تفاوت میان نسخههای «زنجیرهای تقدیر»
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
=== خلاصه داستان === | === خلاصه داستان === | ||
داستان از دوره [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87 رضاشاه] شروع میشود و در سالهای پس از شهریور 1320 ادامه مییابد. | داستان از دوره [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87 رضاشاه] شروع میشود و در سالهای پس از شهریور 1320 ادامه مییابد. چهار شخصیت زن داستان ـ سروراعظم، فروغالسلطنه، افتخار آفاق و نزهتالملوک ـ چهار نوع ازدواج را به نمایش میگذارند. بهانه روایت، حضور و درددل کردن زنان در مهمانی [[خواستگاری]] درخشنده، دختر امیر لشکر، است. افتخارآفاق بر اثر ازدواجی ناخواسته و بنابر مصلحت خانواده، زندگی تلخی دارد. نزهتالملوک، که با جفای پدر، نخستین عشق خود را از دست داده و ناگزیر از وصلتی بیتناسب شده، به منظور انتقامجویی، با مردان متعددی رابطه برقرار میکند. این بخش از رمان را میتوان از اولین متنهای داستانی اروتیک زنان دانست. میل جنسی دختر با مشاهده رابطه پدر مقید به سنت و صیغه زنی جوان، برانگیخته میشود. او با جوانی ارمنی رابطه برقرار میکند. پدر، از طریق رئیس تأمینات، جوان را متهم به جاسوسی برای شوروی میکند و روانه تبعید میسازد و دختر را به عقد رئیس تأمینات درمیآورد. فروغالسلطنه چاره دیگری میاندیشد و راه رهایی از تبعات ازدواج نامطلوب را در ازدواجی عاقلانه میجوید. | ||
=== مضمون === | === مضمون === | ||
يكي از پر بسامدترين موضوعات داستانهای زنان، ازدواج و مسائل مربوط به آن است.<ref name=":0">بشیری، محمود؛ محمودی، معصومه (1390). بررسی مقایسهای موضوعات و درونمایههای مرتبط با زنان در داستانهای زنمحور زنان داستاننویس (1300-1380). ''زبان و ادب پارسی''. بهار. شماره 47. صص59-60.</ref>در جامعه سنتی دهه سی، ازدواج مهمترين رويدادی است که در زندگی دختران به وقوع میپيوندد و تعيينكننده سرنوشت آنان است.<ref>احمدی خراسانی، نوشین (1382). ''زنان زیرسایه پدرخواندهها''. تهران: توسعه. ص34.</ref>چرا كه در آن جامعه مردسالار، دختران تنها از طريق ازدواج هويتی اجتماعی میيابند و اين امر در زندگی آنها نقش و اهميتی بسيار پيدا كرده است. البته در جامعه | يكي از پر بسامدترين موضوعات داستانهای زنان، ازدواج و مسائل مربوط به آن است.<ref name=":0">بشیری، محمود؛ محمودی، معصومه (1390). بررسی مقایسهای موضوعات و درونمایههای مرتبط با زنان در داستانهای زنمحور زنان داستاننویس (1300-1380). ''زبان و ادب پارسی''. بهار. شماره 47. صص59-60.</ref>در جامعه سنتی دهه سی، ازدواج مهمترين رويدادی است که در زندگی دختران به وقوع میپيوندد و تعيينكننده سرنوشت آنان است.<ref>احمدی خراسانی، نوشین (1382). ''زنان زیرسایه پدرخواندهها''. تهران: توسعه. ص34.</ref>چرا كه در آن جامعه مردسالار، دختران تنها از طريق ازدواج هويتی اجتماعی میيابند و اين امر در زندگی آنها نقش و اهميتی بسيار پيدا كرده است. البته در جامعه پدرسالار ایران که آینده بسیاری از افراد از جمله دختران را پدران رقم میزنند تصمیمگیری درباره ازدواج با پدران است. همین امر سبب میشود خوشبختی یا شوربختی دختر برای تمام عمر در دست پدر باشد.<ref name=":0" /> | ||
