درةالمعالی
درةالمعالی (1256 ش. ـ1303ش) از زنان پیشگام تأسیس مدارس دخترانه در دوره مشروطه بود.
زندگینامه
فاطمه (؟) درةالمعالی، در سال 1295 قمری (1256 ش.) در خانوادهای فرهنگی و متمکن در تهران به دنیا آمد.[۱] [۲] پدرش شمسالمعالی در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار از شخصیتهای معروف بود. او که مؤسس چندین مدرسه پسرانه، طبیب معیرالملک و سپس طبیب مخصوص ناصرالدین شاه بود در منزل خود مدرسهای به نام مدرسه اشراف تأسیس کرده بود که بعد از فوت او در سال 1327 قمری به وزارت فرهنگ واگذار شد. درةالمعالی که در دامن چنین پدری پرورش یافته بود تحصیلات اولیه را نزد پدر و استادان دیگر آموخت و متون نظم و نثر زبانهای فارسی و عربی را فرا گرفت. او به آموزش و پرورش دختران علاقه زیادی داشت و در سال 1323 قمری (1284ش.) دبیرستان دخترانه مخدرات و در سال 1342 قمری (1302ش.) مدرسه درةالمدارس را تأسیس کرد.
درة المعالی در شهریور 1303 شمسی (1343 قمری) در اثر سکته قلبی درگذشت و بر حسب وصیت خودش در خانه شخصی خود در خیابان سقاباشی، کوچه شمسالمعالی به خاک سپرده شد.[۱]
فعالیتهای فرهنگی
درةالمعالی با ثروتی که از پدرش به او رسیده بود[۲]در سال 1323 قمری مدرسه مخدرات را در محله عربها تأسیس نمود. نام این مدرسه مخدرات اسلامی نیز ذکر شده است.[۳]زمانی که شمار شاگردان آن بالغ بر 200 نفر شد ساختمان اولیه دیگر گنجایش دانشآموزان را نداشت و از همینرو مدرسه به ساختمانی بزرگتر در کوچه صدراعظم نوری در پامنار منتقل شد. او معلمین آن را از بین بستگان و خویشان که اغلب باسواد و تحصیلکرده بودند انتخاب میکرد. به علاوه، از استادانی مانند مسیو احمدخان برای تدریس زبان فرانسه، مسیو علیخان برای تدریس ریاضیات و فاضل اعمی برای فقه و عربی دعوت کرده بود. درةالمعالی که فردی متمکن بود حقوق دبیران را شخصاً میپرداخت و به دانشآموزان تحمیل نمیکرد. اقدامات او همیشه با مخالفتهایی از جانب عوامالناس و برخی روحانیون که با تحصیل دختران موافق نبودند روبهرو بود. مدرسه مخدرات بعدها دبیرستان شد و اولین گروه دخترانی که در این دبیرستان مدرک دیپلم گرفتند در سال 1306 فارغالتحصیل شدند.[۱]
درةالمعالی در سال 1302 شمسی (1342 قمری) مدرسه دیگری به نام درةالمدارس در کوچه ناظمالدوله، پشت مسجد سپهسالار تأسیس نمود. مدرسه درةالمدارس بعدها نامش به آزرم تغییر کرد و به وزارت فرهنگ واگذار شد.[۴]این دبیرستان در حال حاضر (1391ش) با نام حضرت فاطمه فعال است.[۳]
فعالیتهای سیاسی
درةالمعالی از جمله بانوان سرشناس عضو انجمن مخدرات وطن بود.[۵]از جمله فعالیتهای این انجمن اعتراض نسبت به قرارداد 1907 میلادی بود که ایران را تحت نفوذ بیگانگان قرار داده بود. درةالمعالی با ترتیب دادن اجتماعاتی در منزل شخصیش زنان را به تحریم کالاهای خارجی و استفاده از کالاهای داخلی تشویق مینمود و حتی در مجلس با تهدید وکلا را وادار به مخالفت با قرارداد میساخت. او به همراه صدیقه دولتآبادی و سایر اعضای انجمن به قهوهخانههایی که از قند خارجی استفاده میکردند میرفت و آنان را از مصرف قند منع مینمود. او در مدارس آن زمان استفاده از منسوجات یزد و کرمان را تبلیغ میکرد. درةالمعالی با نوشتن مقاله در نشریه شکوفه افکار و عقاید خود را بیان مینمود.[۶][۷]همین تلاشها منتج به ملغی شدن قرارداد 1907 میلادی شد.[۱]
