تفاوت میان نسخه‌های «شال»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۹ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:شال.jpg|بندانگشتی|زنی با شال آبی، نقش موزاییکی بانویی ساسانی، ''پوشاک زنان ایران از کهن ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی''، جلیل ضیاءپور]]
[[پرونده:شال آبی.jpg|بندانگشتی|زنی با شال آبی، نقش موزاییکی بانویی ساسانی<ref>گیرشمن، رومن (1370). ''هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی''. ترجمه بهرام فره‌وشی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. ص142.</ref>]]
شال   / šāl/ پارچه ای است مستطیل شکل که هم به عنوان سرپوش و هم به صورت تن پوش بر روی لباسی دیگر به کار میرود.<ref>ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). ''لغت نامه''. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا. ذیل مدخل.</ref>  
شال /šāl/ پارچه‌ای است مستطیل شکل که هم به عنوان سرپوش و هم به صورت تن پوش بر روی لباسی دیگر به کار می‌رود.<ref>ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). ''لغت‌نامه''. ج9. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت‌نامه دهخدا. ذیل مدخل.</ref>  


===واژه شناسی===
===واژه‌شناسی===
شال، که در متون قدیم شاره تلفظ می شده از هندی گرفته شده و با واژه [[ساری]] از یک ریشه است. اعراب عراق و خوزستان به آن [[شیله]] میگویند. ریشه سانسکریت آن /śiraḥ/ به معنای لنگ و پارچه بوده است. این واژه از طریق فارسی به زبانهای اروپایی راه یافته است.  
شال، که در متون قدیم ''شاره'' تلفظ می‌شده از هندی گرفته شده و با واژه [[ساری]] از یک ریشه است. اعراب عراق و خوزستان به آن [[شیله]] می‌گویند. ریشه سانسکریت آن /śiraḥ/ به معنای لنگ و پارچه بوده است. این واژه از طریق فارسی به زبان‌های اروپایی راه یافته است.  


<br />
===تعریف===
===تعریف===
شال پارچه مستطیل شکل بلندی از جنس پشم، پنبه یا ابریشم است که به دور گردن (شال گردن) ، دور کمر (شال کمر) و یا به عنوان [[حجاب]] زنان دور سر و گردن پیچیده می شود و موها را می پوشاند. همچنین شال به نوعی پارچه پشمی یا کرکی اطلاق میشده که در شهرهای ایران بویژه یزد وکرمان و مشهد و خلخال بافته می شده و برای لباسهای زمستانی به کار میرفته است. در کشمیر و لاهور هم پارچه ای نازک از پشم بز بافته می شد که بر روی گردن می انداختند و به آن شال کشمیر می گفتند. احتمالا شالی که دور کمر  یا سر بسته می شده چون از این پارچه بوده به شال معروف شده است.  
شال پارچه مستطیل شکل بلندی از جنس پشم، پنبه یا ابریشم است که به دور گردن (شال گردن)، دور کمر (شال کمر) و یا به عنوان [[حجاب]] زنان دور سر و گردن پیچیده می‌شود و موها را می‌پوشاند. همچنین شال به نوعی پارچه پشمی یا کرکی اطلاق می‌شده که در شهرهای ایران به‌ ویژه یزد و کرمان و مشهد و خلخال بافته می‌شده و برای لباس‌های زمستانی به کار می‌رفته است. در کشمیر و لاهور هم پارچه‌ای نازک از پشم بز بافته می‌شد که بر روی گردن می‌انداختند و به آن شال کشمیر می‌گفتند. احتمالا شالی که دور کمر  یا سر بسته می‌شده چون از این پارچه بوده به شال معروف شده است.  


