طاهره صفارزاده
زندگینامه
صفارزاده در 27 آبان 1315 در خانواده ای اهل فرهنگ و ادب متولد شد. نیاکان او از بزرگان شهر کرمان و عموماً اهل زهد و سلوک عرفانی بودند. جدش، حاج اسماعیل جهرمی، تاجر گلابتون بود و مکتب قرآن داشت و از او کراماتی نقل شده است. جد دیگرش میرزا علیرضای بزرگ نیز اهل سلوک عرفانی بود و در عین تعیّن و ثروت، زندگی ساده ای داشت و هر روز عده کثیری از سفره اطعام او بهره مند می شدند. مادربزرگ طاهره، بی بی مرصع، نیز زنی شاعرپیشه و چشم پزشک بود و پدرش، درویش نام، وکیل عدلیه، که بیشتر به موکلین بی بضاعت خدمت می کرد.
طاهره با از دست دادن مادر و پدر خود در پنج سالگی (1320)، توسط دایی اش به کرمان برده شد و بدین ترتیب تحت سرپرستی مادربزرگش بی بی مرصع پرورش یافت. در شش سالگی (1321) به مکتب رفت و تجوید، قرائت و قرآن را نزد ملاباجی آموخت.
صفارزاده در سال 1337 با محمدرضا جبارپور ازدواج کرد اما بعد از او جدا شد و به همراه فرزندش، علیرضا که آن هنگام یک ساله بود، به تهران مهاجرت کرد.
او در سال 1361 با عبدالوهاب نورانی وصال، ادیب، شاعر و نویسنده و استاد دانشگاه ازدواج کرد که این زندگی مشترک تا زمان درگذشت آن استاد در 23 دی 1373 ادامه داشت.[۱]
تحصیلات
تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند. اشعار سعدی و حافظ، آثار صادق هدایت و ترجمه های رایج داستانی و نشریات مختلف روز را خواند و در یازده سالگی بخشی از دیوان حافظ را حفظ شد. طاهره با اخذ رتبه اول دیپلم ادبی و شرکت در امتحانات ورودی دانشگاه ها، در سه رشته حقوق، زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات انگلیسی قبول شد اما سرانجام تحصیلات عالیه را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز ادامه داد و در سال 1337 لیسانس گرفت. او در آمریکا موفق به اخذ درجه MFA(Master of Fine Arts) به معنی استاد هنرهای زیبا از دانشگاه آیووا شد. در این ایام، ضمن گذراندن واحدهای درسی دیگر، برای درس های اصلی شعر امروز جهان، موضوع های نقد ادبی، نقد علمی ترجمه و سینمای مستند را انتخاب کرد. سینما را نیز به عنوان هنر دوم برگزید و دو فیلم کوتاه ساخت. همچنین موفق شد تعریف ها و نظریه های جدیدی در زمینه هنر به ویژه شعر ارائه کند. نخستین نمونه این نوع شعرهایش او را به شهرت و اعتباری چشمگیر در میان شاعران و نویسندگان کشورهای مختلف جهان رساند و ارتباط های ادبی متقابلی میان او و شاعران و هنرمندان دیگر کشورها پدید آورد. [۱]