سازمان زنان ایران
سازمان زنان ایران ( تأسیس ۱۳۴۵- انحلال 1357) یک سازمانی دولتی بود که در دوره پهلوی دوم زیر نظر اشرف پهلوی با هدف بالابردن دانش فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زنان ایران و آگاه نمودن آنان به حقوق خود و نیز وظائف و مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی و اقتصادی فعالیت خود را شروع نمود.
پیشینه
سازمان زنان ایران، پیش از شکل گیری از سال 1337 شمسی تشکیلات خود را در سازمانی به نام شورای عالی جمعیتهای زنان شکل داد، اما به دنبال انتقادات شدید که در مطبوعات علیه این شورا به دلیل کم تحرکی آن مطرح شد، شورای مذکور منحل گردید. [۱]بدین منظور تشکیل سازمان منسجم تر و وسیعتری لازم بود تا با شرایط و نیاز عصر متناسب باشد. لذا از طرف اشرف پهلوی هیئتی متشکل از شش نفر کارشناس به طور محرمانه مأمور مطالعه وضع تشکیلات شورای عالی جمعیتهای زنان شدند. هیئت تحقیق نیز گزارشی تهیه کرد و آن را در اختیار اشرف پهلوی قرار داد و او انحلال شورا را اعلام کرد.[۲]
شش ماه قبل از انحلال آن، در جریان کنگره سالیانه شورای عالی جمعیتهای زنان، انتقادها و نارضایتیها در زمینه بی اثری شورا شروع شده بود و نشریات حامی حقوق زن آشکارا نوشتند شورای عالی زنان در شکل و هیئت موجود، سازمانی نیست که بتواند پناهگاه زن محروم ایرانی باشد و بنیان تز مترقی شاه را در مورد آزادی و تساوی حقوق زن و مرد تقویت کند و طرحهایی برای رفاه اجتماعی زن ارائه دهد. [۳]در خلال فراهم شدن مقدمات تشکیل سازمان زنان ایران، افراد متنفّذ در شورای عالی جمعیتهای زنان (که متشکل از 29 نفر زن بود) در پیامی اعلام کردند: شورای عالی زنان، خود را منحله نمیداند. آنها همچنین گروه شش نفری کمیسیون تحقیق را که طراح سازمان زنان بودند، در جلسه خود راه ندادند. سخنگوی گروه مقاومت کننده شورا، خانم فرخرو پارسا که معاونت وزارت آموزش و پرورش وقت را عهده دار بود، خبر انحلال شورای عالی جمعیتهای زنان را تکذیب کرد. او معتقد بود: شورای عالی به ثبت رسیده و انحلال یا هر گونه تغییر در آن، باید طبق اساسنامه و با تصویب دو سوم از اعضای شورا باشد. این کشمکش بین دو جناح به مدت یک ماه طول کشید تا اینکه اشرف پهلوی طی یک مصاحبه مطبوعاتی، موجودیت سازمان زنان ایران و انحلال شورای عالی جمعیتهای زنان را رسماً مطرح کرد. او در این مصاحبه، ضمن بیان اهداف اساسی سازمان زنان اعلام کرد تا انجام انتخابات مجمع عمومیِ سازمان زنان ایران، دبیر خانه شورای عالی جمعیتهای زنان به انجام وظایف خود ادامه خواهد داد.[۴]
آغاز تشکیل
با تشکیل اولین مجمع عمومی زنان در تاریخ 28 آبان ماه 1345 شمسی. سازمان زنان ایران عملاً موجودیت یافت. در این گردهمایی که سه روز به طول انجامید، و شش هزار نفر از زنان ایرانی شرکت داشتند، اشرف پهلوی درباره ساختار و عملکرد سازمان به سخنرانی پرداخت. در این اجتماع که نمایندگان زنان اقشار مختلف جامعه حضور داشتند پروین مؤید ثابتی، شمسی حکمت، مهوش صفی نیا، اختر معدل، فلورا طغرل، ایران اعلم و عزت معتمدی به عنوان اعضای هیئت مدیره، و هما نوشیروانی، فخرالسادات امین، هما افضل، فرزین فریدنی، پروین بوذری و هما روحی به عنوان اعضای انتصابی انتخاب شدند. [۵] در پایان این جلسه، قطعنامه ای مشتمل بر چهارده ماده به تصویب رسید که مفاد مهم آن عبارت اند از: همکاری مؤثر با کمیته ملی مبارزه با بی سوادی؛ تأسیس کلاسهای اَکابر برای اطفال لازم التعلیم بین هفت تا سیزده سال که به عللی به مدارس راه نیافته اند، اعزام مددکاران به روستاها که در واقع ایجاد نوعی سپاه دانش و سپاه بحران زنان و دختران بود؛ آشنا کردن زنان با حقوق خانوادگی؛ خدمات رایگان به زنان در زمینه حقوقی به وسیله وکلای سازمان زنان؛ انتخاب دخترانی که حق استفاده از بورس تحصیلی سازمان زنان را دارند. همچنین در این مجمع، حشمت یوسفی به عنوان اولین دبیر کل سازمان زنان ایران انتخاب گردید. [۶]
