تفاوت میان نسخههای «سرمه»
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:سنگ سرمه 2.jpg|بندانگشتی|سنگ سرمه (اثمد)]] | |||
[[پرونده:سرمه.jpg|بندانگشتی|سرمه]] | |||
سرمه/su(o)rma(e)/ یکی از مواد آرایشی چشم و یک بخش از آرایش موسوم به [[آرایش هفت قلم|هفت قلم]] است که خاصیت زیبایی و درمانی را توأمان دارد. | سرمه/su(o)rma(e)/ یکی از مواد آرایشی چشم و یک بخش از آرایش موسوم به [[آرایش هفت قلم|هفت قلم]] است که خاصیت زیبایی و درمانی را توأمان دارد. | ||
===ریشهشناسی=== | ===ریشهشناسی=== | ||
سرمه/su(o)rma(e)/ مخلوطی است از کانیهای [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86 آنتیموان] که سیاه رنگ است و از آن برای آرایش پلک چشم و مژهها و درمان چشم استفاده میشود. این واژه برگرفته از واژه ترکی /sürmä/ مشتق از ریشه sür- به معنای مرهم نهادن و روغن مالیدن است.<ref>حسن دوست، محمد ( | سرمه/su(o)rma(e)/ مخلوطی است از کانیهای [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86 آنتیموان] که سیاه رنگ است و از آن برای آرایش پلک چشم و مژهها و درمان چشم استفاده میشود. این واژه برگرفته از واژه ترکی /sürmä/ مشتق از ریشه sür- به معنای مرهم نهادن و روغن مالیدن است.<ref>حسن دوست، محمد (1393). ''فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی''. ج3. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ص1725.</ref> | ||
[[پرونده:سرمه دان قدیمی.jpg|بندانگشتی|سرمهدان قدیمی]] | |||
ترکیبات اصلی سرمه خالص شامل سولفید [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86 آنتیموان] و تری سولفید است. سرمه را اصالتا از سنگی براق و تیره که در عربی ''اثمد'' و در انگلیسی ''آنتیموان'' گفته میشود میگیرند، هرچند انواع بدلی نیز دارد.<ref name=":0">Al-Kaff, A., Al-Rajhi, A., Tabbara, K., & El-Yazigi, A. (1993). Kohl-the traditional eyeliner: use and analysis. ''Annals of Saudi medicine'', ''13''(1), 26-30.</ref> | ترکیبات اصلی سرمه خالص شامل سولفید [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86 آنتیموان] و تری سولفید است. سرمه را اصالتا از سنگی براق و تیره که در عربی ''اثمد'' و در انگلیسی ''آنتیموان'' گفته میشود میگیرند، هرچند انواع بدلی نیز دارد.<ref name=":0">Al-Kaff, A., Al-Rajhi, A., Tabbara, K., & El-Yazigi, A. (1993). Kohl-the traditional eyeliner: use and analysis. ''Annals of Saudi medicine'', ''13''(1), 26-30.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
===پیشینه=== | ===پیشینه=== | ||
سرمه کشیدن در میان زنان و مردان از پیشینهای بسیار طولانی برخوردار است. ظاهرا اولین کسانی که از این ماده استفاده کردند مردم مصر باستان بودند که حدود 3100 سال قبل از میلاد مسیح برای ضدعفونی و حفاظت چشمها از انعکاس شدید نور شنهای بیابانی بر چشمان خود سرمه میکشیدند.<ref>Baptiste W. Kohl | [[پرونده:میل سرمه.jpg|بندانگشتی|میل سرمه]] | ||
سرمه کشیدن در میان زنان و مردان از پیشینهای بسیار طولانی برخوردار است. ظاهرا اولین کسانی که از این ماده استفاده کردند مردم مصر باستان بودند که حدود 3100 سال قبل از میلاد مسیح برای ضدعفونی و حفاظت چشمها از انعکاس شدید نور شنهای بیابانی بر چشمان خود سرمه میکشیدند.<ref>Baptiste W. Kohl (2008). ''The precursor to modern mascara''. EzineArticle:1-4</ref> در دوره هخامنشیان در ایران نیز اشراف و صاحبمنصبان این ماده را برای زیبایی و آرایش چشم به کار میبردند. کورش سرمه کشیدن و آرایش صورت را برای زیباتر کردن چشمان و صورت اشخاص اجبار کرده بود.<ref>ضیاپور، جلیل (1343). ''پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان.'' تهران: هنرهای زيبای كشور، ادارهكل موزهها و فرهنگ عامه. ص4.</ref> در دوره ساسانیان نیز از سرمه برای همین منظور و نیز به منظور تقویت نور چشم استفاده میشده است. خسرو پرویز نوعی سرمه استفاده میکرد که به آن ''سرمه خاک بین'' میگفتند چنان بود که «هر که یک بار در چشم کشیدی تا یک گز عمق زمین را بدیدی و تا مدت یکسال این چنین بودی».<ref>خلف، محمدحسین (1376). ''برهان قاطع''. ج2. به قلم محمد معین. تهران: امیرکبیر. ص1129.</ref> | |||
در طب اسلامی نیز به نقل از معصومین خواص زیادی برای سرمه (سنگ) ذکر شده و استفاده از آن بسیار توصیه شده است.[http://varesaneentezar9.blogfa.com/post/79] در ایران سرمه کشیدن برای زنان به مثابه ریمل کشیدن در زمان کنونی بود. این آرایش از چشم سفرنامهنویسان غربی دور نمانده، چنانکه شاردن مینویسد:<ref>شاردن، ژان (1345). ''سفرنامه شاردن.'' ج7. ترجمه | در طب اسلامی نیز به نقل از معصومین خواص زیادی برای سرمه (سنگ) ذکر شده و استفاده از آن بسیار توصیه شده است.[http://varesaneentezar9.blogfa.com/post/79] در ایران سرمه کشیدن برای زنان به مثابه ریمل کشیدن در زمان کنونی بود. این آرایش از چشم سفرنامهنویسان غربی دور نمانده، چنانکه شاردن مینویسد:<ref>شاردن، ژان (1345). ''سفرنامه شاردن.'' ج7. ترجمه محمد عباسی. تهران. ص36.</ref><blockquote>مردان و زنان ایرانی هر صبحگاه سرمه سیاه به چشمان و مژگان خود میکشند، و قلم پولادین نازک صیقلی شدهای از پلک میگذرانند، و میگویند این کار نور چشم را میافزاید، اما سرمه بیشتر برای جاذبه و زیبایی چشمان است و زنان بیشتر بکارش میبرند.</blockquote> | ||
