تفاوت میان نسخههای «فخرالدوله (تومان آغا)»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی « تومان آغا فخرالدوله، دختر هفتم و فرزند دهم ناصرالدین شاه، در سال 1278 ق. از خازن الدوله همسر صیغه ای ناصرالدین شاه دیده به جهان گشود. <ref>عتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1368). ''چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار) در د...» ایجاد کرد) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
تومان آغا فخرالدوله، دختر هفتم و فرزند دهم ناصرالدین شاه، در سال 1278 ق. از خازن الدوله همسر صیغه ای ناصرالدین شاه دیده به جهان گشود. <ref>عتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1368). ''چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار) در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه''. ج2. با تعلیقات حسن محبوبی اردکانی. به کوشش ایرج افشار. تهران: اساطیر. ص34.</ref> | تومان آغا فخرالدوله، دختر هفتم و فرزند دهم ناصرالدین شاه، در سال 1278 ق. از خازن الدوله همسر صیغه ای ناصرالدین شاه دیده به جهان گشود. <ref>عتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1368). ''چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار) در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه''. ج2. با تعلیقات حسن محبوبی اردکانی. به کوشش ایرج افشار. تهران: اساطیر. ص34.</ref> | ||
یک سال بعد از همین زن، دختر دیگری متولد گردید به نام [[توران آغا]]. این دو دختر در دوران کودکی و قبل از بلوغ، مادر خود را از دست دادند و ناصرالدین شاه که از این واقعه سخت آزرده خاطر شده بود، تربیت این دو دختر را به [[تاج الدوله]] همسرش سپرد. تاج الدوله نیز در تربیت این دوشیزگان کمال تلاش را به کار برد و با استخدام معلمان کارآزموده به تعلیم و تربیت آنان همت گماشت.<ref name=":0" /> | |||
فخرالدوله دختری بود زیبا، شاعر، نقاش و خوش بیان بود و خطی بسیار خوش داشت. <ref>آزاد، حسن (1362). ''پشتپردههای حرمسرا''. ارومیه: انزلی. ص387</ref>وی از محارم پدر بود، علاقه شاه به فخرالدوله به حدی بود که اگر اختلافی یا نزاعی در اندرون ایجاد می شد که فخرالدوله یکی از طرفهای دعوا بود، شاه آشکارا از فخرالدوله حمایت و به دیگری تغییر می نمود.<ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). ''روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.'' به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص713</ref> | فخرالدوله دختری بود زیبا، شاعر، نقاش و خوش بیان بود و خطی بسیار خوش داشت. <ref>آزاد، حسن (1362). ''پشتپردههای حرمسرا''. ارومیه: انزلی. ص387</ref>وی از محارم پدر بود، علاقه شاه به فخرالدوله به حدی بود که اگر اختلافی یا نزاعی در اندرون ایجاد می شد که فخرالدوله یکی از طرفهای دعوا بود، شاه آشکارا از فخرالدوله حمایت و به دیگری تغییر می نمود.<ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). ''روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.'' به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص713</ref> | ||
فخرالدوله مورد توجه و احترام پدر بود و در اندرون شاهی از مقام والایی برخوردار بود. | |||
=== ازدواج === | === ازدواج === | ||
وی دلباخته مهدی قلی خان مجدالدوله امیرآخور دربار گردید. <ref>معیرالممالک، دوستعلی (1334). رجال عصر ناصری. مجله ''یغما''. سال 8، شماره 12، ص554.</ref>و بدین ترتیب بود که در روز 24 ذیقعده 1299، مجدالدوله مادرش را به خواستگاری فخرالدوله فرستاد. این خواستگاری که موافق میل شاه نبود با بی اعتنایی از طرف وی مواجه گردید. <ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). ''روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.'' به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص198.</ref>ولی تومان آغا فخرالدوله عاشق تر از آن بود که عدم تمایل پدر و سلطان صاحبقران او را به انصراف وادارد و بدین ترتیب بود که روز 20 ذیحجه 1299 با برگزاری مجلس عقدکنان و بدون حضور شاه، به همسری مهدی قلی خان مجدالدوله درآمد.<ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). ''روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.'' به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص201.</ref> | وی دلباخته مهدی قلی خان مجدالدوله امیرآخور دربار گردید. <ref name=":0">معیرالممالک، دوستعلی (1334). رجال عصر ناصری. مجله ''یغما''. سال 8، شماره 12، ص554.