تفاوت میان نسخه‌های «زنجیرهای تقدیر»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «داستان بلند زنجیرهای تقدیر (1336) نوشته ماه سیما، مضمون داستان زنجیرهای تقدیر حول ناخرسندی زنان طبقه مرفه جامعه از ازدواج خویش می گردد. نویسنده با طرح موضوع در زمینه ای از رویدادهای اجتماعی، می کوشد ناخشنودی شخصیت های داستان نماینده زنان روزگ...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
داستان بلند زنجیرهای تقدیر (1336) نوشته ماه سیما،
داستان بلند زنجیرهای تقدیر (1336) یکی از داستانهای دهه 1330 با موضوع زنان است که توسط ماه سیما نوشته شده است. داستان زنجیرهای تقدیر حول ناخرسندی زنان طبقه مرفه جامعه از ازدواج خویش می گردد. نویسنده با طرح موضوع در زمینه ای از رویدادهای اجتماعی، می کوشد شخصیت های داستان را نماینده زنان روزگار خود و ناخوشنودی آنها را نشانه ای از نارضایتی زنان  طبقه اشراف آن روزگار از ازدواج ترسیم کند.


مضمون داستان زنجیرهای تقدیر حول ناخرسندی زنان طبقه مرفه جامعه از ازدواج خویش می گردد. نویسنده با طرح موضوع در زمینه ای از رویدادهای اجتماعی، می کوشد ناخشنودی شخصیت های  داستان نماینده زنان روزگار خود و ناخوشنودی آنها را نشانه ای از نارضایی زنان آن روزگار بداند.
=== نویسنده ===


=== خلاصه داستان ===
=== خلاصه داستان ===
داستان از دوره رضاشاه شروع می شود و در سال های پس از شهریور 1320 ادامه می یابد تا از خلال سرنوشت چهار زن ـ سروراعظم، فروغ السلطنه، افتخار آفاق و نزهت الملوک ـ چهار نوع ازدواج را تصویر کند. بهانه روایت، حضور و درددل کردن زنان در مهمانی خواستگاری درخشنده، دختر امیر لشکر، است. افتخارآفاق بر اثر ازدواجی ناخواسته و بنابر مصلحت خانواده، زندگی تلخی دارد. نزهت الملوک، که با جفای پدر، نخستین عشق خود را از دست داده و ناگزیر از وصلتی بی تناسب شده، به منظور انتقام جویی، با مردان متعددی رابطه برقرار می کند. این بخش از رمان را می توان از اولین متن های داستانی اروتیک زنان قلمداد کرد. میل جنسی دختر با مشاهده رابطه پدر مقید به سنت و صیغه جوان سال او، برانگیخته می شود. او با جوانی ارمنی رابطه می یابد. پدر، از طریق رئیس تأمینات، جوان را متهم به جاسوسی برای شوروی می کند و روانه تبعید می سازد و دختر را به عقد رئیس تأمینات درمی آورد. فروغ السلطنه چاره دیگری می اندیشد و راه رهایی از تبعات ازدواج نامطلوب را در ازدواجی عاقلانه می جوید. نویسنده، با روایت سوم شخص دانای کل، کوشیده است قصه خود را به لحنی زنانه روایت کند و زندگی زنان اعیان در فضای سیاسی ـ اجتماعی بین دو جنگ جهانی را تصویر کند.  
داستان از دوره رضاشاه شروع می شود و در سال های پس از شهریور 1320 ادامه می یابدچهار شخصیت زن داستان ـ سروراعظم، فروغ السلطنه، افتخار آفاق و نزهت الملوک ـ چهار نوع ازدواج را به نمایش میگذارند. بهانه روایت، حضور و درددل کردن زنان در مهمانی خواستگاری درخشنده، دختر امیر لشکر، است. افتخارآفاق بر اثر ازدواجی ناخواسته و بنابر مصلحت خانواده، زندگی تلخی دارد. نزهت الملوک، که با جفای پدر، نخستین عشق خود را از دست داده و ناگزیر از وصلتی بی تناسب شده، به منظور انتقام جویی، با مردان متعددی رابطه برقرار می کند. این بخش از رمان را می توان از اولین متن های داستانی اروتیک زنان دانست. میل جنسی دختر با مشاهده رابطه پدر مقید به سنت و صیغه زنی جوان، برانگیخته می شود. او با جوانی ارمنی رابطه برقرار میکند. پدر، از طریق رئیس تأمینات، جوان را متهم به جاسوسی برای شوروی می کند و روانه تبعید می سازد و دختر را به عقد رئیس تأمینات درمی آورد. فروغ السلطنه چاره دیگری می اندیشد و راه رهایی از تبعات ازدواج نامطلوب را در ازدواجی عاقلانه می جوید.  