===خواص=== | ===خواص=== | ||
از سرمه برای پیشگیری و درمان بیماریهای چشمی، سیاه کردن پلکها و به منظور زیبایی چشمها و مژهها از گذشته تا به امروز استفاده میشود. یکی از علل استفاده از آن به خصوص در نواحی جغرافیایی که نور خورشید در آنها بسیار زیاد است جلوگیری از انعکاس نور آفتاب میباشد، به طوری که میتوان اثر آن را بر کاهش انعکاس نور و اشعه فرابنفش به مثابه عینک آفتابی | از سرمه برای پیشگیری و درمان بیماریهای چشمی، سیاه کردن پلکها و به منظور زیبایی چشمها و مژهها از گذشته تا به امروز استفاده میشود. یکی از علل استفاده از آن به خصوص در نواحی جغرافیایی که نور خورشید در آنها بسیار زیاد است جلوگیری از انعکاس نور آفتاب میباشد، به طوری که میتوان اثر آن را بر کاهش انعکاس نور و اشعه فرابنفش به مثابه عینک آفتابی دانست.<ref>Hardy A, Walton R, Vaishnav R (2004). ''Composition of eye cosmetics'' (kohls) used in Cairo. J Environ Health Res;14(1): 83-91.<br /></ref> استفاده از سرمه، چشم را از آلودگی میکروبی محافظت میکند، موجب تسکین درد چشم و رفع خستگی آن میشود.<ref>Karim N, Jallad A, Hartmut G (2005). ''Characterization of a hazardous eyeliner'' (kohl) by confocal Raman microscopy, J Hazardous Materials;124: 236–240.<br /></ref> در تحقیقی که به منظور بررسى آثار ضد میکروبى اثمد (سرمه) بر روى پنج نوع باکترى گرم مثبت و گرم منفى از عوامل بیمارىهاى چشمى در محیط آزمایشگاهی انجام شده است مشخص شده که اثمد توانایی از بین بردن باکتری باسیلوس سوبتیلیس را داراست.<ref>Sadatfar A, Mirzaii M, Fromadi A, Mashku M. Study of Antimicrobial Effects of gram positive and gram negative bacteria Kohl on Thursday in vitro, [undergraduate thesis]. [Kerman]: Kerman Medical of science; 2001</ref> نرم کردن عضلات چشم و تسهیل در خونرسانی و مبارزه با پیرچشمی از خواص استفاده از سرمه میباشد. چربیهای موجود در نوعی سرمه به نام چهار مغز که سرشار از مواد مغذی است از خونریزی داخلی چشم نیز جلوگیری به عمل میآورد. سرمه موجب جلوگیری از آب سیاه و آب مروارید میشود، آب ریزش چشم را بر طرف میکند، به افزایش استقامت ماهیچههای چشم کمک شایانی میکند و همچنین برخی از عناصر ضروری را برای سلامت سلولهای چشم فراهم میکند.<ref>Karim N, Jallad A, Hartmut G. Characterization of a hazardous eyeliner (kohl) by confocal Raman microscopy, J Hazardous Materials 2005; 124: 236–240.</ref> سرمه به رشد موهای مژه کمک کرده و از ریزش آن جلوگیری میکند.<ref>Hardy R, Vaishnav Z, Al-Kharusi H, Worthing MA(1998). ''Composition of eye cosmetics'' (Kohls) used in Oman. J Ethnopharmacology; 60: 223–234.</ref> | ||
====نظر حکمای قدیم==== | ====نظر حکمای قدیم==== | ||
حکمای طب سنتی بر استفاده از این ماده برای مقاصد پیشگیری یا درمان بیماریهای چشم تأکید داشتند. خیام در خواص سرمه مینویسد:<ref>خیام، عمربن ابراهیم (1380). ''نوروزنامه''. تصحیح و تحشیه | حکمای طب سنتی بر استفاده از این ماده برای مقاصد پیشگیری یا درمان بیماریهای چشم تأکید داشتند. خیام در خواص سرمه مینویسد:<ref>خیام، عمربن ابراهیم (1380). ''نوروزنامه''. تصحیح و تحشیه مجتبی مینوی. تهران: اساطیر. ص21.</ref><blockquote>... کودک خرد را... چون به میل زرین چشم سرمه کنند از شب کوری و آب دویدن چشم ایمن بود، و در قوت بصر زیادت کند.</blockquote>ابوالقاسم عبدالله کاشانی مینویسد:<ref>کاشانی، عبدالله (1386). ''عرایسالجواهر و نفایسالاطایب''. به کوشش ایرج افشار. تهران: المعی. صص189-190.</ref><blockquote>حجر اثمد یا سنگ سرمه چشم را به غایت نافع بود. تقویت اعصاب نماید و نور بصر جمع کند و آفتهای رمدی را دفع کند و چشم پیران را که به سبب کبر سن ضعف پذیرفته باشد... به غایت نافع بود... .</blockquote>بیرونی ذیل خواص بیشماری که برای اثمد میشمرد و میگوید:<ref>بیرونی، ابوریحان (1352). ''صیدنه''. ترجمه فارسی قدیم از ابوبکر بن علی بن عثمان کاسانی. به کوشش منوچهر ستوده، ایرج افشار. تهران: شورای عالی فرهنگ و هنر، مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی. ص40.</ref><blockquote>پارسیان «سنگ سرمه» گویند و هندوان «کردیاجن» و رومیان «کرخلن»، و صیادنه [داروسازان] این نواحی را معتقد آنست که بهترین اوصباهانی [اصفهانی] است و نشان و صفت او آنست که براق باشد و برو دندانها باشد درشت. و پس از اصباهانی هرویست، و پس از هروی زراونی که در معدن زریافته شود بطرف زاولستان و هرچ جز اصباهانی است براق نیست بلکه تیره رنگ است. چشم را مقوی باشد و صحت چشم نگاه دارد و بدل او در منفعت سرب سوخته باشد. </blockquote>هروی مینویسد:<ref>الهروی، موفق الدین ابومنصور علی (1346). ''الابنیه عن حقائق الادویه یا روضة الانس و منعقد المنفس''. به تصحیح احمد بهمنیار. به کوشش حسین محبوبی اردکانی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص30.</ref><blockquote>اُثمُد سُرمه است و اوسنگی هست گران، و بهترینش آن بود که سنگ خارا اندر او کم بود و چون بشکنی برق زند، و او سرد است و اندر او قبض است، و بگرمی و رطوبتی که چشم را تعریض کند سود دارد چون اندر وی کشی، ودمعه را بکشد و ریشهای زشت چشم را پاک کند و چون با پیه کهن طلا کنی بر جایی از تن که آتش بسوخته باشد منفعت دارد، و از افراز مغز و بصر را قوی گرداند، و اشک را ببرد و هر رطوبتی و گرمی که اندر چشم بود بکشد و آماسهای گرم بنشاند.</blockquote> | ||
