تفاوت میان نسخههای «مهرتاج رخشان»
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۳۷: | سطر ۳۷: | ||
<br /> | <br /> | ||
===فعالیتهای حرفهای=== | ===فعالیتهای حرفهای=== | ||
مهرتاج سه سال پیش از فارغالتحصیل شدن با کمک پدرش مدرسه ام المدارس را در تهران تأسیس کرد. با کمک خواهر تدریس در این مدرسه را آغاز کردند. این مدرسه پس از مدتی تعطیل شد چون شاگردانش به جای چادر از لباسی شبیه به مانتو و کلاه امروزی استفاده میکردند. | مهرتاج سه سال پیش از فارغالتحصیل شدن با کمک پدرش مدرسه ام المدارس را در تهران تأسیس کرد. با کمک خواهر تدریس در این مدرسه را آغاز کردند. این مدرسه پس از مدتی تعطیل شد چون شاگردانش به جای [[چادر]] از لباسی شبیه به مانتو و کلاه امروزی استفاده میکردند. | ||
مهرتاج رخشان را میتوان اولین طراح لباس متحدالشکل برای دانشآموزان دختر نامید.<ref>دژم، عذرا (1384). ''اولین زنان.'' تهران: علم. صص164-165.</ref> | مهرتاج رخشان را میتوان اولین طراح لباس متحدالشکل برای دانشآموزان دختر نامید.<ref>دژم، عذرا (1384). ''اولین زنان.'' تهران: علم. صص164-165.</ref> |
نسخهٔ ۲۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۲
زندگینامه
بدرالدجی ملقب به مهرتاج رخشان در سال 1260 ش. در تهران متولد شد. پدرش میرزا محمدباقر رضوی معروف به امام الحکما قاضی و طبیب دربار قاجار و مادرش حمیده خاتون بود. وی دروس فقه، عربی، تاریخ و زبان انگلیسی را نزد پدر و مادرش آموخت. در شانزده سالگی به همراه خواهرش در منزل علیاصغرخان اتابک بست نشستند تا پدرشان با ادامه تحصیل آنها موافقت کند. مهرتاج در کلاس چهارم مدرسه دخترانه آمریکایی تهران پذیرفته شد. مدرسه دخترانه آمریکایی نخستین مدرسه دخترانه در تهران بود. این مدرسه توسط مبلغان مسیحی (مسیونرهای) آمریکایی در سال ۱۲۵۳ تأسیس شد و بعدها تبدیل به مدرسه ایران بیتئیل و بعد، کالج دماوند شد. تا سال ۱۲۶۷ فقط دختران مسیحی میتوانستند در آن ثبتنام کنند. از آن سال به بعد دختران زرتشتی و یهودی نیز وارد این مدرسه شدند و در سال ۱۲۷۵ دختران مسلمان نیز از سوی دولت اجازه ورود به این مدرسه را پیدا کردند.[۱] نخستین دانشآموختگان ایرانی مسلمان این مدرسه مهرتاج رخشان و مریم اردلان نام داشتند. مهرتاج به زبانهای انگلیسی، فرانسه و عربی مسلط بود و طبع شاعری نیز داشت. شعر «در آزادی» یکی از سرودههای اوست:
ای دل غمین برخیز کن بنای آزادی
تا زنی همی جولان در فضای آزادی
جهدها و کوششها بایدت در این میدان
تا کنی اسیران را آشنای آزادی
در روان آزادی زندگی جاوید است
هان تو جسم فانی را کن فدای آزادی
همچو کرم ابریشم پیله را رها بنما
تا پری چو پروانه در هوای آزادی
صبر و حوصله تا چند در رهاییت زین بند
نیست چاره دیگر هم، سوای آزادی
با صدای اعلی ده این خبر بگمراهان
علم و معرفت باشد رهنمای آزادی
خیره میشود (رخشان) با حمایت یزدان
رقص میکند آن دم در نوای آزادی[۲]
مهرتاج رخشان در 29 شهریور 1353[۳] در دماوند درگذشت.