<br />
===تاریخچه===
===تاریخچه===
شال برای زنان هم جنبه پوشش داشته و هم برای زیبایی به کار میرفته است. زنان ساسانی بر روی دوش یا بازوان خود شال هایی می انداختند که مانند شال های زنان هندی دراز بود و به طور مورب از روی شانه راست یا چپ میگذشت و تا پایین دامن ادامه داشت.  
شال برای زنان هم جنبه پوشش داشته و هم برای زیبایی به کار می‌رفته است. زنان ساسانی بر روی دوش یا بازوان خود شال‌هایی می‌انداختند که مانند شال‌های زنان هندی دراز بود و به طور مورب از روی شانه راست یا چپ می‌گذشت و تا پایین دامن ادامه داشت.<ref>غیبی، مهرآسا (1384). ''هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی''. تهران: هیرمند. ص225.</ref>


بستن شال بر کمر ظاهرا از دوره ایلخانیان مرسوم شد. از این دوره شال کمر یکی از اجزای اصلی لباسهای زنان و مردان شد. ولی همیشه شال زنان باریکتر از مردان بود. در دوره صفویه، اشراف شالهای پهن ظریفی از کشمیر یا پارچه های گران قیمت دیگر، و زنان انواع باریکتری را روی لباسهایشان می بستند. در چهل ستون و عالی قاپوی اصفهان  نقاشیهایی از همان عصر وجود دارد که در آن برخی از زنان، چنین شالهایی را بسته اند .  
بستن شال بر کمر ظاهرا از دوره ایلخانیان مرسوم شد. از این دوره شال کمر یکی از اجزای اصلی لباس‌های زنان و مردان شد. ولی همیشه شال زنان باریکتر از مردان بود. در دوره صفویه، اشراف شال‌های پهن ظریفی از کشمیر یا پارچه‌های گران قیمت دیگر، و زنان انواع باریکتری را روی لباس‌هایشان می‌بستند.<ref>بهنام، عیسی (1338) ''لباس مردم ایران در قرن 13 هجری''. نقش و نگار. ش 6. صص 5-13.</ref> در چهل ستون و عالی قاپوی اصفهان  نقاشی‌هایی از همان عصر وجود دارد که در آن برخی از زنان، چنین شال‌هایی را بسته‌اند.<ref name=":0" /> در قرن هجدهم میلادی، زنان شال‌های کوچکی به روش‌های مختلف روی سر خود می‌بستند که به پشت سر و روی شانه‌ها می‌افتاد. این نوع شال گاه به دور گردن پیچیده می‌شد یا بر روی سر به شکل گل بسته می‌شد.<ref>رجبی، پرویز (1350). ''لباس و آرایش ایرانیان در سده دوازدهم هجری''. هنر و مردم. ش105. ص40.</ref> در قرن نوزدهم میلادی، شال‌های کتان و زربفت ابریشم مرسوم بود.<ref name=":0">جواهر کلام (1324). ''تن پوش بانوان ایرانی در گذشته و اکنون''. روزگار نو. س5. ش2. صص50-55.</ref> شال کمر امروزه از اجزای اصلی لباس عشایر است و روستاییان است و در زندگی شهری استفاده نمی‌شود.  
در قرن هجدهم میلادی، زنان شالهای کوچکی به روشهای مختلف روی سر خود می بستند که به پشت سر و روی شانه ها می افتاد. این نوع شال گاه به دور گردن پیچیده میشد یا بر روی سر به شکل گل بسته میشد.<ref>رجبی، پرویز (1350). ''لباس و آرایش ایرانیان در سده دوازدهم هجری''. هنر و مردم. ش105. ص40.</ref> در قرن نوزدهم میلادی، شالهای کتان و زربفت ابریشم مرسوم بود.<ref name=":0">''پ‍وش‍اک‌در ای‍ران‌زم‍ی‍ن‌''(1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر. ص384.</ref> شال کمر امروزه از اجزای اصلی لباس عشایر است و روستاییان است و در زندگی شهری استفاده نمی شود.  


