سفره بیبی سهشنبه
سفره بیبی سه شنبه یکی از نذرهای زنان است که به منظور برآورده شدن حاجات، عمدتا در آخرین سه شنبه ماه شعبان انداخته میشود.
بی بی سه شنبه
بی بی سه شنبه در فرهنگ عامه بانویی مقدس است که در روز سهشنبه متولد شد، ازدواج کرد و درگذشت. لذا این سفره را در سه سهشنبه پهن میکنند، دوتای آن را قبل از برآورده شدن حاجت و سومی را پس از برآورده شدن آن. نذر سفره بی بی سه شنبه در شهرهای مختلف ایران به شکل کمابیش مشابهی صورت میگیرد. داستانی که بر سر سفره ی بی بی سه شنبه بیان می شود، به گویش ها و شیوه های متفاوتی نقل شده است. آسوکه ی بی بی سه شنبه در سیستان ، داستان دختری است فاطمه نام که به ظلم نامادری گرفتار آمده، صبر پیشه کرده و در مقابل ظلم و جور نامادری ، از سه بانو مدد می طلبد .در تهران ، ری ، ورامین ، مشهد و ... ؛ داستان اندکی تفاوت دارد و همانند تمامی داستان های مشابه در جهان که اصلی تفاوتشان در نام قهرمان داستان است ، فاطمه ی سیستانی را شهربانو و ماه پیشانی می نامند . در اشتهارد و جهرم نیز داستان گل خندان و گل قهقهه را آورده اند .در ادبیات داستانی افغانستان ، این داستان را زیبا و تاجور می خوانند و در اروپا ، سیندرلا است ... !
سفره و آداب آن
سفره بی بی سه شنبه برای گرفتن حاجات مهم توسط زنان نذر می شود. این سفره در ساسر اسران انداخته میشود و در هر شهری آداب و خوراکهای اشکال مختلفی دارد. اما زمان ادای این نذری همه وقت به جز ماه های قمری محرم و صفر است. سفره بی بی سه شنبه سفره ای فقیرانه که وسائل را با تهیه از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهیه می کنند. با آردی که از خانه های یاد شده گرفته اند حلوای کم رنگی پخته شده و در بشقاب می گذارند. خوراکی هایی که بر سر سفره گذاشته میشود تنوع چندانی ندارد و عبارت است از کاچی بیشیرینی که شیرینی آن را جداگانه میگذارند، فطیر، خربزه یا تخم خربزه، خرما، قاوت، آجیل مشکلگشا، آش رشته، کوزه، پنیر و سبزی. این سفره را در همه ماهها می توان انداخت جز در ماههای محرم و صفر. برای انداختن سفره در خراسان شب سه شنبه مقارن غروب آفتاب سفره تمیزی در اتاق خلوتی روی زمین پهن می کنند و بخشی از مواد اولیه پخت غذاهای سفره را که عبارتند از مقداری آرد الک کرده یا به قول خراسانی ها مقداری آرد، شکر یا خاکه قند، نمک سائیده، نخود و کشمش، سرکه و تمامی موادی که برای پختن آش نذری لازم است(که مقداری از آن را باید از سه در خانه گدایی کرده باشند) به علاوه سرمه دان، جا نماز با مهر و تسبیح، آینه و یک جلد کلام الله مجید بر سر آن میگذارند. [۱]دو عدد شمع نیز روشن کرده در دو طرف آینه درون سفره قرار می دهند آن وقت چراغی روشن کرده آن را وسط سفره می گذارند. صاحب نذر نیز وضو گرفته در کنار سفره می نشیند و دو رکعت نماز حاجت می خواند، آنگاه از اتاق خارج می شود و در اتاق را قفل می کند. تا فردا صبح که مراسم اصلی سفره انجام می گیرد، هیچکس نباید به آن اتاق وارد شود. باور عامه بر آن است که نشانه قبولی نذر آن است که نیمه شب وقتی همه خوابیده اند بیبی سه شنبه یا بیبی حور و بیبی نور می آیند و روی آردها و نمکی که در سفره گذاشته شده انگشت می زنند، یا رد تسبیح باقی می گذارند و از آن گذشته نمک و شکر نیز مختصر تغییر مزه ای پیدا می کند: نمک کمی شیرین مزه می شود و شکر کمی شوری پیدا میکند. [۲] بعد این مواد را با موادی که میخواهند غذا تهیه کنند مخلوط میکنند. غذاهارا تنها زنان و دختران حق دارند بخورند. مگر آن که با آردی غیر از آردی باشد که از خانه هایی که فاطمه در آنهاست گرفته باشند.