لچک

از دانشنامه الکترونیکی زنان
نسخهٔ تاریخ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۰۵ توسط H-ghahremani (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بخش‌هایی از یک مینیاتور که دستمال سه گوش لچک را نشان می‌دهد[۱]
لچک بختیاری

/lač(č)ak/ نوعی روسری یا کلاه که شکل سه گوش دارد.[۲]

لچک با تزئین سکه، کاربرد در عروسی[۳]

تعریف

ظاهرا لچک در اصل به معنای مثلث است. از همین رو هم به گوشه‌های مثلثی شکل فرش لچکی می‌گویند.[۴] یکی از کاربردهای این واژه نوعی از پوشش برای سر است که در برخی مناطق به شکل روسری کوچک سه گوش و در برخی نواحی به شکل کلاه کوچکی است. وجه تمایز آن با روسری در نحوه بستن و اندازه و کاربرد آن است. لچک عموما کوچکتر از روسری است، هرچند که در برخی نواحی مانند قزوین بسیار بزرگ است. شکل آن در هر صورت سه گوش است. این سه گوش یا از آوردن دو گوشه روبروی یک مربع بر هم به دست می‌آید یا خود پارچه در ابتدا سه گوش بریده می‌شود. در هر صورت قاعده سه گوش بر بالای سر یا روی پیشانی قرار می‌گیرد و دو گوشه آن از کنار یا پشت گوش‌ها به سمت پشت سر برده می‌شود. اگر سه گوش خیلی کوچک باشد همانجا در پشت سر گره می‌خورد؛ اگر کمی بزرگتر باشد پشت سر فقط یک پیچ می‌خورد و از دو سمت متفاوت نسبت به آن سمتی که به پشت گوش رفته به بالای سر می‌رود و در آنجا گره خورده و محکم بسته می‌شود.


انواع

لچک به لحاظ شکل، اندازه و نحوه تزیین در مناطق مختلف ایران دارای انواع متفاوتی است.

در گویش نواحی خزر /leček/[۵] پارچه سه گوش کوچکی است که زن‌ها و کودکان بر سر می‌بندند و پشت سر گره می‌زنند.[۶]

در برخی مناطق مانند هرمزگان لچک نوعی کلاه است که بخش کمی از پیشانی تا روی سر و لاله گوش و پشت سر را به صورت هلالی شکل در بر می‌گیرد، بند آن زیر چانه می‌افتد و لچک را روی سر محکم می‌کند.[۷] بر روی لچک گلابتون دوزی و سنگ دوزی می‌کنند.[۸] شیوه‌های تزیین لچک نشان‌دهنده سن و مقام و شرایط پوشنده آن است. دختران جوان لچک را بسیار عقب‌تر روی سر می‌بندند تا مقداری از موهای جلوی سرشان بیرون باشد. زنان متأهل آن را کاملا جلو و روی پیشانی می‌بندند تا تمامی موها پوشیده شود. اندازه لچک در مناطق مختلف متفاوت است.[۹]

اندازه آن در نقاط ایران متفاوت است. در مازندران بسیار کوچک است، در استان قزوین بسیار بزرگ است. در گویش سیستانی آن را دسمال نیز می‌خوانند. این پوشش را یا بر روی سرآغوج و یا مستقیما روی سر می‌بندند.[۱۰] در نواحی بختیاری لچک کلاه مانندی است که در برخی گویش‌ها مانند گویش میوندی، کلچه /kolače/ نامیده می‌شود. حدودا اندازه آن به اندازه پهنای پشت سر و رویه آن از بغل گوش تا گوش است که قسمت پشت آن در زیر مینا قرار گرفته و با سوزنی به مینا متصل می‌گردد. روی لچک منجوق دوزی شده است و دو بند دارد که از کنار گوش‌ها گذشته و زیر گلو به هم گره می‌خورند تا لچک را روی سر ثابت نگه دارند. لچک را با پولک‌های کوچک و همچنین مهره‌های ریز به نام مُنجوق (مُنجُق) تزیین می‌کنند که جلوه‌ای خاص به لچک می‌دهند. لچک زنان بختیاری انواع گوناگون دارد و رایج‌ترین آن ریالی و لچک الماس‌نما می‌باشد که در تزیین آن از سکه‌های قدیمی (ریال) استفاده می‌شود.


کاربرد

لچک کاربردهای متعددی دارد. زنان بیشتر از لچک برای تزئین موهای خود استفاده می‌کنند. شاردن در سفرنامه خود از پوششی یاد می‌کند که «سه گوش و هلال مانند است و سر زنان را آرایش می‌کند».[۱] اما در برخی مناطق این پوشش در زیر چارقد یا روسری برای محکم نگهداشتن موها استفاده می‌شود تا موها از زیر روسری بیرون نزند و به هم‌ گره نخورده، شکل آن حفظ شود.

لچک بازاری با بند[۱۱]


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند. ص 439.
  2. ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت‌نامه. ج13. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت‌نامه دهخدا. ذیل مدخل.
  3. صفا ایسینی، شایا (1388). پوشاک زنان هرمزگان. تهران: روشنگران و مطالعات زنان. ص 182.
  4. یادداشت مؤلف
  5. پ‍وش‍اک‌ در ای‍ران‌ زم‍ی‍ن‌ (1382). ترجمه پیمان متین. تهران: امیرکبیر. ص ۴۱۰.
  6. محمدی سیف، معصومه (1398). جامعه‌شناسی پوشاک سنتی و زیورآلات زنان ایران زمین. تهران: اندیشه احسان. ص 55.
  7. صفا ایسینی، شایا (1388). پوشاک زنان هرمزگان. تهران: روشنگران و مطالعات زنان. ص 81.
  8. صفا ایسینی، شایا (1388). پوشاک زنان هرمزگان. تهران: روشنگران و مطالعات زنان. ص 83.
  9. پ‍وش‍اک‌ در ای‍ران‌ زم‍ی‍ن‌ (1382). ترجمه پیمان متین. تهران: امیرکبیر. ص ۳۲۹.
  10. غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند. ص 601.
  11. صفا ایسینی، شایا (1388). پوشاک زنان هرمزگان. تهران: روشنگران و مطالعات زنان. ص182.


نویسنده: حکمت بروجردی