تفاوت میان نسخههای «سووشون»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
سووشون داستان بلندی است اثر [[سیمین دانشور]] | |||
سووشون | |||
=== خلاصه داستان === | === خلاصه داستان === | ||
حوادث رمان مربوط است به | حوادث رمان مربوط است به سالهای آغاز جنگ جهانی دوم جهانی، در شیراز آنگاه که جنوب ایران زیر نفوذ قوای متفقین و مخصوصاً انگلیس قرار گرفته بود. داستان با جشن عقدکنان دختر حاکم آغاز میشود. اشخاص اصلی رمان به ترتیب اهمیت عبارتند از: یوسف، زری، مستر زینگر، ابوالقاسم خان، عزتالدوله، مک ماهون و خانم فاطمه و بالاخره کودکان زری و از جمله پسر بزرگش خسرو. | ||
قشون بیگانه به آذوقه نیازمند است و همین سبب قحطی در جنوب | قشون بیگانه به آذوقه نیازمند است و همین سبب قحطی در جنوب میشود. حاکم و سایر مقامات دولتی آلت دست انگلیسیها هستند، ایلات نیز هر کدام به داعیهای سر به شورش برداشته وضع را آشفتهتر کردهاند. یوسف و گروهی از همفکرانش از جمله ملک رستم و ملک سهراب میکوشند ایلات را به وضع خطیر کشور متوجه کنند و هم قسم شدهاند که آذوقه خود را فقط برای مصرف مردم بفروشند. در بخشهای دیگر کتاب روابط خصمانه نیروهای درگیر به خوبی تصویر میشود، اندیشههای کجاندیشان در قالب خان کاکا و عزتالدوله، و اشتباه کاریهای اقدامات سیاسی ملک رستم و ملک سهراب، و صبر و پایداری و یک دندگی یوسف، و اقدامات خصمانه قوای انگلیسی که در آغاز در لفافه دوستی و خیرخواهی و سرانجام با اعمال فشار و زور و ارتکاب جنایت سد راه خود را پاک میکنند، و وضعیت اجتماعی شیراز را در آن برهه زمانی به خوبی نشان میدهد.<ref>اطمینانی، عباس (1383). بررسی و تحلیل رمان سووشون. در ''بر ساحل جزیره سرگردانی (جشننامه سیمین دانشور)'' . بهکوشش علی دهباشی. تهران: سخن. صص424-425.</ref><blockquote>کتاب یادآوری شعری که مک ماهون ایرلندی در ارزش استقلال و آزادی سروده و به عنوان تسلیت نامه برای زری فرستاده است به پایان میرسد: گریه نکن خواهرم، در خانهات درختی خواهد روئید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید، در راه که میآمدی سحر را ندیدی؟</blockquote> | ||
=== تلفظ === | === تلفظ === | ||
سووشون به فتح سین، شکسته شده یا تلفظ محلی سیاوشان است و معنای آن زاری کردن به سوک سیاوش است. چون | سووشون به فتح سین، شکسته شده یا تلفظ محلی سیاوشان است و معنای آن زاری کردن به سوک سیاوش است. چون شیرازیها سیاوش را به فتح واو تلفظ میکنند، بنابراین تعزیه سیاوش را هم سووشون به فتح سین میگویند. اما سووشون به ضم واو اول و فتح واو دوم هم غلط نیست چرا که در تهران سیاووش میگویند ـ به ضم هردو واو ـ اما چون صحنه اصلی رمان در شیراز است و تعزیه را هم تا مدتها در ممسنی و بیشتر اطراقگاههای عشایر میدادند و سووشون را به فتح سین تلفظ میکردند، غرض خود من هم همین تلفظ است. سه بار این تعزیه را دیدهام و هربار وقتی سر بریده سیاوش در طشت به حرف میآمد و میگفت: و جدا کردن رأس منیرم، بر ستمهایی که بر مردم ایران رفته گریستهام. این جور مواقع نمیشود خندید.<ref>یاد جلال آل احمد در گفتگو با سیمین دانشور (1366). کیهان فرهنگی. سال چهارم. شماره 6. شهریور 1366. در ''بر ساحل جزیره سرگردانی (جشننامه سیمین دانشور)'' (1383). بهکوشش علی دهباشی. تهران: سخن. صص1038-</ref> | ||
=== از نگاه منتقدین === | === از نگاه منتقدین === | ||
مهمترین و گیراترین جنبه رمان ''سووشون'' سرشار بودن کتاب از اصطلاحات عامیانه شیرازی است. بسیاری از آداب و رسوم مردم شیراز به دقت و با حوصله زیاد در لابه لای داستان شرح داده شده است. اما از نظر ادبی، به جز نثر روان و استفاده به جا از | مهمترین و گیراترین جنبه رمان ''سووشون'' سرشار بودن کتاب از اصطلاحات عامیانه شیرازی است. بسیاری از آداب و رسوم مردم شیراز به دقت و با حوصله زیاد در لابه لای داستان شرح داده شده است. اما از نظر ادبی، به جز نثر روان و استفاده به جا از ضربالمثلها و اصطلاحات قشنگ شیرازی، ارزش دیگری را نمیتوان برای کتاب ''سووشون'' نام برد.<ref>قهرمانی، سعید (1383). نقدی بر سووشون سیمین دانشور. در ''بر ساحل جزیره سرگردانی (جشننامه سیمین دانشور)'' (1383). بهکوشش علی دهباشی. تهران: سخن. صص415-418.</ref> | ||