تجربه خیانت در زندگی زناشویی نیز از درونمایههای رایج در داستانهای این دوره است. در زنجیرهای تقدیر زنان و مردان داستان هر یک به نوعی آلوده این خیانت هستند.<ref name=":0" /> | تجربه خیانت در زندگی زناشویی نیز از درونمایههای رایج در داستانهای این دوره است. در زنجیرهای تقدیر زنان و مردان داستان هر یک به نوعی آلوده این خیانت هستند.<ref name=":0" /> | ||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
=== تحلیل === | === تحلیل === | ||
نویسنده، با روایت سوم شخص دانای کل، کوشیده است قصه خود را به لحنی زنانه روایت کند و زندگی زنان اعیان در فضای سیاسی ـ اجتماعی بین دو جنگ جهانی را تصویر کند. داستان طرح و پیرنگی بلند پروازانه دارد، از فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی زمانه گفتوگو میکند و از آن میان، سرنوشت زنان و ماجراهای | نویسنده، با روایت سوم شخص دانای کل، کوشیده است قصه خود را به لحنی زنانه روایت کند و زندگی زنان اعیان در فضای سیاسی ـ اجتماعی بین دو جنگ جهانی را تصویر کند. داستان طرح و پیرنگی بلند پروازانه دارد، از فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی زمانه گفتوگو میکند و از آن میان، سرنوشت زنان و ماجراهای عاشقانهای را برجسته میسازد که آنان از سر گذراندهاند؛ همچنین موانع سر راه آنان برای گسستن حلقههای زنجیر تقدیر خود را نشان میدهد. | ||
حاصل کار رمانی است که بازیگران آن زنانی هستند که گویی شوربختی، سرنوشت محتوم آنان است. به عقیده نویسنده:<ref>ماهسیما (1336). ''زنجیرهای تقدیر.'' تهران: انتشارات ابنسینا. ص 170-171.</ref><blockquote>خوشبختی برای زن و مرد موجود نیست، مگر اینکه در انتخاب هم دقت کرده باشند و یا مثل درخشنده بتوانند حلقهای از زنجیرهای تقدیر را بشکنند و آزاد شوند. </blockquote>نویسنده خواستار تساوی حقوق زن و مرد میشود و از زبان یکی از شخصیتهای داستان انگشت حسرت به دهان میگزد و میگوید:<ref>ماهسیما (1336). ''زنجیرهای تقدیر.'' تهران: انتشارات ابنسینا. ص 16.</ref><blockquote>... چرا دختران متمول ایرانی مثل دختران سایر ممالک برای تحصیل به اروپا نمیروند و از تمدن غرب که زن و مرد را در مقام مساوی گذاشته برخوردار نشده به زندگانی ناراحت خانه تن درداده و در فکر ترقی و پیشرفت نیستند و نمیخواهند بفهمند که انقیاد زن به شوهر و آزادی مرد و خیلی چیزهای دیگر از آثار دوره بربریت بوده و زن ایرانی باید مقام حقه خود را به دست آورد. </blockquote>او در جایی دیگر میگوید:<ref>ماهسیما (1336). ''زنجیرهای تقدیر.'' تهران: انتشارات ابنسینا. ص 151.</ref><blockquote>من از سرنوشت سایر زنهای دنیا اطلاع ندارم اما بعد از دقتهای زیادی که کردهام به این نتیجه رسیدهام که زن ایرانی تا روزی که ازدواج میکند مالالتجاره و کالایی است که به بازار میفرستند یکی را برای مال میفروشند و یکی را برای مقام معامله میکنند یکی را به امید آینده به خانه مردی میفرستند خلاصه تنها چیزی که مدنظر نیست تمایل و یا احساسات خود زن است. </blockquote> | حاصل کار رمانی است که بازیگران آن زنانی هستند که گویی شوربختی، سرنوشت محتوم آنان است. به عقیده نویسنده:<ref>ماهسیما (1336). ''زنجیرهای تقدیر.'' تهران: انتشارات ابنسینا. ص 170-171.</ref><blockquote>خوشبختی برای زن و مرد موجود نیست، مگر اینکه در انتخاب هم دقت کرده باشند و یا مثل درخشنده بتوانند حلقهای از زنجیرهای تقدیر را بشکنند و آزاد شوند. </blockquote>نویسنده خواستار تساوی حقوق زن و مرد میشود و از زبان یکی از شخصیتهای داستان انگشت حسرت به دهان میگزد و میگوید:<ref>ماهسیما (1336). ''زنجیرهای تقدیر.'' تهران: انتشارات ابنسینا. ص 16.