تفاوت میان نسخههای «سمنوپزان»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
سمنوپزان از | سمنوپزان از آیینهای نذری زنانه است که طی آن سمنو در حجم وسیع پخته و به افراد داده میشود. سمنوپزان معمولاً به نام حضرت زهرا و پیش از نوروز انجام میگیرد. | ||
=== | === ریشهشناسی === | ||
سمنو /samanū/ نوعی خوردنی شیرین و مایع و غلیظ و | سمنو /samanū/ نوعی خوردنی شیرین و مایع و غلیظ و قهوهای رنگ است که از پختن طولانی مدت شیره جوانه گندم با آرد تهیه میشود و معمولاً یکی از اجزای سفره هفتسین است. سمنو اسم فارسی نیده است. این واژه در گویشهای مختلف ایرانی به صورتهای مختلف بیان میشود؛ مثلاً در خراسانی/ senū/، در تاجیکی/sumalak/، در کردی/samanī/، در آشتیانی/senemu/ و در فارسی افغانستان/samanak/ تلفظ میشود. با درنظر گرفتن تحول –v- > -m- در برخی گویشهای ایرانی، برخی صورت اصلی این واژه را savān دانستهاند که با واژه سوهان (شیرینی مخصوص شهرستان قم که از آرد جوانه گندم و روغن تهیه میشود) هم ریشه است.<ref>حسندوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی''. ج 3. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ذیل مدخل.</ref> ظاهراً این واژه با Sumanak و Sumanas به معنای یاسمن و Suman به معنای سمن از یک ریشه است و Suma در سانسکریت و huma در اوستایی بر یک چیز دلالت دارد. سوما در سانسکریت و هوما یا هوم در اوستایی از کهنترین عنصرهای اسطورهای یکسان میان تمدن ایران و هند باستان است. سوما /soma/ یا هوم /hum/ به معنای فشردن یا افشره و عصارهگیری است.<ref>حسن دوست ذیل مدخل هوم</ref> اما سوما یا هوم نام گیاهی مقوی و مغذی نیز بوده است که ایرانیان و هندوان از شیرهی آن نوشیدنی شفابخش آماده میکردند.<ref>خالصی، مریم (1399). سمنو و هوم و جایگاه آن در آیینهای ایرانی (پیوند ایزدبانو آناهیتا و سمنو در سمنوپزان). ''امرداد''، ش 437، سال 21، ص5.</ref> به نظر میآید وجود سمنو بر سر سفره هفتسین به دلیل همین خواص حیاتی آن باشد، به گونهای که قدما معتقد بودند دستکم سالی یک بار باید از این معجون حیاتبخش خورد. | ||
=== پیشینه === | === پیشینه === | ||
حلواهایی که با جوانه گندم به عنوان ماده اصلی آن تهیه | حلواهایی که با جوانه گندم به عنوان ماده اصلی آن تهیه میشوند سمنو و سوهان هستند. البته در سمنو از شیره مایع شکل جوانه و در سوهان از صورت جامد و خشک شده جوانه گندم استفاده میشود. آیین پخت سمنو، همانندیهایی با تهیۀ حلوای سن در میان زرتشتیان دارد. زرتشتیان این حلوا را از آردی بـه نام آرد سن تهیه میکنند که به صورت طبیعی شیرین است و نیازی به شکر ندارد و از خشک کردن جوانه گندم بدست میآید، اما در سمنو از شیره حاصل از کوبیدن و فشردن جوانه گندم استفاده میشود. زرتشتیان براي پخت سمنو نیـز از ترکیب آرد سن و آرد گندم استفاده میکنند.<ref name=":0">میرمجیدی، عادل</ref>به نظر میرسد وجـود پیوندهای مشابه در پخت چنین خوراکیهای شیرینی، گواهی بر قدمت این آیین در باورهای ایرانیان است. معمولاً در مراسم پختن آن تنها زنان شركت دارند و همین رویکرد غالب زنانه آن را به آناهیتا پیوند میدهد. تهیه سمنو توسط زنان را با [[آناهیتا]] (ایزدبانوی نگهبان آب) مرتبط میدانند، چرا که یکی از دعاهای اغلب زنان در زمان پخت داشتن همسر و فرزند است.<ref>شهبازی، شاپور ایرانیکا هفت سین</ref> | ||
