توران میرهادی
توران میرهادی (1306-1395) از بنیانگذاران شورای کتاب کودک، پایهگذار فرهنگنامه کودکان و نوجوانان و مؤسس مدرسه فرهاد بود.
زندگینامه
توران میرهادی فرزند سیدفضل الله و گرتا دیتریش در 26 خرداد 1306 در تهران متولد شد. پدرش سیدفضل الله میرهادی در دارالفنون درس خواند و برای تحصیل به سوئیس فرستاده شد. او که مهندسی میخواند با دختری آلمانی به نام گرتا دیتریش ازدواج کرد.[۱]گرتا اهل ادبیات، موسیقی و فرهنگ بود و مجسمهسازی و نقاشی میکرد. او شعرها، ترانهها و قصههای کودکان آلمانی را برای فرزندان خود میخواند و در عین حال به دلیل علاقه به فرهنگ ایران، آنان را از ادبیات ایران بینصیب نمیگذاشت. همین سبب شد توران میرهادی در ۱۳ سالگی زندگینامۀ ژاندارک را بخواند و در ۱۷ سالگی با شاهنامۀ فردوسی اُنس بگیرد.[۱] توران فرزند چهارم خانواده بود[۲] و دارای یک خواهر به نام ایراندخت، و سه برادر به نامهای فریدون، رستم و فرهاد بود. [۳]او در 18 آبان 1395 درگذشت.
تحصیلات
توران میرهادی که به سبب داشتن مادری آلمانی، زبان آلمانی را خیلی زود یاد گرفته بود، پس از یادگیری این زبان برای یادگیری زبان فرانسه به معلم فرانسوی سپرده شد. سپس در مدرسه نوربخش به زبان انگلیسی نیز مسلط شد. [۴]میرهادی پس از پایان دبیرستان و در آغاز سال ۱۳۲۴ تحصیل در رشته علوم طبیعی در دانشکده علوم دانشگاه تهران را آغاز کرد. اما خیلی زود تحت تأثیر آموزگاران بزرگی چون جبار باغچهبان و محمدباقر هوشیار قرار گرفت و علاقه خاصی به امر تعلیم و تربیت پیدا کرد.[۲]توران در سال 1325 در 19 سالگی به فرانسه رفت و چهار سال دانشگاه سوربن به تحصیل روانشناسی تربیتی و به طور همزمان در رشتۀ آموزش پیش دبستانی و ابتدایی[۳] در در مؤسسهای به اسم کالژ دو فرانس به تحصیل پرداخت.[۵] سپس به آلمان رفت.[۴] میرهادی در این دوران، از محضر اساتید بزرگی چون هنری والون و ژان پیاژه بهره گرفت و با آموزشگران بزرگ اروپا و آمریکا همچون فریدریش فروبل، هاینریش پستالوزی، اوید دکرولی، جان دیوئی، سلستین فرنه و ماریا مونته سوری آشنا شد و در مدارس ابتدایی و کودکستانهای شهر پاریس کارآموز شد.[۵] او در سال 1330 به ایران بازگشت.[۶]
ازدواج
میرهادی در فروردین سال ۱۳۳۲ با جعفر وکیلی یکی از افسران ارتش ازدواج کرد. جعفر وکیلی از اعضای درجه بالای حزب توده بود و در پی اتفاقات ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، دستگیر و در آبان همان سال اعدام شد. پس از آن میرهادی در سال 1335 با محسن خمارلو ازدواج کرد. توران میرهادی از ازدواج اولش دارای پسری به نام پیروز، و از ازدواج دومش سه فرزند به نامهای کاوه، پندار و دلاور داشت.[۷] در سال 1358 محسن خمارلو همسر دوم توران نیز درگذشت و به وصیت او یک سوم داراییاش برای ایجاد فرهنگنامه کودکان و نوجوانان وقف شد. این فرهنگنامه در شورای کتاب کودک بنیان نهاده شد.[۶]
فعالیتهای فرهنگی
میرهادی در سالهای نخستین بازگشت به ایران به فعالیت در کودکستان بهار، مدرسه بامداد[۷] و تدریس زبان فرانسه در مدرسه نوربخش پرداخت.[۸] او به همراه همسرش محسن خمارلو مجتمع آموزشی و تجربی فرهاد یا مدرسه فرهاد را در ۱۳۳۴ تأسیس و آن را تا ۱۳۵۹ اداره کرد.
