تفاوت میان نسخه‌های «سفره بی‌بی سه‌شنبه»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «سفره بی‌بی سه شنبه یکی از نذرهایی است که زنان پس از برآورده شدن حاجاتشان پهن میکنند. سفره در روز سه شنبه آخر شعبان پهن می‌شود. چیزهایی که در آن است عبارت است از کاچی آسمان ندیده بی‌شیرینی که شیرینی آن را جداگانه می‌گذارند، فطیر، خربزه و اگر...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
سفره بی‌بی سه شنبه یکی از نذرهایی است که زنان پس از برآورده شدن حاجاتشان پهن میکنند.
سفره بی‌بی سه شنبه یکی از نذرهایی است که زنان پس از برآورده شدن حاجاتشان پهن میکنند. این سفره از آن رو که در آخرین سه شنبه ماه شعبان انداخته میشود بدین نام موسوم است.  




سفره در روز سه شنبه آخر شعبان پهن می‌شود. چیزهایی که در آن است عبارت است از کاچی آسمان ندیده بی‌شیرینی که شیرینی آن را جداگانه می‌گذارند، فطیر، خربزه و اگر فصلش نباشد تخم خربزه می‌گذارند، خرما، قاوت، آجیل مشکل‌گشا، آش رشته، کوزه، پنیر و سبزی و غیره و مخلفات آن با پول گدایی تهیه می‌شود.
 
سفره بی بی سه شبه در آخرین سه شنبه ماه شعبان پهن می‌شود. خوراکی هایی که بر سر سفره گذاشته میشود تنوع چندانی ندارد و عبارت است از کاچی بی‌شیرینی که شیرینی آن را جداگانه می‌گذارند، فطیر، خربزه یا تخم خربزه، خرما، قاوت، آجیل مشکل‌گشا، آش رشته، کوزه، پنیر و سبزی.


صاحبخانه روزه می‌گیرد، زن‌هایی که دور سفره هستند همه انگشتان را در کاچی زده دستشان را بالا نگه می‌دارند و یکی از آنها قصه مفصلی می‌گوید که مختصر آن از این قرار است:
صاحبخانه روزه می‌گیرد، زن‌هایی که دور سفره هستند همه انگشتان را در کاچی زده دستشان را بالا نگه می‌دارند و یکی از آنها قصه مفصلی می‌گوید که مختصر آن از این قرار است:
=== داستان ===




سطر ۱۱: سطر ۱۴:
پسر پادشاه اوقاتش تلخ شد همین که زنش را پای دیگ دید لگد زد به دیگ کاچی که برگشت و همه کاچی‌ها ریخت و دو چکه از آن روی ملکی او چکید. بعد پسر پادشاه با دو نفر از پسرهای وزیر به شکار رفت و در خورجینش دو تا خربزه گذاشت در راه پسرهای وزیر گم شدند. وقت ناهار همین‌که خورجین را باز کرد دید خربزه‌ها دو سر پسرهای وزیر شده و دو لکه کاچی که روی ملکی او بود دو لکه خون شده بود. پدرش یقین کرد که او پسرهای وزیر را کشته و او را حبس کرد. در حبس، پسر پادشاه به مادرش پیغام داد تا از دختر بپرسند که این کاچی چه بوده، آن دختر حکایت نذر را نقل کرد و دوباره کاچی را پخت. پسرهای وزیر پیدا شدند و شاه هم پسرش را رها کرد. <ref>هدایت، صادق (1356). ''نیرنگستان''. تهران: جاویدان. صص45-46.</ref>
پسر پادشاه اوقاتش تلخ شد همین که زنش را پای دیگ دید لگد زد به دیگ کاچی که برگشت و همه کاچی‌ها ریخت و دو چکه از آن روی ملکی او چکید. بعد پسر پادشاه با دو نفر از پسرهای وزیر به شکار رفت و در خورجینش دو تا خربزه گذاشت در راه پسرهای وزیر گم شدند. وقت ناهار همین‌که خورجین را باز کرد دید خربزه‌ها دو سر پسرهای وزیر شده و دو لکه کاچی که روی ملکی او بود دو لکه خون شده بود. پدرش یقین کرد که او پسرهای وزیر را کشته و او را حبس کرد. در حبس، پسر پادشاه به مادرش پیغام داد تا از دختر بپرسند که این کاچی چه بوده، آن دختر حکایت نذر را نقل کرد و دوباره کاچی را پخت. پسرهای وزیر پیدا شدند و شاه هم پسرش را رها کرد. <ref>هدایت، صادق (1356). ''نیرنگستان''. تهران: جاویدان. صص45-46.</ref>


