تفاوت میان نسخههای «خانم فردا کوچ است»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:روی جلد خانم فردا کوچ است.jpg|بندانگشتی|400x400پیکسل|خانم فردا کوچ است، سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله به حج، روی جلد]] | |||
[[پرونده:پشت جلد کتاب خانم فردا کوج است.jpg|بندانگشتی|390x390پیکسل|خانم فردا کوچ است، سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله، پشت جلد]] | |||
خانم فردا کوچ است عنوان سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه به حج و عتبات در سال 1317 است. | خانم فردا کوچ است عنوان سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه به حج و عتبات در سال 1317 است. | ||
نسخهٔ ۱۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۵
خانم فردا کوچ است عنوان سفرنامه سکینه سلطان وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه به حج و عتبات در سال 1317 است.
اهمیت
اهمیت سفرنامه ها براساس دانش، جهان بینی و تخصص سفرنامه نویس ها روشن می شود. از گزارش های موجود چنین برمی آید که اندکی از سفرنامه های ایرانی را زنان نوشته اند. موضوعی که از تأخیر در سوادآموزی آنها حکایت دارد. همین تعداد معدود و محدود سفرنامه ها هم عمدتاً توسط همسران پادشاهان یا خوانین و صاحب منصبان و به طور کلی طبقات بالای اجتماعی نوشته شده اند. سفرنامه های وقارالدوله (سکینه سلطان) و بی بی مریم بختیاری نمونه هایی از این دست است.[۱]
خلاصه سفرنامه
قصه ی سفرنامه ی وقارالدوله از سال 1317 قمری شروع می شود؛ چهارسال بعد از کشته شدن ناصرالدین شاه. سکینه سلطان در ابتدای داستان نزد مظفرالدین شاه می رود و از او اذن سفر می گیرد. شاه به او اجازه می دهد و از این دیدار تا برگشت دوباره به کاخ، یک سال و اندی طول می کشد. تقریباً یک سال در راه ها و در مقاصد زیارتی می گذرد و باقی در بروجرد، جایی که همسر وقارالدوله آنجا وزیر مالیه ی عین الدوله، حاکم لرستان است.
وقارالدوله به گفته ی خودش در سفر به عتبات و حج با پنج نفر همراه است. برادرش آقا میرزا محمدعلی خان، زنانی به نام های ماهرخ و سیده خانم، مردی به نام آقا سیداحمد و یک نفر کجاوه کش. سفرنامه از رسم خداحافظی با دوست و آشنا شروع می شود و در نهایت با بازگشت سکینه سلطان به کاخ و دیدار با آشنایان پایان می یابد. از جمله نکات مهم در این کتاب، شرح روزانه ی سفر و ثبت تاریخ و نام دقیق شهرها و دیگر اماکن استقرار کاروان است. اصرار وقارالدوله به ثبت روزانه ی وقایع، از توضیحات او درباره ی دلیل جا افتادن بعضی روزها، کاملاً مشخص است. دلایلی مانند بیماری، غرق شدن در حال و هوای زیارت و یا عدم وقوع اتفاقی تازه.[۲]
تحقیق
خانم! فردا کوچ است" اثری است به تحقیق "رسول جعفریان" و "کیانوش کیائی" از سفرنامه ی "سکینه سلطان وقارالدوله" که "زهرا صالحی زاده" کار ویرایش و تدوین آن را به عهده داشته است. این کتاب جلد سوم از مجموعهی «سفرنامههای قدیمی زنان» است. جلدهای دیگر آن شامل چادر کردیم رفتیم تماشا ،
شرح سفر سکینه سلطان ملقب به وقارالدوله از همسران ناصرالدین شاه، به مکه و عتبات است. وقارالدوله سفرش را چهار سال بعد از کشته شدن شاه و زمانی که به همسری معتصمالملک درآمده، شروع میکند ولی همچنان در این سفر به یاد ناصرالدینشاه است و خاطراتی از او ذکر میکند.
سکینه سلطان وقارالدوله" یکی از همسران سابق "ناصرالدین شاه" بود که بعد از کشته شدن شاه، به همسری "معتصم الملک" در آمد. "خانم! فردا کوچ است" شرح سفر "سکینه سلطان وقارالدوله" به مکه مکرمه و عتبات عالیات است که چهار سال بعد از کشته شدن شاه آن را شروع کرده ولی همچنان از یاد "ناصرالدین شاه" غافل نبوده و در شرح سفر، خاطراتی از وی ذکر می کند.
