تفاوت میان نسخههای «طاهره صفارزاده»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۲۶: | سطر ۲۶: | ||
==== سبک شعر ==== | ==== سبک شعر ==== | ||
صفارزاده از شاعران صاحب سبک شعر نو فارسی است که توانست به زبان خاص خود در شعر دست یابد. او | صفارزاده از شاعران صاحب سبک شعر نو فارسی است که توانست به زبان خاص خود در شعر دست یابد. او نخست متأثر از شاعران متقدم و معاصر خویش اکثر اشعارش دارای وزن و به سبک شعر نیمایی بود، اما بعد به شعر سپید تمایل یافت و با استفاده از هنجارگریزی و آشناییزدایی، بهرهگیری از آرایههای ادبی، نمادپردازی، مضمونپردازی، روایتگری و تصویرپردازی به شعر خود ویژگیهای نویی بخشید. <ref>جلالی، نادره (1398). شاعر استعاره های روشن، نگاهی به زندگی و اندیشه دکتر طاهره صفارزاده. در ''زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده''. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص30</ref>شعر صفارزاده نسبتی با وزن ندارد و کاملاً منثور است؛ او با استفاده از روش های بلاغی و دستوری، نوعی وزن غیرعروضی را در شعر خود ایجاد می کند. | ||
می توان شعر صفارزاده را به سه دوره تقسیم کرد. سه دوره که اگرچه گاهی نزدیکی هایی با یکدیگر دارند، اما از | می توان شعر صفارزاده را به سه دوره تقسیم کرد. سه دوره که اگرچه گاهی نزدیکی هایی با یکدیگر دارند، اما از اساس تفاوت های چشمگیری بین آنها وجود دارد ، چنان که گاهی به سختی میتوان باور کرد همه آنها از یک شاعر است. دوره اول از ابتدای مطرح شدن او به عنوان شاعر با کتاب رهگذر مهتاب در سال 1341 آغاز می شود و تا انتشار کتاب دفتر دوم ادامه می یابد. دوره دوم با کتاب ''طنین در دلتا'' آغاز می شود، با ''سد و بازوان'' ادامه می یابد و در ''سفر پنجم'' خاتمه می یابد. دوره سوم با کتاب ''بیعت با بیداری'' آغاز می شود و تا پایان عمر شاعر ادامه می یابد. طاهره صفارزاده در دوره اول شعرش اوزان نیمایی را به کار برد، ولی از دوره دوم اوزان نیمایی و حتی سطرهای آهنگین را کنار گذاشت. او وزن را دارای اثر تخدیرکننده میدانست و معتقد بود با انتخاب وزن در یک شعر، دست شاعر در انتخاب کلمات و ادای منظور بسته است و این وزن است که کلمات و حتی معنا را انتخاب میکند. وی همچنین تحمیل فضای شعر دیگران به شعر شاعر را از دیگر عیوب وزن میدانست. صفارزاده طنین را جایگزین وزن کرد. <ref>یلمه ها، احمدرضا؛ ولی محمدی آبادی، مهدیه (1393). بررسی زبان شعر طاهره صفارزاده در دوره دوم شاعری (اشعار دفترهای طنین در دلتا، سد و بازوان، سفر پنجم). ''زیبایی شناسی ادبی''. شماره 22. ص37 و45.</ref> | ||
==== مضامین ==== | ==== مضامین ==== | ||