</ref>و بدین ترتیب بود که در روز 24 ذیقعده 1299، مجدالدوله مادرش را به خواستگاری فخرالدوله فرستاد. این خواستگاری که موافق میل شاه نبود با بی اعتنایی از طرف وی مواجه گردید. <ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). ''روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.'' به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص198.</ref>ولی تومان آغا فخرالدوله عاشق تر از آن بود که عدم تمایل پدر و سلطان صاحبقران او را به انصراف وادارد و بدین ترتیب بود که روز 20 ذیحجه 1299 با برگزاری مجلس عقدکنان و بدون حضور شاه، به همسری مهدی قلی خان مجدالدوله درآمد.<ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). ''روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.'' به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص201.</ref> فخرالدوله فرزندی نداشت. | ||
=== هنر === | |||
بسیاری از یادداشتهایی که از ناصرالدین شاه برجای مانده با خط زیبای فخرالدوله به رشته تحریر درآمده، به طوری که از سال 1299ق. که فخرالدوله بیست و یک ساله بوده است، در متون خاطرات ناصرالدین شاه، دستخط وی به تناوب مشاهده می گردد و صفحات زیادی از خاطرات ناصرالدین شاه از سال 1300 ق. به بعد، به خط فخرالدوله است.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدین شاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص170.</ref>، شبها هنگامی که ناصرالدین شاه به بستر می رفت، نقیب الممالک به نقل قصه های شیرین می پرداخت، و فخرالدوله با کاغذ و قلم و دوات پشت در نیمه باز اطاق می نشست و گفته های نقال را به رشته تحریر درمی آورد، از جمله این قصه ها، داستانهای ''امیرارسلان'' و ''زرین ملک'' بود که برای شاه بسیار مطلوب بود، و دستور داده بود که هرگاه فخرالدوله در خانه خود به سر می برد قصه های دیگر نیز نقل شود تا او از نوشتن باز نماند، بدین ترتیب دو داستان امیرارسلان و زرین ملک با فکر نقیب الممالک و همت و دستخط فخرالدوله است.<ref name=":1">معیرالممالک، دوستعلی (1334). رجال عصر ناصری. مجله ''یغما''. سال 8، شماره 12، ص556.</ref> او نقاشی و منبت کاری نیز مهارت داشت. | |||
=== اشعار === | |||
فخرالدوله دارای طبعی موزون بود. دیوان اشعار تومان آغا فخرالدوله شامل چند هزار بیت است که با خط زیبای خود شاعر به رشته تحریر درآمده است و آنطور که دوستعلی خان معیرالممالک قید نموده است، نزد شاهزاده سلطان محمود میرزا برادر کوچک احمدشاه در پاریس موجود بوده است.<ref>معیرالممالک، دوستعلی (1334). رجال عصر ناصری. مجله ''یغما''. سال 8، شماره 12، ص555.</ref> | |||
فخرالدوله به '''فخری''' و '''بی نشان''' تخلص می کرد. دو غزل زیر از اوست.<ref name=":1" /> | |||
ایا بُتی که قمر باج می دهد به جبینت | |||
خدا کند که نهم لب بر آن لب شکرینت | |||
تو آفتابی و من همچو ذره ام به بر تو | |||
تو شاه کشور حسنی و من گدای کمینت | |||
بیاد گوشه چشمت خوشم به گوشه نشینی | |||
گهی زمهر نگه کن به یار گوشه نشینت | |||
فغان که نیست ره آمدن به کوی تو جانا | |||
زبس که چشم رقیبان دون بود به کمینت | |||
شنیده ام که سر لطف با رقیب نداری | |||
هزار شکر خدا را که دیده دید چنینت | |||
به سوی فخری بی دل ز راه مهر نظر کن | |||
ایا شهی که بود ملک حسن زیر نگینت | |||
فخرالدوله بدون فرزند در سال 1309 به بیماری سل مبتلا گشت و درگذشت.<ref>قاضیها، فاطمه (1399). ''دختران ناصرالدین شاه قاجار (شرح حال و اسناد)''. تهران: نشر گویا. ص183.</ref> اما درگذشت فخرالدوله را اعتمادالسلطنه روز 14 رمضان 1310 اعلام کرده است.<ref>اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). ''روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه.'' به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص865.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۲
تومان آغا فخرالدوله، دختر هفتم و فرزند دهم ناصرالدین شاه، در سال 1278 ق. از خازن الدوله همسر صیغه ای ناصرالدین شاه دیده به جهان گشود. [۱]
یک سال بعد از همین زن، دختر دیگری متولد گردید به نام توران آغا. این دو دختر در دوران کودکی و قبل از بلوغ، مادر خود را از دست دادند و ناصرالدین شاه که از این واقعه سخت آزرده خاطر شده بود، تربیت این دو دختر را به تاج الدوله همسرش سپرد. تاج الدوله نیز در تربیت این دوشیزگان کمال تلاش را به کار برد و با استخدام معلمان کارآزموده به تعلیم و تربیت آنان همت گماشت.[۲]
فخرالدوله دختری بود زیبا، شاعر، نقاش و خوش بیان بود و خطی بسیار خوش داشت. [۳]وی از محارم پدر بود، علاقه شاه به فخرالدوله به حدی بود که اگر اختلافی یا نزاعی در اندرون ایجاد می شد که فخرالدوله یکی از طرفهای دعوا بود، شاه آشکارا از فخرالدوله حمایت و به دیگری تغییر می نمود.[۴]
فخرالدوله مورد توجه و احترام پدر بود و در اندرون شاهی از مقام والایی برخوردار بود.