</ref><blockquote>... چرا دختران متمول ایرانی مثل دختران سایر ممالک برای تحصیل به اروپا نمیروند و از تمدن غرب که زن و مرد را در مقام مساوی گذاشته برخوردار نشده به زندگانی ناراحت خانه تن درداده و در فکر ترقی و پیشرفت نیستند و نمیخواهند بفهمند که انقیاد زن به شوهر و آزادی مرد و خیلی چیزهای دیگر از آثار دوره بربریت بوده و زن ایرانی باید مقام حقه خود را به دست آورد. </blockquote>او در جایی دیگر میگوید:<ref>ماهسیما (1336). ''زنجیرهای تقدیر.'' تهران: انتشارات ابنسینا. ص 151.</ref><blockquote>من از سرنوشت سایر زنهای دنیا اطلاع ندارم اما بعد از دقتهای زیادی که کردهام به این نتیجه رسیدهام که زن ایرانی تا روزی که ازدواج میکند مالالتجاره و کالایی است که به بازار میفرستند یکی را برای مال میفروشند و یکی را برای مقام معامله میکنند یکی را به امید آینده به خانه مردی میفرستند خلاصه تنها چیزی که مدنظر نیست تمایل و یا احساسات خود زن است. </blockquote> | ||
سطر ۳۷: | سطر ۳۷: | ||
# [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87 ویکیپدیای فارسی] | # [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D9%87 ویکیپدیای فارسی] | ||
نویسنده: حکمت بروجردی | نویسنده: حکمت بروجردی |
نسخهٔ ۱۲ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۷
داستان بلند زنجیرهای تقدیر (1336) یکی از داستانهای دهه 1330 با موضوع زنان است که توسط ماهسیما نوشته شده است. داستان زنجیرهای تقدیر حول ناخرسندی زنان طبقه مرفه جامعه از ازدواج خویش میگردد. نویسنده با طرح موضوع در زمینهای از رویدادهای اجتماعی، میکوشد شخصیتهای داستان را نماینده زنان روزگار خود و ناخوشنودی آنها را نشانهای از نارضایتی زنان طبقه اشراف آن روزگار از ازدواج ترسیم کند.
نویسنده
نام نویسنده بر روی جلد کتاب، ماهسیما ذکر شده است. هیچ اثر دیگری از این نویسنده موجود نیست و معلوم نیست ماهسیما نام واقعی او بوده یا نام مستعاری است که بر روی خود نهاده است. شاید متن کتاب آنقدر به زندگی یکی از شخصیتها نزدیک بوده که او از ترس فاش نشدن اسرار زندگیش این نام را برای خود انتخاب کرده است.
خلاصه داستان
داستان از دوره رضاشاه شروع میشود و در سالهای پس از شهریور 1320 ادامه مییابد. چهار شخصیت زن داستان ـ سروراعظم، فروغالسلطنه، افتخار آفاق و نزهتالملوک ـ چهار نوع ازدواج را به نمایش میگذارند. بهانه روایت، حضور و درددل کردن زنان در مهمانی خواستگاری درخشنده، دختر امیر لشکر، است. افتخارآفاق بر اثر ازدواجی ناخواسته و بنابر مصلحت خانواده، زندگی تلخی دارد. نزهتالملوک، که با جفای پدر، نخستین عشق خود را از دست داده و ناگزیر از وصلتی بیتناسب شده، به منظور انتقامجویی، با مردان متعددی رابطه برقرار میکند. این بخش از رمان را میتوان از اولین متنهای داستانی اروتیک زنان دانست. میل جنسی دختر با مشاهده رابطه پدر مقید به سنت و صیغه زنی جوان، برانگیخته میشود. او با جوانی ارمنی رابطه برقرار میکند. پدر، از طریق رئیس تأمینات، جوان را متهم به جاسوسی برای شوروی میکند و روانه تبعید میسازد و دختر را به عقد رئیس تأمینات درمیآورد. فروغالسلطنه چاره دیگری میاندیشد و راه رهایی از تبعات ازدواج نامطلوب را در ازدواجی عاقلانه میجوید.
