تفاوت میان نسخه‌های «طاهره صفارزاده»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
=== تحصیلات ===
=== تحصیلات ===
تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند. اشعار سعدی و حافظ، آثار صادق هدایت و ترجمه های رایج داستانی و نشریات مختلف روز را خواند و در یازده سالگی بخشی از دیوان حافظ را حفظ شد. طاهره با اخذ رتبه اول دیپلم ادبی و شرکت در امتحانات ورودی دانشگاه ها، در سه رشته حقوق، زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات انگلیسی قبول شد اما سرانجام تحصیلات عالیه را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز ادامه داد و در سال 1337 لیسانس گرفت. او در آمریکا موفق به اخذ درجه MFA(Master of Fine Arts) به معنی استاد هنرهای زیبا از دانشگاه آیووا شد. در این ایام، ضمن گذراندن واحدهای درسی دیگر، برای درس های اصلی شعر امروز جهان، موضوع های نقد ادبی، نقد علمی ترجمه و سینمای مستند را انتخاب کرد. سینما را نیز به عنوان هنر دوم برگزید و دو فیلم کوتاه ساخت. همچنین موفق شد تعریف ها و نظریه های جدیدی در زمینه هنر به ویژه شعر ارائه کند. نخستین نمونه این نوع شعرهایش او را به شهرت و اعتباری چشمگیر در میان شاعران و نویسندگان کشورهای مختلف جهان رساند و ارتباط های ادبی متقابلی میان او و شاعران و هنرمندان دیگر کشورها پدید آورد. <ref name=":0" />
تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند. اشعار سعدی و حافظ، آثار صادق هدایت و ترجمه های رایج داستانی و نشریات مختلف روز را خواند و در یازده سالگی بخشی از دیوان حافظ را حفظ شد. طاهره با اخذ رتبه اول دیپلم ادبی و شرکت در امتحانات ورودی دانشگاه ها، در سه رشته حقوق، زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات انگلیسی قبول شد اما سرانجام تحصیلات عالیه را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز ادامه داد و در سال 1337 لیسانس گرفت. او در آمریکا موفق به اخذ درجه MFA(Master of Fine Arts) به معنی استاد هنرهای زیبا از دانشگاه آیووا شد. در این ایام، ضمن گذراندن واحدهای درسی دیگر، برای درس های اصلی شعر امروز جهان، موضوع های نقد ادبی، نقد علمی ترجمه و سینمای مستند را انتخاب کرد. سینما را نیز به عنوان هنر دوم برگزید و دو فیلم کوتاه ساخت. همچنین موفق شد تعریف ها و نظریه های جدیدی در زمینه هنر به ویژه شعر ارائه کند. نخستین نمونه این نوع شعرهایش او را به شهرت و اعتباری چشمگیر در میان شاعران و نویسندگان کشورهای مختلف جهان رساند و ارتباط های ادبی متقابلی میان او و شاعران و هنرمندان دیگر کشورها پدید آورد. <ref name=":0" />
=== فعالیت‌های شغلی ===
صفارزاده پس از مهاجرت به تهران مدتی با کار در یک شرکت بیمه، با تدریس زبان انگلیسی و نوشتن داستان برای مطبوعات، زندگی خود را گذراند. همزمان با برعهده گرفتن مسئولیت صفحه شعر یکی از مجله ها، به عنوان مترجم متون فنی در شرکت نفت استخدام شد و با استفاده از بورسیه ای سه ماهه برای گذراندن دوره روزنامه نگاری به انگلستان رفت اما با شنیدن خبر درگذشت فرزندش به ایران بازگشت و دوباره در شرکت نفت مشغول به کار شد. ساخت فیلم های مستند و ترجمه فیلم ها را به عهده گرفت اما بعد به دلیل صحبت هایی که در اردوی فرزندان کارگران شرکت نفت برای بچه ها و علیه ظلم کرد، از طرف ساواک مورد بازجویی قرار گرفت و چون با استعفایش موافقت نشد و تحمل محیط کار برایش دشوار گشت، لذا تقاضای مرخصی بدون حقوق کرد و به قصد ادامه تحصیل از ایران خارج شد و با معرفی نامه ای که فریدون رهنما برایش گرفت، به یکی از مؤسسه های آموزشی تلویزیون بی. بی. سی مراجعه کرد تا سناریونویسی بخواند، ولی چون در آنجا بیشتر به کارگردانی فیلم و تلویزیون توجه می شد، منصرف گردید.
طاهره صفارزاده پس از بازگشت به وطن، به عنوان مترجم و ویراستار در یک مؤسسه کار کرد. در سال 1348 سفری به هند و چین رفت. در سال 1349 به استخدام دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) درآمد. اما به دنبال انتشار کتاب ایواسیوک، نویسنده و منتقد رومانی در سال 1354 که در آن صفارزاده را یک شاعر انقلابی فناتیک خوانده بود، ساواک اولین برخورد را با او کرد و گفت: ما تو را به زندان نمی اندازیم که مشهور شوی و چند تا نویسنده خارجی جنجال به راه بیندازند ولی زنده به گورت می کنیم.
بنابراین از آنجا که اشعارش مورد پسند حکومت نبود، در سال 1355 به جرم سرودن شعر مقاومت دینی و امضا نکردن برگه عضویت اجباری در حزب رستاخیز، از دانشگاه اخراج شد. او در ایام خانه نشینی، وقت خود را صرف خواندن تفسیرها و مطالعات قرآنی کرد و کتاب ''سفر پنجم'' را به چاپ رساند.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۶ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۵