شعر | صفارزاده شاعری اندیشهمحور و مفهومگرا است که از این جهت در نقطه مقابل جنبش ادبی فرمالیسم قرار میگیرد. شعر او اساساً از ابتدا نماینده سوژه ای جمعی و جهان سومی ـ مستعمراتی بود و گذشته از این صفارزاده را می بایست پیشتاز جنسیت زدایی از شعر زنانه دانست. صفارزاده همواره در درون پارادایم استعماری فرهنگ حضور و معنا می یابد و هویت گرایی او برخلاف هویت گرایی بسیاری از شاعران پیش از او هویت گرایی ملی گرایانه نیست. می توان رنگ و بوی انترناسیونالیسم و امت گرایی صفارزاده را در ''طنین در دلتا'' نیز مشاهده کرد اما سوژه ی شعر او در ''طنین در دلتا'' که خود آن را بنیان گذار شعر طنین نامیده است بی حس تر و بنیادین تر با اجتماع مواجه می شود. طاهره صفارزاده مسیری را از یک آغاز کوتاه در نوشتن شعر شخصی به سمت شعری مبتنی بر سوژه ای جمعی ترتیب می دهد. رویکرد صفارزاده به امت گرایی شرقگرای اسلامی در مجموعهی ''سفر پنجم'' تکمیل میشود.<ref>کریمی، ابوذر (1391). طنین جنسیت زدوده؛ نکاتی در شعر طاهره صفارزاده. ''سوره اندیشه''. شماره 66 و 67. ص200.</ref> | ||
=== نظریه طنین === | === نظریه طنین === |
نسخهٔ ۲۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۴
طاهره صفارزاده (1315-1387) شاعر، نویسنده، مترجم و قرآنپژوه معاصر بود.
زندگینامه
طاهره صفارزاده در 27 آبان 1315 در خانوادهای اهل فرهنگ و ادب متولد شد. نیاکان او از بزرگان شهر کرمان و عموماً اهل زهد و سلوک عرفانی بودند. جدش، حاج اسماعیل جهرمی، تاجر گلابتون بود و مکتب قرآن داشت و از او کراماتی نقل شده است. جد دیگرش میرزا علیرضای بزرگ نیز اهل سلوک عرفانی بود و در عین مکنت، زندگی سادهای داشت و هر روز عده کثیری از سفره اطعام او بهرهمند میشدند. مادربزرگ طاهره، بیبی مرصع، نیز زنی شاعر و چشم پزشک بود و پدرش، درویش نام، وکیل عدلیه، که بیشتر به موکلین بیبضاعت خدمت میکرد.
طاهره با از دست دادن مادر و پدر خود در پنج سالگی (1320)، توسط داییاش به کرمان برده شد و بدین ترتیب تحت سرپرستی مادربزرگش بیبی مرصع پرورش یافت. در شش سالگی (1321) به مکتب رفت و تجوید، قرائت و قرآن را نزد ملاباجی آموخت.
ازدواج
صفارزاده در سال 1337 با محمدرضا جبارپور ازدواج کرد، اما بعد از او جدا شد و به همراه فرزندش، علیرضا که آن هنگام یک ساله بود، به تهران مهاجرت کرد. او در سال 1361 با عبدالوهاب نورانی وصال، ادیب، شاعر و نویسنده و استاد دانشگاه ازدواج کرد که این زندگی مشترک تا زمان درگذشت آن استاد در 23 دی 1373 ادامه داشت.[۱]
تحصیلات
طاهره صفارزاده تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند. او اشعار سعدی و حافظ، آثار صادق هدایت و ترجمههای رایج داستانی و نشریات مختلف روز را مطالعه میکرد، به گونهای که در یازده سالگی بخشی از دیوان حافظ را حفظ شد. طاهره با اخذ رتبه اول دیپلم ادبی و شرکت در امتحانات ورودی دانشگاهها، در سه رشته حقوق، زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات انگلیسی قبول شد، اما سرانجام تحصیلات عالیه را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز ادامه داد و در سال 1337 لیسانس گرفت. