تفاوت میان نسخههای «خمار»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
خمار /xemār/ به سرپوش زنان گفته می شود. | |||
{{TOClimit}} | {{TOClimit}} | ||
===تعریف=== | ===تعریف=== | ||
واژه ای است عربی به معنای [[روسری]]، [[معجر]] زنان، و یا پوششی که زن سر خود را با آن | واژه ای است عربی مشتق از فعل خمر /xamara/ به معنای پوشاندن. به معنای [[روسری]]، [[معجر]] زنان، و یا پوششی که زن سر خود را با آن میپوشاند و زیادی آن را آویزان میکند<ref>دهخدا، علیاکبر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.</ref>. [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%88%D9%84%D9%88%D8%B3_%DA%AF%D9%84%DB%8C%D9%88%D8%B3 گلیوس] که در قرن دوم میلادی میزیسته خمار را نوعی حجاب برای زنان توصیف میکند که قسمت جلوی گردن، چانه و دهان را می پوشاند و روی فرق سر به هم متصل میشود.<ref>دزی، راینهارت پیتر آن (1345). ''فرهنگ البسه مسلمانان.'' ترجمه هروی، حسینعلی''.'' تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص161.</ref> | ||
<br /> | |||
===کاربرد=== | ===کاربرد=== | ||
در قرآن این واژه به صورت جمع (خمر/xomor/) در آیه 31 سوره نور به کار رفته است: «....وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیوبِِنَّ..... » معنای آن این است که به زنان دستور بده تا اطراف روسری خود را به گردن و سینه های خود انداخته و آن را بپوشانند. طبق آنچه در تفاسیر آمده، زنان مسلمان قبل از نزول این آیه، قسمت اضافی روسری را به پشت سر می انداختند. در نتیجه گردن و قسمت بالای سینه آنان پیدا بود. با نزول آیه شریفه یاد شده، زنان موظف شدند این قسمت را نیز بپوشانند<ref>طباطبائی، سیدمحمدحسین (1372). ترجمه تفسیر المیزان. تهران: کانون انتشارات محمدی. جلد 29.</ref> به طوری که علاوه بر مو، گردن ، سینه و زینتهای آن بخشها مانند گوشواره و گردنبند هم پوشیده شود.<ref>امین اصفهانی، نصرت بیگم.(بی تا). مخزن العرفان فی تفسیر القرآن. ج 9. اصفهان.</ref> | در قرآن این واژه به صورت جمع (خمر/xomor/) در آیه 31 سوره نور به کار رفته است: «....وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیوبِِنَّ..... » معنای آن این است که به زنان دستور بده تا اطراف روسری خود را به گردن و سینه های خود انداخته و آن را بپوشانند. طبق آنچه در تفاسیر آمده، زنان مسلمان قبل از نزول این آیه، قسمت اضافی روسری را به پشت سر می انداختند. در نتیجه گردن و قسمت بالای سینه آنان پیدا بود. با نزول آیه شریفه یاد شده، زنان موظف شدند این قسمت را نیز بپوشانند<ref>طباطبائی، سیدمحمدحسین (1372). ترجمه تفسیر المیزان. تهران: کانون انتشارات محمدی. جلد 29.</ref> به طوری که علاوه بر مو، گردن ، سینه و زینتهای آن بخشها مانند گوشواره و گردنبند هم پوشیده شود.<ref>امین اصفهانی، نصرت بیگم.(بی تا). مخزن العرفان فی تفسیر القرآن. ج 9. اصفهان.</ref> | ||
این آیه برای وجوب حجاب زنان مورد استناد فقها قرار | این آیه برای وجوب حجاب زنان مورد استناد فقها قرار میگیرد. حداقل پوشش در نماز خمار و [[درع]] بیان شده است. به علاوه مستحب است بخشی از کفن زن خمار باشد.<ref>صاحب جواهر، محمدحسنبن باقر (--13). جواهرالکلام فی شرح شرائعالاسلام . قم: جماعهالمدرسین فیالحوزهالعلمیه بقم، موسسهالنشرالاسلامی. جلد 4.</ref> | ||
<br /> | |||
===منابع=== | ===منابع=== | ||
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۸
خمار /xemār/ به سرپوش زنان گفته می شود.
تعریف
واژه ای است عربی مشتق از فعل خمر /xamara/ به معنای پوشاندن. به معنای روسری، معجر زنان، و یا پوششی که زن سر خود را با آن میپوشاند و زیادی آن را آویزان میکند[۱]. گلیوس که در قرن دوم میلادی میزیسته خمار را نوعی حجاب برای زنان توصیف میکند که قسمت جلوی گردن، چانه و دهان را می پوشاند و روی فرق سر به هم متصل میشود.[۲]
کاربرد
در قرآن این واژه به صورت جمع (خمر/xomor/) در آیه 31 سوره نور به کار رفته است: «....وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیوبِِنَّ..... » معنای آن این است که به زنان دستور بده تا اطراف روسری خود را به گردن و سینه های خود انداخته و آن را بپوشانند. طبق آنچه در تفاسیر آمده، زنان مسلمان قبل از نزول این آیه، قسمت اضافی روسری را به پشت سر می انداختند. در نتیجه گردن و قسمت بالای سینه آنان پیدا بود. با نزول آیه شریفه یاد شده، زنان موظف شدند این قسمت را نیز بپوشانند[۳] به طوری که علاوه بر مو، گردن ، سینه و زینتهای آن بخشها مانند گوشواره و گردنبند هم پوشیده شود.[۴]
این آیه برای وجوب حجاب زنان مورد استناد فقها قرار میگیرد. حداقل پوشش در نماز خمار و درع بیان شده است. به علاوه مستحب است بخشی از کفن زن خمار باشد.[۵]
منابع
- ↑ دهخدا، علیاکبر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.
- ↑ دزی، راینهارت پیتر آن (1345). فرهنگ البسه مسلمانان. ترجمه هروی، حسینعلی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص161.
- ↑ طباطبائی، سیدمحمدحسین (1372). ترجمه تفسیر المیزان. تهران: کانون انتشارات محمدی. جلد 29.
- ↑ امین اصفهانی، نصرت بیگم.(بی تا). مخزن العرفان فی تفسیر القرآن. ج 9. اصفهان.
- ↑ صاحب جواهر، محمدحسنبن باقر (--13). جواهرالکلام فی شرح شرائعالاسلام . قم: جماعهالمدرسین فیالحوزهالعلمیه بقم، موسسهالنشرالاسلامی. جلد 4.
نویسنده: حکمت بروجردی