"خانم! فردا کوچ است" در دوره ای به نگارش درآمده که معروف به عصر ناصری است و در آن نوشته های بانوان بیشتر به شکل سفرنامه های منثور به چشم می خورد. این سفرنامه از سبک و سیاقی ساده و روان برخوردار بوده و زبان نگارش آن بسیار به زبان امروز نزدیک است. جملات کوتاه و بدون تکلف اند و بیشتر به زبان محاوره ای گرایش دارند تا نثر منشیانه ی رایج در آن زمان. "سکینه سلطان وقارالدوله" زنی تیزبین است که وقایع بسیاری را از نظر گذرانده و در سفرنامه ی "خانم! فردا کوچ است" به نگارش درآورده است؛ مسائل متنوعی همچون توجه به جغرافیای منطقه، تاریخ، سنت، آیین و مذهب مکان مورد نظر، آداب و رسوم و عادات فرهنگی مردم آن جا و ده ها نکته ی ریز و درشت دیگر که خواننده را در جایگاه مسافر قرار داده و به او این امکان را می دهد که به یک دوره ی تاریخی دیگر سفر کرده و رویدادها را از دریچه ی نگاه "سکینه سلطان وقارالدوله" ببیند.
سفرنامهای که پیش روی شماست، یکی از دو سفرنامهی سکینهسلطان ملقب به وقارالدوله است. هر دو سفرنامه ی وقارالدوله توسط راقم سطور، تصحیح، پژوهش و منتشر شده است. سفرنامههایی ماندگار با نثری ساده و روان و بسیار نزدیک به سبک و سیاق نگارش امروزی. تجزیه و تحلیل، سبکشناسی، توجه به اماکن جغرافیایی و تاریخی مذهبی، توجه به آداب و رسوم و مسائل فرهنگی مردم مناطق مختلف، وضعیت راهها و حمل و نقل، داد و ستد، نوع غذا و معیشت مردم، خلعت دادن مهتران به کهتران و دهها نکتهی دیگر را میتوان در سطرسطر این سفرنامه دریافت؛ به گونهای که گویی سفرنامه آینهای است از وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دورهی قاجار و اطلاعات فراوانی از جغرافیا، تاریخ و فرهنگ مردم ایران، عراق و سوریهی کنونی را میتوان از میان سطور آن بیرون کشید.[۱]
مصحح کتاب ویژگی این سفرنامه را در این میداند که دارای جنبههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، دینی و ادبی است، او برای ویژگیهای سبک ادبی اثر حدود بیست مورد را با توضیحات بررسی کرده است. کتاب دارای زیرنویس های مفید برای درک و شناخت بیشتر خوانندگان از شخصیتها و آبادی های سفرنامه میباشد.
در انتهای کتاب فهرست هایی مختص اشخاص، مکان ها، اصطلاحات زمان و مکانهای مقدس را به انضمام کتابنامه آورده است. [۲]
درباره نویسنده
وقارالدوله (سکینه سلطان)، نویسنده ی این سفرنامه، زن پیشرو و خوشبختی بوده است. زنی که توان مالی سفر به کربلا و مکه و اجازه ی همسر را داشته (البته طبق شرع، سفر به مکه چون واجب بود اجازه ی شوهر را لازم نداشت. ولی در واقعیت مردان می توانستند در این زمینه سخت بگیرند) و همین طور صاحب برادری بوده که در سفر همراهی اش کند. اما خودش اغلب به این بخت خوب اعتقادی نداشته و یکی از ویژگی هایی که از او در سفرنامه اش می بینیم غر زدن و نارضایتی دائمی از شرایطش است. او یکی از همسران ناصرالدین شاه بود، نمی دانیم همسر چندم و با چه جایگاهی. نمی دانیم از چه خانواده ای و با چه شرایطی. نمی دانیم زیبا بود یا زشت. لاغر بود یا فربه اما می دانیم که باسواد بود و می نوشت و شعر می گفت. می دانیم که شاه را بسیار دوست می داشت و این چیزی نبود که بخواهد پنهان کند و در جای جای سفرنامه از این عشق سخن گفته است. گرچه زمانی که سکینه سلطان در سفر به عتبات و مکه بود و این سفرنامه را نوشت، شاه کشته شده بود و او حالا همسر فردی مشهور به معتصم الملک بود. میرزا اسماعیل خان معتصم الملک اهل شیراز بود و در سال 1311 لقب معتصم الملکی را به دست آورد. او مناصب جبه خانه ی فارس، ریاست تجارت شیراز، کارگزاری بنادر فارس، کارگزاری استرآباد و عضویت در وزارت خارجه و قنسولگری عشق آباد را داشت. وقارالدوله، آنچنان که از محتوای سفرنامه به دست می آید، در زمان سفر، زنی جوان بوده است. همینطور با توجه به سفرنامه، به نظر می رسد وقارالدوله زن شوخ طبعی بوده است. وی قوه ی تخیلی خوبی دارد که گاهی مجال بروز پیدا می کند.[۳]
شیوه نگارش
وقارالدوله سفرنامه را روزانه و منزل به منزل نوشته است. او به وقایع خیلی مفصل و مشروح نپرداخته است.او خصوصاً آداب و رسوم از جمله برخوردها، تعارفات و پیشکشها را که بیشتر مشغولیات زنانه است به خوبی بیان کرده است. این سفرنامه از سبک و سیاقی ساده و روان برخوردار بوده و زبان نگارش آن بسیار به زبان امروز نزدیک است. جملات کوتاه و بدون تکلف اند و بیشتر به زبان محاوره ای گرایش دارند تا نثر منشیانه ی رایج در آن زمان. هیچ گونه پیچیدگی در ساخت و بافت عبارتهای کتاب پیش رو دیده نمیشود و با نثرهای منشیانهی رایج در زمان نگارنده تفاوت اساسی دارد. جملههایش ساده، کوتاه و صادقانه است و به زبان گفتار و محاورهای گرایش دارد.
