خلخال

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خلخال یا پابند

خلخال /xalxāl/

تعریف

به حلقه ای از طلا و نقره و امثال آن گفته میشود که در مچ پا بسته می شود. نوعی زیور تو خالی که به دور بازو یا دور مچ پا بسته میشود ، نوعی پابند یا بازوبند. در معنای پابند با واژه های پای برنجن ،پای آورنجن ، پای ورنجن، حِجل و حَجل هم بیان میشده است.[۱]

پیشینه

خلخال به‌عنوان زیوری فلزی و آهنگین پیشینۀ نمادگرایانۀ بسیاری دارد. به‌طورکلی، زیورآلات فلزی در بسیاری از شهرهای ایران کارکردی نمادین دارد و در روزگاران گذشته، این عقیده وجود داشته است که شیاطین، ارواح خبیثه و نیرو‌های مرموز با شنیدن صدای فلزات واکنش نشان می‌دهند و دور می‌شوند؛[۳] چنان‌که صنعت زرگری و ساخت خلخال و دست‌برنجن و جز اینها در میان صابئین سراسر خوزستان رایج بود. خلخال یکی از آلات موسیقی محلی بوده و هست، به گونه ای که زنان رقاصه با ایجاد ضربهای خاصی به کمک خلخال خود به شیوه ای خاص صدای موزونی از آن در مراسم های مختلف از جمله عروسی یا حمام عروسی ایجاد میکردند. این صداها گاهی جایگزین موسیقی میشد.[۴]

انواع

خطا در ایجاد بندانگشتی:
خلخال

این زیور زنانه به شکل حلقه، مختص مچ پاها، از دورانهای بسیار کهن در ایران باستان، در میان زنان رواج داشت و استفاده می‌شد. جنس آن از طلا، نقره، مس و برنج بود و گویهای کوچکی به اندازۀ فندق داشت [۵].نوع بازو بند آن همانند النگو می باشد، گرد است و فضاهای تو خالی دارد که درون آن شن یا صدف دریایی می‌ریزند تا در هنگام تکان خوردن دست تولید صدا کند. بر روی هر کدام از انواع آن نقش و نگاری متفاوت طراحی شده و معمولا هنگام مراسم عروسی و رقص مورد استفاده قرار میگیرد.[۶] دهانه آن بسته است . از این نوع خلخال علاوه بر زنان جنوبی بلوچها و کردها هم استفاده می کنند.[۷]

خلخالی که در پا استفاده می شود دهانی باز دارد تا به سهولت بر مچ پا بسته شود و معمولا توخالی است تا درون آن شن ریخته شود. یکی از انواع آن جلنگ خلخال است که در مچ پا بسته میشود و مانند زنجیری است که سکه هایی بدان آویزان شده تا در هنگام راه رفتن از برخورد آنها به هم صدا تولید شود.[۸] خلخال عموما از زیورآلات مردم جنوب ایران است ، اما جوانان امروزه انواع ظریف آن را در بسیاری نقاط دیگر ایران نیز استفاده میکنند.[۲]


منابع


  1. ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ صفا ایسینی، شایا.پوشاک زنان هرمزگان. 1388.روشنگران و مطالعات زنان. تهران.
  3. نجم الدوله، عبدالغفار بن علی محمد (1341). سفرنامه خوزستان حاج عبدالغفار نجم الملک. به کوشش محمد دبیرسیاقی. تهران: نشر علمی.
  4. درویشی، محمدرضا (1384). دایره المعارف سازهای ایرانی. تهران: ماهور. ج2.
  5. ذکاء، یحیی (1336). لباس زنان ایران از سده سیزدهم هجری تا امروز. تهران: اداره کل هنرهای زیبای کشور، اداره موزه ها و فرهنگ عامه. ساعدی، غلامحسین (1355). اهل هوا. تهران: امیرکبیر.
  6. اطرایی، ارفع؛ درویشی، محمدرضا (1388). سازشناسی ایرانی. تهران: ماهور.
  7. محمدی سیف، معصومه.جامعه شناسی پوشاک سنتی و زیورآلات زنان ایران زمین.1398 . اندیشه احسان. تهران.
  8. جاوید،هوشنگ (1382). موسیقی و حمام. کتاب ماه هنر. ش 57-58.


نویسنده: حکمت بروجردی