تنکابنی برای سرمه خواص زیر را میشمرد:<ref>تنکابنی، | تنکابنی برای سرمه خواص زیر را میشمرد:<ref>تنکابنی، سیدمحمدمومن (1387). ''تحفة المومنین''. تصحیح و تحقیق روجا رحیمی، محمدرضا شمس اردکانی، فاطمه فرجادمند. تهران: مؤسسه نشر شهر. ص28.</ref><blockquote>با اندک مشک مقوی باصره پیران و حمول او جهت قطع جریان حیض و خروج مقعد و ضماد او بر پیشانی و نصف سر جهت قطع رعاف که از حجب دماغ باشد و با پیه تازه جهت سوختگی آتش و با روغنها چون بر بدن طلا کنند جهت کشتن و رفع قمل و ذرور او جهت جراحات تازه و قطع خون او و قروح ذکر و خصیه و طبقه قرنیه چشم بغایت مفید و محرق او که با پیه سرشته بر آتش گذاشته باشند تا شعلهور گشته بسوزد، لطیف تر و مغسول او الطف است و با مروارید و سرگین حردون و شکر جهت غشاوه و بیاض چشم مجرّب و با حضض و سماق جهت دمعه و جرب به دستور مجرّب است.</blockquote> | ||
===آداب سرمه کشیدن=== | ===آداب سرمه کشیدن=== | ||
رسم بود سرمه را پس از خرید توی کاغذی بریزند و چند پول و شاهی سفید قاطی آن کنند و آن کاغذ را که سرمه و پول در آن بود، تا کنند و دم در اطاق، زیر فرش بگذارند تا سرمه پا بخورد و به اصطلاح کشته شود به گونهای که زمان به چشم کشیدن ندود یعنی سرمه آب نیندازد و نشد (نشر) نکرده، صورت را سیاه نکند. وقت سرمه کشیدن میبایست آسمان صاف باشد و کوچکترین لکه ابری پیدا نباشد که در غیر اینصورت سبب لک آوردن چشم میشود. برای سرمه کشیدن، میل سرمهدان را نخست توی گلاب میزدند که سرمه را به خودش بگیرد و آنگاه به چشم میکشیدند. سرمهدان از وسایل ضروری در جهیزیه عروس بود. سرمهدان را از پارچههای فاخر مانند مخمل ابریشمی و ترمه و امثال آن میدوختند و روی آن مروارید یا جواهری ارزشمند قرار میدادند.<ref name=":1" /> میل و سرمهدان وسیلهای شخصی بود و زنان در قدیم میل سرمهدان همدیگر را به کار نمیبردند. سرمه کشیدن هم مهارت میخواست که زیاد و کم نشود. و برای این کار میل سرمهدان را اول توی گلاب میزدند که سرمه به خودش بگیرد، بعد به چشم میکشیدند.<ref name=":2" /> | رسم بود سرمه را پس از خرید توی کاغذی بریزند و چند پول و شاهی سفید قاطی آن کنند و آن کاغذ را که سرمه و پول در آن بود، تا کنند و دم در اطاق، زیر فرش بگذارند تا سرمه پا بخورد و به اصطلاح کشته شود به گونهای که زمان به چشم کشیدن ندود یعنی سرمه آب نیندازد و نشد (نشر) نکرده، صورت را سیاه نکند. وقت سرمه کشیدن میبایست آسمان صاف باشد و کوچکترین لکه ابری پیدا نباشد که در غیر اینصورت سبب لک آوردن چشم میشود. برای سرمه کشیدن، میل سرمهدان را نخست توی گلاب میزدند که سرمه را به خودش بگیرد و آنگاه به چشم میکشیدند. سرمهدان از وسایل ضروری در جهیزیه عروس بود. سرمهدان را از پارچههای فاخر مانند مخمل ابریشمی و ترمه و امثال آن میدوختند و روی آن مروارید یا جواهری ارزشمند قرار میدادند.<ref name=":1" /> میل و سرمهدان وسیلهای شخصی بود و زنان در قدیم میل سرمهدان همدیگر را به کار نمیبردند. سرمه کشیدن هم مهارت میخواست که زیاد و کم نشود. و برای این کار میل سرمهدان را اول توی گلاب میزدند که سرمه به خودش بگیرد، بعد به چشم میکشیدند.<ref name=":2" /> | ||
سطر ۲۵: | سطر ۲۸: | ||
===گونههای سرمه=== | ===گونههای سرمه=== | ||
معمولاً سرمههای عربی از | معمولاً سرمههای عربی از آنتیموان تری سولفید و سنگ معدن استیبنیت (Stibnite) معروف به اثمد ساخته میشدند.<ref name=":0" /> این سرمهها گران و کمیاب بوده و به همین جهت به تدریج طی سالها سولفید سرب یا گالن (Galena) که به اندازه استیبنیت دارای رنگ مشکی تیره و نمای درخشنده بود جانشین آن شد.<ref>Al-Hazza SAF, Krahn PM (1995). Kohl: ''a hazardous eyeliner. Int Ophthalmol'' 19(2): 83-88.</ref> در گذشته که مردم شبها برای روشن کردن فضای منزل از چراغهای پیه سوز یا روغن کنتو که محصول دانه گیاهی به نام بیدانجیر (کنتو) بود استفاده میکردند، سنگی را روی فتیلهای که آغشته به روغن و در حال سوختن بود، میگرفتند و از این طریق سرمه را تهیه میکردند.[http://www.pezeshk.us/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/20006] انواع دیگر سرمه را به خصوص در ایران از سوزاندن فندق، کرچک، بادام و یا دیگر دانههای روغنی، مغز استخوان گاو، یا ترکیب آنها (پسته، بادام، فندق و مغز استخوان گاو مشهور به چهار مغز) و به صورت دستساز و صنعتی تهیه میکنند. برخی از انواع سرمه به صورت زیر تهیه میشد: | ||