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و موفق به کسب درجه MFA (Master of Fine Arts) (فوق لیسانس هنرهای زیبا) از دانشگاه آیووا شد. همزمان ضمن گذراندن واحدهای درسی دیگر، برای درسهای اصلی شعر امروز جهان، موضوعهای نقد ادبی، نقد علمی ترجمه و سینمای مستند را انتخاب کرد. سینما را نیز به عنوان هنر دوم برگزید و دو فیلم کوتاه ساخت. همچنین موفق شد تعریفها و ایدههای جدیدی در زمینه هنر به ویژه شعر ارائه کند. نخستین نمونه این نوع شعرهایش او را در میان شاعران و نویسندگان کشورهای مختلف جهان اعتبار و شهرت بخشید و ارتباطهای ادبی متقابلی میان او و شاعران و هنرمندان دیگر کشورها پدید آورد.[۱]
فعالیتهای شغلی
صفارزاده پس از مهاجرت به تهران مدتی با کار در یک شرکت بیمه، با تدریس زبان انگلیسی و نوشتن داستان برای مطبوعات، امرار معاش میکرد. سپس با برعهده گرفتن مسئولیت صفحه شعر یکی از مجلهها، به عنوان مترجم متون فنی در شرکت نفت استخدام شد و با استفاده از بورسیهای سه ماهه برای گذراندن دوره روزنامهنگاری به انگلستان رفت، اما درگذشت فرزندش سبب شد به ایران بازگردد و دوباره در شرکت نفت مشغول به کار شود. او ساخت فیلمهای مستند و ترجمه فیلمها را به عهده گرفت، اما بعد به دلیل صحبتهایی که در اردوی فرزندان کارگران شرکت نفت برای بچهها و علیه ظلم و ستم کرد از طرف ساواک مورد بازجویی قرار گرفت و چون با استعفایش موافقت نشد، تقاضای مرخصی بدون حقوق کرد. پس از آن به قصد ادامه تحصیل از ایران خارج شد و با معرفینامهای که فریدون رهنما برایش گرفت، به یکی از مؤسسههای آموزشی تلویزیون بی. بی. سی مراجعه کرد تا سناریونویسی بخواند، ولی چون در آنجا بیشتر به کارگردانی فیلم و تلویزیون توجه میشد، منصرف شد.
طاهره صفارزاده پس از بازگشت به وطن، به عنوان مترجم و ویراستار در یک مؤسسه کار کرد. او در سال 1348 سفری به هند و چین رفت. در سال 1349 به استخدام دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) درآمد. اما به دنبال انتشار کتاب ایواسیوک، نویسنده و منتقد رومانی در سال 1354 که در آن صفارزاده را یک شاعر انقلابی خوانده بود، مورد عتاب ساواک قرار گرفت. از آنجا که اشعارش مورد پسند حکومت شاه نبود، در سال 1355 به جرم سرودن شعر مقاومت دینی و امضا نکردن برگه عضویت اجباری در حزب رستاخیز، از دانشگاه اخراج شد. او در ایام خانهنشینی، وقت خود را صرف خواندن تفسیر قرآن کرد و کتاب سفر پنجم را به چاپ رساند. صفارزاده دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به ریاست دانشگاه شهید بهشتی انتخاب شد، اما نپذیرفت. او مدتی سرپرستی دانشکده ادبیات را بر عهده گرفت و طرح بازآموزی دبیران را اجرا کرد. پشتکار علمی و تعهد، او را به مؤسسه تازه تأسیس سَمت کشاند و کمیته متون درسی زبان خارجی را تشکیل داد و در اسفند 1364 به تشکیل جلسه مشاوره علمی اقدام کرد.[۱]
فعالیتهای فرهنگی