داستان طرح و پیرنگی بلند پروازانه دارد، از فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی زمانه گفت و گو می کند و از آن میان، سرنوشت زنان و ماجراهای عاشقانه ای را برجسته می سازد که آنان از سر گذرانده اند؛ همچنین موانع سر راه آنان برای گسستن حلقه های زنجیر تقدیر خود را نشان می دهد.  
=== مضمون ===
يكي از پر بسامدترين موضوعات داستان‌هاي زنان، ازدواج و مسائل مربوط به آن است. در واقع، نياز دروني انسان به داشتن هويت و رهايي از تنهايي همواره سبب شده كه خود را به جرياني، كسي، گروهي يا قومي منسوب كند. اين وابستگي و تعلق از يك‌سو ارضاءكننده نياز روحي است و از سوي ديگر پشتوانه‌اي مادي و معنوي را براي فرد در جامعه ایجاد می کند.<ref>احمدی خراسانی، نوشین (1382). ''زنان زیرسایه پدرخوانده ها''. تهران: توسعه. ص34.</ref>اما از آنجايي كه در جامعه مردسالار، دختران تنها از طريق ازدواج هويتي اجتماعي مي‌يابند، اين امر در زندگي آنها نقش و اهميتي بسيار پيدا كرده است. در جامعه سنتي، ازدواج مهم‌ترين رويدادي است که در زندگي دختران به وقوع مي‌پيوندد و تعيين كننده سرنوشت آنان است.<ref>بشیری، محمود؛ محمودی، معصومه (1390). بررسی مقایسه ای موضوعات و دروه مایه های مرتبط با زنان در داستان های زن محور زنان داستان نویس (1300-1380). ''زبان و ادب پارسی''. بهار. شماره 47. ص59.</ref> البته در جامعه پدر سالار ایران که آینده بسیاری از افراد از جمله دختران را پدران رقم میزنند تصمیم گیری درباره ازدواج با پدران است.  


حاصل کار رمانی شبیه نیمه راه بهشت (12) است که بازیگران آن زنانی هستند که انگار شوربختی، سرنوشت مقدر آنان است: خوشبختی برای زن و مرد موجود نیست، مگر اینکه در انتخاب هم دقت کرده باشند و یا مثل درخشنده بتوانند حلقه ای از زنجیرهای تقدیر را بشکنند و آزاد شوند. (صص170-171) نویسنده خواستار تساوی حقوق زن و مرد می شود و از زبان یکی از شخصیت های اثر، تأسف می خورد که چرا دخترهای متمول ایرانی مثل دخترهای سایر ممالک به اروپا برای تحصیل نمی روند و از تمدن غرب که زن و مرد را در مقام مساوی گذاشته برخوردار نشده به زندگانی ناراحت خانه تن درداده و در فکر ترقی و پیشرفت نیستند و نمی خواهند بفهمند که انقیاد زن به شوهر و آزادی مرد و خیلی چیزهای دیگر از آثار دوره بربریت بوده و زن ایرانی باید مقام حقه خود را به دست آورد. (ص16).
تجربه خیانت در زندگی زناشویی نیز از درون مایه های رایج در داستان های این دوره است. در زنجیرهای تقدیر زنان و مردان داستان هر یک به نوعی آلوده این خیانت هستند.<ref>بشیری، محمود؛ محمودی، معصومه (1390). بررسی مقایسه ای موضوعات و دروه مایه های مرتبط با زنان در داستان های زن محور زنان داستان نویس (1300-1380). ''زبان و ادب پارسی''. بهار. شماره 47. ص60.</ref>


من از سرنوشت سایر زن های دنیا اطلاع ندارم اما بعد از دقت های زیادی که کرده ام به این نتیجه رسیده ام که زن ایرانی تا روزی که ازدواج می کند مال التجاره و کالایی است که به بازار می فرستند یکی را برای مال می فروشند و یکی را برای مقام معامله می کنند یکی را به امید آینده به خانه مردی می فرستند خلاصه تنها چیزی که مدنظر نیست تمایل و یا احساسات خود زن است. (ص151)
=== تحلیل ===
نویسنده، با روایت سوم شخص دانای کل، کوشیده است قصه خود را به لحنی زنانه روایت کند و زندگی زنان اعیان در فضای سیاسی ـ اجتماعی بین دو جنگ جهانی را تصویر کند. داستان طرح و پیرنگی بلند پروازانه دارد، از فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی زمانه گفت و گو می کند و از آن میان، سرنوشت زنان و ماجراهای عاشقانه ای را برجسته می سازد که آنان از سر گذرانده اند؛ همچنین موانع سر راه آنان برای گسستن حلقه های زنجیر تقدیر خود را نشان می دهد.
 