'''1- سرمه ترمه:''' ترمه کشمیری را فتیله میکردند و در ظرفی که از مس نبود و در آن کره انداخته بودند میخواباندند و سر فتیله را آتش میزدند تا فتیله آرام آرام بسوزد. یک سه پایه کوچک هم روی ظرف می گذاشتند به گونه ای که پایههای سه پایه پشت کاسه و روی زمین قرار میگرفت، سپس یک پیاله یا بشقاب چینی را روی آن سه پایه به صورت برعکس میگذاشتند به طوری که داخل پیاله روی آتش قرار میگرفت. با سوختن فتیله دودش به آن پیاله یا بشقاب میگرفت. وقتی فتیله کاملا میسوخت، بشقاب (یا پیاله) را از روی سه پایه برمیداشتند و با دم قاشق، دودهها را از پیاله یا بشقاب میکشیدند و توی کاغذ، ظرفی پاک، و یا سرمه دان میریختند و به چشم میکشیدند. | '''1- سرمه ترمه:''' ترمه کشمیری را فتیله میکردند و در ظرفی که از مس نبود و در آن کره انداخته بودند میخواباندند و سر فتیله را آتش میزدند تا فتیله آرام آرام بسوزد. یک سه پایه کوچک هم روی ظرف می گذاشتند به گونه ای که پایههای سه پایه پشت کاسه و روی زمین قرار میگرفت، سپس یک پیاله یا بشقاب چینی را روی آن سه پایه به صورت برعکس میگذاشتند به طوری که داخل پیاله روی آتش قرار میگرفت. با سوختن فتیله دودش به آن پیاله یا بشقاب میگرفت. وقتی فتیله کاملا میسوخت، بشقاب (یا پیاله) را از روی سه پایه برمیداشتند و با دم قاشق، دودهها را از پیاله یا بشقاب میکشیدند و توی کاغذ، ظرفی پاک، و یا سرمه دان میریختند و به چشم میکشیدند. | ||
سطر ۴۱: | سطر ۴۴: | ||
'''7- سرمه هفت جواهر:''' طلا و نقره و الماس و یاقوت و زبرجد و لعل و در را با هم میساییدند و این سرمه را از همه سرمهها قویتر میدانستند.<ref name=":1" /> | '''7- سرمه هفت جواهر:''' طلا و نقره و الماس و یاقوت و زبرجد و لعل و در را با هم میساییدند و این سرمه را از همه سرمهها قویتر میدانستند.<ref name=":1" /> | ||
روش دیگر سرمه هفت جواهر بدین صورت بود که هفت نوع جواهر را سوزانده با مغز گردو و مغز بادام و مغز پسته، که آنها را هم سوزانده بودند مخلوط کرده و میکوبیدند و استخوان سوخته قلم پای طاووس به آن میافزودند؛ زیرا معتقد بودند استخوان پای طاووس چشم را قوت میدهد. سرمه کشیدن هم مهارت میخواست که زیاد و کم نشود. و برای این کار میل سرمهدان را اول توی گلاب میزدند که سرمه به خودش بگیرد، بعد به چشم میکشیدند.<ref name=":2">مونس الدوله (1380). ''خاطرات مونس الدوله ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه''. به کوشش | روش دیگر سرمه هفت جواهر بدین صورت بود که هفت نوع جواهر را سوزانده با مغز گردو و مغز بادام و مغز پسته، که آنها را هم سوزانده بودند مخلوط کرده و میکوبیدند و استخوان سوخته قلم پای طاووس به آن میافزودند؛ زیرا معتقد بودند استخوان پای طاووس چشم را قوت میدهد. سرمه کشیدن هم مهارت میخواست که زیاد و کم نشود. و برای این کار میل سرمهدان را اول توی گلاب میزدند که سرمه به خودش بگیرد، بعد به چشم میکشیدند.<ref name=":2">مونس الدوله (1380). ''خاطرات مونس الدوله ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه''. به کوشش سیروس سعدوندیان. تهران: زرین. صص26-27.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
سطر ۵۱: | سطر ۵۴: | ||
===روایات=== | ===روایات=== | ||
در کتاب دعائم الاسلام از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است | در کتاب دعائم الاسلام از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است «أَنَّهُ أَمَرَ بِالاِكْتِحَالِ بِالْإِثْمِدِ وَ قَالَ» (ص): «عَلَيْكُمْ بِهِ فَإِنَّهُ مَذْهَبَةٌ لِلْقَذَى مَصْفَاةٌ لِلْبَصَرِ». پیامبر اکرم (ص) سفارش کردند که مسلمانان با اثمد سرمه بکشند و ضمن تأکید بر این نوع از سرمه، فرمودند: سرمه به اثمد خار و خاشاک را خارج نموده و چشم را پاک میکند.[https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/197001/translate?rownumber=2] در روایت دیگری از آن حضرت: «عَلَيْكُمْ بِالْإِثْمِدِ فَإِنَّهُ يَجْلُو الْبَصَرَ وَيُنْبِتُ الشَّعْرَ» سرمه (با اثمد) را ترک نکنید که باعث جلا و نورانیت چشم و روئیدن موها میشود.[https://lib.efatwa.ir/43902/1/69/%D8%A7%D8%AB%D9%85%D8%AF%2B%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B9%D8%B1] «وَ كَانَ لاَ يُفَارِقُهُ فِي أَسْفَارِهِ قَارُورَةُ اَلدُّهْنِ وَ اَلْمُكْحُلَةُ وَ اَلْمِقْرَاضُ وَ اَلْمِرْآةُ وَ اَلسِّوَاكُ وَ اَلْمَشْطُ» پیامبر اسلام (ص) همیشه شش چیز در سفر همراه داشت. 1- شیشه کوچکی از روغن و کرم 2- سرمهدان 3- قیچی 4- آینه 5- مسواک 6- شانه.