تفاوت میان نسخههای «چادری»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:چادری 2.jpg|بندانگشتی|چادری یا چدری]] | [[پرونده:چادری 2.jpg|بندانگشتی|چادری یا چدری]] | ||
[[پرونده:برقع | [[پرونده:برقع افغانی عروس.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|چادری عروس افغان]] | ||
چادری یا چدری /<big>čā(a)dari</big>/ که به [[برقع]] افغانی نیز شهرت دارد سرپوش و روبنده دارای چشمی است که در افغانستان به عنوان حجاب استفاده میشود.<ref>پوشاکدر ایرانزمین (1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.</ref> این پوشش تمام سر و بدن زن را میپوشاند. | چادری یا چدری /<big>čā(a)dari</big>/ که به [[برقع]] افغانی نیز شهرت دارد سرپوش و روبنده دارای چشمی است که در افغانستان به عنوان حجاب استفاده میشود.<ref>پوشاکدر ایرانزمین (1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.</ref> این پوشش تمام سر و بدن زن را میپوشاند. | ||
نسخهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۴
چادری یا چدری /čā(a)dari/ که به برقع افغانی نیز شهرت دارد سرپوش و روبنده دارای چشمی است که در افغانستان به عنوان حجاب استفاده میشود.[۱] این پوشش تمام سر و بدن زن را میپوشاند.
تعریف
چادری یا برقع افغانی یک چادر آبی رنگ دوتکه است که در قسمت چشم ها ، مشبک میباشد. نقاب یا روبنده این چادر در قسمت بالای سر شبیه به کلاه است. اگرچه این چادر به رنگ آبی شناخته میشود اما در رنگ های دیگر مانند سفید ، سبز و … هم تولید شده است.
زنان شهری افغانی، پوششی (سربندی) تنگ به نام «چادَری»، و از جنس ابریشم به رنگهای متنوع سر میکنند. چادری تمام بدن زنان را میپوشاند و روزنۀ توری گلدوزی یا قلابدوزی شده در برابر چشمها دارد.چادری نزدیک به ۱۲ رنگ دارد. اما اکنون در بین دختران و زنان رنگهای «کفتری» و «تیره/ آبی تیره» مُد است. در شهر کابل این دو رنگ زیاد استفاده میشود، اما در بلخ اکثراً رنگ کفتری و سفید، در هرات آبی تیره، در خوست، گردیز، جلالآباد و قندهار رنگهای سرخ، سیاه، گلابی و بنفش عموماً رواج است. چادری از سه قسمت ساخته شده است: کلاه که مشهور به «کلگی» است، دامن که از کلگی بهطور چیندار دوخته شده و قد آن تا کمی بالاتر از بجلک پاها میرسد و قسمت سوم جلو چادری را بهنام «روبند/ چشمک» یاد میکند. اندازه چادری نزدیک به ۱۷۰ سانتی متر است.[۲]
پیشینه
در افغانستان زنان در دورههای مختلف محجبه بودند. زنان افغان دلاق و چادری میپوشیدند. در جامعهی اسلامی در آسیایی مرکزی پوشیدن برقع یا برکا نیز رواج داشته است. در مورد این که زنان افغان از چه زمانی چادری بر سر میکردند اختلاف نظر وجود دارد. به عقیده برخی از زمان استعمار این کشور توسط انگلستان این پوشش مرسوم گردیده است:
«چادری یک پدیده وارد شده از بیرون افغانستان است که نظر به ضرورت زمان، جهت حفظ رویت زنها از نظر قشون اشغالگر انگلیس که در جنگ اول افغان- انگلیس [۱۸۳۹-۱۸۴۲] در کابل آمده بودند، مصلحتاً بین زنان کابل رواج داده شد. چون تعداد زیاد عساکر انگلیسی به کابل آمدند و در مراکز نظامی سیاهسنگ، بیبی مهرو و شیرپور مستقر شده بودند و در جای بازارهای کابل گشتوگذار داشتند. کابلیها صواب دیدند تا زنهایشان از نظر آنها در امان باشند و موقتاً روپوشی بر سر و تن ایشان کشیده شود. مساعدترین روپوشی که در آن وقت میتوانست مورد پسند زنهای کابل باشد، همانا چادرهای فیشنی زنهای نوابهای هندی بود که به تقلید از زنهای انگلیسی در هند میپوشیدند و شهرت زیبایی آن بعضاً تا فامیلهای کابل نیز رسیده بود. بعد این چادر به چادری و دلاق بدل شد که سراپای زنها را میپوشانید. حتا بعضی اوقات مردها نیز با پوشیدن لباس زنانه، چادری و دلاق میتوانستند با مقامهای انگلیسی تماس گیرند.»[۳] زنان بهخصوص کهنسالان دلاق که شبیه چادری بود را میپوشیدند. دلاق از پنجهی پا تا سر، تمام بدن را میپوشاند و بسیار بلند و گشاد بوده است.