=== ترجمه به | === ترجمه به زبانهای دیگر === | ||
رمان موفق و پرفروش سووشون تاکنون به چندین زبان | رمان موفق و پرفروش سووشون تاکنون به چندین زبان زندهی دنیا ترجمه شده است؛ از جمله به زبان انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی و عربی. دانشور تنها نویسندهی زن ایرانی است که آثارش به چندین زبان ترجمه شده است. خود در این باره میگوید: آثار من به فرانسه ترجمه شده، اما به دست من نرسیده است. زبانهای دیگر را هم بلد نیستم تا بخوانم و قضاوت کنم. سووشون نخستین بار به روسی ترجمه شد.<ref name=":0">پناهیفرد، سیمین (1390). ''سیمین دانشور در آیینهی آثارش''. تهران: سمیر. صص133-166.</ref> | ||
=== درونمایه === | === درونمایه === | ||
رمان سووشون تاریخی است. چون دانشور حوادث معاصر را به نحو جسته، گریخته وارد رمان کرده و ما را با فضا آشنا | رمان سووشون تاریخی است. چون دانشور حوادث معاصر را به نحو جسته، گریخته وارد رمان کرده و ما را با فضا آشنا میکند. | ||
سووشون اثری | سووشون اثری واقعگرایانه با پس زمینهی سیاسی و اجتماعی است. در پایان، دانشور، یادی میکند از قهرمان کهن ایران ـ سیاووش ـ و معبدی که درخت گیسو در آن کاشته بودند، معبدی که مردم در آن بر مرگ بیهنگام سیاووش قهرمان کهن ایران مویه و زاری میکردند، دوشیزگان سرودهای غمانگیز میخواندند و پیش از زناشویی گیسوی خود را چیده و به معبد هدیه میدادند و به درخت گیسو میآویختند تا خوشبخت شوند.<ref name=":0" /> | ||
این رمان اول بار در سال 1348 چاپ و منتشر شد. و تا سال 1400 ،28 بار تجدید چاپ شده است. | این رمان اول بار در سال 1348 چاپ و منتشر شد. و تا سال 1400 ،28 بار تجدید چاپ شده است. | ||
=== الهام از | === الهام از شخصیتهای واقعی === | ||
یوسف شخصیت اول رمان سووشون، | یوسف شخصیت اول رمان سووشون، ویژگیهایی از جلال آلاحمد را در خود دارد. این ویژگیها عبارتند از: عصبی، صادق و صمیمی بودن، سرسخت و سازشناپذیر بودن، مهربان و علاقهمند به مبارزه با استعمار، حتی آنان از جهت شکل ظاهری نیز بیشباهت به یکدیگر نیستند. زری شخصیت دوم رمان گویی خود سیمین دانشور است، منتها سیمین خانهدار. زنی همچون بانو دانشور خواستار دنیایی است آرام، جادههای صاف و بدون دستانداز که درختهای سرسبز و بلند قامت در دو سوی آن صف کشیدهاند. آرامش و صلح و صفا را به جنگ و دعوا ترجیح میدهد. | ||
سووشون یک رمان تاریخی ـ سیاسی و ایهامی ـ رمزی است. ایهامی است چون | سووشون یک رمان تاریخی ـ سیاسی و ایهامی ـ رمزی است. ایهامی است چون لایههای مختلف دارد، مثلاً سیمین 29 مرداد یوسف را کشت، در حالی که مقصودش 28 مرداد روز سقوط مصدق بود. از نظر دیگر ایهامی است و رمزی. چون خانهی زری خود ایران است و یوسف نمایندهی یک قشر روشنفکر این مملکت است و زری نمایندهی کل زنان این کشور است. او نشان میدهد که یحیای تعمید دهنده و امام حسین سرنوشت مشابه دارند و سیاووش و یوسف هم همینطور. هر چند یوسف هنوز یک انسان اسطورهای نیست. خواستم بگویم سهراب فردوسی و ملک سهراب هم یکی هستند، اولی را پدر کشت و دومی را جامعهی پدرسالار. | ||