=== سمنو === | === سمنو === | ||
''سمنو'', یا مالت گندم, از | ''سمنو'', یا مالت گندم, از شیرینیهای سنتی ایران است که مصرف آن به دلیل ارزش غذایی بالایی که دارد در حال گسترش است. وجود آن بر سر سفره هفتسین به آن جنبه سنتی بیشتری داده است. روش تولید این فرآورده اغلب به صورت خانگی و کارگاهی است. بدین معنا که تولید صنعتی آن هنوز توسعه چندانی نیافته است. برای تهیه سمنو از عصاره جوانه تازه گندم و آرد کامل گندم استفاده میشود. گونه گندم مورد استفاده از نظر مقدار نشاسته و برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی در زمان جوانهزنی و همچنین نسبت آرد کامل به گندم اولیه به کار رفته از جمله عمدهترین عوامل مؤثر بر ویژگیهای کمی و کیفی محصول نهایی خواهند بود. مصرف اين ماده غذايی، به دليل ارزش غذايی مناسـب آن، در حال گسترش است. سمنو با آن که بـه آن هـيچ نـوع ماده شیرینکنندهای افزوده نمیشود شيرين است. علت شيرين بودن سمنو تبديل نـشاسته بـه قندهای ساده بر اثر آنزیمهای جوانه گندم است ضمن این که مواد مغذی، ويتامينها و آنزيمهای موجود در گنـدم و جوانه ارزش غذايى فراوانى دارند. پختن سمنو امروزه به صورت صنعتی هم صورت میگیرد و لذا این محصول اختصاص به ایام نوروز ندارد و در تمام سال در بسیاری از مناطق موجود است. البته همچنان کسانی که به صورت نذر این آیین را انجام میدهند سمنو را به همراه آیینهای یاد شده به همان شیوه سنتی میپزند. سمنو دارای ارزش تغذیهای بالایی است، به گونهای که قدما آن را «قوت نياكان» مینامیدند. | ||
=== خواص === | === خواص === | ||
در هنگام جوانه زدن | در هنگام جوانه زدن آنزيمهای غيرفعال گندم فعال میشوند، لذا به نظر میرسد مصرف سمنو كه حاوی املاح و آنزيمهای فعال شده گندم است، مـیتوانـد از لحاظ فيزيولوژيكی سـبب تحريک فعاليتهای آنزيمی بدن انسان شود و بـه همـين دليل مصرف آن در افزايش سلامت و پيشگيرى از پارهاى از بيماریها بسيار مؤثر خواهد بود و بنابراين میتواند از اهميت ويژهای در تغذيه برخوردار باشد.<ref name=":0" /> | ||
=== مراحل تهیه === | === مراحل تهیه === | ||
سمنو از | سمنو از نذریهای سختی است که تهیه آن چندین روز زمان میبرد، علت این امر زمانی است که گندم طی میکند تا جوانه بزند. مراحل تهيه و توليد سمنو شامل شستشوی گنـدم، خيـساندن، جوانه زدن، چرخ كردن گندم جوانه زده، استحصال شيره يا عـصاره، اختلاط شیره با آرد گندم و عمليات پخت اسـت. پخت سمنو چندین ساعت طول میکشد و در طی این چند ساعت تهيـه مخلوط عصاره جوانه با آرد گندم اغلب به صـورت سـنتی صورت میگیرد، يعنی بر پايه شاخصهای علمی فراوری استوار نيست و از اينرو نسبت اجزای مورد استفاده در توليـد سمنو نيـز بـه طور دقيق مشخص نيست. | ||
=== | === آیینها === | ||
