سیده زهرا حسینی
سیده زهرا حسینی (1342) راوی کتاب دا حاوی خاطرات او از مقاومت خرمشهر است.[۱]
زندگینامه
سیده زهرا حسینی متولد 1342 در بصره عراق، یک کرد ایرانی است.[۱]نام اصلی او سیده زهراست ولی به گفته خودش، در شناسنامه به اشتباه سیده زهره عنوان شدهاست. پدرش، سید حسین حسینی و مادرش سیده شاهپسند حسینی در سال ۱۳۳۰ از روستای کردنشین زرین آباد دهلران در استان ایلام به شهر بندری بصره در عراق مهاجرت کردند. سپس در سال 1347، هنگامی که سیده زهرا 5 سال داشت به ایران بازگشتند و در خرمشهر ساکن شدند. سیدحسین حسینی، از طرفداران سیدمحسن حکیم و سیدحسین طباطبایی بروجردی بود که به علت فعالیتهای سیاسیاش بارها در استخبارات عراق بازداشت و شکنجه شد. او پس از بازگشت به ایران پس از مدتها سرگردانی به عنوان رفتگر در شهرداری استخدام شد.[۲] زهرا فرزند دوم از شش فرزند[۳] پس از گذراندن کلاس پنجم به دلیل مختلط بودن کلاسهای درس و به خواست پدر ترک تحصیل کرد. به دلیل مذهبی بودن خانواده و بالاخص پدرش، وی با اعتقاداتی مذهبی بزرگ شد. هنگامی که جنگ ایران و عراق رسماً آغاز شد او هفده ساله بود. با توجه به وضعیت وخیم بیمارستانها و کشته شدهها برای کمک به بیمارستان رفت اما زمانی نگذشت که خود را در غسالخانه جنت آباد و برای غسل و کفن و دفن شهدای جنگ یافت. به گفته خودش کنجکاوی درونیاش به او کمک کرد که به این کار ادامه دهد. سیده زهرا به همراه خواهر کوچکترش لیلا به کارهای مختلفی از جمله همکاری در کفن و دفن شهدا، امدادگری، حمل مجروحان، تعمیر و آمادهسازی اسلحه، پختوپز و توزیع امکانات پرداخت.[۴]
برادر بزرگتر زهرا، سید علی حسینی نیز در فعالیت دوران انقلاب و پس از آن شرکت کرد. پدر و برادر بزرگتر زهرا در نخستین روزهای جنگ به فاصله 7 روز به شهادت رسیدند و پیکر آن دو توسط زهرا به خاک سپرده شد. او شهادت برادر را از مادرش که دا خطاب میکردند پنهان کرد تا مادر از شهر خارج شود.[۵]
برادر کوچکتر زهرا نیز در حین جنگ مجروح شد. پس از آن زهرا به امدادگری روی آورد و با دو پسر هم سن و سالش به جنگ با دشمن بعثی پرداخت تا آنکه در خط مقدم با اصابت ترکش به دست و نخاعش، در ۲۰ مهر ۱۳۵۹ مجروح شد و به بیمارستان اعزام شد.[۶] سیده زهرا حسینی در سال 1360 با حبیب فرهانخواه ازدواج کرد. فرهانخواه از شروع انقلاب تا هشت سال دفاع مقدس و چند سال بعد از جنگ نیز مسئول امنیت منطقه خرمشهر بود.[۷]
آثار
مشهورترین اثر سیده زهرا حسینی کتاب دا نام دارد. کتاب دا در واقع مجموعهای از خاطرات سیده زهرا حسینی است که در سال 1387 به اهتمام سیده اعظم حسینی به چاپ رسید. عمدهی این خاطرات در دو شهر بصره و خرمشهر به وقوع میپیوندند و از نظر زمانی، محوریت داستان با سالهای محاصرهی خرمشهر توسط نیروی بعث عراق است. سیده زهرا حسینی داستان را از نگاه خودش، که در زمان جنگ تنها هفده سال داشت، روایت میکند و با زبانی شاعرانه میکوشد تا چهرهی دیگری از جنگ ایران و عراق را به مخاطب خود نشان دهد. کتاب دا از سه بخش کلی تشکیل شده است. بخش اول این کتاب، دوران کودکی سیده زهرا حسینی و زندگی او و خانوادهاش در شهر بصره، بخش دوم این کتاب روایت حضور سیده زهرا حسینی در جنگ و جبهه، و بخش سوم کتاب دا زندگی شخصی سیده زهرا حسینی و ازدواج او را روایت میکند.
بنا بر اعلام برخی از رسانهها، کتاب دا پرمخاطبترین کتاب سال 1388 در ایران بود. بسیاری از کارشناسان نیز این کتاب را مهمترین و تأثیرگذارترین کتاب در زمینهی خاطرهنگاری جنگ هشتسالهی ایران و عراق میدانند.[۸]
افتخارات
در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر به سیده زهرا حسینی اهدا شد.[۹]
منابع
- ↑ حسینی، سیدهزهرا (1390). دا: خاطرات سیدهزهرا حسینی. به اهتمام سیدهاعظم حسینی. تهران: سوره مهر.