختر سپهسالار تنکابنی، [[آغابیگم دختر شیخ هادی نجمآبادی]] محدود بود. | |||
تأسیس یتیمخانه جهت نگهداری از کودکان بیسرپرست، حمایت از کالاهای ساخت ایران و مخالفت با استقراض از بیگانگان از جمله فعالیتهای این انجمن بود. | |||
در سال 1296 در شهر اصفهان اولین مدرسه دخترانه با عنوان مکتبخانه شرعیات را با هدف سواد آموزی به دختران راهاندازی کرد.<ref>پیرنیا، منصوره (1374). ''سالار زنان ایران''. واشنگتن: مهر ایران. ص68.</ref> چون سنش کم بود مدیریت این مدرسه بر عهده بدرالدجی (مهرتاج) رخشان بود. این مدرسه با مخالفت بعضی روحانیون پس از مدت کوتاهی تعطیل شد. | |||
یک سال بعد (1297 ش.) انجمنی به نام شرکت خواتین اصفهان را به صورت تعاونی و با استفاده از سرمایه زنان پایهگذاری و همزمان با آن مدرسه امالمدارس مخصوص دختران بیبضاعت را تأسیس کرد. [[مهرتاج رخشان]] ریاست مدرسه را بر عهده داشت. هدف شرکت خواتین اصفهان (شامل سه کارگاه کوچک بافندگی در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان) ترویج تولید و استفاده از پارچههای داخلی و نیز جلوگیری از ازدواج دختران قبل از سن پانزده سالگی بود. این شرکت سه هدف اصلی داشت: لباس (شکل پوشیدن و نحوه دوختن، صرفهجویی). چون وضع لباس پوشیدن زنان نامناسب بود اعضای این شرکت هر کدام مقداری پول روی هم گذاشتند و یک مدرسه خیاطی باز کردند. این جمعیت تا سال 1300 ش. ادامه داشت. | |||
در سال 1298 (1337ق.) صدیقه دولتآبادی روزنامه [[زبان زنان|''زبان زنان'']]<ref name=":1">ساناساریان، الیز (1384). ''جنبش حقوق زنان در ایران (طغیان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ تا انقلاب ۱۳۵۷)''. ترجمه نوشین احمدی خراسانی. تهران: اختران. ص74.</ref>[https://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1014237&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author] ـ سومین نشریه ویژه زنان در ایران ـ را در اصفهان منتشر کرد. این نشریه در ابتدا ماهی دوبار و بعد از گذشت یک سال به صورت هفتگی منتشر میشد. روزنامه زبان زنان از مسلک مقرر خود که بحث در امور مربوط به زنان و دوشیزگان باشد به تدریج خارج شد و به موضوعات دیگری پرداخت که در نتیجه روزنامه جنبه جنجالی پیدا کرده<ref>خسرو پناه، محمد (1381). ''هدفها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی.'' تهران: پیام امروز. ص236.</ref> و به سبب طرح مواضع سیاسی و اجتماعی بارها به آن تعرض و توقیف شد. دولتآبادی پس از کودتای اسفند 1299 به تهران مهاجرت کرد و نشریه زبان زنان را در قالب مجله و با شعار الجنه تحت اَقدام الامهات منتشر کرد. این روزنامه در سالهای انتشار خود طرفدار آزادی و توسعه فرهنگ بین زنان کشور بود. | |||
در سال 1299 با هدف ترویج کالاهای داخلی و تأسیس دبستان برای دختران بیبضاعت، انجمن آزمایش بانوان را در تهران راهاندازی کرد. مرامنامه این جمعیت ترویج مصرف کالای داخلی و ایجاد دبستان 6 کلاسه بود که دختران بتوانند نیمی از روز را درس بخوانند و نیم دیگر را کار کنند. این جمعیت تا سال 1303 ادامه داشت. اعضای این گروه هر کدام پانصد ریال روی هم گذاشتند و از یزد پارچه خریداری کردند و به فروش آنها در یک جلسه سخنرانی صدیقه دولتآبادی با عنوان رفع احتیاج را باید از امتعه دولتی نمود، اقدام کردند. در آن جلسه بیش از ده هزار ریال پارچه به فروش رفت. | |||