حاصل کار رمانی است که بازیگران آن زنانی هستند که گویی شوربختی، سرنوشت محتوم آنان است. به عقیده نویسنده:<blockquote>خوشبختی برای زن و مرد موجود نیست، مگر اینکه در انتخاب هم دقت کرده باشند و یا مثل درخشنده بتوانند حلقه ای از زنجیرهای تقدیر را بشکنند و آزاد شوند. (صص170-171) </blockquote>نویسنده خواستار تساوی حقوق زن و مرد می شود و از زبان یکی از شخصیت های  داستان انگشت حسرت به دهان میگزد و میگوید:<blockquote>... چرا دختران متمول ایرانی مثل دختران سایر ممالک برای تحصیل  به اروپا نمی روند و از تمدن غرب که زن و مرد را در مقام مساوی گذاشته برخوردار نشده به زندگانی ناراحت خانه تن درداده و در فکر ترقی و پیشرفت نیستند و نمی خواهند بفهمند که انقیاد زن به شوهر و آزادی مرد و خیلی چیزهای دیگر از آثار دوره بربریت بوده و زن ایرانی باید مقام حقه خود را به دست آورد. (ص16).</blockquote>او در جایی دیگر میگوید:<blockquote>من از سرنوشت سایر زن های دنیا اطلاع ندارم اما بعد از دقت های زیادی که کرده ام به این نتیجه رسیده ام که زن ایرانی تا روزی که ازدواج می کند مال التجاره و کالایی است که به بازار می فرستند یکی را برای مال می فروشند و یکی را برای مقام معامله می کنند یکی را به امید آینده به خانه مردی می فرستند خلاصه تنها چیزی که مدنظر نیست تمایل و یا احساسات خود زن است. </blockquote>
 
=== مشخصات فنی ===
کتاب زنجیرهای تقدیر در سال 1336 در 171 صفحه توسط انتشارات ابن سینا به چاپ رسید و هیچ گاه تجدید چاپ نشد . یک نسخه از این کتاب در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران موجود است.


== منابع ==
== منابع ==
[[رده:معرفی کتاب]]
[[رده:داستانهای زنان]]
[[رده:داستانهای دهه هزار و سیصد و سی شمسی]]
[[رده:ازدواج]]

نسخهٔ ‏۷ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۲۶

داستان بلند زنجیرهای تقدیر (1336) یکی از داستانهای دهه 1330 با موضوع زنان است که توسط ماه سیما نوشته شده است. داستان زنجیرهای تقدیر حول ناخرسندی زنان طبقه مرفه جامعه از ازدواج خویش می گردد. نویسنده با طرح موضوع در زمینه ای از رویدادهای اجتماعی، می کوشد شخصیت های داستان را نماینده زنان روزگار خود و ناخوشنودی آنها را نشانه ای از نارضایتی زنان طبقه اشراف آن روزگار از ازدواج ترسیم کند.

نویسنده

خلاصه داستان

داستان از دوره رضاشاه شروع می شود و در سال های پس از شهریور 1320 ادامه می یابد. چهار شخصیت زن داستان ـ سروراعظم، فروغ السلطنه، افتخار آفاق و نزهت الملوک ـ چهار نوع ازدواج را به نمایش میگذارند. بهانه روایت، حضور و درددل کردن زنان در مهمانی خواستگاری درخشنده، دختر امیر لشکر، است. افتخارآفاق بر اثر ازدواجی ناخواسته و بنابر مصلحت خانواده، زندگی تلخی دارد. نزهت الملوک، که با جفای پدر، نخستین عشق خود را از دست داده و ناگزیر از وصلتی بی تناسب شده، به منظور انتقام جویی، با مردان متعددی رابطه برقرار می کند. این بخش از رمان را می توان از اولین متن های داستانی اروتیک زنان دانست. میل جنسی دختر با مشاهده رابطه پدر مقید به سنت و صیغه زنی جوان، برانگیخته می شود. او با جوانی ارمنی رابطه برقرار میکند. پدر، از طریق رئیس تأمینات، جوان را متهم به جاسوسی برای شوروی می کند و روانه تبعید می سازد و دختر را به عقد رئیس تأمینات درمی آورد. فروغ السلطنه چاره دیگری می اندیشد و راه رهایی از تبعات ازدواج نامطلوب را در ازدواجی عاقلانه می جوید.