=== آداب ===
سفره بی بی سه شنبه سفره ای فقیرانه که وسائل را با تهیه از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهیه می کنند. این سفره برای گرفتن حاجات مهم نذر می شود. برگزاری آن به این صورت است سه شنبه باید این سفره پهن شود. دو عدد آن قبل از برآورده شدن حاجت و سومی بعد از برآورده شدن پهن می شود. با آردی که از خانه های یاد شده گرفته اند حلوای کم رنگی پخته شده و در بشقاب می گذارند. در کنار آن بشقاب ها که در سفره گذاشته می شود مقداری هم نان می گذارند. بر سر این سفره دعایی مانند دعای توسل می خوانند و سپس داستان بی بی سه شنبه. حلوای یاد شده را تنها دختران حق دارند بخورند نه پسران. مگر آن که با آردی غیر از آردی باشد که از خانه هایی که فاطمه در آنهاست گرفته باشند.<ref> آقارفیعی، پریسا (1392). حکایت سفره‌ها. تهران: نظری. صص35-36.</ref>
سفره بی بی سه شنبه سفره ای فقیرانه که وسائل را با تهیه از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهیه می کنند. این سفره برای گرفتن حاجات مهم نذر می شود. برگزاری آن به این صورت است سه شنبه باید این سفره پهن شود. دو عدد آن قبل از برآورده شدن حاجت و سومی بعد از برآورده شدن پهن می شود. با آردی که از خانه های یاد شده گرفته اند حلوای کم رنگی پخته شده و در بشقاب می گذارند. در کنار آن بشقاب ها که در سفره گذاشته می شود مقداری هم نان می گذارند. بر سر این سفره دعایی مانند دعای توسل می خوانند و سپس داستان بی بی سه شنبه. حلوای یاد شده را تنها دختران حق دارند بخورند نه پسران. مگر آن که با آردی غیر از آردی باشد که از خانه هایی که فاطمه در آنهاست گرفته باشند.<ref> آقارفیعی، پریسا (1392). حکایت سفره‌ها. تهران: نظری. صص35-36.</ref>


سطر ۱۷: سطر ۲۱:


== منابع ==
== منابع ==
<references />
[[رده:فرهنگ عامه]]
[[رده:نذرهای زنان]]
[[رده:سفره ها]]

نسخهٔ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۵۳

سفره بی‌بی سه شنبه یکی از نذرهایی است که زنان پس از برآورده شدن حاجاتشان پهن میکنند. این سفره از آن رو که در آخرین سه شنبه ماه شعبان انداخته میشود بدین نام موسوم است.


سفره بی بی سه شبه در آخرین سه شنبه ماه شعبان پهن می‌شود. خوراکی هایی که بر سر سفره گذاشته میشود تنوع چندانی ندارد و عبارت است از کاچی بی‌شیرینی که شیرینی آن را جداگانه می‌گذارند، فطیر، خربزه یا تخم خربزه، خرما، قاوت، آجیل مشکل‌گشا، آش رشته، کوزه، پنیر و سبزی.