<br />
===پوشش سر===
===پوشش سر===
شال به عنوان پوشش سر استفاده نسبتا جدیدی از این پوشش است و با [[شیله]] زنان عرب شباهت دارد. این پوشش ابتدا مختص زمستان بود و پارچه ای پشمی و نازک یا بافتنی به دور سر بسته می شد. اما امروزه در تابستان هم شال های نخی بزرگ به عنوان [[حجاب]] مورد استفاده قرار می گیرد. در این حالت زنان شال را دور سر خود می پیچند و دنباله آن را رها می کنند. شال نه مانند روسری گره میخورد و نه مانند [[شیله]] با سنجاق محکم میشود.
شال به عنوان پوشش سر استفاده نسبتا جدیدی از این پوشش است و با [[شیله]] زنان عرب شباهت دارد. این پوشش ابتدا مختص زمستان بود و پارچه‌ای پشمی و نازک یا بافتنی به دور سر بسته می‌شد. اما امروزه شال از جنس‌های مختلفی تهیه شده و در تمام فصول سال  به عنوان [[حجاب]] مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این حالت زنان شال را دور سر خود می‌پیچند و دنباله آن را رها می‌کنند. شال در حالت عادی نه مانند [[روسری]] گره می‌خورد و نه مانند [[شیله]] با سنجاق محکم می‌شود. البته شال به صورت‌های گوناگون تزئینی هم بسته می‌شود.


شال و کلاه: در اوایل دوره قاجار، مردان اشراف نواری از پارچه ظریف (شال)، دور سربند می پیچیدند. بعدها این نوارهای کلاه، بخشی از لباس رسمی درباریان شد و لذا عبارت «شال و کلاه کردن» کنایه ای از پوشیدن لباس رسمی شد. این عبارت امروزه برای زنان هم به کار می رود.<ref name=":0" />
شال و کلاه: در اوایل دوره قاجار، مردان اشراف نواری از پارچه ظریف (شال)، دور سربند می‌پیچیدند. بعدها این نوارهای کلاه، بخشی از لباس رسمی درباریان شد و لذا عبارت «شال و کلاه کردن» کنایه‌ای از پوشیدن لباس رسمی شد. این عبارت امروزه برای زنان هم به کار می‌رود.<ref name=":0" />


===منابع===
<br />
''پ‍وش‍اک‌در ای‍ران‌زم‍ی‍ن‌''(1382). ترجمه متین، پیمان. تهران: امیرکبیر.
==منابع==
[[رده:پوشاک زنانه]]
[[رده:پوشش سر]]
[[رده:حجاب]]
<references />


ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). ''لغت نامه''. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا.


رجبی، پرویز (1350). ''لباس و آرایش ایرانیان در سده دوازدهم هجری''. هنر و مردم. ش105.


ضیاءپور، جلیل (1347). ''پوشاک زنان ایران از کهن ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی''. تهران: وزارت فرهنگ و هنر.
نویسنده: حکمت بروجردی
 
[[رده:تن پوش]]
غیبی، مهرآسا (1384). ''هشت هزارسال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی''. تهران: هیرمند.
[[رده:پوشاک زنانه]]
[[رده:پوشش سر]]
[[رده:حجاب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۵

زنی با شال آبی، نقش موزاییکی بانویی ساسانی[۱]

شال /šāl/ پارچه‌ای است مستطیل شکل که هم به عنوان سرپوش و هم به صورت تن پوش بر روی لباسی دیگر به کار می‌رود.[۲]

واژه‌شناسی

شال، که در متون قدیم شاره تلفظ می‌شده از هندی گرفته شده و با واژه ساری از یک ریشه است. اعراب عراق و خوزستان به آن شیله می‌گویند. ریشه سانسکریت آن /śiraḥ/ به معنای لنگ و پارچه بوده است. این واژه از طریق فارسی به زبان‌های اروپایی راه یافته است.


تعریف

شال پارچه مستطیل شکل بلندی از جنس پشم، پنبه یا ابریشم است که به دور گردن (شال گردن)، دور کمر (شال کمر) و یا به عنوان حجاب زنان دور سر و گردن پیچیده می‌شود و موها را می‌پوشاند. همچنین شال به نوعی پارچه پشمی یا کرکی اطلاق می‌شده که در شهرهای ایران به‌ ویژه یزد و کرمان و مشهد و خلخال بافته می‌شده و برای لباس‌های زمستانی به کار می‌رفته است. در کشمیر و لاهور هم پارچه‌ای نازک از پشم بز بافته می‌شد که بر روی گردن می‌انداختند و به آن شال کشمیر می‌گفتند. احتمالا شالی که دور کمر یا سر بسته می‌شده چون از این پارچه بوده به شال معروف شده است.


