تفاوت میان نسخههای «انیسالدوله»
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۴۸
انیسالدوله (1258؟ـ 1315 ه.ق) از زنان صاحب نفوذ و مقتدر دوران قاجار و همسر ناصرالدین شاه بود.
زندگینامه
انیسالدوله که پیش از ورود به دربار فاطمه نام داشت[۱] دختری ساده و گمنام، متولد روستای امامه از دهات لواسان بود. پدرش نورمحمد از گرجیانی بود که اجدادش در زمان صفویه، به ایران کوچ کرده و در مازندران سکونت کرده بودند. عمه اش او را بزرگ و سرپرستی کرد و توسط او به حرمخانه ناصرالدین شاه قاجار (1264- 1313 ق.) راه یافت و خدمتکار جیران ـ فروغالسلطنه - که در آن زمان زن سوگلی شاه بود- شد. شاه پس از مرگ جیران، در سفر به سلطانیه، او را به عقد موقت خود درآورد (1276 ق.) و به دلیل لیاقت، کفایت، کاردانی و آدابدانی به تدریج مورد توجه و علاقه شاه قرار گرفت و مقام و منزلت ممتازی در میان زنان عقدی و صیغهای شاه به دست آورد. او در اغلب تصمیمگیریهای شاه دخالت میکرد. آشپزخانه ویژه داشت و در ملاقات با همسران سفیرکبیرها و بزرگان اروپا با مترجم ویژه با آنها ملاقات میکرد.[۲] شاه چند بار خواست او را به عقد دائم خود درآورد ولی او نپذیرفت، ولی در حقیقت ملکه ایران بود.
او پس از جیران قدرتمندترین و صاحب نفوذترین زن در دربار ناصرالدین شاه بود .[۱] با ورود به دربار و ترقی در آنجا، بر پایه پیش نام طایفهاش «انیسی» ملقب به انیسالدوله شد و پس از مدتی لقب «حضرت قدسیه» را نیز دریافت کرد.[۳] هرچند فرزندی نیاورد، ولی ویژگیهای دیگرش او را نزد شاه تا پایان عمر محبوب و مورد احترام کرده بود. شاه در برابر خواستههای او پایداری نمیکرد و وساطتهای او را میپذیرفت و به توصیههایش گوش میداد و او را از نزدیکترین مشاوران خود میدانست.[۴]چهره انیسالدوله در دربار غالباً به خاطر حمایت از عامه مردمان و انتقاد از زیادهرویهای شخصی شاه، مثلاً دلبستگی او به ملیجک، مثبت بود.
مشخصات ظاهری و شخصیتی
انیس الدوله بر خلاف سوگلی قبلی ناصرالدین شاه، جیران، چهرهای زیبا نداشت نبود و سیاه و کوتاه و چاق بود.[۵] اما نوعی شیوه زندگی مردمی با خود به حرم شاهی آورد که به خاطر بیتکلفیاش به دل شاه مینشست.[۶]
دکتر فووریه که این زن را دیده بود مینویسد:
«انیسالدوله خانمی است به سنی قریب به پنجاه قدری سمین با صورتی گوشتآلود و پهن اما متناسب، و با این قیافه پیش ایرانیان نمونه کامل زیبایی محسوب میشود. میگویند زنی خیرخواه و زیرک است، بهرحال در لطف و خوش صحبتی او حرفی نمیرود و همه وقت متبسم و خوش احوال است. تنها موقعی که به یاد او میآید که به این سن رسیده و هنوز فرزندی نیاورده است بسیار مغموم میشود و درد بچه نداشتن درد عمومی اندرون شاهی است.[۷]
او زنی لایق، با کفایت و مبادی آداب بود و به همین دلیل مدیریت مهمانیهای رسمی دربار با او بود. فووریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، در این باره مینویسد:[۸]
در میان سوگلیهای اندرون ناصرالدین شاه دو نفر نظر بمشاغلی که در عهده ایشان گذاشته اهمیت خاصی دارند یکی انیسالدوله که مأمور پذیرفتن خانمهای فرنگی محترم است دیگری امینه اقدس که کلیددار خزانه پادشاهی است. همه از شاهزادگان و دیگر درباریان به او احترام میکردند.
