طره
طره /torre/
موی جلوی پیشانی یا کنار صورت . زلف و کاکل طره در اصل به معنای کرانه و کنار و طرف هرچیزی است. اما اختصاصا به بخش جلوی موی زن اطلاق میشده است. زنان در گذشته برای آراستن مو فرق را از وسط باز کرده قسمتی از مو را به طرف راست و قسمت دیگر را به طرف چپ می انداختند و روغن معطری به آن میزدند و قسمت کمی از موها را به طول پانزده سانتی متر در دو طرف صورت قرار داده و آن را طره یا مرغوله مینامیدند. بعضی نیز موهای جلوی سر را روی پیشانی ریخته آنها را با قیچی به صورت خط مستقیمی قیچی میکردند و گاهی آن را به صورت حلقه یا دم طاووس و وچتری درآورده با آب به دانه به هم و به پیشانی میچسباندند. طره موی معشوق یکی از موضوعات اشعار بسیاری از قدما بوده است. ظاهرا دیدن طره معشوق همراه با بوی خوشی که از آن در هوا میپیچیده برای عشاق و دلدادگان بسیار مطلوب بوده است. تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
حافظ
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
حافظ
آن طره که هر جعدش صد نافه چین ارزد خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی
حافظ
این باد روح پرور از انفاس صبحدم گویی مگر ز طره عنبرفشان توست
سعدی
منابع حافظ، شمسالدینمحمد. دیوانخواجهشمسالدینمحمد حافظ شیرازیاز نسخهغنی، قزوینی. تهران: حافظ نوین، ۱۳۸۲. دهخدا، علیاکبر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا. ذکاء، یحیی (1336). لباس زنان ایران از سده سیزدهم هجری تا امروز. تهران: اداره کل هنرهای زیبای کشور، اداره موزه ها و فرهنگ عامه. سعدی، مصلحبنعبدالله. کلیات دیوان سعدی. [شیراز]: ادیب مصطفوی، ۱۳۸۸.