فعالیتهای حرفهای
مهرتاج سه سال پیش از فارغالتحصیل شدن با کمک پدرش مدرسه ام المدارس را در تهران تأسیس کرد. با کمک خواهر تدریس در این مدرسه را آغاز کردند. این مدرسه پس از مدتی تعطیل شد چون شاگردانش به جای چادر از لباسی شبیه به مانتو و کلاه امروزی استفاده میکردند.
مهرتاج رخشان را میتوان اولین طراح لباس متحدالشکل برای دانشآموزان دختر نامید.[۴]
با تأسیس مدرسه خواهرش تحصیل را کنار گذاشت ولی بدرالدجی در سال ۱۲۸۴ از مدرسه فارغالتحصیل شد. مهرتاج رخشان در مراسم فارغالتحصیلی خود در مدرسه دخترانه آمریکایی بدون حجاب ظاهر شده و به دو زبان انگلیسی و فارسی به سخنرانی پرداخت.[۵] میتوان از نخستین نمونههای کشف حجاب در تاریخ معاصر ایران به رفتار او اشاره کرد.
او پس از فارغالتحصیلی به معلمی و مدیریت در مدارس دخترانه ادامه داد. مدتی در اداره مکتبخانه شرعیات اصفهان به صدیقه دولتآبادی کمک کرد. مدتی نیز در مدرسه آمریکاییها که از آن فارغالتحصیل شده بود، زبان و ادبیات فارسی را تدریس کرد. سپس مدیر مدارسی در شهرهای انزلی، مشهد، اصفهان، گلپایگان و ملایر شد. وی در گلپایگان در شرایطی که تفکر کاملاً سنتی و محافظهکار حاکم بود، در ارتقای فرهنگ مردم نقش بسیار مهمی داشت.
مهرتاج از پیشگامان جنبش زنان و تأسیس مدارس دخترانه در ایران بود. وی نویسنده نخستین نظامنامه مدارس ایران برای وزارت معارف نیز بود.
رخشان عضو هیأت تحریریه مجله عالم نسوان بود. وی در ۱۳۰۷ در مقالهای که در این نشریه چاپ شد پیشنهاد تشکیل خانه امید برای نگهداری و آموزش زنان روسپی را مطرح کرد. از نظر او جامعه مقصر اصلی در پدیده روسپیگری بود و همین جامعه میتوانست این مشکل را رفع کند. مقاله او از اولین مقالات در حوزه بررسی مشکلات زنان روسپی به عنوان محرومترین بخشهای جامعه بود. وی حتی دوختن لباس سربازان وظیفه توسط این زنان را به دولت پیشنهاد کرده بود.
رخشان در سخنرانی خود در دومین کنگره نسوان شرق که در سال 1311 در تهران برگزار شد مجدداً به موضوع روسپیگری اشاره کرده و به پیشنهاد او ماده ۱۷ مرامنامه کنگره بینالمللی زنان به ضرورت لغو فحشا و بردگی اختصاص یافت. او در سخنرانی خود به این اشاره کرده بود که باید از روسپیگری مخفی جلوگیری و روسپیگری علنی را در نقاط معلوم محدود کرد.
رخشان در ۱۳۱۱ از ادارهٔ فرهنگ بازنشسته شد. پس از بازنشستگی به دماوند رفته تا پرورشگاهی برای کودکان یتیم و بیبضاعت تأسیس کند ولی محقق نشد.
منابع
- ↑ ساناساریان، الیز (1384). جنبش حقوق زنان در ایران (طغیان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ تا انقلاب ۱۳۵۷). ترجمه نوشین احمدی خراسانی. تهران: اختران. ص68.
- ↑ خشایار وزیری، فخری قویمی (1352). کارنامه زنان مشهور ایران. تهران: وزارت آموزش و پرورش. ص113.
- ↑ وزیری، سعید (1393). خاتون معارف ایران. تهران: کوشش پاینده. ص112.
- ↑ دژم، عذرا (1384). اولین زنان. تهران: علم. صص164-165.
- ↑ پیرنیا، منصوره (1374). سالار زنان ایران. واشنگتن: مهر ایران. ص70.