اساسنامه
اساسنامه سازمان زنان ایران در 101 ماده و 5 تبصره تنظیم گردید. بر طبق این اساسنامه، سازمان دارای پنج رکن بود: ریاست عالیه، نیابت ریاست عالیه، مجمع عمومی، شورای مرکزی و دبیرخانه مرکزی.[۶]
اهداف
بر اساس اساسنامه سازمان زنان، اهداف این سازمان عبارت بود از:
1ـ ترفیع مقام زن ایران؛ 2ـ بسیج و استفاده هر چه بیشتر از زنان ایران برای به ثمر رساندن تحولات اجتماعی؛ 3ـ هماهنگی و هدایت فعالیتهای جمعیتهای زنان؛ 4 ـ ارائه خط مشی در به ثمر رساندن مساعی قاطبه زنان کشور؛ 5 ـ ایجاد تفاهم و مناسبات متقابل بین زنان ایران و سازمانها و زنان کشورهای خارج. [۷]
سازمان زنان ایران در کنار این اهداف، بر حفظ نقش زنان عنوان همسر و مادر در خانواده تأکید داشت. این سازمان، یک سازمان غیر انتفاعی بود که افراد به صورت داوطلبانه در آن فعالیت میکردند. واحدهای اصلی سازمانی آن، شاخههایی بود که با عضویت حداقل سی زن تشکیل میشد. اعضای شاخه را افراد خانه دار و صاحبان مشاغل دولتی تشکیل میدادند و هر شاخه سازمان، نمایندگانی را به مجمع عمومی میفرستاد.[۸]
اعضای سازمان زنان ایران عبارت بودند از: جمعیتهای زنان و اعضای آنان، اعضای مؤسس، اعضای انفرادی، اعضای شعبه های سازمان زنان ایران در شهرستانها، اعضای وابسته و اعضای افتخاری. [۷]
ارکان اجرایی
سازمان زنان ایران دارای سه رکن اجرایی بود که عبارت بودند از: مجمع عمومی که بخش اصلی مدیریت و برنامه ریزی سازمان بود و وظیفه تصمیم گیری درباره موضوعات مربوط به وظایف سازمان را برعهده داشت. اعضای این مجمع به پیشنهاد دبیر کل و تصویب شورای مرکزی انتخاب می شدند.[۷]
شورای مرکزی که مرکب از یازده نفر عضو بود که شش نفر از طرف ریاست و پنج نفر از طرف مجمع عمومی منتصب می شدند. [۹]دبیرخانه مرکزی که مرکب از دبیرکل و کارکنانی بود که از طرف دبیر کل، برای اجرای برنامه ها ضروری تشخیص داده می شدند و تمامی آن ها موظف بودند به تعداد متناسب با وسعت جغرافیایی جمعیت و تعداد مراکز رفاه در هر شعبه از استان، مشغول به کار شوند. دبیرکل از سوی ریاست عالیه از میان اعضای شورا تعیین و برای مدت دو سال منصوب می شد. عمده ترین وظایف دبیر کل، تهیه دستور موقت جلسات مجمع عمومی و شرکت در آن جلسات و نظارت بر امور شعب سازمان و اداره کلیه امور و تشکیلات دبیرخانه و اجرای برنامه های آن بود.[۱۰]
کمیته ها
سازمان زنان ایران دارای نُه کمیته بود که عبارت بودند: کمیته حقوقی، آموزش، بهداشت و رفاه خانواده، امور بین المللی، زنان شاغل، مطالعاتی، جمعیت شناسی و عضویت، امور دختران دانشجو و کمیته روابط عمومی. در این کمیته ها، زنان و مردان به طور داوطلب شرکت می کردند.[۱۱]
شرایط عضویت
شرایط عضویت در سازمان بدین قرار بود: 1. تابعیت کشور ایران 2 ـ حداقل سن هجده سال تمام 3 ـ حسن شهرت 4 ـ عدم سوء پیشینه. جمعیتهای مختلف زنان ایران نیز در صورت دارا بودن شرایط منعقد شده در اساسنامه میتوانستند به عضویت سازمان در آیند. عضویت اعضا به پیشنهاد دبیر کل و تصویب شورا انجام میگرفت و دبیر را نیز ریاست عالیه سازمان تعیین میکرد. در ضمن زنان غیر ایرانی نیز، بر خلاف شورای عالی زنان، میتوانستند در سازمان فعالیت داشته باشند. اعضای افتخاری سازمان را زنانی تشکیل میدادند که خدمات اجتماعی یا مالی برجسته ای انجام داده بودند. هر یک از اعضا سالانه مبلغ یکهزار ریال و هر جمعیت مبلغ سی ریال به عنوان حق عضویت به سازمان زنان ایران پرداخت میکردند. اعضای مؤسس، اعضای افتخاری و اعضای وابسته، از پرداخت حق عضویت معاف بودند.[۷]
شعب
این سازمان تلاش نمود شعبه هایی را نیز در شهرستانها دایر کند؛ از جمله شهرهایی که سازمان در آنجا شعباتی تأسیس نمود، عبارت بودند از: شیراز، اصفهان، اهواز، آبادان، خرمشهر و مسجد سلیمان.