[https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/196999/translate/%D9%88%20%DA%A9%D8%A7%D9%86%20%D9%84%D8%A7%20%DB%8C%D9%81%D8%A7%D8%B1%D9%82%D9%87%20%D9%81%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D9%81%D8%A7%D8%B1%D9%87%20%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%87%D9%86%20%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D9%85%DA%A9%D8%AD%D9%84%DB%80%20%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B6%20%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%A2%D8%A9%20%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%83%20%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B4%D8%B7?rownumber=1] پیامبر اکرم (ص): «الکحل فی العینین یجلو البصر» [https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/98018/explanation/%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AD%D9%84%20%D9%81%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%D8%B9%DB%8C%D9%86%DB%8C%D9%86%20%DB%8C%D8%AC%D9%84%D9%88%20%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%B5%D8%B1?rownumber=1§ion=explanation] سرمه کشیدن چشمان، دیده را جلا میدهد. | ||
====زمان سرمه کشیدن==== | ====زمان سرمه کشیدن==== | ||
سطر ۶۰: | سطر ۶۳: | ||
==منابع== | |||
[[رده:آرایش زنان]] | [[رده:آرایش زنان]] | ||
[[رده:آرایش صورت]] | [[رده:آرایش صورت]] | ||
سطر ۶۸: | سطر ۷۱: | ||
<references /> | <references /> | ||
==پیوند به بیرون== | |||
#[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86 ویکیپدیای فارسی] | #[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%86 ویکیپدیای فارسی] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۶
سرمه/su(o)rma(e)/ یکی از مواد آرایشی چشم و یک بخش از آرایش موسوم به هفت قلم است که خاصیت زیبایی و درمانی را توأمان دارد.
ریشهشناسی
سرمه/su(o)rma(e)/ مخلوطی است از کانیهای آنتیموان که سیاه رنگ است و از آن برای آرایش پلک چشم و مژهها و درمان چشم استفاده میشود. این واژه برگرفته از واژه ترکی /sürmä/ مشتق از ریشه sür- به معنای مرهم نهادن و روغن مالیدن است.[۱]
ترکیبات اصلی سرمه خالص شامل سولفید آنتیموان و تری سولفید است. سرمه را اصالتا از سنگی براق و تیره که در عربی اثمد و در انگلیسی آنتیموان گفته میشود میگیرند، هرچند انواع بدلی نیز دارد.[۲]
پیشینه
سرمه کشیدن در میان زنان و مردان از پیشینهای بسیار طولانی برخوردار است. ظاهرا اولین کسانی که از این ماده استفاده کردند مردم مصر باستان بودند که حدود 3100 سال قبل از میلاد مسیح برای ضدعفونی و حفاظت چشمها از انعکاس شدید نور شنهای بیابانی بر چشمان خود سرمه میکشیدند.[۳] در دوره هخامنشیان در ایران نیز اشراف و صاحبمنصبان این ماده را برای زیبایی و آرایش چشم به کار میبردند. کورش سرمه کشیدن و آرایش صورت را برای زیباتر کردن چشمان و صورت اشخاص اجبار کرده بود.[۴] در دوره ساسانیان نیز از سرمه برای همین منظور و نیز به منظور تقویت نور چشم استفاده میشده است. خسرو پرویز نوعی سرمه استفاده میکرد که به آن سرمه خاک بین میگفتند چنان بود که «هر که یک بار در چشم کشیدی تا یک گز عمق زمین را بدیدی و تا مدت یکسال این چنین بودی».[۵]
در طب اسلامی نیز به نقل از معصومین خواص زیادی برای سرمه (سنگ) ذکر شده و استفاده از آن بسیار توصیه شده است.[۱] در ایران سرمه کشیدن برای زنان به مثابه ریمل کشیدن در زمان کنونی بود. این آرایش از چشم سفرنامهنویسان غربی دور نمانده، چنانکه شاردن مینویسد:[۶]
مردان و زنان ایرانی هر صبحگاه سرمه سیاه به چشمان و مژگان خود میکشند، و قلم پولادین نازک صیقلی شدهای از پلک میگذرانند، و میگویند این کار نور چشم را میافزاید، اما سرمه بیشتر برای جاذبه و زیبایی چشمان است و زنان بیشتر بکارش میبرند.
خواص
از سرمه برای پیشگیری و درمان بیماریهای چشمی، سیاه کردن پلکها و به منظور زیبایی چشمها و مژهها از گذشته تا به امروز استفاده میشود. یکی از علل استفاده از آن به خصوص در نواحی جغرافیایی که نور خورشید در آنها بسیار زیاد است جلوگیری از انعکاس نور آفتاب میباشد، به طوری که میتوان اثر آن را بر کاهش انعکاس نور و اشعه فرابنفش به مثابه عینک آفتابی دانست.[۷] استفاده از سرمه، چشم را از آلودگی میکروبی محافظت میکند، موجب تسکین درد چشم و رفع خستگی آن میشود.[۸] در تحقیقی که به منظور بررسى آثار ضد میکروبى اثمد (سرمه) بر روى پنج نوع باکترى گرم مثبت و گرم منفى از عوامل بیمارىهاى چشمى در محیط آزمایشگاهی انجام شده است مشخص شده که اثمد توانایی از بین بردن باکتری باسیلوس سوبتیلیس را داراست.[۹] نرم کردن عضلات چشم و تسهیل در خونرسانی و مبارزه با پیرچشمی از خواص استفاده از سرمه میباشد. چربیهای موجود در نوعی سرمه به نام چهار مغز که سرشار از مواد مغذی است از خونریزی داخلی چشم نیز جلوگیری به عمل میآورد. سرمه موجب جلوگیری از آب سیاه و آب مروارید میشود، آب ریزش چشم را بر طرف میکند، به افزایش استقامت ماهیچههای چشم کمک شایانی میکند و همچنین برخی از عناصر ضروری را برای سلامت سلولهای چشم فراهم میکند.[۱۰] سرمه به رشد موهای مژه کمک کرده و از ریزش آن جلوگیری میکند.[۱۱]
نظر حکمای قدیم
حکمای طب سنتی بر استفاده از این ماده برای مقاصد پیشگیری یا درمان بیماریهای چشم تأکید داشتند. خیام در خواص سرمه مینویسد:[۱۲]
... کودک خرد را... چون به میل زرین چشم سرمه کنند از شب کوری و آب دویدن چشم ایمن بود، و در قوت بصر زیادت کند.
