بوسه تلخ

از دانشنامه الکترونیکی زنان
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۳ توسط Boroujerdi (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بوسه تلخ (1336) اثر ملکه بقایی کرمانی داستانی است درباره زنان که از زبان یک زن در دهه هزار و سیصد و سی شمسی نوشته شده است. این کتاب از جمله اولین داستان‌هایی است که یک زن نگاشته و موضوع آن نیز مشکلات فردی و خانوادگی زنان است.

خلاصه

زنی به نام زینت زندگیش را با عشق به همسرش جواد آغاز می‌کند، اما جواد هیچ مهری به او نشان نمی‌دهد و هر شب تا دیروقت با دوستانش به شرابخواری می‌پردازد. رفته رفته زینت که نیازهای جسمی و عاطفیش توسط جواد برآورده نمی‌شود با وجود داشتن چهار فرزند به مردی از دوستان شوهرش به نام هوشنگ دل می‌بازد. هوشنگ که جوان هوسبازی است با وعده دروغین عشق او را می‌فریبد. زینت به همسرش خیانت می‌کند و برای رسیدن به هوشنگ تقاضای طلاق می‌دهد. اما هوشنگ پس از مدتی وقت‌گذرانی با زینت او را رها می‌کند. جواد که از عهده بزرگ کردن فرزندان بر نمی‌آید مجدداً ازدواج می‌کند، اما همسر دوم که شهره نام دارد بر عکس زینت بسیار زنی است ولخرج و عیاش. در این میان یکی از فرزندان در اثر سهل‌انگاری جواد و شهره بیمار می‌شود و جان می‌سپارد. جواد از شهره جدا می‌شود و از زینت تقاضای ازدواج مجدد می‌کند، اما زینت که خود را به شدت گناهکار می‌داند از فرط اندوه دچار بیماری روحی می‌شود و به مرکز بیماران روانی برده می‌شود و در آنجا می‌میرد.[۱]


تحلیل

بقایی در ابتدای کتاب داستان را به زنان تقدیم کرده و نوشته است:[۲]

تقدیم به تو ای زن، به تو ای موجودی که ادبیات و موسیقی بوجود تو موجود شده، به تو ای قدرتی که مقتدرترین مردان را به زانو درمیاوری ولی خودت از طفلی خردسال زبون‌تری؟ چرا؟ چرا اجازه می‌دهی که به حقوقت تجاوز کنند و زبونت سازند؟ چرا شخصیت خود را نشان نمی‌دهی و حق خود را نمی‌شناسی و درصدد باز گرفتن آن برنمی‌آیی؟

این کتاب را بازتابی از خودخواهی مردان و ضعف زنان دانسته و آن را برگرفته از حقایق جامعه می‌داند که صدها نمونه آن هر روز اتفاق می‌افتد. بقایی که خود از فعالان حقوق زنان است[۱] در ادامه کتاب هدفش را از نوشتن این داستان نه رمان‌نویسی و نه به دست آوردن شهرت به عنوان یک نویسنده عنوان می‌کند؛ مراد او فقط نشان دادن گوشه‌ای از زندگی زن ایرانی و بیان رفتار بی‌رحمانه مردان نسبت به نیمی از جمعیت جامعه یعنی زنان است. ملکه بقایی باور دارد که زنان پس از کسب حقوق زناشویی و خانوادگی، می‌توانند به حقوق اجتماعی دست یابند. او از دیدن مصایب زنان به تنگ آمده و از هم گسیختگی خانواده‌ها برایش رنج‌آور است. چنین است که داستان را با زبانی شعاری می‌نویسد.[۳]

داستان از طریق بازنمایی جدال درونی زن و خیال‌پردازی‌های او درباره آینده پیش می‌رود. اما نویسنده جا و بی‌جا در آن حاضر می‌شود و زنگ خطر را به صدا در می‌آورد. بقایی کرمانی تجدد را در توجه زنان به حقوق خود می‌داند و نه در خودآرایی و بی‌بند و باری و لاابالی‌گری. به زعم او هوس‌بازی‌ها ریشه در تربیت نادرست دارد. او می‌کوشد به مانند یک معلم دیده‌ها و شنیده‌های خود را روی صفحه کاغذ آورد تا خانواده‌ها را هشیار سازد، به این امید که از انحطاط نسل جوان و خطر اضمحلال خانواده‌ها جلوگیری کند. او در این داستان انحطاط خانواده را ناشی از تقصیر زن و مرد، هر دو، می‌داند.[۴]

بوسه تلخ مانند دیگر آثار زنان در دهه سی ارزش ادبی چندانی ندارد؛ تنها اهمیت آن از نظر تاریخی و ظهور اولین داستان‌نویسان زن است. این اثر گرچه از قلم یک نویسنده زن تراوش یافته است، اما نشانه‌ای از زنانه‌نویسی در آن دیده نمی‌شود و در ذیل ادبیات داستانی زنان قرار نمی‌گیرد. چرا که تنها آثاری در این دسته می‌گنجد که به نوعی گزارش‌های مستقیم زنان از تجارب زنانه‌ی آنها باشد، به گونه‌ای که تحلیلگران این دسته از آثار، از این طریق بتوانند معناهای قابل فهمی برای جهان زنانه بیابند.[۵]


مشخصات فنی

بوسه تلخ در سال 1336 در تهران توسط انتشارات اقبال در 108 صفحه با قطع رقعی به چاپ رسیده است.[۲]نسخه دیگری از این رمان توسط چاپخانه آتشکده چاپ و توزیع شده است.[۳]



منابع

  1. ب‍ق‍ائ‍ی‌ ک‍رم‍ان‍ی‌، م‍ل‍ک‍ه‌ (1336). بوسه تلخ. تهران‭‮‬‬‏‫: اقبال‬‬‏‫.
  2. ب‍ق‍ائ‍ی‌ ک‍رم‍ان‍ی‌، م‍ل‍ک‍ه‌ (1336). بوسه تلخ. تهران‏‫: اقبال‏‫. ص3.
  3. ب‍ق‍ائ‍ی‌ ک‍رم‍ان‍ی‌، م‍ل‍ک‍ه‌ (1336). بوسه تلخ. تهران‏‫: اقبال‏‫. ص5.
  4. ع‍اب‍دی‍ن‍ی‌، ح‍س‍ن‌ (1401). دختران شهرزاد: زنان نویسنده‌ ایرانی. ویراستار احمد سمیعی ‌گیلانی. تهران: نشر چشمه. ص78.
  5. غلامحسین‌زاده، غلامحسین؛ طاهری، قدرت‌الله؛ حسینی، سارا (1391). سیر ادبیات زنان در ایران از ابتدای مشروطه تا پایان دهه‌ی هشتاد. تاریخ ادبیات. پاییز و زمستان1391. شماره 71. ص203.


پیوند به بیرون

  1. سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
  2. خوانش


نویسنده: حکمت بروجردی