بودجه
هزینه های سازمان زنان ایران از طریق جمع آوری اعانه و کمکهای اهدا شده از سوی افراد و گروههای مختلف، مؤسسه چاپ افست (وابسته به سازمان شاهنشاهی) و خدمات اجتماعی تأمین میشد، علاوه بر این کمکها، سازمان زنان ایران از طریق دریافت حق عضویت اعضا، بخشی از هزینه های خود را تهیه میکرد. یکی از اقدامات این سازمان، ارتباط آن با کمیسیون مقام زن، وابسته به سازمان ملل بود که در همین ارتباط در سال 1345 شمسی، اجلاس کمیسیون مقام زنِ سازمان ملل در تهران برگزار شد. سازمان زنان ایران میزبان این اجلاس بود و اشرف پهلوی ریاست آن را بر عهده داشت. او همچنین ریاست هیئت نمایندگی ایران را در نوزدهمین اجلاس کمیسیون مقام زن که در ژنو برگزار شد، عهده دار بود.
دستاوردها
دستاوردهای سازمان زنان در جهت دفاع و حمایت از حقوق و آزادی زنان به طور خلاصه به شرح ذیل میباشد:
1ـ تصویب قانون حمایت خانواده و آیین نامه های اجرایی این قانون، حقوق تازه و بیسابقهای را در زمینه ازدواج، طلاق و سرپرستی اطفال و مانند آنها برای زنان بهوجود آورد. 2 ـ در نیمه نخستین دهه 1350 شمسی، شمار دختران دانش آموز از حدود هشتصد هزار نفر به دو برابر افزایش یافت و شمار دخترانی که در آموزشگاههای حرفهای درس میخواندند، ده برابر و تعداد داوطلبان دانشگاهی، هفت برابر شد. 3 ـ در سال 1357 شمسی، حدود 33 درصد دانشجویان دانشگاههای ایران را زنان تشکیل میدادند. 4 ـ تکمیل طرح تدریس کلاسهای مطالعاتی زنان در دانشگاههای تهران، پهلوی (شیراز) و شهید بهشتی (ملی). 5. در زمینه اشتغال، در کارهای نیمه تخصصی، برای زنان امکانات آموزشی تازهای فراهم شد. به منظور حذف تبعیض و تضمین پرداخت حقوق مساوی در قبال کار مساوی، کلیه قوانین و مقررات مربوط مورد تجدید نظر قرار گرفت. قانون ایجاد مهد کودک و قوانینی در مورد کار نیمه وقت زنان و افزایش دوران مرخصی ایام بارداری با حفظ کلیه مزایا به حداکثر سه ماه قبل و چهار ماه پس از وضع حمل به تصویب رسید. برای حذف تبعیضهای موجود در زمینه مسکن، وام و مزایای شغلی دیگر، مقرارت تازهای وضع گردید. 6 ـ در سال 1356 شمسی، حدود دو میلیون نفر از نیروی کار ایران را زنان تشکیل میدادند و از میان آنان 190 هزار نفر در زمینههای دانشگاهی و تخصصی آموزش دیده بودند. 7 ـ در همین سال، بیش از 146 هزار نفر از کارمندان دولت زن بودند که از میان آنان 666/1 نفر سمتهای مدیریتی داشتند. شمار استادان زن دانشگاه بیش از 1800 نفر بود. زنان در ارتش و نیروهای پلیس پذیرفته شده بودند و به عنوان قاضی، خلبان و مهندسی کار میکردند. رشته الهیات تنها رشته دانشگاهی بود که زنان در آن راه نداشتند. 8 ـ در سال 1356 شمسی، 333 نفر به عضویت شوراهای محلی انتخاب شدند. در همین سال 22 زن به مجلس شورای ملی و دو زن به مجلس سنا راه یافتند. یک وزیر، سه معاون وزیر، یک فرماندار، یک سفیر و پنج شهردار زن نیز در اداره امور کشور مشارکت داشتند. 9 ـ طرح و تصویب برنامه ملی کار که پاسخی به اهداف دهه زن (1975 ـ 1985) سازمان ملل متحد بود و در جهت تحول و اصلاحات سیاسی و بهبود وضع زنان در جامعه انجام پذیرفت.