زندگینامه

صفارزاده در 27 آبان 1315 در خانواده ای اهل فرهنگ و ادب متولد شد. نیاکان او از بزرگان شهر کرمان و عموماً اهل زهد و سلوک عرفانی بودند. جدش، حاج اسماعیل جهرمی، تاجر گلابتون بود و مکتب قرآن داشت و از او کراماتی نقل شده است. جد دیگرش میرزا علیرضای بزرگ نیز اهل سلوک عرفانی بود و در عین تعیّن و ثروت، زندگی ساده ای داشت و هر روز عده کثیری از سفره اطعام او بهره مند می شدند. مادربزرگ طاهره، بی بی مرصع، نیز زنی شاعرپیشه و چشم پزشک بود و پدرش، درویش نام، وکیل عدلیه، که بیشتر به موکلین بی بضاعت خدمت می کرد.

طاهره با از دست دادن مادر و پدر خود در پنج سالگی (1320)، توسط دایی اش به کرمان برده شد و بدین ترتیب تحت سرپرستی مادربزرگش بی بی مرصع پرورش یافت. در شش سالگی (1321) به مکتب رفت و تجوید، قرائت و قرآن را نزد ملاباجی آموخت.

صفارزاده در سال 1337 با محمدرضا جبارپور ازدواج کرد اما بعد از او جدا شد و به همراه فرزندش، علیرضا که آن هنگام یک ساله بود، به تهران مهاجرت کرد.

او در سال 1361 با عبدالوهاب نورانی وصال، ادیب، شاعر و نویسنده و استاد دانشگاه ازدواج کرد که این زندگی مشترک تا زمان درگذشت آن استاد در 23 دی 1373 ادامه داشت.[۱]