سمنو که به حلوای حضرت زهرا (س) نیز معروف است از خوراکی های نوروزی است و پخت آن در شهرهای مختلف با آیینهای گوناگونی همراه است. از انجا که تهیه سمنو زمان زیادی میبرد معمولا در مقیاسهای زیاد پخته میشود. مثلا در شاهرود رسم است که گندم سمنو را زن سالمندی ده بیست روز قبل از عید مقداری گندم را در ظرفی خیس کند. با پیدا شدن جوانه های سفید گندم آن را هفت مرتبه در هاون می کوبد و شیره آن را می گیرد. به هر پنج سیر شیرابه گندم، 3 کیلو آرد می افزاید و مخلوط را می جوشاند. باید مدام آرد و شیره گندم را به هم زد تا مخلوط گلوله گلوله نشود و ته نگیرد. در پای دیگ زنی روضه حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زهرا (س) را می خواند چنانچه کسی نذری داشته باشد مقداری نخود و کشمش به زن روضه خوان می دهد تا افسانه پیرخارکش مشکل گشا را تعریف کند. زنانی که دوره قاعدگی را میگذرانند نباید در زمان پخت حضور داشته باشند، چرا که قاعدگی نوعی ناپاکی تلقی میشود و سمنو مورد توجه حضرت زهرا (س) واقع نخواهد شد. وقتی سمنو آماده شد آتش دیگ را خاموش و پارچه سفیدی روی دیگ می اندازند و روی دیگر آیینه، قرآن، [[سرمه]] دان، کاسه آب و نقل می چینند و می روند. هنگام اذان صبح، دو سه نفر زن مومن وضو می گیرند و پس از ادای نماز به سر دیگ می روند و اشیای روی دیگ را برمی دارند اگر شکلی شبیه اثر سه انگشت یا پنج دانه تسبیح روی سمنو نقش بسته باشد پنداشته میشود که نذر قبول شده و سمنو مورد توجه حضرت زهرا (س) قرار گرفته است. زن صاحبخانه با قاشق اثر انگشت یا دانه های تسبیح را برمی دارد و بقیه سمنو را بین اقوام و آشنایان تقسیم می کند.<ref>شریعت زاده، سیدعلی اصغر (1371). ''فرهنگ مردم شاهرود''. بی جا: علیاصغر شریعتزاده. صص417-418.</ref>در خراسان، پس از دمکردن سمنو، ۱۲ شمع به نیت دوازدهامام دورتادور دیگ روشن میکنند. وقتی شمعها سوخت و به آخر رسید، صاحب نذر به اتفاق مشارکتکنندگان در مراسم تهیۀ سمنو که مرادی دارند، به کنار دیگ میآیند و جانمازشان را پای دیگ پهن میکنند و دستهجمعی دو رکعت نماز حاجت میخوانند و حاجتشان را از حضرت فاطمه (ع) میخواهند؛ بعد صلواتگویان در دیگ را برمیدارند.<ref>آقاجمال خوانساری، محمد (1349) ''عقائد النساء و مرآت البلهاء''، به کوشش محمود کتیرایی .ص 56</ref> | سمنو که به حلوای حضرت زهرا (س) نیز معروف است از خوراکی های نوروزی است و پخت آن در شهرهای مختلف با آیینهای گوناگونی همراه است. از انجا که تهیه سمنو زمان زیادی میبرد معمولا در مقیاسهای زیاد پخته میشود. مثلا در شاهرود رسم است که گندم سمنو را زن سالمندی ده بیست روز قبل از عید مقداری گندم را در ظرفی خیس کند. با پیدا شدن جوانه های سفید گندم آن را هفت مرتبه در هاون می کوبد و شیره آن را می گیرد. به هر پنج سیر شیرابه گندم، 3 کیلو آرد می افزاید و مخلوط را می جوشاند. باید مدام آرد و شیره گندم را به هم زد تا مخلوط گلوله گلوله نشود و ته نگیرد. در پای دیگ زنی روضه حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زهرا (س) را می خواند چنانچه کسی نذری داشته باشد مقداری نخود و کشمش به زن روضه خوان می دهد تا افسانه پیرخارکش