ابوالقاسم عبدالله کاشانی مینویسد:[۱۳]
حجر اثمد یا سنگ سرمه چشم را به غایت نافع بود. تقویت اعصاب نماید و نور بصر جمع کند و آفتهای رمدی را دفع کند و چشم پیران را که به سبب کبر سن ضعف پذیرفته باشد... به غایت نافع بود... .
بیرونی ذیل خواص بیشماری که برای اثمد میشمرد و میگوید:[۱۴]
پارسیان «سنگ سرمه» گویند و هندوان «کردیاجن» و رومیان «کرخلن»، و صیادنه [داروسازان] این نواحی را معتقد آنست که بهترین اوصباهانی [اصفهانی] است و نشان و صفت او آنست که براق باشد و برو دندانها باشد درشت. و پس از اصباهانی هرویست، و پس از هروی زراونی که در معدن زریافته شود بطرف زاولستان و هرچ جز اصباهانی است براق نیست بلکه تیره رنگ است. چشم را مقوی باشد و صحت چشم نگاه دارد و بدل او در منفعت سرب سوخته باشد.
هروی مینویسد:[۱۵]
اُثمُد سُرمه است و اوسنگی هست گران، و بهترینش آن بود که سنگ خارا اندر او کم بود و چون بشکنی برق زند، و او سرد است و اندر او قبض است، و بگرمی و رطوبتی که چشم را تعریض کند سود دارد چون اندر وی کشی، ودمعه را بکشد و ریشهای زشت چشم را پاک کند و چون با پیه کهن طلا کنی بر جایی از تن که آتش بسوخته باشد منفعت دارد، و از افراز مغز و بصر را قوی گرداند، و اشک را ببرد و هر رطوبتی و گرمی که اندر چشم بود بکشد و آماسهای گرم بنشاند.
تنکابنی برای سرمه خواص زیر را میشمرد:[۱۶]
با اندک مشک مقوی باصره پیران و حمول او جهت قطع جریان حیض و خروج مقعد و ضماد او بر پیشانی و نصف سر جهت قطع رعاف که از حجب دماغ باشد و با پیه تازه جهت سوختگی آتش و با روغنها چون بر بدن طلا کنند جهت کشتن و رفع قمل و ذرور او جهت جراحات تازه و قطع خون او و قروح ذکر و خصیه و طبقه قرنیه چشم بغایت مفید و محرق او که با پیه سرشته بر آتش گذاشته باشند تا شعلهور گشته بسوزد، لطیف تر و مغسول او الطف است و با مروارید و سرگین حردون و شکر جهت غشاوه و بیاض چشم مجرّب و با حضض و سماق جهت دمعه و جرب به دستور مجرّب است.
آداب سرمه کشیدن
رسم بود سرمه را پس از خرید توی کاغذی بریزند و چند پول و شاهی سفید قاطی آن کنند و آن کاغذ را که سرمه و پول در آن بود، تا کنند و دم در اطاق، زیر فرش بگذارند تا سرمه پا بخورد و به اصطلاح کشته شود به گونهای که زمان به چشم کشیدن ندود یعنی سرمه آب نیندازد و نشد (نشر) نکرده، صورت را سیاه نکند. وقت سرمه کشیدن میبایست آسمان صاف باشد و کوچکترین لکه ابری پیدا نباشد که در غیر اینصورت سبب لک آوردن چشم میشود. برای سرمه کشیدن، میل سرمهدان را نخست توی گلاب میزدند که سرمه را به خودش بگیرد و آنگاه به چشم میکشیدند. سرمهدان از وسایل ضروری در جهیزیه عروس بود. سرمهدان را از پارچههای فاخر مانند مخمل ابریشمی و ترمه و امثال آن میدوختند و روی آن مروارید یا جواهری ارزشمند قرار میدادند.[۱۷] میل و سرمهدان وسیلهای شخصی بود و زنان در قدیم میل سرمهدان همدیگر را به کار نمیبردند. سرمه کشیدن هم مهارت میخواست که زیاد و کم نشود. و برای این کار میل سرمهدان را اول توی گلاب میزدند که سرمه به خودش بگیرد، بعد به چشم میکشیدند.[۱۸]
گونههای سرمه
معمولاً سرمههای عربی از آنتیموان تری سولفید و سنگ معدن استیبنیت (Stibnite) معروف به اثمد ساخته میشدند.[۲] این سرمهها گران و کمیاب بوده و به همین جهت به تدریج طی سالها سولفید سرب یا گالن (Galena) که به اندازه استیبنیت دارای رنگ مشکی تیره و نمای درخشنده بود جانشین آن شد.[۱۹] در گذشته که مردم شبها برای روشن کردن فضای منزل از چراغهای پیه سوز یا روغن کنتو که محصول دانه گیاهی به نام بیدانجیر (کنتو) بود استفاده میکردند، سنگی را روی فتیلهای که آغشته به روغن و در حال سوختن بود، میگرفتند و از این طریق سرمه را تهیه میکردند.[۲] انواع دیگر سرمه را به خصوص در ایران از سوزاندن فندق، کرچک، بادام و یا دیگر دانههای روغنی، مغز استخوان گاو، یا ترکیب آنها (پسته، بادام، فندق و مغز استخوان گاو مشهور به چهار مغز) و به صورت دستساز و صنعتی تهیه میکنند. برخی از انواع سرمه به صورت زیر تهیه میشد:
1- سرمه ترمه: ترمه کشمیری را فتیله میکردند و در ظرفی که از مس نبود و در آن کره انداخته بودند میخواباندند و سر فتیله را آتش میزدند تا فتیله آرام آرام بسوزد. یک سه پایه کوچک هم روی ظرف می گذاشتند به گونه ای که پایههای سه پایه پشت کاسه و روی زمین قرار میگرفت، سپس یک پیاله یا بشقاب چینی را روی آن سه پایه به صورت برعکس میگذاشتند به طوری که داخل پیاله روی آتش قرار میگرفت. با سوختن فتیله دودش به آن پیاله یا بشقاب میگرفت. وقتی فتیله کاملا میسوخت، بشقاب (یا پیاله) را از روی سه پایه برمیداشتند و با دم قاشق، دودهها را از پیاله یا بشقاب میکشیدند و توی کاغذ، ظرفی پاک، و یا سرمه دان میریختند و به چشم میکشیدند.