در سال 1301 از راه کرمانشاه، بغداد، بیروت و حلب به پاریس رفت و در سال 1306 در رشته تعلیم و تربیت از دانشگاه سوربن پاریس فارغالتحصیل شد.<ref>رجبی، محمدحسن (1374). ''مشاهیر زنان ایرانی و پارسیگوی از آغاز تا مشروطه.'' تهران: سروش. ص142.</ref> در سال 1304 به نمایندگی از زنان ایران در کنگره بینالمللی زنان در پاریس حاضر شد و به عضویت مجمع بینالمللی تساوی حقوق زنان در آمد. | |||
در سال 1306 به ایران بازگشت. در سال 1307 به عنوان نظارت تعلیمات نسوان به استخدام وزارت معارف و اوقاف در آمد و بدون حجاب به مدت دو سال به رفع نواقص مدارس از نظر تشکیلات و بر اساس تعلیماتی که دیده بود پرداخت. مدتی نیز به مدیریت کل تفتیش مدارس نسوان منصوب شد.<ref name=":0">خدایارمحبی، منوچهر (1325). ''شریک مرد''. تهران: چاپخانه تابان. ص126.</ref> | |||
در سال 1314 [[کانون بانوان]] با هدف تحقق بخشیدن به طرح کشف حجاب فعالیت خود را آغاز کرده و نخستین سازمان زنانه بود که با حمایت دولت به وجود آمد.<ref>فتحی، مریم (1383). ''کانون بانوان: با رویکردی به ریشههای تاریخی حرکتهای زنان در ایران''. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. ص130.</ref> صدیقه دولتآبادی در سال 1315 به سرپرستی این کانون منصوب شد.<ref name=":1" /> او با فعالیت مداوم در کانون و ایجاد مؤسسههای وابسته به آن همچون دبستان و دبیرستان مخصوص زنان بزرگسال، مرکز آموزش زبانهای خارجی، کتابخانه، کانون مامایی، آموزشگاه تربیت مادر، انجمن خیریه و مطب امدادی، اهداف خود را در زمینه مبارزه با بیسوادی زنان و پرورش مادر شایسته برای نسل آینده دنبال میکرد. دولتآبادی در موضوع کشف حجاب با حکومت رضا شاه همراه بود. وی در تحلیل قضایای کشف حجاب، بد تفسیر کردن آزادی را سبب عدم ترقی بانوان و مانع پیشرفت آزادیشان میدانست. | |||
دولتآبادی از اعضای فعال [[جمعیت نسوان وطنخواه ایران]] نیز بود. | |||
صدیقه دولتآبادی تا پایان عمر (مرداد 1340) به فعالیت خود در کانون بانوان ادامه داد.<ref>بامداد، بدرالملوک (1347). ''زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید.'' تهران: ابن سینا. ص52.</ref> | |||
<br /> | |||
==منابع== | |||
[[رده:زنان فعال سیاسی]] | |||
[[رده:زنان معلم]] | |||
[[رده:زنان روزنامه نگار]] | |||
<references /> | |||
== پیوند به بیرون == | |||
# [https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%AD%DB%8C%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C ویکیپدیای فارسی] | |||
#[https://opac.nlai.ir/opac-prod/search/bibliographicAdvancedSearch.do?command=NEW_SEARCH&classType=0&pageStatus=1 سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران] | |||
نویسنده: سمیه سادات هاشمی | |||
[[رده:زنان مدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۸
صدیقه دولتآبادی (۱۲۶۰-۱۳۴۰) نویسنده، سیاستمدار مشروطهخواه، روزنامهنگار، از پیشگامان جنبش زنان و از مخالفین سر سخت حجاب در ایران بود.