مشکل گشا را تعریف کند. زنانی که دوره قاعدگی را میگذرانند نباید در زمان پخت حضور داشته باشند، چرا که قاعدگی نوعی ناپاکی تلقی میشود و سمنو مورد توجه حضرت زهرا (س) واقع نخواهد شد. وقتی سمنو آماده شد آتش دیگ را خاموش و پارچه سفیدی روی دیگ می اندازند و روی دیگر آیینه، قرآن، [[سرمه]] دان، کاسه آب و نقل می چینند و می روند. هنگام اذان صبح، دو سه نفر زن مومن وضو می گیرند و پس از ادای نماز به سر دیگ می روند و اشیای روی دیگ را برمی دارند اگر شکلی شبیه اثر سه انگشت یا پنج دانه تسبیح روی سمنو نقش بسته باشد پنداشته میشود که نذر قبول شده و سمنو مورد توجه حضرت زهرا (س) قرار گرفته است. زن صاحبخانه با قاشق اثر انگشت یا دانه های تسبیح را برمی دارد و بقیه سمنو را بین اقوام و آشنایان تقسیم می کند.<ref>شریعت زاده، سیدعلی اصغر (1371). ''فرهنگ مردم شاهرود''. بی جا: علیاصغر شریعتزاده. صص417-418.</ref>در خراسان، پس از دمکردن سمنو، ۱۲ شمع به نیت دوازدهامام دورتادور دیگ روشن میکنند. وقتی شمعها سوخت و به آخر رسید، صاحب نذر به اتفاق مشارکتکنندگان در مراسم تهیۀ سمنو که مرادی دارند، به کنار دیگ میآیند و جانمازشان را پای دیگ پهن میکنند و دستهجمعی دو رکعت نماز حاجت میخوانند و حاجتشان را از حضرت فاطمه (ع) میخواهند؛ بعد صلواتگویان در دیگ را برمیدارند.<ref>آقاجمال خوانساری، محمد (1349) ''عقائد النساء و مرآت البلهاء''، به کوشش محمود کتیرایی .ص 56</ref> | ||
نسخهٔ ۲۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۷
سمنوپزان از آیینهای نذری زنانه است که طی آن سمنو در حجم وسیع پخته و به افراد داده میشود. سمنوپزان معمولاً به نام حضرت زهرا و پیش از نوروز انجام میگیرد.
ریشهشناسی
سمنو /samanū/ نوعی خوردنی شیرین و مایع و غلیظ و قهوهای رنگ است که از پختن طولانی مدت شیره جوانه گندم با آرد تهیه میشود و معمولاً یکی از اجزای سفره هفتسین است. سمنو اسم فارسی نیده است. این واژه در گویشهای مختلف ایرانی به صورتهای مختلف بیان میشود؛ مثلاً در خراسانی/ senū/، در تاجیکی/sumalak/، در کردی/samanī/، در آشتیانی/senemu/ و در فارسی افغانستان/samanak/ تلفظ میشود. با درنظر گرفتن تحول –v- > -m- در برخی گویشهای ایرانی، برخی صورت اصلی این واژه را savān دانستهاند که با واژه سوهان (شیرینی مخصوص شهرستان قم که از آرد جوانه گندم و روغن تهیه میشود) هم ریشه است.[۱] ظاهراً این واژه با Sumanak و Sumanas به معنای یاسمن و Suman به معنای سمن از یک ریشه است و Suma در سانسکریت و huma در اوستایی بر یک چیز دلالت دارد. سوما در سانسکریت و هوما یا هوم در اوستایی از کهنترین عنصرهای اسطورهای یکسان میان تمدن ایران و هند باستان است. سوما /soma/ یا هوم /hum/ به معنای فشردن یا افشره و عصارهگیری است.[۲] اما سوما یا هوم نام گیاهی مقوی و مغذی نیز بوده است که ایرانیان و هندوان از شیرهی آن نوشیدنی شفابخش آماده میکردند.[۳] به نظر میآید وجود سمنو بر سر سفره هفتسین به دلیل همین خواص حیاتی آن باشد، به گونهای که قدما معتقد بودند دستکم سالی یک بار باید از این معجون حیاتبخش خورد.