طاهره صفارزاده در سال 1356، کانون فرهنگی هنری نهضت اسلامی را به کمک نویسندگان سرشناس مسلمان تأسیس کرد که بعدها به حوزه اندیشه و هنر اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تغییر نام داد. او در ایامی که عهدهدار ریاست آن بود، توانست حدود سیصد هنرجو در رشتههای سینما، عکاسی، تئاتر، نقاشی، گرافیک، شعر و داستان را تربیت کند که اندکی بعد هریک خود از چهرهها و مسئولان فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی شدند. در سال 1359 برخی گروهها با تدریس زبانهای خارجی در ایران مخالفت میکردند، اما پس از انتشار مقالههای انتقادی طاهره صفارزاده درباره ضرورت آموزش زبانهای خارجی در رشتههای علمی، ستاد انقلاب فرهنگی وی را برای برنامهریزی زبانهای خارجی دعوت کرد. او طرحی را به ستاد انقلاب فرهنگی عرضه کرد که بر اساس آن برای نخستین بار در تمام رشتههای علمی دانشگاهها، کتابهای زبان تخصصی به زبانهای انگلیسی تألیف شد. صفارزاده حدود هفده سال سرپرست اجرایی این طرح را برعهده داشت که نتیجه آن 80 عنوان کتاب بود که از آن میان 36 کتاب به ویراستاری خود او به نظام آموزشی دانشگاههای کشور راه یافتند. پس از آن، به دلیل موافقت نکردن سازمان سمت با روزآمدسازی متون زبان تخصصی، او از این طرح کناره گرفت. همچنین در زمان همکاری با فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز طرحی برای تهیه فرهنگهای تخصصی با ضوابط علمی ارائه داد. پیشنهاد تأسیس مرکز ترجمه قرآن به زبانهای خارجی و انجمن قلم نیز از دیگر فعالیتهای او بود. او در زمینه ترجمه و نقد ترجمه نظریات نویی داشت.[۲]
اشعار
طاهره صفارزاده نخستین شعر خود بینوا و زمستان را در سیزده سالگی (1328) سرود و اولین جایزه خود را به مناسبت سرودن آن، که یک جلد دیوان جامی بود از رئیس آموزش و پرورش وقت استان دریافت کرد.[۳]نخستین مجموعه شعرش (رهگذر مهتاب) در سال 1341 چاپ شد. وی در سالهای نخست دهه 50 سفر پنجم را سرود که اشعار دینی ـ سیاسی او درباره داستان اسلام آوردن سلمان است و سال 1357 توسط انتشارات رواق چاپ شد. این کتاب با عنوان رحلة عاشقة توسط موسی بیداج در سال 2008م به زبان عربی ترجمه شده است.[۱] کتاب چتر سرخ نام مجموعهای از شعرهای انگلیسی اوست که از سوی نشر ویندهوور وابسته به دانشگاه آیووا در سال 1347/ 1968م به چاپ رسید. بعدها نیز شمار بسیاری از اشعار این مجموعه به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شد.[۴]کتاب شعر دیگر او بیعت با بیداری حاوی اشعار او از 56 تا 58 است که نوعاً مضامین انقلابی دارد. گزیده ای از اشعار صفارزاده توسط مترجمین مختلف به زبان انگلیسی ترجمه شده است.
سبک شعر
صفارزاده از شاعران صاحب سبک شعر نو فارسی است که توانست به زبان خاص خود در شعر دست یابد. او نخست متأثر از شاعران متقدم و معاصر خویش اکثر اشعارش دارای وزن و به سبک شعر نیمایی بود، اما بعد به شعر سپید تمایل یافت و با استفاده از هنجارگریزی و آشناییزدایی، بهرهگیری از آرایههای ادبی، نمادپردازی، مضمونپردازی، روایتگری و تصویرپردازی به شعر خود ویژگیهای نویی بخشید. [۵]شعر صفارزاده نسبتی با وزن ندارد و کاملاً منثور است؛ او با استفاده از روش های بلاغی و دستوری، نوعی وزن غیرعروضی را در شعر خود ایجاد می کند.