چادری در کشاکش ممنوعیت و اجبار
شاه امان الله خان در اوایل قرن بیستم پس از سفری که با همسرش ملکه ثریا به ایران و اروپا داشت پوشیدن چادری را ممنوع اعلام کرد و همسرش در جولای 1928 حجاب از سر برداشت.
ملکه ثریا، یکی از نخستین زنانی بود که بی حجابی را اعلام کرد. او در 28 جولای 1928 در مقاله ای که در امان افغان منتشر کرد چنین نوشت:
چادری زن را از تنفس هوای آزاد مانع میگردد و به همین سبب اکثریت زنان به مرض مبتلا شده اند.[۴]«شاه امانالله یک ماه بعد از لویهجرگه ۱۹۲۸ میلادی (هفته اول ماه اکتوبر) چهار جلسهی بزرگ در قصر ستور وزارت خارجه دایر کرد که در هر یکی ششصد تن از معاریف و مأمورین عالی رتبه با خانمهایشان به شمول دیپلوماتهای خارجی مقیم کابل اشتراک داشتند. شاه در بیانیهی روز چهارم خود بر این موضوع تأکید کرد که ظرف دو ماه دیگر برقع از سر زنان برداشته خواهد شد و به جای آن یک روسری (دستمال) مانند زنان ترکیه برسر انداخته میشود که در زیر گردن گره میخورد، شاه متذکر شد که اختیار اینگونه ستر اجباری نیست. همچنان شاه به این نکته اشاره کرد که چادری در اسلام فرض نیست و بعد خطاب به ملکه ثریا گفت که چادر خود را از سرش بردارد و ملکه چادر خود را از سر برداشت و زنان و حضار برایش کف زدند، بدون آن که از شرف ملکه چیزی کاسته شده باشد. بدین سان ملکه ثریا نخستین زن افغان است که رسماً رویلچی زن را در کشور اعلام کرد.»[۵]
در زمان طالبان (۱۹۹۶- ۲۰۰۱) پوشیدن چادری و برقع برای زنان اجباری شد. وقتی رژیم طالبان سقوط کرد. اکثر دختران و زنان چادریهایشان را کنار گذاشتند و بدون چادری در شهر ظاهر شدند، اما هنوز هم در شهر کابل زنان چادری میپوشیدند.
در مرداد 1397 «حسینه صافی» سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان مدعی شد که این نوع چادر محلی که مانند یک کیسه است توهین به وجود مقام والای زن است و در هیچ گوشه از جهان اسلام چنین حجاب استفاده نمیشود. او سپس به دلیل آن که در چندین مورد حملات انتحاری گروههای مخالف دولت افغانستان مثل طالبان و داعش از این پوشش استفاده میکنند و بارها از دزدی و فحشاء زنان با استفاده از این نوع برقع در ولایات مخلتف افغانستان گزارش شده است پوشیدن آن را ممنوع اعلام کرد، اما هیچ گاه این دستور او عملی نشد.[۶]ا
امروزه برخی از زنان در شهر کابل از چادری استفاده میکنند.
منابع
- ↑ پوشاکدر ایرانزمین (1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.
- ↑ https://8am.af/the-role-of-a-cluster-in-afghan-politics-%E2%80%A2-from-the-afghan-british-war-to-the-present/
- ↑ دائره المعارف آریانا، جلد سوم، ذیل مدخل.
- ↑ /fa.akiseu.com/پیشینه-چادری-در-افغانستان/
- ↑ سیستانی، محمد اعظم.(2004). سیمای زن افغان در حماسه و تاریخ. بی جا.
- ↑ http://www.afghanpaper.com/nbody.php?id=153657
نویسنده: حکمت بروجردی