[۳]این سفره را بایستی در اطاق بسته ای بیندازند که مطلقاً جنس مذکر را بدان راهی نباشد و روی همین اصل زنان حامله را هم برای این سفره دعوت نمی کنند، چرا که ممکن است فرزندشان پسر باشد. برای این سفره در همان محل بایستی آش رشته بپزند و در همان محل هم تمام آن را بخورند و هیچ چیز آن هم به خارج از آن مکان راه نیابد.[۴] پس از آماده شدن غذا، زنی آیاتی از قرآن را تلاوت می کند، در حالی که دختری نابالغ که باید فاطمه نام داشته باشد، در سفره رو به قبله می نشیند. در حالی که آیات در حال تلاوت است، مقداری از غذا را با قاشق در بشقاب خالی می ریزد. این غذا بعدا با بقیه آش مخلوط می شود. پس از تلاوت قرآن، مقداری پنبه روغنی روی آجری به نام امامان دوازده گانه افروخته می شود و پس از سوختن پنبه، غذا در میان زنان حاضر می شود.[۵]
داستان
صاحبخانه روزه میگیرد، زنهایی که دور سفره هستند همه انگشتان را در کاچی زده دستشان را بالا نگه میدارند و یکی از آنها قصه مفصلی میگوید که خلاصه آن چنین است:دختری بود که نامادری داشت و آزار نامادری را تحمل میکرد، تا این که روزی مرتکب خطایی شد و از ترس نامادری نذر کرد با پولی که از دیگران میگیرد سفره بیبی سهشنبه بیندازد. همین که نذر کرد پسر پادشاه که به شکار آمده بود، او را دید و دل به او باخت و او را به همسری گرفت. دختر به نذرش عمل میکرد تا این که پسر پادشاه مانع انجام نذر شد. اتفاقی ناگوار برای شاهزاده سبب شد از همسرش بخواهد برای رفع مشکل او دوباره کاچی بپزد. به این ترتیب مشکلش رفع شد.[۶]
آش بیبی سه شنبه
برای تهیه آش بی بی سه شنبه که آش اوماج نیز خوانده میشود ابتدا مقداری آرد را اوماج می کنند. آنگاه به مقدار لازم هویج با گوشت و سبزی پخته به آن می افزایند و پس از آن که خوب جوش آمد اوماجی را که درست کرده اند توی دیگ می ریزند ودر دیگ را می بندند سپس دو دانه شمع روشن کرده روی سر دیگ می گذارند و دیگ را به مدت یک ساعت دم می کنند. دو قرص نان کماج باید در زیر خاکستر دیگ آش و یا به وسیله آتشی که در زیر آن دیگ است پخته شود. پس از آنکه آش اوماج و نان کماج تهیه شد قرص کوچک نان را به یک نفر صغیر می دهند و قرص بزرگ را نگاه می دارند و هنگام ظهر سر سفره می گذارند.
منابع
- ↑ شاملو، احمد (1385). کتاب کوچه جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضربالمثلهای فارسی. حرف ب. دفتر سوم. ج6. با همکاری آیدا سرکیسیان. تهران: مازیار. ص2045.
- ↑ شاملو، احمد (1385). کتاب کوچه جامع لغات، اصطلاحات، تعبیرات، ضربالمثلهای فارسی. حرف ب. دفتر سوم. ج6. با همکاری آیدا سرکیسیان. تهران: مازیار. ص2045.
- ↑ آقارفیعی، پریسا (1392). حکایت سفرهها. تهران: نظری. صص35-36.
- ↑ صفینژاد، جواد (1345). مونوگرافی ده طالبآباد. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص403.
- ↑ شکورزاده، ابراهیم (1363). عقاید و رسوم مردم خراسان. تهران: سروش. صص40-47.
- ↑ هدایت، صادق (1356). نیرنگستان. تهران: جاویدان. صص45-46.