مدرسه دوشیزگان
مدرسه دوشیزگان نخستین آموزشگاه دخترانه در ایران بود که در سال 1324 هجری قمری توسط بی بی خانم وزیراف تأسیس شد.[۱]
تاریخچه
نخستین آموزشگاه دخترانه در ایران به نام مدرسه دوشیزگان در سال 1324 هجری قمری توسط بی بی خانم وزیراف تأسیس شد. این مدرسه در نزدیک دروازه قدیم محمدیه، بازارچه حاجی محمد حسن جای داشت.[۲] این مدرسه در ابتدا سه کلاس داشت: معلم یک کلاس خود بی بی خانم و دو کلاس دیگر را یکی خواهرش و دیگری دخترش خدیجه افضل وزیری با جمعا بیست شاگرد اداره میکردند.[۳]
مخالفت جامعه
این مدرسه از همان روز اول با مخالفت شدید عدهای روبرو شد و کار به جایی کشید که سیدعلی شوشتری به کمک شیخ فضل الله نوری به عنوان اعتراض در آستانه حضرت عبدالعظیم متحصن شد و ضمن تحصن تکفیرنامهای نیز صادر کرد که در آن گفته شده بود وای بحال مملکتی که در آن مدرسه دخترانه تأسیس شود. این تکفیرنامه در آن زمان دانهای یکشاهی فروش رفت و حتی بازار سیاه پیدا کرد.[۴] کار بالا گرفت و صحبت از ویران کردن مدرسه به میان آمد. بی بی وزیراف شکایت به صنیع الدوله وزیر فرهنگ وقت برد. اما پاسخ وزیر که گفت «به خاطر مدرسه شما میخواهند مملکتی را به آشوب بکشند»، وی را بر آن داشت که مدرسه را تعطیل کند.[۵]بی بی خانم برای وکلای مجلس که در مجلس متحصن بودند نامهای تهییجکننده همراه با لچک سرش فرستاد که مفاد آن این بود: یا برای حفظ مشروطه پایداری کنید و یا لچک مرا سر کنید. این نامه بلند در مجلس خوانده شد.[۶] خانم وزیراف برای تشویق پدران و مادران به فرستادن دختران به مدرسه، آموزش مهارتهایی مانند آشپزی را هم به فعالیتهای مدرسه افزود. همچنین مرکز ویژهای برای آموزش هنرهای دستی نیز در مدرسه دایر گردید. برای ترغیب بیشتر مردم روشهایی را هم پیش گرفت. در اقدامی دیگر وی برای نگهداری دختران بیخانمان پرورشگاهی نیز دایر کرد. با این همه او نتوانست به کار ادامه دهد.[۷] تلاشها و استدلالهای زنان هوادار سوادآموزی دختران برای رد دعاوی مخالفان دبستان دوشیزگان و اثبات لزوم تأسیس این قبیل مدارس نه تنها راه به جایی نبرد و تغییری در مواضع سنتگرایان پدید نیاورد که حتی موجب تحریک آنان نیز شد. و مشروطهخواهان و نمایندگان مجلس شورای ملی از بیم تبدیل شدن مخالفت با دبستان دوشیزگان به یک بحران سیاسی، به مقابله با مخالفان مدارس دخترانه برنیامدند. دبستان دوشیزگان پس از تقریبا یک ماه فعالیت، در اواسط ربیع الاول 1325ه.ق تعطیل شد. پس از تعطیلی اجباری دبستان دوشیزگان، بی بی خانم طی نامهای به روزنامه تمدن، انگیزه خود را از تأسیس دبستان دوشیزگان توضیح داد. او با استناد به پاسخ روزنامۀ مجلس به پرسش یکی از زنان طرفدار سوادآموزی دختران، تأکید کرد که تأسیس دبستان دوشیزگان در راستای خواست و ارادۀ مجلس شورای ملی بوده است.[۸]
نشریه تمدن که صاحب امتیاز، نگارش و مدیریت آن محمدرضا مدبر الممالک هرندی اصفهانی بود به مسائل زنان توجه داشت و در شماره 15 به تاریخ 27 ربیع الاول 1325، مقالهای از بی بی خانم مدیر دبستان دوشیزگان منتشر ساخت که در آن مقاله بی بی خانم به انتقاد از کسانی پرداخت که در کار و تلاش او در آگاهی و آموزش دختران مانع ایجاد میکردند.[۹] یک سال بعد با به توپ بسته شدن مجلس او توانست بار دیگر مدرسه را بازگشایی کند؛ با این شرط که دختران بین 4 تا 6 سال در مدرسه حضور یابند و کلمه دوشیزه از تابلو مدرسه حذف شود.[۱۰]
دبستان دوشیزگان، دانشآموزان دختر بین سنین هفت الی دوازده سال را میپذیرفت و دارای پنج آموزگار زن بود. برنامۀ آموزشی این دبستان شامل «نامۀ مشق قلم، تاریخ ایران، قرائت کتاب طباخی، قانون مذهب، جغرافیا، علم حساب بود که برحسب قوه هر دختر و خانمی این علوم تدریس» میشد.[۱۱]