فعالیتهای سیاسی
با توجه به اینکه سازمان زنان ایران طبق اساسنامه خود بر غیر سیاسی بودن آن تأکید کرده بود، لیکن فعالیتهای سیاسی نیز در آن صورت میگرفت. با تأسیس حزب رستاخیز در سال 1353 شمسی از سوی محمدرضا پهلوی، رویکرد سازمان زنان به مسائل سیاسی تغییر یافت و به صورت یکی از اهرمهای آن حزب درآمد. در دی ماه 1354 شمسی، دبیر کل حزب رستاخیز پیشنهاد ایجاد کمیته ای را با همکاری سازمان زنان برای نظارت بر فعالیتهای زنان در سراسر کشور مطرح کرد. در اسفند 1356 شمسی هنگام برگزاری کنگره زنان، اشرف پهلوی در گزارش فعالیتهای سازمان، از همکاری بیشتر سازمان زنان با کانونهای حزب رستاخیز سخن گفت. در همین زمان، تشکیل کانونهای حزبی در برنامه های سازمان زنان نیز گنجانده شد. [۱۲]
مدتی بعد در حدود 1381568 نفر زن عضو کانونهای مزبور شدند که 126 زن در تهران، ریاست این کانونها را بر عهده داشتند. بر همین اساس، سازمان زنان اولین کنگره منطقهای خود را که به مناسبت پنجاهمین سال سلطنت پهلوی تشکیل داده بود، با عنوان مشارکت و آموزش سیاسی زنان برگزار کرد.
ر.ک: سخنان اشرف پهلوی، همان.
با حضور مهناز افخمی، دبیر کل سازمان زنان ایران در هیئت دولت به عنوان وزیر مشاور، و عضویت او در حزب رستاخیز، عملاً سازمان زنان وارد فعالیتهای سیاسی و دولتی شد.
ر.ک: سالنامه کشور ایران، 1356.
همچنین این سازمان در انتخابات دوره 24 مجلس شورای ملی، کاندیدهای زن نیز معرفی کرد. با گسترش فعالیتهای حزبی سازمان زنان ایران هرچند که پایه گذاران آن بر عدم وابستگی سازمان به گروههای سیاسی و حزبی تأکید داشتند، سازمان را به یک نهاد وابسته تبدیل کردند، به طوری که سازمانهای دولتی همواره در فعالیتهای آن دخالت داشتند تا اینکه دخالتهای مذکور به از هم پاشیدگی سازمان منجر شد. سرانجام در سال 1357 شمسی با پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان زنان ایران منحل گردید.
منابع
- ↑ سالنامه زنان ایران، نشریه سالانه سازمان زنان ایران، تهیه و تنظیم اِلواف ایران، ص 40.
- ↑ احمدی خراسانی، نوشین؛ اردلان، پروین (1382). سناتور: فعالیتهای مهرانگیز منوچهریان بر بستر مبارزات حقوقی زنان در ایران. تهران: توسعه. صص485-486.
- ↑ پیرنیا، منصوره (1374). سالار زنان ایران. واشنگتن: مهر ایران. ص115.
- ↑ کسری، نیلوفر (1379). زنان ذی نفوذ در خاندان پهلوی. تهران: نامک. ص 126.
- ↑ سالنامه کشور ایران، س 22، 1345 شمسی، خواندنیها، ش 20، س 27، 1345 شمسی.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ احمدی خراسانی، نوشین؛ اردلان، پروین (1382). سناتور: فعالیتهای مهرانگیز منوچهریان بر بستر مبارزات حقوقی زنان در ایران. تهران: توسعه. ص 488.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ اساسنامه سازمان زنان ایران.
- ↑ احمدی خراسانی، نوشین؛ اردلان، پروین (1382). سناتور: فعالیتهای مهرانگیز منوچهریان بر بستر مبارزات حقوقی زنان در ایران. تهران: توسعه. ص 489.
- ↑ اساسنامه سازمان زنان ایران، مصوب سال1352، انتشارات سازمان زنان ایران. ص10.
- ↑ زن ایرانی از شالیزار تا وزارت (1350). تهران: انتشارات سازمان زنان ایران. ص24.
- ↑ احمدی خراسانی، نوشین؛ اردلان، پروین (1382). سناتور: فعالیتهای مهرانگیز منوچهریان بر بستر مبارزات حقوقی زنان در ایران. تهران: توسعه. ص 490
- ↑ احمدی خراسانی، نوشین؛ اردلان، پروین (1382). سناتور: فعالیتهای مهرانگیز منوچهریان بر بستر مبارزات حقوقی زنان در ایران. تهران: توسعه. صص501-502