"سکینه سلطان وقارالدوله" زنی تیزبین است که وقایع بسیاری را از نظر گذرانده و در سفرنامه ی "خانم! فردا کوچ است" به نگارش درآورده است؛ مسائل متنوعی همچون توجه به جغرافیای منطقه، تاریخ، سنت، آیین و مذهب مکان مورد نظر، آداب و رسوم و عادات فرهنگی مردم آن جا و ده ها نکته ی ریز و درشت دیگر که خواننده را در جایگاه مسافر قرار داده و به او این امکان را می دهد که به یک دوره ی تاریخی دیگر سفر کرده و رویدادها را از دریچه ی نگاه "سکینه سلطان وقارالدوله" ببیند.
جذابیت سفرنامههای زنان در این است که در کنار اتفاقات سفر، ریزهکاریها و روزمرگیها را هم ثبت کردهاند و این روایت جزئیات است که برای خواننده تصویر روشنتری از آن دورهی زمانی را نشان میدهد. در این سفرنامهها متن به زبان شفاهی نزدیکتر میشود و صراحت و جسارت زنان راوی، وجوه نادیدهای از آن دورهی تاریخی را به ما نشان میدهد.[۳]
آغاز سفر حج وقارالدوله سه شنبه ۲۶ جمادی الاولی سال ۱۳۱۷ق. و آخرین روزی که در بازگشت تاریخ گزاری کرده سه شنبه ۵ ذی حجه سال ۱۳۱۸ق. است. اما روز بعد از آن، یعنی ششم ذی حجه هم یادداشتی به مناسبت ورود چند تن از خانمها برای بازدیدش نوشته است: «وجیهالسلطنه و حضرت علیه دلبر خانم و حضرت علیه حاجیه دلپسند خانم تشریف آوردند.
ختم کتاب را به قدوم شریف این خواتین عظام قرار دادیم که یوم چهارشنبه ششم ذی حجّه یوم تشریف فرمای این خانمها و ختم کتاب بعونالله تعالی به تاریخ هزار وسیصد وهجده هجری تمام این سفرنامه این بیچارۀ پرگناه روسیاه خداوند قسمت من هم بکند»
فهرست مطالب
فهرست این کتاب شامل عناوین ذیل است:
روز اطراقی است،
چه عرض کنم که چه دیدم
، ما را شوه شوه می برند،
از دولت پشه بند راحت خوابیدم،
با برادرم خیلی مونس کرده،
دلم برایت گوری می کند.
منابع
- ↑ وقارالدوله، سکینه سلطان (1398). خانم فردا کوچ است: سفر وقارالدوله. ویرایش زهرا صالحی زاده. براساس کتاب روزنامه سفر عتبات و مکه تألیف رسول جعفریان و کیانوش کیانی هفت لنگ. تهران: نشر اطراف. ص8.
- ↑ وقارالدوله، سکینه سلطان (1398). خانم فردا کوچ است: سفر وقارالدوله. ویرایش زهرا صالحی زاده. براساس کتاب روزنامه سفر عتبات و مکه تألیف رسول جعفریان و کیانوش کیانی هفت لنگ. تهران: نشر اطراف. ص16.
- ↑ وقارالدوله، سکینه سلطان (1398). خانم فردا کوچ است: سفر وقارالدوله. ویرایش زهرا صالحی زاده. براساس کتاب روزنامه سفر عتبات و مکه تألیف رسول جعفریان و کیانوش کیانی هفت لنگ. تهران: نشر اطراف. صص14-15.