هسته یا ساختار اصلی رمان بر تقابل استوار است: تقابل زن و مرد، برون و درون، فکر و عمل، واقعیت و آرزو. در | هسته یا ساختار اصلی رمان بر تقابل استوار است: تقابل زن و مرد، برون و درون، فکر و عمل، واقعیت و آرزو. در وجههی ملموس داستان تقابل زری است و یوسف، زن خانه و مرد بیرون از خانه که با توجه به مکان داستان میتوان گفت تقابل میان عرصهی خانه، حیطهی آشنایی زری است با عناصری چون گوشواره، خسرو، اسب خسرو و یوسف در برابر جهان بیرون، که در گذشتهی دور مهربان مینماید و اما اندک اندک متخاصم میشود. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۴۱
سووشون داستان بلندی است اثر سیمین دانشور
خلاصه داستان
حوادث رمان مربوط است به سالهای آغاز جنگ جهانی دوم جهانی، در شیراز آنگاه که جنوب ایران زیر نفوذ قوای متفقین و مخصوصاً انگلیس قرار گرفته بود. داستان با جشن عقدکنان دختر حاکم آغاز میشود. اشخاص اصلی رمان به ترتیب اهمیت عبارتند از: یوسف، زری، مستر زینگر، ابوالقاسم خان، عزتالدوله، مک ماهون و خانم فاطمه و بالاخره کودکان زری و از جمله پسر بزرگش خسرو.
قشون بیگانه به آذوقه نیازمند است و همین سبب قحطی در جنوب میشود. حاکم و سایر مقامات دولتی آلت دست انگلیسیها هستند، ایلات نیز هر کدام به داعیهای سر به شورش برداشته وضع را آشفتهتر کردهاند. یوسف و گروهی از همفکرانش از جمله ملک رستم و ملک سهراب میکوشند ایلات را به وضع خطیر کشور متوجه کنند و هم قسم شدهاند که آذوقه خود را فقط برای مصرف مردم بفروشند. در بخشهای دیگر کتاب روابط خصمانه نیروهای درگیر به خوبی تصویر میشود، اندیشههای کجاندیشان در قالب خان کاکا و عزتالدوله، و اشتباه کاریهای اقدامات سیاسی ملک رستم و ملک سهراب، و صبر و پایداری و یک دندگی یوسف، و اقدامات خصمانه قوای انگلیسی که در آغاز در لفافه دوستی و خیرخواهی و سرانجام با اعمال فشار و زور و ارتکاب جنایت سد راه خود را پاک میکنند، و وضعیت اجتماعی شیراز را در آن برهه زمانی به خوبی نشان میدهد.[۱]
کتاب یادآوری شعری که مک ماهون ایرلندی در ارزش استقلال و آزادی سروده و به عنوان تسلیت نامه برای زری فرستاده است به پایان میرسد: گریه نکن خواهرم، در خانهات درختی خواهد روئید و درختهایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درختها از باد خواهند پرسید، در راه که میآمدی سحر را ندیدی؟
تلفظ
سووشون به فتح سین، شکسته شده یا تلفظ محلی سیاوشان است و معنای آن زاری کردن به سوک سیاوش است. چون شیرازیها سیاوش را به فتح واو تلفظ میکنند، بنابراین تعزیه سیاوش را هم سووشون به فتح سین میگویند. اما سووشون به ضم واو اول و فتح واو دوم هم غلط نیست چرا که در تهران سیاووش میگویند ـ به ضم هردو واو ـ اما چون صحنه اصلی رمان در شیراز است و تعزیه را هم تا مدتها در ممسنی و بیشتر اطراقگاههای عشایر میدادند و سووشون را به فتح سین تلفظ میکردند، غرض خود من هم همین تلفظ است. سه بار این تعزیه را دیدهام و هربار وقتی سر بریده سیاوش در طشت به حرف میآمد و میگفت: و جدا کردن رأس منیرم، بر ستمهایی که بر مردم ایران رفته گریستهام. این جور مواقع نمیشود خندید.[۲]
از نگاه منتقدین
مهمترین و گیراترین جنبه رمان سووشون سرشار بودن کتاب از اصطلاحات عامیانه شیرازی است. بسیاری از آداب و رسوم مردم شیراز به دقت و با حوصله زیاد در لابه لای داستان شرح داده شده است. اما از نظر ادبی، به جز نثر روان و استفاده به جا از ضربالمثلها و اصطلاحات قشنگ شیرازی، ارزش دیگری را نمیتوان برای کتاب سووشون نام برد.[۳]
ترجمه به زبانهای دیگر
رمان موفق و پرفروش سووشون تاکنون به چندین زبان زندهی دنیا ترجمه شده است؛ از جمله به زبان انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی و عربی. دانشور تنها نویسندهی زن ایرانی است که آثارش به چندین زبان ترجمه شده است. خود در این باره میگوید: آثار من به فرانسه ترجمه شده، اما به دست من نرسیده است. زبانهای دیگر را هم بلد نیستم تا بخوانم و قضاوت کنم. سووشون نخستین بار به روسی ترجمه شد.[۴]
درونمایه
رمان سووشون تاریخی است. چون دانشور حوادث معاصر را به نحو جسته، گریخته وارد رمان کرده و ما را با فضا آشنا میکند.