فعالیتهای ادبی
درةالمعالی دارای طبع شعر بود، اما اشعارش در گذر زمان از دست رفته و تنها مقدار کمی از آنها امروزه باقی مانده است. از آنجا که یکی از فرزندانش، علیرضا هوشی، سخنسنج و شاعردوست بود شعرای زمانش مانند وحید دستگردی و ایرجمیرزا و ملکالشعراء بهار از محضر او استفاده مینمودند و او اغلب با نویسندگان و شعرای زمان خود جلسات مشاعره برگزار میکرد.[۱]ایرج میرزا اشعاری درباره درةالمعالی سروده و ضمن قدردانی، او را در زمره درندگان جهل از چهره زنان ایرانی بر میشمارد.[۴] او قطعهای دیگری نیز در رثای درةالمعالی سروده است.[۵]
فعالیتهای اجتماعی
درةالمعالی در زمانی که از جمعیتهای خیریه و پرورشگاهها خبری نبود سرپرستی عدهای از یتیمان و اطفال بیسرپرست را تقبل کرده بود و تمام هزینههای آنان را بر عهده گرفته بود و خود شخصاً به خوراک و بهداشت آنان رسیدگی میکرد. او که فردی معتقد به مبانی اسلام بود در ماه رمضان با کمکهای مادی و معنوی خود به بستگان و خویشان سرکشی میکرد و مجلس تلاوت قرآن و ادعیه در منزل خود برپا میداشت. او گرچه پایبند به امور دینی بود، اما فردی تجددخواه بود و حجاب را مانع پیشرفت زنان میدانست.[۱]
فرزندان
درةالمعالی دارای دو دختر و دو پسر به نامهای شمسالنهار (مهدوی)، شمسالضحی (خاقانی)[۶]، علیرضا هوشی ملقب به فیلسوفالدوله و محمد هوشی بود. دختر اول او مدرسه مخدرات را سالها اداره میکرد که بعد از فوت او به وزارت فرهنگ واگذار شد. شمسالضحا سالها مدیر مدرسه درةالمدارس بود. علیرضا هوشی تحصیلات خود را در فرانسه فراگرفت و طبیب مخصوص احمدشاه قاجار بود و در کوچه پشت مسجد سپهسالار طبابت میکرد. او از مشروطهخواهان بود. محمد هوشی نیز از صاحبمنصبان وزارت کشور بود.[۱]
در روزنامه شکوفه، سال 1، ش 12، 5 شعبان 1331، ص2 به مدرسه مخدرات اشاره شده است.[۸]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ خشایار وزیری، فخری (قویمی) (1352). کارنامه زنان مشهور ایران. تهران: وزارت آموزش و پرورش. صص128-131.
- ↑ آفاری، ژانت (1377). انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطه. ترجمه جواد یوسفیان. تهران: بانو. ص29.
- ↑ ترابی فارسانی، سهیلا (1378). اسنادی از مدارس دختران از مشروطیت تا پهلوی. تهران: انتشارات سازمان اسناد ملی ایران. ص66.
- ↑ بامداد، بدرالملوک (1347). زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید. ج2. تهران: ابن سینا. صص51-52.
- ↑ بامداد، بدرالملوک (1347). زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید. ج2. تهران: ابن سینا. ص15.
- ↑ شکوفه به انضمام دانش (نخستین نشریههای ادواری زنان ایران) (1377). تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. صص130-131.
- ↑ شکوفه به انضمام دانش (نخستین نشریههای ادواری زنان ایران) (1377). تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. ص190.
- ↑ شکوفه به انضمام دانش (نخستین نشریههای ادواری زنان ایران) (1377). تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران. ص46.
پیوند به بیرون
نگارخانه
نویسنده: حکمت بروجردی