از دیگر حوزههای فعالیت توران میرهادی، عرصۀ کتاب کودک بود. او این دغدغه را در کنار تأسیس نهادهای آموزشی دنبال نمود. در سال ۱۳۳۵ اولین نمایشگاه کتاب کودک در ایران به همت او در دانشکدۀ هنرهای زیبا برگزار گردید. در ادامه در سال ۱۳۴۱ شورای کتاب کودک را برای گسترش و توسعۀ ادبیات کودکان به کمک دیگر همراهانش بنیان گذاشت. میرهادی ایده تأسیس این شورا را متاثر از نمایشگاه کتاب کودک دانست و میگفت: «این نمایشگاهها باعث شد بدانیم در چه زمینههایی برای کودکان کتاب نداریم، همین انگیزۀ بسیاری از استادان ادبیات کودکان را به فکر انداخت و ما جلسات مختلفی را با حضور آنها در مدرسه برگزار میکردیم. سرانجام دی ماه سال ۱۳۴۱ هیئت پنج نفرهای متشکل از مرتضی ممیز، لیلی ایمن، عبدالرحیم احمدی شیرازی، ماه آفریده آدمیت و من، اساسنامۀ شورای کتاب کودک را تدوین و با همراهی ۴۰ نفر شورای کتاب کودک را تأسیس کردیم.[۹]
نمایشگاههای کتاب کودک بعدی در سالهای 1337، 1339 برگزار شد و سرانجام شورای کتاب کودک در سال 1341 تأسیس شد.[۸] او از بنیانگذاران شورای کتاب کودک بود و از ۱۳۵۸ تا اواخر عمرش سرپرستی تدوین و تألیف فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را هم برعهده داشت. چنان که خودش میگوید: طی بیش از نیم قرن گذشته در سه زمینه کار کردهام: آموزش و پرورش، ادبیات کودکان و کتاب مرجع اختصاصی کودکان و نوجوانان؛ یعنی فرهنگنامه. در هر سه زمینه گرچه به ابعاد جهانی کار نیز نظر داشتهام ولی هدف اصلی من خدمت به کودکان و نوجوانان این سرزمین بوده و هست... من معتقدم که جمع کار را پیش میبرد نه فرد. فرد میتواند نقش هماهنگکننده داشته باشد. بنابراین در هر سه زمینه تنها نکتهای که بتوانم به حساب خودم بگذارم، پیدا کردن راههای کار ثمربخش گروهی بود... کار گروهی برای من بسیار شیرین، بسیار آموزنده و بسیار برانگیزاننده است.[۱۰]
توران میرهادی نام مستعاری نداشت اما خود میگوید زمانی که در مجله سپیده فردا، یک کار تحقیقی را بر روی زنان برجسته ایران انجام میداده است، از نام مستعار افسانه پیروز زیر آن مقالهها استفاده میکرده و این تنها زمانی بود که از نام مستعار استفاده کرده و در غیراین صورت هیچوقت نام مستعاری نداشته است.[۹]
تأسیس مدرسه
مدرسه فرهاد زمانی تأسیس شد که توران میرهادی به دلیل اینکه شوهرش سرهنگ جعفر وکیلی را در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی از دست داده بود، وضعیت روحی مناسبی نداشت به همین دلیل پدرش او را تشویق کرد که یک کودکستان راهاندازی کند اما به دلیل اینکه خودش نمیتوانست امتیاز آن را بگیرد به نام مادرش گرِتا دیتریش که تباری آلمانی داشت، امتیاز را گرفت و توران میرهادی به همراه محسن خمارلو همسر دومش در همان خانه قدیمی پدرش در خیابان ژاله، کودکستان را در مهر ۱۳۳۴ش. به نام برادرش فرهاد تأسیس و کار را به عنوان مدیر و مربی کودکستان با همیاری فخری گلستان آغاز کرد.
توران دربارۀ یاری پدرش در تأسیس مدرسه میگوید: «پدر گفت تو هنوز به سنی که بتوانی امتیاز کودکستان را بگیری نرسیدهای. مادرت امتیاز را برایت میگیرد. من هم به مدت یک سال خانۀ مسکونی قدیمی را در خیابان ژاله، بدون گرفتن اجاره در اختیار تو میگذارم. برایت ده میز و شصت صندلی کوچک در کارخانه میسازم. الاکلنگ و سرسره هم میدهم بسازند. بقیه کارها با خودت».[۱۱]
میرهادی در سال ۱۳۳۶ ش. دبستان فرهاد و در ۱۳۵۰ ش. مدرسه راهنمایی و دبیرستان فرهاد را به وجود آورد. این مدارس تا کلاس چهارم مختلط بود. از کلاس چهارم به بعد پسرها میرفتند به مدارس پسرانه جداگانه ولی بعد که راهنمایی تأسیس شد پسرها را تا پنجم نگه داشتند و راهنمایی دخترانه را تأسیس کردند. در سال 1356 مدرسه فرهاد را از خیابان ژاله به خیابان سهرودی منتقل کردند. آموزش و پرورش تهران مکانی برای مدرسه جدید که امروز اسمش هاجر است ساختمانی نوسازی شده به آنها دادند. این ساختمان چهار طبقه در طبقه اول آن کودکستان مستقر شد و کارگاههای لازم برای دوره راهنمایی، طبقههای دوم و سوم را دبستان گرفت و طبقه چهارم برای راهنمایی.[۱۰] اما مجتمع بزرگ فرهنگی فرهاد با بیش از یک هزار و ۲۰۰ دانشآموز در ردههای گوناگون آموزشی در ۱۳۵۹ خورشیدی برای همیشه تعطیل شد.