تحصیلات

تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه را در کرمان گذراند. اشعار سعدی و حافظ، آثار صادق هدایت و ترجمه های رایج داستانی و نشریات مختلف روز را خواند و در یازده سالگی بخشی از دیوان حافظ را حفظ شد. طاهره با اخذ رتبه اول دیپلم ادبی و شرکت در امتحانات ورودی دانشگاه ها، در سه رشته حقوق، زبان و ادبیات فارسی و زبان و ادبیات انگلیسی قبول شد اما سرانجام تحصیلات عالیه را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز ادامه داد و در سال 1337 لیسانس گرفت. او در آمریکا موفق به اخذ درجه MFA(Master of Fine Arts) به معنی استاد هنرهای زیبا از دانشگاه آیووا شد. در این ایام، ضمن گذراندن واحدهای درسی دیگر، برای درس های اصلی شعر امروز جهان، موضوع های نقد ادبی، نقد علمی ترجمه و سینمای مستند را انتخاب کرد. سینما را نیز به عنوان هنر دوم برگزید و دو فیلم کوتاه ساخت. همچنین موفق شد تعریف ها و نظریه های جدیدی در زمینه هنر به ویژه شعر ارائه کند. نخستین نمونه این نوع شعرهایش او را به شهرت و اعتباری چشمگیر در میان شاعران و نویسندگان کشورهای مختلف جهان رساند و ارتباط های ادبی متقابلی میان او و شاعران و هنرمندان دیگر کشورها پدید آورد. [۱]

فعالیت‌های شغلی

صفارزاده پس از مهاجرت به تهران مدتی با کار در یک شرکت بیمه، با تدریس زبان انگلیسی و نوشتن داستان برای مطبوعات، زندگی خود را گذراند. همزمان با برعهده گرفتن مسئولیت صفحه شعر یکی از مجله ها، به عنوان مترجم متون فنی در شرکت نفت استخدام شد و با استفاده از بورسیه ای سه ماهه برای گذراندن دوره روزنامه نگاری به انگلستان رفت اما با شنیدن خبر درگذشت فرزندش به ایران بازگشت و دوباره در شرکت نفت مشغول به کار شد. ساخت فیلم های مستند و ترجمه فیلم ها را به عهده گرفت اما بعد به دلیل صحبت هایی که در اردوی فرزندان کارگران شرکت نفت برای بچه ها و علیه ظلم کرد، از طرف ساواک مورد بازجویی قرار گرفت و چون با استعفایش موافقت نشد و تحمل محیط کار برایش دشوار گشت، لذا تقاضای مرخصی بدون حقوق کرد و به قصد ادامه تحصیل از ایران خارج شد و با معرفی نامه ای که فریدون رهنما برایش گرفت، به یکی از مؤسسه های آموزشی تلویزیون بی. بی. سی مراجعه کرد تا سناریونویسی بخواند، ولی چون در آنجا بیشتر به کارگردانی فیلم و تلویزیون توجه می شد، منصرف گردید.

طاهره صفارزاده پس از بازگشت به وطن، به عنوان مترجم و ویراستار در یک مؤسسه کار کرد. در سال 1348 سفری به هند و چین رفت. در سال 1349 به استخدام دانشگاه ملی (شهید بهشتی کنونی) درآمد. اما به دنبال انتشار کتاب ایواسیوک، نویسنده و منتقد رومانی در سال 1354 که در آن صفارزاده را یک شاعر انقلابی فناتیک خوانده بود، ساواک اولین برخورد را با او کرد و گفت: ما تو را به زندان نمی اندازیم که مشهور شوی و چند تا نویسنده خارجی جنجال به راه بیندازند ولی زنده به گورت می کنیم.

بنابراین از آنجا که اشعارش مورد پسند حکومت نبود، در سال 1355 به جرم سرودن شعر مقاومت دینی و امضا نکردن برگه عضویت اجباری در حزب رستاخیز، از دانشگاه اخراج شد. او در ایام خانه نشینی، وقت خود را صرف خواندن تفسیرها و مطالعات قرآنی کرد و کتاب سفر پنجم را به چاپ رساند.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ جلالی، نادره (1398). شاعر استعاره های روشن، نگاهی به زندگی و اندیشه دکتر طاهره صفارزاده. در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی مرحومه دکتر طاهره صفارزاده. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. صص16-21.