تاریخچه

شال برای زنان هم جنبه پوشش داشته و هم برای زیبایی به کار می‌رفته است. زنان ساسانی بر روی دوش یا بازوان خود شال‌هایی می‌انداختند که مانند شال‌های زنان هندی دراز بود و به طور مورب از روی شانه راست یا چپ می‌گذشت و تا پایین دامن ادامه داشت.[۳]

بستن شال بر کمر ظاهرا از دوره ایلخانیان مرسوم شد. از این دوره شال کمر یکی از اجزای اصلی لباس‌های زنان و مردان شد. ولی همیشه شال زنان باریکتر از مردان بود. در دوره صفویه، اشراف شال‌های پهن ظریفی از کشمیر یا پارچه‌های گران قیمت دیگر، و زنان انواع باریکتری را روی لباس‌هایشان می‌بستند.[۴] در چهل ستون و عالی قاپوی اصفهان نقاشی‌هایی از همان عصر وجود دارد که در آن برخی از زنان، چنین شال‌هایی را بسته‌اند.[۵] در قرن هجدهم میلادی، زنان شال‌های کوچکی به روش‌های مختلف روی سر خود می‌بستند که به پشت سر و روی شانه‌ها می‌افتاد. این نوع شال گاه به دور گردن پیچیده می‌شد یا بر روی سر به شکل گل بسته می‌شد.[۶] در قرن نوزدهم میلادی، شال‌های کتان و زربفت ابریشم مرسوم بود.[۵] شال کمر امروزه از اجزای اصلی لباس عشایر است و روستاییان است و در زندگی شهری استفاده نمی‌شود.


پوشش سر

شال به عنوان پوشش سر استفاده نسبتا جدیدی از این پوشش است و با شیله زنان عرب شباهت دارد. این پوشش ابتدا مختص زمستان بود و پارچه‌ای پشمی و نازک یا بافتنی به دور سر بسته می‌شد. اما امروزه شال از جنس‌های مختلفی تهیه شده و در تمام فصول سال به عنوان حجاب مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این حالت زنان شال را دور سر خود می‌پیچند و دنباله آن را رها می‌کنند. شال در حالت عادی نه مانند روسری گره می‌خورد و نه مانند شیله با سنجاق محکم می‌شود. البته شال به صورت‌های گوناگون تزئینی هم بسته می‌شود.

شال و کلاه: در اوایل دوره قاجار، مردان اشراف نواری از پارچه ظریف (شال)، دور سربند می‌پیچیدند. بعدها این نوارهای کلاه، بخشی از لباس رسمی درباریان شد و لذا عبارت «شال و کلاه کردن» کنایه‌ای از پوشیدن لباس رسمی شد. این عبارت امروزه برای زنان هم به کار می‌رود.[۵]


منابع

  1. گیرشمن، رومن (1370). هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی. ترجمه بهرام فره‌وشی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. ص142.
  2. ده‍خ‍دا، ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر (1377). لغت‌نامه. ج9. تهران: دانشگاه تهران: مؤسسه لغت‌نامه دهخدا. ذیل مدخل.
  3. غیبی، مهرآسا (1384). هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی. تهران: هیرمند. ص225.
  4. بهنام، عیسی (1338) لباس مردم ایران در قرن 13 هجری. نقش و نگار. ش 6. صص 5-13.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ جواهر کلام (1324). تن پوش بانوان ایرانی در گذشته و اکنون. روزگار نو. س5. ش2. صص50-55.
  6. رجبی، پرویز (1350). لباس و آرایش ایرانیان در سده دوازدهم هجری. هنر و مردم. ش105. ص40.


نویسنده: حکمت بروجردی