می توان شعر صفارزاده را به سه دوره تقسیم کرد. سه دوره که اگرچه گاهی نزدیکی هایی با یکدیگر دارند، اما از اساس تفاوت های چشمگیری بین آنها وجود دارد ، چنان که گاهی به سختی میتوان باور کرد همه آنها از یک شاعر است. دوره اول از ابتدای مطرح شدن او به عنوان شاعر با کتاب رهگذر مهتاب در سال 1341 آغاز می شود و تا انتشار کتاب دفتر دوم ادامه می یابد. دوره دوم با کتاب طنین در دلتا آغاز می شود، با سد و بازوان ادامه می یابد و در سفر پنجم خاتمه می یابد. دوره سوم با کتاب بیعت با بیداری آغاز می شود و تا پایان عمر شاعر ادامه می یابد. طاهره صفارزاده در دوره اول شعرش اوزان نیمایی را به کار برد، ولی از دوره دوم اوزان نیمایی و حتی سطرهای آهنگین را کنار گذاشت. او وزن را دارای اثر تخدیرکننده میدانست و معتقد بود با انتخاب وزن در یک شعر، دست شاعر در انتخاب کلمات و ادای منظور بسته است و این وزن است که کلمات و حتی معنا را انتخاب میکند. وی همچنین تحمیل فضای شعر دیگران به شعر شاعر را از دیگر عیوب وزن میدانست. صفارزاده طنین را جایگزین وزن کرد. [۶]
مضامین
صفارزاده شاعری اندیشهمحور و مفهومگرا است که از این جهت در نقطه مقابل جنبش ادبی فرمالیسم قرار میگیرد. شعر او اساساً از ابتدا نماینده سوژه ای جمعی و جهان سومی ـ مستعمراتی بود و گذشته از این صفارزاده را می بایست پیشتاز جنسیت زدایی از شعر زنانه دانست. صفارزاده همواره در درون پارادایم استعماری فرهنگ حضور و معنا می یابد و هویت گرایی او برخلاف هویت گرایی بسیاری از شاعران پیش از او هویت گرایی ملی گرایانه نیست. می توان رنگ و بوی انترناسیونالیسم و امت گرایی صفارزاده را در طنین در دلتا نیز مشاهده کرد اما سوژه ی شعر او در طنین در دلتا که خود آن را بنیان گذار شعر طنین نامیده است بی حس تر و بنیادین تر با اجتماع مواجه می شود. طاهره صفارزاده مسیری را از یک آغاز کوتاه در نوشتن شعر شخصی به سمت شعری مبتنی بر سوژه ای جمعی ترتیب می دهد. رویکرد صفارزاده به امت گرایی شرقگرای اسلامی در مجموعهی سفر پنجم تکمیل میشود.[۷]
نظریه طنین
صفارزاده طنین را جایگزین وزن میکند. عملاً شعر طنین در کتاب طنین در دلتا (1۳49 ) در صورت خاص خود قوام یافت و میتوان این کتاب را مانیفست ادبی صفارزاده برای نظریه شعر طنین دانست. درباره تعریف و تلقی ادبی از مفهوم طنین و مشخصات چنین شعری مطالب چندان روشنی در دست نیست و خود صفارزاده نیز اظهارنظرهای کلی کرده است. او از جمله شاعران نظریهپردازی است که نظریاتش را در شعرش نشان میداد. تکرار و تداعی دو عنصر اصلی ایجاد طنین در شعر صفارزادهاند که بُنمایه مفهومی و کارکردی آنها در شعر طنین از طنینِ ناقوس اخذ شده است (جوکار 106). ویژگیهای شعر طنین عبارت اند .: 1- طنین دارد؛ متداوم است و حرکتی در ذهن می آغازد (صفارزاده به نقل از رفیعی، علی محمد (1386). بیدارگری در علم و هنر (شناخت نامه ی طاهره صفارزاده). تهران: هنر بیداری. ص 57)
2- تپش دارد؛ انعکاس صدا و پژواک دارد: ذهن را به حرکت و بیداری می کشاند (صفارزاده، طاهره (1365 الف). حرکت و دیروز. شیراز: نوید. ص 132).
3- صدایی بلند دارد؛ صدایی رسا، مشخص و فراگیر است و همچون صدای زنگ پخش می شود.
4- فصیح است؛ هشداردهنده است و صدای قاطع و روشنی دارد: ضربه می زند و ذهن را به حرکت و بیداری می کشد (صفارزاده، طاهره (1365 الف). حرکت و دیروز. شیراز: نوید. ص 132).