علیرغم زیبا نبودن، از هوش سرشاری برخوردار بود و با مهربانی و بذلهگویی نقش مؤثری در دربار ناصرالدین شاه بازی کرد. دیولافوآ در سفرنامه خود درباره انیسالدوله مینویسد:[۹]
«خواهر این مرد که بعدها شاه به او لقب انیسالدوله داد بواسطه وجاهت و هوش فوقالعاده توانست در مدت کمی شاه را فریفته خود سازد و در اندرون همردیف زنان عقدی شاه واقع گردد و در حالیکه سادگی روستایی شاه پسندانه را از دست نمیداد آداب و رسوم درباری و طرز معاشرت را هم به طوری که باید و شاید یاد گرفت و صاحب لقب و مقام شد و چون حس کرد که شاه از اقوام بیتربیت او متنفر است افراد خانواده خود را با تردستی از خود دور کرد و هریک را با مقامی به جایی فرستاد و از آن جمله است برادر او که فعلا حاکم کاشان است و سابقه خانوادگی خود را زود فراموش کرده است.»
اقدامات مذهبی
انیسالدوله به اهلبیت علیهم السلام ارادت خاصی داشت و بخش قابل توجهی از مال و ثروت خود را به آستانههای مقدسه بخشید.[۱۰] اهدای تاج الماس به روضه امیرالمؤمنین علی (ع)، پرداخت هزینه ساختن ضریح نقرهای برای شهدای کربلاء (ع)، دوختن پردهای مروارید نشان برای آستان امام حسین (ع)، نیم تاج الماس هدیه آستان امام رضا (ع)، طلاکوبی درهای مسجد گوهرشاد، وقف ده باب مغازه برای روضهخوانی امام رضا (ع)، وقف کاشانک برای شاهزاده حسین در روستای امامه، بنای پل در ناصر آباد لواسان، چاپ و توزیع رایگان کتاب ناسخ التواریخ (مجلد مربوط به زندگانی حضرت فاطمه (س)) از جمله فعالیتهای خیرخواهانه اوست. همچنین به دستور او رساله عملیه فارسی زینه العباد، اثر شیخ زین العابدین مازندرانی حائری (وفات 1309 ق.) که در کلکته چاپ شده بود در تهران به اهتمام شیخ مهدی شیرازی ملقب به سلطان المتکلمین چاپ شد. تکیه دولت را در ماه محرم و صفر با نظر او تزیین میکردند. ذوق و استعداد هنری داشت. [۲]
فعالیتهای سیاسی
تنها چهره قابل قیاس با مهدعلیا (ملک جهان خانم)، از لحاظ نفوذ سیاسی و جاهطلبی، انیسالدوله رئیس حرمسرا و همسر دوراندیش ناصرالدین شاه بود. او نزدیک سی سال به عنوان ملکه واقعی ایران در رأس امور سیاسی آن دوره حضور داشت و گاه از نفوذ خود به نفع رعیت نیز سود میبرد. انیسالدوله از معدود زنان حرم به شمار میآمد که واسطه ارتباط و ملاقات درباریان با ناصرالدین شاه بود. منزل وی نیز محل بست بود، چنانکه آقاجان قراگوزلو یاور توپخانه همدان که یکی از افرادش در راه عشق آباد به مشهد، کالسکهچی روس را به قتل رسانده بود، از هراس روسها در خانه انیسالدوله بست نشست.
ناصرالدین شاه برای اقدام هرکاری، علاوه بر منجم مخصوص، با زن سوگلی خود که در وجودش به برخورداری از نوعی ودیعهی پیشگویی معتقد بود مشورت میکرد.[۱۱]البته همواره میان انیس الدوله و امین اقدس برای اعمال نفوذ بر روی شاه رقابت بود. آنها محور تمام حوادث اندرون دربار بودند. هر کدام از آنها برای خود تشکیلات مخفی داشتند که وظیفهاش بیاعتبار کردن دیگری و تثبیت موقعیت خود در حرم و نزد شاه بود. نفوذ انیسالدوله بر شاه اغلب با ترفندهای امینه اقدس از میان میرفت.
در واقعه تنباکو انیسالدوله علیرغم شاه و به پیروی از فتوای تحریم استعمال تنباکو توسط میرزا حسن شیرازی در سال ۱۳۰۹ ه.ق، علناً شرب قلیان را در محوطه حرم ممنوع ساخت. این عمل بیشک شاه را به لغو امتیاز رژی ترغیب کرد. [۱۲]
به هنگام مرگ الکساندر سوم (189۴م.)، امپراتور روسیه، اعتمادالسلطنه از سوی انیسالدوله مأمور شد تا پیام تسلیتی به سفیر روسیه ابلاغ کند.