تعطیلی دبستان دوشیزگان تا پانزدهم ربیع الاول 1326 ه.ق ادامه یافت و در این روز بار دیگر فعالیت خود را آغاز کرد. از عوامل اصلی و مؤثر در بازگشایی دبستان دوشیزگان، تصویب متمم قانون اساسی (29 شعبان 1325ه.ق) بود. زیرا اصل هیجدهم آن «تحصیل و تعلیم علوم، معارف و صنایع» را بدون ذکر جنسیت و به طور عام آزاد میدانست و اصل نوزدهم بر «تأسیس مدارس به مخارج دولتی و ملتی و تحصیل اجباری» تأکید میکرد و وزارت علوم و معارف را مسئول تحقق آن میدانست. براساس معدود اسناد و مدارکی که از فعالیت دبستان دوشیزگان موجود است، این دبستان پس از بازگشایی تحت نظارت وزارت معارف قرار گرفت. از جمله فعالیتهای نظارتی وزارت معارف اعزام بازرسان و ممتحنان به دبستان دوشیزگان برای بررسی امور آموزشی و تربیتی در این مدرسه بود. کیفیت آموزشی این مدرسه را میتوان از گزارش بازرسان وزارت معارف که در جمادی الاول 1326 ه.ق از این دبستان بازدید کردند، دریافت. آنان گزارش دادند: «... شاگردان دبستان دوشیزگان را امتحان نمودیم. الحق این دخترهای پنج شش ساله درسهای خود را که عبارت است از خواندن و نوشتن فارسی و کتاب علی و کتاب نخست نامه و مقدمات حساب و مقدمات جغرافیا باشد خیلی خوب جواب دادند به طوری که مایه تعجب اهل مجلس گردید. الحق علیا جناب عفت مآب مدیره محترمه بی بی خانم دامت عصمتها شاگردان را خیلی خوب تربیت نموده بودند».
وی همچنین برای پیشرفت زنان و آگاهی آنان جلساتی در منزلش برپا میداشت. یادداشتهای مربوط به این گردهماییها در روزنامه «ایران نو» ارگان حزب دموکرات، انتشار مییافت. این یادداشتها نشان میداد که در گردهماییها از زنان خواسته میشد تا در بحثهای سیاسی شرکت جویند. بی بی وزیراف رییس دبستان «دوشیزگان» زنان را فرا میخواند تا «روزهای آخر هفته در خانه او گردآیند و ضمن نوشیدن قهوه و کشیدن قلیان درباره موضوعات سیاسی بحث کنند. در دعوتنامه وی چنین آمده بود: هر خواهری که مایل است میتواند در این گردهمایی سخنرانی کند من خود نیز درباره منافع حکومت قانون و مضار خودکامگی سخن خواهم گفت.» سرانجام بی بی خانم وزیراف موفق شد به خواست خود یعنی تأسیس مدرسه دست یابد و نام خود را به عنوان نخستین مؤسس آموزشگاه دختران در تاریخ باقی گذارد.[۱۲]
منابع
- ↑ خشایار وزیری، فخری قویمی (1352). کارنامه زنان مشهور ایران. تهران: وزارت آموزش و پرورش. ص131.
- ↑ ناهید، عبدالحسین (1360). زنان ایران در جنبش مشروطه. تبریز: احیا. ص19.
- ↑ ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی بی خانم استرآبادی. تهران: شیرازه. صص25-26.
- ↑ خشایار وزیری، فخری قویمی (1352). کارنامه زنان مشهور ایران. تهران: وزارت آموزش و پرورش. ص132.
- ↑ دژم، عذرا (1384). اولین زنان. تهران: علم. صص 322-324.
- ↑ ملاح، نرجس مهرانگیز (1385). از زنان پیشگام ایرانی، افضل وزیری دختر بی بی خانم استرآبادی. تهران: شیرازه. ص27.
- ↑ دژم، عذرا (1384). اولین زنان. تهران: علم. صص 322-324.
- ↑ خسروپناه، محمدحسین (1381). هدفها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی. تهران: پیام امروز. ص36.
- ↑ روزنامه تمدن سال اول (1324ق). کمیته پژوهشی ستاد بزرگداشت یکصدمین سالگرد مشروطیت، دانشگاه تهران، مجری: موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، مقدمه حجت فلاح توتکار. تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران. 1383.
- ↑ دژم، عذرا (1384). اولین زنان. تهران: علم. صص 322-324.
- ↑ خسروپناه، محمدحسین (1381). هدفها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی. تهران: پیام امروز. ص33.
- ↑ دژم، عذرا (1384). اولین زنان. تهران: علم. صص 322-324.