مراد صفارزاده از طنین بازتاب گسترده معنا و یا ابعاد معناست که همچون صدای زنگ پخش میشود، ضربه میزند و ذهن را به حرکت و بیداری میکشد. طنین در اثر تداوم و حرکت دقیق دریافتها از مرحلهای به مرحله دیگر در شعر پیدا میشود. او این معنا را از صدای ناقوس الهام گرفته است.(صفارزاده، 1۳65الف: 1۳2.)مهمترین تأکید صفارزاده در شعر طنین استفاده ی گسترده از عناصری است که ضربه ای تکرار شونده را در ذهن مخاطب ایجاد کند. صفارزاده با استفاده از تکرار کلمات هم ارز، که شکل نوشتاری کاملاً متفاوتی نسبت هم دارند؛ اما تداعی کننده ی مفهومی واحد هستند، نوعی برجستگی در متن پدید می آورد و موجب ایجاد تمرکز در ذهن مخاطب بر پیام می شود
ویژگیهای ترجمه قرآن حکیم
به پیشنهاد او درسی با عنوان بررسی ترجمههای متون اسلامی در برنامه درسی گنجانده شد که تدریس این واحد درسی موجب توجه او به اشکالهای معادلیابی ترجمههای فارسی و انگلیسی قرآن مجید شد. او قرآن را به دو زبان انگلیسی و فارسی ترجمه کرد. کتاب او با عنوان قرآن حکیم حاصل 27 سال مطالعه قرآن مجید، آموختن زبان عربی و تحقیق و یادداشتبرداری از تفاسیر و منابع قرآنی است که از رجوع به قرآن برای کاربرد در شعر شروع شد و با ترجمه آن به دو زبان پایان یافت. او در کتاب ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید به کشف یکی از کاستیهای مهم ترجمه فارسی و انگلیسی ـ یعنی عدم ایجاد ارتباط نامهای خداوند (اسماءالحسنی) با آیات قرآن ـ دست یافته است که این تشخیص میتواند سرآغاز تحولی در ترجمه کلام الهی به زبانهای مختلف باشد. صفارزاده معتقد بود، صفات خداوند در همه جا به يک معنا نيست، بلكه بايد با توجه به تعبيراتی كه قبل از آيه آمده و با توجه به مضمون آيه به توصيف و ترجمه اسماء بپردازيم، لذا وی در ترجمه خود اينگونه عمل كرد و با توجه به مضمون آيه و ارتباط آيات با يكديگر به ترجمه اسماءالحسنی پرداخت. یکی از ویژگیهای این ترجمه دو زبانه، قرار دادن هر دو ترجمه فارسی و انگلیسی هر آیه روبهروی هم در هر صفحه است. ترجمه او ساده و قابل فهم است. به علاوه او در پایان آیاتی که موضوع آنها در آیه بعد ادامه دارد از نقطه ویرگول به جای نقطه استفاده کرد تا پیوند معنای آین آیات به یکدیگر را نشان دهد.[۸]جنبه تفسیری در ترجمه انگلیسی به مراتب کمتر از ترجمه فارسی اوست. ترجمه انگلیسی وی در عین سادگی و روانی، از معادلهای مصطلح در انگلیسی امروزی، به خوبی استفاده کرده و ضمن رعایت ظرایف ادبی و بلاغی و پرهیز از واژه گزینیهای عامیانه، با متن قرآن کریم مطابقت بیشتری دارد.
صفارزاده در ترجمه متن قرآن، به متن مبدأ و ویژگی های ادبی و دستوری آن پایبند نیست؛ بلکه به دنبال درک معنا و ارائه آن در قالب دستوری زبان مقصد است تا ترجمه ای قابل فهم و ارتباطی از زبان مقصد ارائه دهد.