صاحبخانه روزه می‌گیرد، زن‌هایی که دور سفره هستند همه انگشتان را در کاچی زده دستشان را بالا نگه می‌دارند و یکی از آنها قصه مفصلی می‌گوید که مختصر آن از این قرار است:

داستان

یک دختری بود زن بابا داشت، این زن بابا خیلی او را اذیت می‌کرد و هر روز به او گوسفند می‌داد که ببرد بیابان بچراند. یک روز گوسفندش گم شد این دختر از ترس زن بابا بعد از گریه و زاری نذر کرد که اگر گوسفندش پیدا بشود با پول گدایی سفره بی‌بی سه‌شنبه بیندازد. دست بر قضا گوسفندش پیدا شد. اتفاقاً پسر پادشاه آمد به شکار، او را دید و یک دل نه صد دل عاشقش شد و او را با خودش برد. دختر چون در اندرون شاه بود و نمی‌توانست با پول گدایی سفره بیندازد درهای اطاق را بست و آرد و روغن را در طاقچه گذاشت و از طاقچه گدایی کرد، به طاقچه می‌گفت، خاله خیر نده محض رضای خدا آرد بده، روغن بده و به همین ترتیب، بعد آنها را برداشت و برد در صندوقخانه کاچی بار گذاشت. مادر شوهرش اتفاقاً او را دید. رفت به پسرش گفت: تو دختر گدا را گرفتی و آبروی ما را بردی اصلا پست فطرت است و عادت به گدایی دارد، با وجود این همه خوراک‌های خوب که اینجاست از توی طاقچه گدایی می‌کند.

پسر پادشاه اوقاتش تلخ شد همین که زنش را پای دیگ دید لگد زد به دیگ کاچی که برگشت و همه کاچی‌ها ریخت و دو چکه از آن روی ملکی او چکید. بعد پسر پادشاه با دو نفر از پسرهای وزیر به شکار رفت و در خورجینش دو تا خربزه گذاشت در راه پسرهای وزیر گم شدند. وقت ناهار همین‌که خورجین را باز کرد دید خربزه‌ها دو سر پسرهای وزیر شده و دو لکه کاچی که روی ملکی او بود دو لکه خون شده بود. پدرش یقین کرد که او پسرهای وزیر را کشته و او را حبس کرد. در حبس، پسر پادشاه به مادرش پیغام داد تا از دختر بپرسند که این کاچی چه بوده، آن دختر حکایت نذر را نقل کرد و دوباره کاچی را پخت. پسرهای وزیر پیدا شدند و شاه هم پسرش را رها کرد. [۱]

آداب

سفره بی بی سه شنبه سفره ای فقیرانه که وسائل را با تهیه از هفت خانه که فاطمه نام در آنها باشد تهیه می کنند. این سفره برای گرفتن حاجات مهم نذر می شود. برگزاری آن به این صورت است سه شنبه باید این سفره پهن شود. دو عدد آن قبل از برآورده شدن حاجت و سومی بعد از برآورده شدن پهن می شود. با آردی که از خانه های یاد شده گرفته اند حلوای کم رنگی پخته شده و در بشقاب می گذارند. در کنار آن بشقاب ها که در سفره گذاشته می شود مقداری هم نان می گذارند. بر سر این سفره دعایی مانند دعای توسل می خوانند و سپس داستان بی بی سه شنبه. حلوای یاد شده را تنها دختران حق دارند بخورند نه پسران. مگر آن که با آردی غیر از آردی باشد که از خانه هایی که فاطمه در آنهاست گرفته باشند.[۲]

این سفره را بایستی در اطاق بسته ای بیندازند که مطلقاً جنس مذکر را بدان راهی نباشد و روی همین اصل زنان حامله را هم برای این سفره دعوت نمی کنند. برای این سفره در همان محل بایستی آش رشته بپزند و در همان محل هم تمام آن را بخورند و هیچ چیز آن هم به خارج از آن مکان راه نیابد.[۳]


منابع

  1. هدایت، صادق (1356). نیرنگستان. تهران: جاویدان. صص45-46.
  2.  آقارفیعی، پریسا (1392). حکایت سفره‌ها. تهران: نظری. صص35-36.
  3.  ص‍ف‍ی‌ن‍ژاد، ج‍واد (1345). م‍ون‍وگ‍راف‍ی‌ ده‌ طال‍ب‌آب‍اد. ت‍ه‍ران‌: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص403.