تفاوت میان نسخههای «چنار عباسعلی»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
همین که این شایعه در اندرونی پیچید، اهالی حرمسرا بسیار خوشحال شدند و از شاه خواستند تا نرده ای دور آن درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده ای سبز رنگ امر نمود. از آن پس درخت مزبور به چنار عباس علی معروف شد. زیارتنامه مخصوصی به تنه آن آویختند و اطرافش شمعدان های نقره کوبیده هر شب شمع در آن روشن میکردند. رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت. زنان اندرونی نذور خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می پختند و به بدنه و پوستش دخیل می بستند. بدین ترتیب اهالی کاخ گلستان برای توسل و برآورده شدن حاجات خود در داخل حرم جای نزدیکی یافتند.<ref>سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). ''در خلوت سلطان''. تهران: نگارستان کتاب. ص642.</ref> | همین که این شایعه در اندرونی پیچید، اهالی حرمسرا بسیار خوشحال شدند و از شاه خواستند تا نرده ای دور آن درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده ای سبز رنگ امر نمود. از آن پس درخت مزبور به چنار عباس علی معروف شد. زیارتنامه مخصوصی به تنه آن آویختند و اطرافش شمعدان های نقره کوبیده هر شب شمع در آن روشن میکردند. رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت. زنان اندرونی نذور خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می پختند و به بدنه و پوستش دخیل می بستند. بدین ترتیب اهالی کاخ گلستان برای توسل و برآورده شدن حاجات خود در داخل حرم جای نزدیکی یافتند.<ref>سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). ''در خلوت سلطان''. تهران: نگارستان کتاب. ص642.</ref> | ||
== منابع == | |||
<references /> | <references /> | ||
== پیوند به بیرون == | |||
[[رده:خرافات]] | [[رده:خرافات]] | ||
[[رده:فرهنگ عامه]] | [[رده:فرهنگ عامه]] | ||
[[رده:تهران قدیم]] | [[رده:تهران قدیم]] |
نسخهٔ ۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۷
یکی از کنیزان حرمسرای ناصرالدین شاه مرتکب خلافی شد و از بیم خشم بانوی خود، شبانگاه فرار نمود و در حضرت عبدالعظیم متحصن شد. چون این خبر به گوش شاه رسید از سر رحم و شفقت میانداری کرد و به بانوی آن خدمتکار فراری گفت تا از تقصیر وی درگذرد. آن گاه برای آنکه اهل اندرون ملجأ و مأمن نزدیک تری داشته و هنگام ضرورت بدان پناه برند، مخفیانه به یکی از بزرگان حرمسرا دستور داد تا شایع کند در خواب به وی گفته اند در پای چنار کهنسال گشن شاخ که کنار مظهر قنات مهرگرد در اندرونی واقع است، امامزاده ای به نام عباس علی مدفون است.[۱]
همین که این شایعه در اندرونی پیچید، اهالی حرمسرا بسیار خوشحال شدند و از شاه خواستند تا نرده ای دور آن درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده ای سبز رنگ امر نمود. از آن پس درخت مزبور به چنار عباس علی معروف شد. زیارتنامه مخصوصی به تنه آن آویختند و اطرافش شمعدان های نقره کوبیده هر شب شمع در آن روشن میکردند. رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت. زنان اندرونی نذور خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می پختند و به بدنه و پوستش دخیل می بستند. بدین ترتیب اهالی کاخ گلستان برای توسل و برآورده شدن حاجات خود در داخل حرم جای نزدیکی یافتند.[۲]