ترجمه صفارزاده، ترجمه ای خوشخوان است. او ترجمه ای غیر تحت اللفظی از تعبیرات استعاری ارائه داده است.در برگردان مجاز، معنای مجازی واژه را در نظر گرفته است. در برگردان عبارت های کنایی، از ترجمه تحت اللفظی فاصله گرفته و ترجمه ای معنایی از کنایه ارائه داده و به بیان معنا و مفهوم این کنایه در زبان فارسی پرداخته است. او همواره سعی کرده تا تأثیر هرگونه پیش آوری یا پسین سازی را در ترجمه نشان دهد. به علاوه تلاش بسیاری برای آوردن جمله ها و یا عبارت های محذوف نموده و این امر سبب شده است تا متن مقصد، روان و قابل فهم تر شده و مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار کند. در برگردان حال از روش های رایج در استفاده از واژگان و قیودی چون در حالی که فاصله گرفته و در عین امانتدار بودن در انتقال معنا و محتوا، سعی نموده ترجمه ای سلیس و ارتباطی از آن ارائه دهد. در ترجمه مفعول مطلق، به سبک ادبی و لفظی قرآن به عنوان متن مبدأ پایبند نیست. آنچه برای وی اهمیت نخستین دارد، پیام و محتوای متن مبدأ و پایبندی به ساختارهای زبانی زبان مقصد است. ارزش ارجاعی متن، در ترجمه وی حفظ شده و ترجمه اش وفادار به ارزش ارجاعی آن تلقی می گردد. نه آن که وفادار به کلمات و واژگان و چگونگی چینش آن در زبان مبدأ باشد. ترجمه فارسی وی از قرآن، ترجمه ای ارتباطی است.[۹]
مفاخر
صفارزاده در سال 1365 توسط مسئولان برگزاری جشنواره شعر آسیایی داکا به عنوان یکی از پنج عضو بنیان گذار کمیته ترجمه آسیا برگزیده شد.[۲] او در سال 1371 از وزارت علوم و آموزش عالی استاد نمونه معرفی شد. در سال 1380 پس از انتشار ترجمه قرآن حکیم عنوان خادم القرآن گرفت. در مارس 2006م، همزمان با برپایی جشن روز جهانی زن، از سوی سازمان نویسندگان آفریقا و آسیا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه و دانشمند مسلمان برگزیده شد. در نخستین جشنواره بینالمللی شعر فجر در بهمن ماه 1385 نیز برگزیده بخش شعر نو (سپید و نیمایی) معرفی شد.[۱]
آثار
تألیف
- چتر سرخ
- پیوندهای تلخ (بیتا). تهران: اطلاعات.[۲]
- رهگذر مهتاب: گزیده اشعار 1335-1341 (1341). بیجا: نشر نیل.[۳]
- طنین در دلتا: از شعرهای سالهای 1348-1349 (1349). تهران: امیرکبیر.
- سد و بازوان (1350). مقدمه محمد حقوقی. تهران: بینا.[۴]
- سفر پنجم (1356). تهران: حکمت: رواق.[۵]
- حرکت و دیروز: برگزیده شعر (1357). تهران: رواق.[۶]
- بیعت با بیداری: برگزیده شعرهای 1356- 1358 (1358). تهران: بینا.[۷]
- اصول و مبانی ترجمه: تجزیه و تحلیلی از فن ترجمه (1359). تهران: دانشگاه ملی ایران.[۸]
- از معبر سکوت و شکنجه (1360). تهران: حوزه اندیشه و هنر اسلامی.[۹]
- دیدار صبح: گزیده اشعار 1359-1365 (1366). شیراز: نوید.[۱۰]
- مردان منحنی: برگزیده اشعار 1349-1357 (1366). شیراز: نوید.
- گزیده ادبیات معاصر (مجموعه شعر): گزیده اشعار 1368-1374 (1378). تهران: کتاب نیستان.