سووشون اثری واقعگرایانه با پس زمینهی سیاسی و اجتماعی است. در پایان، دانشور، یادی میکند از قهرمان کهن ایران ـ سیاووش ـ و معبدی که درخت گیسو در آن کاشته بودند، معبدی که مردم در آن بر مرگ بیهنگام سیاووش قهرمان کهن ایران مویه و زاری میکردند، دوشیزگان سرودهای غمانگیز میخواندند و پیش از زناشویی گیسوی خود را چیده و به معبد هدیه میدادند و به درخت گیسو میآویختند تا خوشبخت شوند.[۴]
این رمان اول بار در سال 1348 چاپ و منتشر شد. و تا سال 1400 ،28 بار تجدید چاپ شده است.
الهام از شخصیتهای واقعی
یوسف شخصیت اول رمان سووشون، ویژگیهایی از جلال آلاحمد را در خود دارد. این ویژگیها عبارتند از: عصبی، صادق و صمیمی بودن، سرسخت و سازشناپذیر بودن، مهربان و علاقهمند به مبارزه با استعمار، حتی آنان از جهت شکل ظاهری نیز بیشباهت به یکدیگر نیستند. زری شخصیت دوم رمان گویی خود سیمین دانشور است، منتها سیمین خانهدار. زنی همچون بانو دانشور خواستار دنیایی است آرام، جادههای صاف و بدون دستانداز که درختهای سرسبز و بلند قامت در دو سوی آن صف کشیدهاند. آرامش و صلح و صفا را به جنگ و دعوا ترجیح میدهد.
سووشون یک رمان تاریخی ـ سیاسی و ایهامی ـ رمزی است. ایهامی است چون لایههای مختلف دارد، مثلاً سیمین 29 مرداد یوسف را کشت، در حالی که مقصودش 28 مرداد روز سقوط مصدق بود. از نظر دیگر ایهامی است و رمزی. چون خانهی زری خود ایران است و یوسف نمایندهی یک قشر روشنفکر این مملکت است و زری نمایندهی کل زنان این کشور است. او نشان میدهد که یحیای تعمید دهنده و امام حسین سرنوشت مشابه دارند و سیاووش و یوسف هم همینطور. هر چند یوسف هنوز یک انسان اسطورهای نیست. خواستم بگویم سهراب فردوسی و ملک سهراب هم یکی هستند، اولی را پدر کشت و دومی را جامعهی پدرسالار.
هسته یا ساختار اصلی رمان بر تقابل استوار است: تقابل زن و مرد، برون و درون، فکر و عمل، واقعیت و آرزو. در وجههی ملموس داستان تقابل زری است و یوسف، زن خانه و مرد بیرون از خانه که با توجه به مکان داستان میتوان گفت تقابل میان عرصهی خانه، حیطهی آشنایی زری است با عناصری چون گوشواره، خسرو، اسب خسرو و یوسف در برابر جهان بیرون، که در گذشتهی دور مهربان مینماید و اما اندک اندک متخاصم میشود.
منابع
- ↑ اطمینانی، عباس (1383). بررسی و تحلیل رمان سووشون. در بر ساحل جزیره سرگردانی (جشننامه سیمین دانشور) . بهکوشش علی دهباشی. تهران: سخن. صص424-425.
- ↑ یاد جلال آل احمد در گفتگو با سیمین دانشور (1366). کیهان فرهنگی. سال چهارم. شماره 6. شهریور 1366. در بر ساحل جزیره سرگردانی (جشننامه سیمین دانشور) (1383). بهکوشش علی دهباشی. تهران: سخن. صص1038-
- ↑ قهرمانی، سعید (1383). نقدی بر سووشون سیمین دانشور. در بر ساحل جزیره سرگردانی (جشننامه سیمین دانشور) (1383). بهکوشش علی دهباشی. تهران: سخن. صص415-418.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ پناهیفرد، سیمین (1390). سیمین دانشور در آیینهی آثارش. تهران: سمیر. صص133-166.