مضمون

يكي از پر بسامدترين موضوعات داستان‌هاي زنان، ازدواج و مسائل مربوط به آن است. در واقع، نياز دروني انسان به داشتن هويت و رهايي از تنهايي همواره سبب شده كه خود را به جرياني، كسي، گروهي يا قومي منسوب كند. اين وابستگي و تعلق از يك‌سو ارضاءكننده نياز روحي است و از سوي ديگر پشتوانه‌اي مادي و معنوي را براي فرد در جامعه ایجاد می کند.[۱]اما از آنجايي كه در جامعه مردسالار، دختران تنها از طريق ازدواج هويتي اجتماعي مي‌يابند، اين امر در زندگي آنها نقش و اهميتي بسيار پيدا كرده است. در جامعه سنتي، ازدواج مهم‌ترين رويدادي است که در زندگي دختران به وقوع مي‌پيوندد و تعيين كننده سرنوشت آنان است.[۲] البته در جامعه پدر سالار ایران که آینده بسیاری از افراد از جمله دختران را پدران رقم میزنند تصمیم گیری درباره ازدواج با پدران است.

تجربه خیانت در زندگی زناشویی نیز از درون مایه های رایج در داستان های این دوره است. در زنجیرهای تقدیر زنان و مردان داستان هر یک به نوعی آلوده این خیانت هستند.[۳]

تحلیل

نویسنده، با روایت سوم شخص دانای کل، کوشیده است قصه خود را به لحنی زنانه روایت کند و زندگی زنان اعیان در فضای سیاسی ـ اجتماعی بین دو جنگ جهانی را تصویر کند. داستان طرح و پیرنگی بلند پروازانه دارد، از فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی زمانه گفت و گو می کند و از آن میان، سرنوشت زنان و ماجراهای عاشقانه ای را برجسته می سازد که آنان از سر گذرانده اند؛ همچنین موانع سر راه آنان برای گسستن حلقه های زنجیر تقدیر خود را نشان می دهد.

حاصل کار رمانی است که بازیگران آن زنانی هستند که گویی شوربختی، سرنوشت محتوم آنان است. به عقیده نویسنده:

خوشبختی برای زن و مرد موجود نیست، مگر اینکه در انتخاب هم دقت کرده باشند و یا مثل درخشنده بتوانند حلقه ای از زنجیرهای تقدیر را بشکنند و آزاد شوند. (صص170-171)

نویسنده خواستار تساوی حقوق زن و مرد می شود و از زبان یکی از شخصیت های داستان انگشت حسرت به دهان میگزد و میگوید:

... چرا دختران متمول ایرانی مثل دختران سایر ممالک برای تحصیل به اروپا نمی روند و از تمدن غرب که زن و مرد را در مقام مساوی گذاشته برخوردار نشده به زندگانی ناراحت خانه تن درداده و در فکر ترقی و پیشرفت نیستند و نمی خواهند بفهمند که انقیاد زن به شوهر و آزادی مرد و خیلی چیزهای دیگر از آثار دوره بربریت بوده و زن ایرانی باید مقام حقه خود را به دست آورد. (ص16).

او در جایی دیگر میگوید:

من از سرنوشت سایر زن های دنیا اطلاع ندارم اما بعد از دقت های زیادی که کرده ام به این نتیجه رسیده ام که زن ایرانی تا روزی که ازدواج می کند مال التجاره و کالایی است که به بازار می فرستند یکی را برای مال می فروشند و یکی را برای مقام معامله می کنند یکی را به امید آینده به خانه مردی می فرستند خلاصه تنها چیزی که مدنظر نیست تمایل و یا احساسات خود زن است.

مشخصات فنی

کتاب زنجیرهای تقدیر در سال 1336 در 171 صفحه توسط انتشارات ابن سینا به چاپ رسید و هیچ گاه تجدید چاپ نشد . یک نسخه از این کتاب در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران موجود است.

منابع

  1. احمدی خراسانی، نوشین (1382). زنان زیرسایه پدرخوانده ها. تهران: توسعه. ص34.
  2. بشیری، محمود؛ محمودی، معصومه (1390). بررسی مقایسه ای موضوعات و دروه مایه های مرتبط با زنان در داستان های زن محور زنان داستان نویس (1300-1380). زبان و ادب پارسی. بهار. شماره 47. ص59.
  3. بشیری، محمود؛ محمودی، معصومه (1390). بررسی مقایسه ای موضوعات و دروه مایه های مرتبط با زنان در داستان های زن محور زنان داستان نویس (1300-1380). زبان و ادب پارسی. بهار. شماره 47. ص60.