پیشینه
حلواهایی که با جوانه گندم به عنوان ماده اصلی آن تهیه میشوند سمنو و سوهان هستند. البته در سمنو از شیره مایع شکل جوانه و در سوهان از صورت جامد و خشک شده جوانه گندم استفاده میشود. آیین پخت سمنو، همانندیهایی با تهیۀ حلوای سن در میان زرتشتیان دارد. زرتشتیان این حلوا را از آردی بـه نام آرد سن تهیه میکنند که به صورت طبیعی شیرین است و نیازی به شکر ندارد و از خشک کردن جوانه گندم بدست میآید، اما در سمنو از شیره حاصل از کوبیدن و فشردن جوانه گندم استفاده میشود. زرتشتیان براي پخت سمنو نیـز از ترکیب آرد سن و آرد گندم استفاده میکنند.[۴]به نظر میرسد وجـود پیوندهای مشابه در پخت چنین خوراکیهای شیرینی، گواهی بر قدمت این آیین در باورهای ایرانیان است. معمولاً در مراسم پختن آن تنها زنان شركت دارند و همین رویکرد غالب زنانه آن را به آناهیتا پیوند میدهد. تهیه سمنو توسط زنان را با آناهیتا (ایزدبانوی نگهبان آب) مرتبط میدانند، چرا که یکی از دعاهای اغلب زنان در زمان پخت داشتن همسر و فرزند است.[۵]
سمنو
سمنو, یا مالت گندم, از شیرینیهای سنتی ایران است که مصرف آن به دلیل ارزش غذایی بالایی که دارد در حال گسترش است. وجود آن بر سر سفره هفتسین به آن جنبه سنتی بیشتری داده است. روش تولید این فرآورده اغلب به صورت خانگی و کارگاهی است. بدین معنا که تولید صنعتی آن هنوز توسعه چندانی نیافته است. برای تهیه سمنو از عصاره جوانه تازه گندم و آرد کامل گندم استفاده میشود. گونه گندم مورد استفاده از نظر مقدار نشاسته و برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی در زمان جوانهزنی و همچنین نسبت آرد کامل به گندم اولیه به کار رفته از جمله عمدهترین عوامل مؤثر بر ویژگیهای کمی و کیفی محصول نهایی خواهند بود. مصرف اين ماده غذايی، به دليل ارزش غذايی مناسـب آن، در حال گسترش است. سمنو با آن که بـه آن هـيچ نـوع ماده شیرینکنندهای افزوده نمیشود شيرين است. علت شيرين بودن سمنو تبديل نـشاسته بـه قندهای ساده بر اثر آنزیمهای جوانه گندم است ضمن این که مواد مغذی، ويتامينها و آنزيمهای موجود در گنـدم و جوانه ارزش غذايى فراوانى دارند. پختن سمنو امروزه به صورت صنعتی هم صورت میگیرد و لذا این محصول اختصاص به ایام نوروز ندارد و در تمام سال در بسیاری از مناطق موجود است. البته همچنان کسانی که به صورت نذر این آیین را انجام میدهند سمنو را به همراه آیینهای یاد شده به همان شیوه سنتی میپزند. سمنو دارای ارزش تغذیهای بالایی است، به گونهای که قدما آن را «قوت نياكان» مینامیدند.
خواص
در هنگام جوانه زدن آنزيمهای غيرفعال گندم فعال میشوند، لذا به نظر میرسد مصرف سمنو كه حاوی املاح و آنزيمهای فعال شده گندم است، مـیتوانـد از لحاظ فيزيولوژيكی سـبب تحريک فعاليتهای آنزيمی بدن انسان شود و بـه همـين دليل مصرف آن در افزايش سلامت و پيشگيرى از پارهاى از بيماریها بسيار مؤثر خواهد بود و بنابراين میتواند از اهميت ويژهای در تغذيه برخوردار باشد.[۴]
مراحل تهیه
سمنو از نذریهای سختی است که تهیه آن چندین روز زمان میبرد، علت این امر زمانی است که گندم طی میکند تا جوانه بزند. مراحل تهيه و توليد سمنو شامل شستشوی گنـدم، خيـساندن، جوانه زدن، چرخ كردن گندم جوانه زده، استحصال شيره يا عـصاره، اختلاط شیره با آرد گندم و عمليات پخت اسـت. پخت سمنو چندین ساعت طول میکشد و در طی این چند ساعت تهيـه مخلوط عصاره جوانه با آرد گندم اغلب به صـورت سـنتی صورت میگیرد، يعنی بر پايه شاخصهای علمی فراوری استوار نيست و از اينرو نسبت اجزای مورد استفاده در توليـد سمنو نيـز بـه طور دقيق مشخص نيست.