2- سرمه دنبه: دنبه را ریز ریز میکردند و در ظرفی میریختند و روی آتش میگذاشتند و با قاشق هم میزدند تا آب شود. روغنش که خارج میشد، دنبه های سوخته را درمیآورده دور میریختند. آنگاه فتیلهای از پنبه درست میکرده و درون روغن گذاشته، سپس سه پایه و بشقابی برمیداشتند و مانند روشی که درباره سرمه ترمه نوشته شد، عمل میکردند. سرمه دنبه بیشتر جنبه آرایشی داشت. این سرمه را به سبب چربی زیاد به ابرو نیز میکشیدند و یک خال هم با همان سرمه میان ابروها مینهادند و به آن زنگک کشیدن میگفتند.
3- سرمه قلم گاو: مغز سه چهار قلم گاو را در پیاله ای ریخته روی آتش میگذاشتند. پس از آن که ذوب شد یک فتیله از پنبه درست کرده و دقیقا مانند دیگر سرمهها عمل میکردند. سرمه قلم گاو، به لحاظ طبع سرد شمرده میشد و برای جوشهای چشم که ناشی از گرمی بود استفاده میشد.
4- سرمه بادام: روغن مغز بادام شیرین را میگرفتند، بدین صورت که بادام را نرم میکوبیدند و اندک اندک به آن آب افزوده فشار میدادند تا روغنش خارج گردد. سپس یک فتیله از پنبه درست میکردند و توی روغن بادام میگذاشتند و سرش را آتش میزدند و مانند سایر سرمهها عمل میکردند. سرمه بادام بیشتر جنبه تقویتی برای چشم داشت.
5- سرمه هدهد: هدهد را میکشتند و خونش را میگرفتند و گویا با چیزی درمیآمیختند و برای سپیدبختی بر چشم میکشیدند.
6- سرمه سنگ: سرمه سنگ ظاهرا همان اثمد بوده و معتقد بودند بعد از سرمه هفت جواهر قوتش از دیگر سرمه ها بیشتر است. برای این که آواز آدم خوش آوازی را خراب کنند نیز به او سرمه سنگ میخوراندند.[۱۷]
7- سرمه هفت جواهر: طلا و نقره و الماس و یاقوت و زبرجد و لعل و در را با هم میساییدند و این سرمه را از همه سرمهها قویتر میدانستند.[۱۷]
روش دیگر سرمه هفت جواهر بدین صورت بود که هفت نوع جواهر را سوزانده با مغز گردو و مغز بادام و مغز پسته، که آنها را هم سوزانده بودند مخلوط کرده و میکوبیدند و استخوان سوخته قلم پای طاووس به آن میافزودند؛ زیرا معتقد بودند استخوان پای طاووس چشم را قوت میدهد. سرمه کشیدن هم مهارت میخواست که زیاد و کم نشود. و برای این کار میل سرمهدان را اول توی گلاب میزدند که سرمه به خودش بگیرد، بعد به چشم میکشیدند.[۱۸]
ترکیبات
پژوهشهایی که در زمینه ترکیبات موجود در سنگ سرمه شده نشان میدهد اغلب نمونههای آن حاوی مقادیر قابل ملاحظهای سرب، آلومینیوم، کافور و جوهر نعناع میباشد.[۲۰] محققین عقیده دارند که یکی از خواص درمانی استفاده از سنگ سرمه، فعالیت ضد میکروبی املاح با غلظت اندك فلز سنگین سرب موجود در آن میباشد. سرمه به خصوص نوع معدنی آن حاوی ترکیبات سولفید سرب (Pbs)، اکسید سرب (Pb3O4)، هماتیت (Fe2O3)، مگنتیت (Fe3O4)، اکسید روی (ZnO)، کربن غیر بلوری، کلسیت (CaCO3)، ساسولیت (H3BO3)، کلسیت/ آراگونیت (CaCO3)، سیلیکون عنصری، تالک (Mg3Si4O10(OH)2) مس (Cu2O)، سولفید آنتیموان (Sb2S3)، ژئوتیت (FeO(OH))، دولومیت CaMg(CO3) 2، باریت (BaSO4)، نمک یا هالیت (NaCl)، پارافین، کربن، نیتروژن، سیلیس، آهن، آلومینیوم، گوگرد و دیگر ترکیبات آلی غیربلوری میباشد.[۲۱] به طور کلی یک نمونه سرمه دارای متوسط عناصر 34% سرب، 30% کربن، 13% روی، 9% بورون، 4% کلسیم، 4% آهن، 2% سیلیکون و 4% غیره میباشد.[۲۲]
روایات
در کتاب دعائم الاسلام از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است «أَنَّهُ أَمَرَ بِالاِكْتِحَالِ بِالْإِثْمِدِ وَ قَالَ» (ص): «عَلَيْكُمْ بِهِ فَإِنَّهُ مَذْهَبَةٌ لِلْقَذَى مَصْفَاةٌ لِلْبَصَرِ». پیامبر اکرم (ص) سفارش کردند که مسلمانان با اثمد سرمه بکشند و ضمن تأکید بر این نوع از سرمه، فرمودند: سرمه به اثمد خار و خاشاک را خارج نموده و چشم را پاک میکند.[۳] در روایت دیگری از آن حضرت: «عَلَيْكُمْ بِالْإِثْمِدِ فَإِنَّهُ يَجْلُو الْبَصَرَ وَيُنْبِتُ الشَّعْرَ» سرمه (با اثمد) را ترک نکنید که باعث جلا و نورانیت چشم و روئیدن موها میشود.[۴] «وَ كَانَ لاَ يُفَارِقُهُ فِي أَسْفَارِهِ قَارُورَةُ اَلدُّهْنِ وَ اَلْمُكْحُلَةُ وَ اَلْمِقْرَاضُ وَ اَلْمِرْآةُ وَ اَلسِّوَاكُ وَ اَلْمَشْطُ» پیامبر اسلام (ص) همیشه شش چیز در سفر همراه داشت. 1- شیشه کوچکی از روغن و کرم 2- سرمهدان 3- قیچی 4- آینه 5- مسواک 6- شانه.[۵] پیامبر اکرم (ص): «الکحل فی العینین یجلو البصر» [۶] سرمه کشیدن چشمان، دیده را جلا میدهد.