مدرسه فرهاد به دلیل نوع نگاه میرهادی به آموزش و پرورش، شورایی اداره میشد؛ یعنی او معتقد بود که باید تمام افراد مدرسه در آن مشارکت داشته باشند به گونهای که تصمیمگیریها جمعی بود. از اینرو تصمیمات در همه زمینهها با مشارکت دستاندرکاران مدرسه اجرایی میشد.
در این مدرسه شورای مربیان برای مسائل پیش از دبستان تصمیم میگرفتند و شورای آموزگاران برای امور دبستان و شورای دبیران راجع به مشکلات مدرسه راهنمایی تصمیمگیری میکردند. این افراد برنامه سالیانهشان را به توران میرهادی میدادند و او میدانست که کدام کلاسها به چه امکاناتی نیاز دارد.
در مدرسه فرهاد دانشآموزان درباره اداره آن تصمیمگیری میکردند؛ یعنی دانشآموزان هر مقطع تحصیلی سه نماینده برای هر ماه و ۲ نماینده برای یک سال انتخاب میکردند. نمایندههایی که برای یک سال انتخاب میشدند، وظیفه قانونگذاری داشتند و دیگر نمایندهها نیز وظیفه اداره مدرسه را برعهده داشتند. نمایندههایی که برای یک ماه انتخاب میشدند در پایان ماه تغییر میکردند و به این ترتیب تمام دانشآموزان در اداره مدرسه سهیم بودند.
تعدادی از معلمها را آموزش و پرورش به مدرسه فرهاد میفرستاد و تعدادی را هم خود میرهادی از افرادی که صلاحیت داشتند، خواهش میکرد که با آنها همکاری کنند. به گونهای که معلمان هنر، زبان و موسیقی را خودشان انتخاب میکردند اما دیگر آموزگاران را آموزش و پرورش میفرستاد. البته حقوق معلمها هیچ وقت کفایت زندگیشان را نمیکرد.
یکی دیگر از مباحثی که توران میرهادی در مدرسه فرهاد به آن توجه خاصی داشت، یادگیری مهارتهای اجتماعی بود. به همین دلیل هم در این مدرسه آشنایی با مشاغل محلی اطراف مدرسه مانند نانوایی، کفاشی و بقالی از اصول مهارتآموزی بود. همچنین به احساسات دیگران و تک تک دانشآموزان توجه خاصی میشد.[۱۲]
توران میرهادی در آثار دیگران
در مورد توران میرهادی کتابهایی زیادی تألیف شده است از جمله کتاب افسانه پیروز مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، کتاب توران دختر ایران تألیف محمدهادی محمدی و فیلمی از زندگی توران میرهادی به همت مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان.[۱۱]
در سال 1379 نیز در چهاردهمین برنامه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی مراسم گرامیداشتی برای توران میرهادی برگزار شد که زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی میرهادی را منتشر کرد.[۱۲]
فعالیتهای بینالمللی
توران میرهادی عضو هیئت داوران جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن در سال 1976 م./1350ش. بود. او همچنین از سال 1964م./1343ش. عضو دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان شد که سازمانی غیردولتی با مرکزیت در سوئیس بود. میرهادی عضو هیئت داوران نمایشگاه دوسالانه تصویرگری تصویرگران براتیسلاوا در اسلواکی در سال 1985م./1364ش. نیز بود. توران میرهادی در سال 1379 به عنوان یکی از بیست متخصص برگزیده جهان برای جلسه برنامهریزی هدف ده سال آینده یونیسف از سال 2001 تا 2010 انتخاب شد.
آثار
تألیف
- آنکه رفت، آنکه آمد (1377). تهران: انتشارات فاطمی، کتابهای واژه.[۱۳]
- ادبیات کودکان و نوجوانان (1397). تهران: شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه کودکان و نوجوانان.[۱۴]
- تعلیمات اجتماعی کتابهای درسی برای کلاس دبستان (1347). تهران: بیجا.[۱۵]
- تعلیمات اجتماعی تاریخ - جغرافی و تعلیمات دینی چهارم دبستان (1343). توران میرهادی با همکاری لیلی ایمن (آهی)، ثمینه باغچهبان (پیرنظر)، علیاصغر مهاجر. تهران: وزارت فرهنگ.[۱۶]
- تعلیمات اجتماعی برای کلاس سوم دبستان (1347). تهران: سازمان کتابهای درسی ایران.[۱۷]
ترجمه
کریگ، جرالد اس. (1346). تحقیق به معلم چه میگوید: آموزش علوم در دبستان. تهران: مؤسسه تحقیقات و مطالعات تربیتی.
مقاله
از توران میرهادی مقالاتی نیز در حوزه آموزش و کودکان در مجلات مختلف به چاپ رسیده است.[۱۸]
منابع
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. ص25.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. صص21-22.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. صص27-28.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. صص39-41.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. صص43-46.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. ص69.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. صص51-55.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. ص106.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. صص21-22.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. صص51-55.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. ص93.
- ↑ میرهادی، توران(خمارلو) (1397). افسانه پیروز: مصاحبه تاریخ شفاهی با توران میرهادی بنیانگذار مدرسه فرهاد و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، پژوهشکده اسناد. ص130.