زندگینامه
صدیقه دولتآبادی در سال 1260 در اصفهان چشم به جهان گشود. وی نوادهی آخوند ملاعلی مجتهد حکیم نوری و فرزند میرزا هادی دولتآبادی از علماء مشهور اصفهان[۱] و خاتمه بیگم بود. صدیقه به تشویق پدر و در کنار برادرانش از جمله یحیی دولتآبادی به تحصیل پرداخت. در پانزده سالگی با حسین اعتضاد معروف به اعتضاد الحکما ازدواج کرد، ولی پس از مدتی کوتاه از وی جدا شد. شکست در ازدواج، در نگرش او نسبت به مردان و سفارش به تأخیر در ازدواج دختران بیتأثیر نبود. این حساسیت در اداره روزنامه و پذیرش مقاله نیز به چشم میخورد به طوری که اگر مقالهای از طرف مردی به دفتر مجله ارسال شده و با اهداف نشریه منطبق بود، باز هم چاپ نمیشد.
صدیقه دولتآبادی علاوه بر نویسندگی و روزنامهنگاری، از پیشگامان جنبش زنان در ایران نیز محسوب میشود. وی یکی از حامیان کشف حجاب در دوره رضا شاه بود.
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
فعالیتهای اجتماعی صدیقه دولتآبادی با عضویت در انجمن مخدرات وطن در سال 1289ش. که انجمنی ماسونی بود آغاز شد. اعضای این انجمن به زنان و دختران فعال سیاسی، زنان دربار، اعیان و اشراف از جمله همسر آقا سیدکاظم رشتی، همسر یپرم خان ارمنی، همسر میرزا سلیمان خان میکده، همسر ملکالمتکلمین، دختر سپهسالار تنکابنی، آغابیگم دختر شیخ هادی نجمآبادی محدود بود.
تأسیس یتیمخانه جهت نگهداری از کودکان بیسرپرست، حمایت از کالاهای ساخت ایران و مخالفت با استقراض از بیگانگان از جمله فعالیتهای این انجمن بود.
در سال 1296 در شهر اصفهان اولین مدرسه دخترانه با عنوان مکتبخانه شرعیات را با هدف سواد آموزی به دختران راهاندازی کرد.[۲] چون سنش کم بود مدیریت این مدرسه بر عهده بدرالدجی (مهرتاج) رخشان بود. این مدرسه با مخالفت بعضی روحانیون پس از مدت کوتاهی تعطیل شد.
یک سال بعد (1297 ش.) انجمنی به نام شرکت خواتین اصفهان را به صورت تعاونی و با استفاده از سرمایه زنان پایهگذاری و همزمان با آن مدرسه امالمدارس مخصوص دختران بیبضاعت را تأسیس کرد. مهرتاج رخشان ریاست مدرسه را بر عهده داشت. هدف شرکت خواتین اصفهان (شامل سه کارگاه کوچک بافندگی در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان) ترویج تولید و استفاده از پارچههای داخلی و نیز جلوگیری از ازدواج دختران قبل از سن پانزده سالگی بود. این شرکت سه هدف اصلی داشت: لباس (شکل پوشیدن و نحوه دوختن، صرفهجویی). چون وضع لباس پوشیدن زنان نامناسب بود اعضای این شرکت هر کدام مقداری پول روی هم گذاشتند و یک مدرسه خیاطی باز کردند. این جمعیت تا سال 1300 ش. ادامه داشت.
در سال 1298 (1337ق.) صدیقه دولتآبادی روزنامه زبان زنان[۳][۱] ـ سومین نشریه ویژه زنان در ایران ـ را در اصفهان منتشر کرد. این نشریه در ابتدا ماهی دوبار و بعد از گذشت یک سال به صورت هفتگی منتشر میشد. روزنامه زبان زنان از مسلک مقرر خود که بحث در امور مربوط به زنان و دوشیزگان باشد به تدریج خارج شد و به موضوعات دیگری پرداخت که در نتیجه روزنامه جنبه جنجالی پیدا کرده[۴] و به سبب طرح مواضع سیاسی و اجتماعی بارها به آن تعرض و توقیف شد. دولتآبادی پس از کودتای اسفند 1299 به تهران مهاجرت کرد و نشریه زبان زنان را در قالب مجله و با شعار الجنه تحت اَقدام الامهات منتشر کرد. این روزنامه در سالهای انتشار خود طرفدار آزادی و توسعه فرهنگ بین زنان کشور بود.