زمان سرمه کشیدن
زمان مناسب براى سرمه کشیدن شب و موقع خواب است.[۷]
نوع سرمه
در روایات فوق بر سرمه اثمد تأکید شده است. اثمد سنگ معروفی است که از آن سرمه گرفته میشود و به نام سرمه اثمد نامیده میشود. در باب محل معدن این سنگ اختلافنظر وجود دارد. در مجمعالبحرین آمده است: اثمد سنگى است که به وسیله آن سرمه مىکشند و معادن آن در مشرق است، و برخى معتقدند معادن آن در اصفهان است.[۸] برخی نیز این سرمه را سرمه مکه مینامند.
منابع
- ↑ حسن دوست، محمد (1393). فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی. ج3. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ص1725.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ Al-Kaff, A., Al-Rajhi, A., Tabbara, K., & El-Yazigi, A. (1993). Kohl-the traditional eyeliner: use and analysis. Annals of Saudi medicine, 13(1), 26-30.
- ↑ Baptiste W. Kohl (2008). The precursor to modern mascara. EzineArticle:1-4
- ↑ ضیاپور، جلیل (1343). پوشاک باستانی ایرانیان از کهنترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان. تهران: هنرهای زيبای كشور، ادارهكل موزهها و فرهنگ عامه. ص4.
- ↑ خلف، محمدحسین (1376). برهان قاطع. ج2. به قلم محمد معین. تهران: امیرکبیر. ص1129.
- ↑ شاردن، ژان (1345). سفرنامه شاردن. ج7. ترجمه محمد عباسی. تهران. ص36.
- ↑ Hardy A, Walton R, Vaishnav R (2004). Composition of eye cosmetics (kohls) used in Cairo. J Environ Health Res;14(1): 83-91.
- ↑ Karim N, Jallad A, Hartmut G (2005). Characterization of a hazardous eyeliner (kohl) by confocal Raman microscopy, J Hazardous Materials;124: 236–240.
- ↑ Sadatfar A, Mirzaii M, Fromadi A, Mashku M. Study of Antimicrobial Effects of gram positive and gram negative bacteria Kohl on Thursday in vitro, [undergraduate thesis]. [Kerman]: Kerman Medical of science; 2001
- ↑ Karim N, Jallad A, Hartmut G. Characterization of a hazardous eyeliner (kohl) by confocal Raman microscopy, J Hazardous Materials 2005; 124: 236–240.
- ↑ Hardy R, Vaishnav Z, Al-Kharusi H, Worthing MA(1998). Composition of eye cosmetics (Kohls) used in Oman. J Ethnopharmacology; 60: 223–234.
- ↑ خیام، عمربن ابراهیم (1380). نوروزنامه. تصحیح و تحشیه مجتبی مینوی. تهران: اساطیر. ص21.
- ↑ کاشانی، عبدالله (1386). عرایسالجواهر و نفایسالاطایب. به کوشش ایرج افشار. تهران: المعی. صص189-190.
- ↑ بیرونی، ابوریحان (1352). صیدنه. ترجمه فارسی قدیم از ابوبکر بن علی بن عثمان کاسانی. به کوشش منوچهر ستوده، ایرج افشار. تهران: شورای عالی فرهنگ و هنر، مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگی. ص40.
- ↑ الهروی، موفق الدین ابومنصور علی (1346). الابنیه عن حقائق الادویه یا روضة الانس و منعقد المنفس. به تصحیح احمد بهمنیار. به کوشش حسین محبوبی اردکانی. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. ص30.
- ↑ تنکابنی، سیدمحمدمومن (1387). تحفة المومنین. تصحیح و تحقیق روجا رحیمی، محمدرضا شمس اردکانی، فاطمه فرجادمند. تهران: مؤسسه نشر شهر. ص28.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ کتیرایی، محمود (1378). از خشت تا خشت. تهران: ثالث. صص355-358.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ مونس الدوله (1380). خاطرات مونس الدوله ندیمه حرمسرای ناصرالدین شاه. به کوشش سیروس سعدوندیان. تهران: زرین. صص26-27.
- ↑ Al-Hazza SAF, Krahn PM (1995). Kohl: a hazardous eyeliner. Int Ophthalmol 19(2): 83-88.
- ↑ Al-Ashban MA, Shah AH. Kohl (surma): a toxic traditional eye cosmetic study in Saudi Arabia. J Public Health 2004; 118: 292–298.
- ↑ Hardy A, Walton R, Vaishnav R. Composition of eye cosmetics (kohls) used in Cairo. J Environ Health Res 2004; 14(1): 83-91.
- ↑ Bassal HN (2013). Elemental Composition Study of Kohl Samples. Arab Journal of Nuclear Science and Applications. 46(3): 133-140.
پیوند به بیرون
- ویکیپدیای فارسی
- مجله علمی وارثان انتظار
- سایت پزشکان بدون مرز
- سایت جامعالاحادیث
- کتابخانه مدرسه فقاهت
نویسنده: حکمت بروجردی