مضمون
يكي از پر بسامدترين موضوعات داستانهای زنان، ازدواج و مسائل مربوط به آن است.[۱]در جامعه سنتی دهه سی، ازدواج مهمترين رويدادی است که در زندگی دختران به وقوع میپيوندد و تعيينكننده سرنوشت آنان است.[۲]چرا كه در آن جامعه مردسالار، دختران تنها از طريق ازدواج هويتی اجتماعی میيابند و اين امر در زندگی آنها نقش و اهميتی بسيار پيدا كرده است. البته در جامعه پدرسالار ایران که آینده بسیاری از افراد از جمله دختران را پدران رقم میزنند تصمیمگیری درباره ازدواج با پدران است. همین امر سبب میشود خوشبختی یا شوربختی دختر برای تمام عمر در دست پدر باشد.[۱]
تجربه خیانت در زندگی زناشویی نیز از درونمایههای رایج در داستانهای این دوره است. در زنجیرهای تقدیر زنان و مردان داستان هر یک به نوعی آلوده این خیانت هستند.[۱]
تحلیل
نویسنده، با روایت سوم شخص دانای کل، کوشیده است قصه خود را به لحنی زنانه روایت کند و زندگی زنان اعیان در فضای سیاسی ـ اجتماعی بین دو جنگ جهانی را تصویر کند. داستان طرح و پیرنگی بلند پروازانه دارد، از فعالان عرصه سیاسی و فرهنگی زمانه گفتوگو میکند و از آن میان، سرنوشت زنان و ماجراهای عاشقانهای را برجسته میسازد که آنان از سر گذراندهاند؛ همچنین موانع سر راه آنان برای گسستن حلقههای زنجیر تقدیر خود را نشان میدهد.
حاصل کار رمانی است که بازیگران آن زنانی هستند که گویی شوربختی، سرنوشت محتوم آنان است. به عقیده نویسنده:[۳]
خوشبختی برای زن و مرد موجود نیست، مگر اینکه در انتخاب هم دقت کرده باشند و یا مثل درخشنده بتوانند حلقهای از زنجیرهای تقدیر را بشکنند و آزاد شوند.
نویسنده خواستار تساوی حقوق زن و مرد میشود و از زبان یکی از شخصیتهای داستان انگشت حسرت به دهان میگزد و میگوید:[۴]
... چرا دختران متمول ایرانی مثل دختران سایر ممالک برای تحصیل به اروپا نمیروند و از تمدن غرب که زن و مرد را در مقام مساوی گذاشته برخوردار نشده به زندگانی ناراحت خانه تن درداده و در فکر ترقی و پیشرفت نیستند و نمیخواهند بفهمند که انقیاد زن به شوهر و آزادی مرد و خیلی چیزهای دیگر از آثار دوره بربریت بوده و زن ایرانی باید مقام حقه خود را به دست آورد.
او در جایی دیگر میگوید:[۵]
من از سرنوشت سایر زنهای دنیا اطلاع ندارم اما بعد از دقتهای زیادی که کردهام به این نتیجه رسیدهام که زن ایرانی تا روزی که ازدواج میکند مالالتجاره و کالایی است که به بازار میفرستند یکی را برای مال میفروشند و یکی را برای مقام معامله میکنند یکی را به امید آینده به خانه مردی میفرستند خلاصه تنها چیزی که مدنظر نیست تمایل و یا احساسات خود زن است.
مشخصات فنی
کتاب زنجیرهای تقدیر در سال 1336 در 171 صفحه توسط انتشارات ابن سینا به چاپ رسید و هیچگاه تجدید چاپ نشد. یک نسخه از این کتاب در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران موجود است.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ بشیری، محمود؛ محمودی، معصومه (1390). بررسی مقایسهای موضوعات و درونمایههای مرتبط با زنان در داستانهای زنمحور زنان داستاننویس (1300-1380). زبان و ادب پارسی. بهار. شماره 47. صص59-60.
- ↑ احمدی خراسانی، نوشین (1382). زنان زیرسایه پدرخواندهها. تهران: توسعه. ص34.
- ↑ ماهسیما (1336). زنجیرهای تقدیر. تهران: انتشارات ابنسینا. ص 170-171.
- ↑ ماهسیما (1336). زنجیرهای تقدیر. تهران: انتشارات ابنسینا. ص 16.
- ↑ ماهسیما (1336). زنجیرهای تقدیر. تهران: انتشارات ابنسینا. ص 151.
پیوند به بیرون
نویسنده: حکمت بروجردی