- روشنگران راه: گزیده شعرهای 1378-1382 (1383). تهران: برگ زیتون: نقش سیمرغ.[۱۱]
- اندیشه در هدایت شعر: گزیده شعرهای 1335- 1382 (1384). تهران: نزدیک.
- هفت سفر (1384). تهران: برگ زیتون.
- از جلوههای جهانی: گزیده اشعار سالهای 1382-1385 (1386). تهران: هنر بیداری.
- در پیشواز صلح: اشعار سالهای 1368-1374(1386). تهران: هنر بیداری.[۱۲]
- دفتر دوم: گزیده اشعار 1341-1347 (1386). تهران: هنر بیداری.[۱۳]
- گردشگران جهانی: گزیده اشعار طاهره صفارزاده (1386). تهران: مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران: نشر تکا.
- طنین بیداری: گزیده اشعار (1388). تهران: مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، نشر تکا.
ترجمه
- ترجمه مفاهیم بنیادی قرآن مجید (فارسی و انگلیسی) (1379). تهران: نشر سایه، هنر بیداری.[۱۴]
- دعای حضرت امام حسین (ع) در روز عرفه (1381). تهران: هنر بیداری.[۱۵]
- قرآن حکیم (1383). تهران: اسوه. (فارسی، انگلیسی، عربی)
- دعای ندبه و دعای کمیل (1382). بیجا: هنر بیداری.[۱۶]
- ترجمههای نامفهوم (1384). تهران: پارس کتاب.[۱۷]
- دعای جوشن کبیر (1385). تهران: پارس کتاب.[۱۸]
- ترجمه گزیدهای از نهجالبلاغه (عربی، فارسی، انگلیسی) (1387). تهران: رهنما.[۱۹]
- مفاهیم قرآنی در حدیث: گزیدهای از نهجالفصاحه با ترجمه فارسی (1385).گردآورنده و مترجم ابوالقاسم پاینده؛ ترجمه انگلیسی همراه با بررسی معیار اصالت طاهره صفارزاده. تهران: پارس کتاب.[۲۰]
- واژهنامه قرآن کریم (عربی- فارسی - انگلیسی) (1394). گردآورنده ابوالقاسم آوند. تهران: اندیشه پیک زبان.[۲۱]
*** در حال تکمیل
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ جلالی، نادره (1398). شاعر استعاره های روشن، نگاهی به زندگی و اندیشه دکتر طاهره صفارزاده. در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. صص16-21.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ جلالی، نادره (1398). شاعر استعاره های روشن، نگاهی به زندگی و اندیشه دکتر طاهره صفارزاده. در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. صص46-47.
- ↑ جلالی، نادره (1398). شاعر استعاره های روشن، نگاهی به زندگی و اندیشه دکتر طاهره صفارزاده. در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. صص22-23.
- ↑ جلالی، نادره (1398). شاعر استعاره های روشن، نگاهی به زندگی و اندیشه دکتر طاهره صفارزاده. در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص24.
- ↑ جلالی، نادره (1398). شاعر استعاره های روشن، نگاهی به زندگی و اندیشه دکتر طاهره صفارزاده. در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ص30
- ↑ یلمه ها، احمدرضا؛ ولی محمدی آبادی، مهدیه (1393). بررسی زبان شعر طاهره صفارزاده در دوره دوم شاعری (اشعار دفترهای طنین در دلتا، سد و بازوان، سفر پنجم). زیبایی شناسی ادبی. شماره 22. ص37 و45.
- ↑ کریمی، ابوذر (1391). طنین جنسیت زدوده؛ نکاتی در شعر طاهره صفارزاده. سوره اندیشه. شماره 66 و 67. ص200.
- ↑ دبیران، حکیمه (1398). ویژگی های ترجمه قرآن حکیم. در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. صص148-151.
- ↑ تک تبار فیروزجانی، حسین (1394). ترجمه طاهره صفارزاده، ترجمه ای ارتباطی از قرآن کریم. مطالعات ترجمه قرآن و حدیث. شماره 3. صص 43، 45، 46.