حنابندان

از دانشنامه الکترونیکی زنان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۲۴ توسط Boroujerdi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «یک روز پیش از شب عروسی، عروس را حنابندان می کردند. <ref>کتیرایی، محمود (1378). ''از خشت تا خشت''. تهران: ثالث. ص201.</ref> در جشن حنابندان خانواده داماد توی هفت تا چهل جام برنجی، یا جام نقره ای، حنا خیس می کردند و روی حناها سکه های زرد یا نقره ای می چیدند. این...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

یک روز پیش از شب عروسی، عروس را حنابندان می کردند. [۱]

در جشن حنابندان خانواده داماد توی هفت تا چهل جام برنجی، یا جام نقره ای، حنا خیس می کردند و روی حناها سکه های زرد یا نقره ای می چیدند. این جام های حنا را توی خونچه های مخصوصی قرار می دادند و اطراف جام ها شمع های رنگارنگ روشن می کردند و خانه عروس می فرستادند. [۲]

در این روز نخست عروس را با یک کاسه خاکستر الک کرده توی اطاقی می کردند و می گفتند: موهایت را بکن. پس از آن با حنا، سر انگشتان دست و پای او را سرانگشتی و کف پا و دستش را حنا نگار می کردند. پس از حنابندان، عروس را دراز به دراز می خواباندند؛ و او چند ساعت بی آنکه تکان بخورد طاقباز روی زمین دراز می کشید تا نقش و نگار گنجشک و درخت و بوته گلی که به دست و پایش کشیده و سرانگشتی که به سر انگشتانش گذاشته بودند، رنگ بیندازد.

برای سرانگشتی کردن، حنا را که سفت خمیر کرده بودند روی انگشت می مالیدند و سرانگشت را با پارچه ای از شله سرخ که به شکل سه گوش دوخته بودند، می پوشاندند، آنگاه روی آن را نخ می بستند. نخ سرانگشتی را از بازار علاقبندها می خریدند و آن قیطان های نازکی بود خفتی (سفت و محکم شده) و علاقبند آن را چنان درست می کرد که یک لای سرانگشتی بلند و یک لای دیگرش کوتاه بود و این دولا را که می کشیدند سفت می شد. به خود این کشیدن هم خفتی شدن می گفتند.[۳]

  1. کتیرایی، محمود (1378). از خشت تا خشت. تهران: ثالث. ص201.
  2. مونس الدوله (1380). خاطرات مونس الدوله ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه. به کوشش سیروس سعدوندیان. تهران: زرین. ص45-46.
  3. کتیرایی، محمود (1378). از خشت تا خشت. تهران: ثالث. صص201-202.