او در امور حکومتی از جمله عزل و نصبها نیز نقش مهمی داشت؛ در این مورد میتوان به ابقاء رکنالدوله در حکومت شیراز اشاره کرد.
سفر به اروپا
انیسالدوله نخستین ملکه ایرانی است که شاه را در اولین سفرش به اروپا همراهی کرد. اما همین سفر که به صورت نیمه کاره و فقط تا مسکو انجام شد و انیس الدوله ناچار به بازگشت به ایران شد سبب عزل محمدحسین خان سپهسالار مشیرالدوله از صدارت شد. انیسالدوله که سپهسالار را عامل اصلی برگرداندن خود و دیگر بانوان حرم از مسکو به تهران میدانست در ائتلافی که به دلایل متفاوت از سوی رجال برای عزل سپهسالار تشکیل شده بود، مشارکت کرد. در جریان درخواست درباریان از ناصرالدین شاه، برای عزل محمد حسین خان سپهسالار از صدارت، شاهزادگان و درباریان خانه انیسالدوله را محل بست قرار دادند.این توطئه درباری انیسالدوله در سال ۱۲۹0 ه.ق به اتفاق شاهزادگان قاجار و جمعی از علما بر ضد مشیرالدوله تنها پس از درگذشت مهدعلیا در همان سال به وقوع پیوست.[۱۲]
دریافت نشان
انیسالدوله اولین زن در دربار قاجار بود که از طرف پادشاهان اروپایی و دولت عثمانی به دریافت نشان نائل شد. همچنین اولین زن حرم شاهی بود که در «عید مولود شاه» در کنار دیگر درباریان درجه اول، از سوی شاه «تمثال» و «نشان حمایل آفتاب» دریافت کرد. این نشان که ابداع شاه بود، در سفر فرنگ از سوی شاه به ملکهها اعطا شد.[۱۳]
بیماری و درگذشت
انیسالدوله پس از کشته شدن ناصرالدین شاه دچار افسردگی شد و پس از گذشت به بیماری یرقان دیده از جهان فروبست[۱۴] و در آرامگاه ویژه همسران ناصرالدین شاه در صحن حضرت علی (ع) در نجف اشرف دفن گردید.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). در خلوت سلطان. تهران: نگارستان کتاب. ص305.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). در خلوت سلطان. تهران: نگارستان کتاب. ص 307.
- ↑ سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). در خلوت سلطان. تهران: نگارستان کتاب. ص۳۵۵.
- ↑ فرخزاد، پوران (1381). کارنمای زنان کارای ایران، از دیروز تا امروز. تهران: قطره. صص128-129.
- ↑ سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). در خلوت سلطان. تهران: نگارستان کتاب. ص 371.
- ↑ امانت، عباس (1383). قبله عالم: ناصرالدین شاه قاجار و پادشاهی ایران (1247-1313). ترجمه کامشاد، حسن. تهران: نشر کارنامه. ص567.
- ↑ فووریه (1325). سه سال در دربار ایران. تهران: علمی. ص 156.
- ↑ فووریه (1325). سه سال در دربار ایران. تهران: علمی. ص 116.
- ↑ دیولافوآ، ژان (1376). ایران کلده شوش. ترجمه علی محمد فرهوشی. تهران: دانشگاه تهران. ص214.
- ↑ عیسیفر، احمد (1387). زنان نامدار شیعه. تهران: رایحه عترت. ص 203.
- ↑ سرنا، کارلا (1362). سفرنامه مادام کارلا سرنا: آدمها و آئینها در ایران. مترجم سعیدی، علیاصغر. تهران: کتابفروشی زوار. صص95-96.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ امانت، عباس (1383). قبله عالم: ناصرالدین شاه قاجار و پادشاهی ایران (1247-1313). ترجمه کامشاد، حسن. تهران: نشر کارنامه. صص568-569.
- ↑ آزاد، حسن (1362). پشتپردههای حرمسرا. ارومیه: انزلی. ص377.
- ↑ سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). در خلوت سلطان. تهران: نگارستان کتاب. صص378-379.
پیوند به بیرون