تفاوت میان نسخههای «پوراندخت»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
===زندگی نامه=== | ===زندگی نامه=== | ||
پوراندخت یا بوراندخت یا بوران ملکهٔ ایران بود. وی دختر خسرو پرویز و خواهر [[آزرمیدخت]] بود. پوراندخت نخستین پادشاه زن ایرانی است که در سال [630م؟] و پس از کشته شدن خسرو پرویز به دست شیرویه بر تخت سلطنت نشست. پس از مرگ خسرو پرویز کشور دچار آشفتگی شده و در مدت دو سال، پنج نفر پادشاه شده و به قتل رسیدند. پس از کشته شدن جوانشیر- پسر خسرو پرویز- چون شیرویه تمامی برادرانش را کشته بود و هیچ فرزندی از خسرو پرویز باقی نمانده بود تا به پادشاهی برسد، موبدان و بزرگان پوراندخت را برای فرمانروایی انتخاب کردند. فردوسی دوران پادشاهی پوراندخت را چنین توصیف میکند: | پوراندخت یا [[بوراندخت]] یا [[بوران]] ملکهٔ ایران بود. وی دختر خسرو پرویز و خواهر [[آزرمیدخت]] بود. پوراندخت نخستین پادشاه زن ایرانی است که در سال [630م؟] و پس از کشته شدن خسرو پرویز به دست شیرویه بر تخت سلطنت نشست. پس از مرگ خسرو پرویز کشور دچار آشفتگی شده و در مدت دو سال، پنج نفر پادشاه شده و به قتل رسیدند. پس از کشته شدن جوانشیر- پسر خسرو پرویز- چون شیرویه تمامی برادرانش را کشته بود و هیچ فرزندی از خسرو پرویز باقی نمانده بود تا به پادشاهی برسد، موبدان و بزرگان پوراندخت را برای فرمانروایی انتخاب کردند. فردوسی دوران پادشاهی پوراندخت را چنین توصیف میکند: | ||
چو تاج کیانی به پوران رسید | چو تاج کیانی به پوران رسید |
نسخهٔ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۹
زندگی نامه
پوراندخت یا بوراندخت یا بوران ملکهٔ ایران بود. وی دختر خسرو پرویز و خواهر آزرمیدخت بود. پوراندخت نخستین پادشاه زن ایرانی است که در سال [630م؟] و پس از کشته شدن خسرو پرویز به دست شیرویه بر تخت سلطنت نشست. پس از مرگ خسرو پرویز کشور دچار آشفتگی شده و در مدت دو سال، پنج نفر پادشاه شده و به قتل رسیدند. پس از کشته شدن جوانشیر- پسر خسرو پرویز- چون شیرویه تمامی برادرانش را کشته بود و هیچ فرزندی از خسرو پرویز باقی نمانده بود تا به پادشاهی برسد، موبدان و بزرگان پوراندخت را برای فرمانروایی انتخاب کردند. فردوسی دوران پادشاهی پوراندخت را چنین توصیف میکند:
چو تاج کیانی به پوران رسید
شکوهی در آن خاندان کس ندید
به یاد آور این قول سنجیده را
بخوان قول مرد سخن دیده را
شکوهی نماند در آن خاندان
که بانگ خروس آید از ماکیان
پوراندخت پیراهنی طرحدار و سبز رنگ بر تن، شلواری به رنگ آبی آسمانی بر پای و تاجی از نگین های آبی رنگ بر سر می گذاشت. وی در نامه ها و خطابه های خود، همگان را به عدل و دادگستری دعوت کرده و اذعان می کرد سلطنت وابسته به زن یا مرد نیست بلکه به دادگری و انصاف بستگی دارد. وی بار سنگین مالیاتها را کم کرده و زندانیان را آزاد نمود. همچنین سکه هایی به نام خود ضرب کرد. منابع تاریخی ذکر می کنند پوراندخت صلیب حضرت عیسی (ع) را که پدرش خسرو پرویز از بیت المقدس به غنیمت آورده و عامل جنگهای ایران و روم بود را به هراکلیوس پادشاه روم شرقی بازگرداند و به این جنگها پایان داد.
پوراندخت در دوران سلطنت خود تمامی پلهای امپراتوری ساسانی را مرمت و بازسازی کرد. آتشکده استنیا و بناهایی در قهستان یزد ساخت که امروزه به توران پشت مشهور است.
وی دستور قتل همسرش شهربراز را نیز صادر کرد.
به گفته فردوسی پوراندخت 6 ماه سلطنت کرد ولی دیگر مورخان همچون بعلمی پادشاهی او را یک سال و چهار ماه نوشته است. عده ای معتقدند پوراندخت در سال 631 میلادی به دست بزرگان کشور در اتاقش خفه شده بود ولی به گفته فردوسی او به علت بیماری درگذشته است.
چو شش ماه بگذشت بر کار اوی
ببند ناگهان کژ پرگار اوی
به یک هفته بیمار گشت و بمرد
ابا خویشتن نام نیکی ببرد
از مدفن این پادشاه زن اطلاعی در دست نیست.
منابع
دهخدا، علیاکبر (1377). لغت نامه. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.
رامتین، ایرج (1390). پرتو ایزدی بانو: جایگاه و مقام زن در ایران باستان. تهران: آیین تربیت.
رجبی، محمد حسن(1374). مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی، از آغاز تا مشروطه. تهران: سروش.
طبری، محمدبن جریر (1378). تاریخنامه طبری. تهران: سروش.
عادل، محمدرضا (1372). فرهنگ جامع نامهای شاهنامه. تهران: نشر صدوق.