در سال 1299 با هدف ترویج کالاهای داخلی و تأسیس دبستان برای دختران بیبضاعت، انجمن آزمایش بانوان را در تهران راهاندازی کرد. مرامنامه این جمعیت ترویج مصرف کالای داخلی و ایجاد دبستان 6 کلاسه بود که دختران بتوانند نیمی از روز را درس بخوانند و نیم دیگر را کار کنند. این جمعیت تا سال 1303 ادامه داشت. اعضای این گروه هر کدام پانصد ریال روی هم گذاشتند و از یزد پارچه خریداری کردند و به فروش آنها در یک جلسه سخنرانی صدیقه دولتآبادی با عنوان رفع احتیاج را باید از امتعه دولتی نمود، اقدام کردند. در آن جلسه بیش از ده هزار ریال پارچه به فروش رفت.
در سال 1301 از راه کرمانشاه، بغداد، بیروت و حلب به پاریس رفت و در سال 1306 در رشته تعلیم و تربیت از دانشگاه سوربن پاریس فارغالتحصیل شد.[۵] در سال 1304 به نمایندگی از زنان ایران در کنگره بینالمللی زنان در پاریس حاضر شد و به عضویت مجمع بینالمللی تساوی حقوق زنان در آمد.
در سال 1306 به ایران بازگشت. در سال 1307 به عنوان نظارت تعلیمات نسوان به استخدام وزارت معارف و اوقاف در آمد و بدون حجاب به مدت دو سال به رفع نواقص مدارس از نظر تشکیلات و بر اساس تعلیماتی که دیده بود پرداخت. مدتی نیز به مدیریت کل تفتیش مدارس نسوان منصوب شد.[۶]
در سال 1314 کانون بانوان با هدف تحقق بخشیدن به طرح کشف حجاب فعالیت خود را آغاز کرده و نخستین سازمان زنانه بود که با حمایت دولت به وجود آمد.[۷] صدیقه دولتآبادی در سال 1315 به سرپرستی این کانون منصوب شد.[۳] او با فعالیت مداوم در کانون و ایجاد مؤسسههای وابسته به آن همچون دبستان و دبیرستان مخصوص زنان بزرگسال، مرکز آموزش زبانهای خارجی، کتابخانه، کانون مامایی، آموزشگاه تربیت مادر، انجمن خیریه و مطب امدادی، اهداف خود را در زمینه مبارزه با بیسوادی زنان و پرورش مادر شایسته برای نسل آینده دنبال میکرد. دولتآبادی در موضوع کشف حجاب با حکومت رضا شاه همراه بود. وی در تحلیل قضایای کشف حجاب، بد تفسیر کردن آزادی را سبب عدم ترقی بانوان و مانع پیشرفت آزادیشان میدانست.
دولتآبادی از اعضای فعال جمعیت نسوان وطنخواه ایران نیز بود.
صدیقه دولتآبادی تا پایان عمر (مرداد 1340) به فعالیت خود در کانون بانوان ادامه داد.[۸]
منابع
- ↑ فرخزاد، پوران (1378). دانشنامه زنان فرهنگساز ایران و جهان. تهران: زریاب. ص875.
- ↑ پیرنیا، منصوره (1374). سالار زنان ایران. واشنگتن: مهر ایران. ص68.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ساناساریان، الیز (1384). جنبش حقوق زنان در ایران (طغیان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ تا انقلاب ۱۳۵۷). ترجمه نوشین احمدی خراسانی. تهران: اختران. ص74.
- ↑ خسرو پناه، محمد (1381). هدفها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی. تهران: پیام امروز. ص236.
- ↑ رجبی، محمدحسن (1374). مشاهیر زنان ایرانی و پارسیگوی از آغاز تا مشروطه. تهران: سروش. ص142.
- ↑ خدایارمحبی، منوچهر (1325). شریک مرد. تهران: چاپخانه تابان. ص126.
- ↑ فتحی، مریم (1383). کانون بانوان: با رویکردی به ریشههای تاریخی حرکتهای زنان در ایران. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران. ص130.
- ↑ بامداد، بدرالملوک (1347). زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید. تهران: ابن سینا. ص52.
پیوند به بیرون
نویسنده: سمیه سادات هاشمی