ازدواج
وی دلباخته مهدی قلی خان مجدالدوله امیرآخور دربار گردید. [۲]و بدین ترتیب بود که در روز 24 ذیقعده 1299، مجدالدوله مادرش را به خواستگاری فخرالدوله فرستاد. این خواستگاری که موافق میل شاه نبود با بی اعتنایی از طرف وی مواجه گردید. [۵]ولی تومان آغا فخرالدوله عاشق تر از آن بود که عدم تمایل پدر و سلطان صاحبقران او را به انصراف وادارد و بدین ترتیب بود که روز 20 ذیحجه 1299 با برگزاری مجلس عقدکنان و بدون حضور شاه، به همسری مهدی قلی خان مجدالدوله درآمد.[۶] فخرالدوله فرزندی نداشت.
هنر
بسیاری از یادداشتهایی که از ناصرالدین شاه برجای مانده با خط زیبای فخرالدوله به رشته تحریر درآمده، به طوری که از سال 1299ق. که فخرالدوله بیست و یک ساله بوده است، در متون خاطرات ناصرالدین شاه، دستخط وی به تناوب مشاهده می گردد و صفحات زیادی از خاطرات ناصرالدین شاه از سال 1300 ق. به بعد، به خط فخرالدوله است.[۷]، شبها هنگامی که ناصرالدین شاه به بستر می رفت، نقیب الممالک به نقل قصه های شیرین می پرداخت، و فخرالدوله با کاغذ و قلم و دوات پشت در نیمه باز اطاق می نشست و گفته های نقال را به رشته تحریر درمی آورد، از جمله این قصه ها، داستانهای امیرارسلان و زرین ملک بود که برای شاه بسیار مطلوب بود، و دستور داده بود که هرگاه فخرالدوله در خانه خود به سر می برد قصه های دیگر نیز نقل شود تا او از نوشتن باز نماند، بدین ترتیب دو داستان امیرارسلان و زرین ملک با فکر نقیب الممالک و همت و دستخط فخرالدوله است.[۸] او نقاشی و منبت کاری نیز مهارت داشت.
اشعار
فخرالدوله دارای طبعی موزون بود. دیوان اشعار تومان آغا فخرالدوله شامل چند هزار بیت است که با خط زیبای خود شاعر به رشته تحریر درآمده است و آنطور که دوستعلی خان معیرالممالک قید نموده است، نزد شاهزاده سلطان محمود میرزا برادر کوچک احمدشاه در پاریس موجود بوده است.[۹]
فخرالدوله به فخری و بی نشان تخلص می کرد. دو غزل زیر از اوست.[۸]
ایا بُتی که قمر باج می دهد به جبینت
خدا کند که نهم لب بر آن لب شکرینت
تو آفتابی و من همچو ذره ام به بر تو
تو شاه کشور حسنی و من گدای کمینت
بیاد گوشه چشمت خوشم به گوشه نشینی
گهی زمهر نگه کن به یار گوشه نشینت
فغان که نیست ره آمدن به کوی تو جانا
زبس که چشم رقیبان دون بود به کمینت
شنیده ام که سر لطف با رقیب نداری
هزار شکر خدا را که دیده دید چنینت
به سوی فخری بی دل ز راه مهر نظر کن
ایا شهی که بود ملک حسن زیر نگینت
فخرالدوله بدون فرزند در سال 1309 به بیماری سل مبتلا گشت و درگذشت.[۱۰] اما درگذشت فخرالدوله را اعتمادالسلطنه روز 14 رمضان 1310 اعلام کرده است.[۱۱]
منابع
- ↑ عتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1368). چهل سال تاریخ ایران (المآثر و الآثار) در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه. ج2. با تعلیقات حسن محبوبی اردکانی. به کوشش ایرج افشار. تهران: اساطیر. ص34.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ معیرالممالک، دوستعلی (1334). رجال عصر ناصری. مجله یغما. سال 8، شماره 12، ص554.
- ↑ آزاد، حسن (1362). پشتپردههای حرمسرا. ارومیه: انزلی. ص387
- ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص713
- ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص198.
- ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص201.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدین شاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص170.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ معیرالممالک، دوستعلی (1334). رجال عصر ناصری. مجله یغما. سال 8، شماره 12، ص556.
- ↑ معیرالممالک، دوستعلی (1334). رجال عصر ناصری. مجله یغما. سال 8، شماره 12، ص555.
- ↑ قاضیها، فاطمه (1399). دختران ناصرالدین شاه قاجار (شرح حال و اسناد). تهران: نشر گویا. ص183.
- ↑ اعتمادالسلطنه، محمدحسنبن علی (1379). روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه. به کوشش ایرج افشار. تهران: امیرکبیر. ص865.