آیینها
سمنو که به حلوای حضرت زهرا (س) نیز معروف است از خوراکی های نوروزی است و پخت آن در شهرهای مختلف با آیینهای گوناگونی همراه است. از انجا که تهیه سمنو زمان زیادی میبرد معمولا در مقیاسهای زیاد پخته میشود. مثلا در شاهرود رسم است که گندم سمنو را زن سالمندی ده بیست روز قبل از عید مقداری گندم را در ظرفی خیس کند. با پیدا شدن جوانه های سفید گندم آن را هفت مرتبه در هاون می کوبد و شیره آن را می گیرد. به هر پنج سیر شیرابه گندم، 3 کیلو آرد می افزاید و مخلوط را می جوشاند. باید مدام آرد و شیره گندم را به هم زد تا مخلوط گلوله گلوله نشود و ته نگیرد. در پای دیگ زنی روضه حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زهرا (س) را می خواند چنانچه کسی نذری داشته باشد مقداری نخود و کشمش به زن روضه خوان می دهد تا افسانه پیرخارکش مشکل گشا را تعریف کند. زنانی که دوره قاعدگی را میگذرانند نباید در زمان پخت حضور داشته باشند، چرا که قاعدگی نوعی ناپاکی تلقی میشود و سمنو مورد توجه حضرت زهرا (س) واقع نخواهد شد. وقتی سمنو آماده شد آتش دیگ را خاموش و پارچه سفیدی روی دیگ می اندازند و روی دیگر آیینه، قرآن، سرمه دان، کاسه آب و نقل می چینند و می روند. هنگام اذان صبح، دو سه نفر زن مومن وضو می گیرند و پس از ادای نماز به سر دیگ می روند و اشیای روی دیگ را برمی دارند اگر شکلی شبیه اثر سه انگشت یا پنج دانه تسبیح روی سمنو نقش بسته باشد پنداشته میشود که نذر قبول شده و سمنو مورد توجه حضرت زهرا (س) قرار گرفته است. زن صاحبخانه با قاشق اثر انگشت یا دانه های تسبیح را برمی دارد و بقیه سمنو را بین اقوام و آشنایان تقسیم می کند.[۶]در خراسان، پس از دمکردن سمنو، ۱۲ شمع به نیت دوازدهامام دورتادور دیگ روشن میکنند. وقتی شمعها سوخت و به آخر رسید، صاحب نذر به اتفاق مشارکتکنندگان در مراسم تهیۀ سمنو که مرادی دارند، به کنار دیگ میآیند و جانمازشان را پای دیگ پهن میکنند و دستهجمعی دو رکعت نماز حاجت میخوانند و حاجتشان را از حضرت فاطمه (ع) میخواهند؛ بعد صلواتگویان در دیگ را برمیدارند.[۷]
سمنو برای نذرهای مختلفی پخته میشود ، ازجمله ادای قرض، گشایش کار، بهبودی بیمار، فرزند دارشدن و امثال آن. و معمولاً این بهم زدن از سر شب تا صبح طول میکشد و هرکس که نذری داشته باشد بایستی کمی آن را هم بزند تا مرادش داده شود، مقداری بادام و گردوی با پوست نیز در آن میریزند و آنها هم پخته میشوند.
فردای آن روز سمنو را در ظرفهای مختلف کشیده و برای همسایگان میفرستند و همسایگان هم وظیفه دارند در جای ظرف سمنو تخم مرغ و یا کمی قند گذارده ظرف را پس بفرستند و اگر قند و یا تخم مرغ در منزل نبود بایستی چند برگ سبز چیده در کاسه گذارده پس بفرستند، بادام و یا گردوی سمنو را هرکس در سهمیه سمنوی خود بیابد در جیب و یا کیسه خود نگهداشته معتقدند که برکت می آورد.[۸]
*****درحال تکمیل
منابع
- ↑ حسندوست، محمد (1393). فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی. ج 3. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ذیل مدخل.
- ↑ حسن دوست ذیل مدخل هوم
- ↑ خالصی، مریم (1399). سمنو و هوم و جایگاه آن در آیینهای ایرانی (پیوند ایزدبانو آناهیتا و سمنو در سمنوپزان). امرداد، ش 437، سال 21، ص5.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ میرمجیدی، عادل
- ↑ شهبازی، شاپور ایرانیکا هفت سین
- ↑ شریعت زاده، سیدعلی اصغر (1371). فرهنگ مردم شاهرود. بی جا: علیاصغر شریعتزاده. صص417-418.
- ↑ آقاجمال خوانساری، محمد (1349) عقائد النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی .ص 56
- ↑ صفینژاد، جواد (1345). مونوگرافی ده طالبآباد. تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی. ص404