تفاوت میان نسخه‌های «چنار عباسعلی»

از دانشنامه الکترونیکی زنان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
   
   
در تاریخ کشور ما ایران به درخت چنار جنبه تقدس داده اند و این تقدس از گذشته های دور تا به امروز ادامه داشته است و محدود به شهر تهران نمی شود درست است که تهران به شهر چنارها و چنارستان معروف است اما در سرتاسر ایران در کنار چنارهای بزرگ اماکن مقدس زرتشتیان یا کلیسا بنا می شده است.<ref>مجد، شیرین (1400). ''چنارها''. تهران: اندیشه دانش. ص18</ref>
چنار عباسعلی یکی از دو چنار بزرگ در محوطه کاخ گلستان بوده که زنان حرمسرای ناصری آن را مقدس پنداشته و بر آن دخیل می‌بستند و شمع روشن می‌کردند و حاجت طلب می‌کردند. این چنار امروزه قطع شده است.


.در توصیف هفت چنار که در محله بریانک تهران واقع است گفته شده زیارتگاهی در قریه بریانک وجود دارد که بقعه و مرقد نیست بلکه هفت درخت چنار است که به جای تنه اصلی چنار کهنسالی از یک ریشه و پایین همان تنه درخت روئیده و مستقیماً بالا رفته است و حقیقتاً شایستگی توجه و حرمت کامل دارد. این هفت چنار در کنار باغی که سمت جنوب کارخانه جوراب بافی واقع شده است نزدیک دیوار و مشرف به خیابان غربی باغ کارخانه قرار دارد و مردم ساده دل و خوش عقیده بر دیوار گلی مجاور درخت طاقچه کوچکی کنده اند و به افروختن شمع و عرض نیاز می پردازند.<ref>مجد، شیرین (1400). ''چنارها''. تهران: اندیشه دانش. ص15.</ref>
=== چنارهای مقدس ===
در تاریخ ایران چنار درختی مقدس بوده است و این تقدس از گذشته‌های دور تا به امروز ادامه داشته است؛ به گونه‌ای که اماکن مقدس زرتشتیان یا کلیسا هم در کنار درختان چنار بنا می‌شده است.<ref>مجد، شیرین (1400). ''چنارها''. تهران: اندیشه دانش. ص18.</ref> در تهران  که به شهر چنارها و چنارستان معروف است چنارهای مقدس زیادی وجود دارد. برای نمونه در مورد هفت چنار که در محله بریانک تهران واقع است گفته شده: <blockquote>زیارتگاهی در قریه بریانک وجود دارد که بقعه و مرقد نیست، بلکه هفت درخت چنار است که به جای تنه اصلی چنار کهنسالی از یک ریشه و پایین همان تنه درخت روئیده و مستقیماً بالا رفته است. مردم ساده دل و خوش عقیده بر دیوار گلی مجاور درخت طاقچه کوچکی کنده‌اند و به افروختن شمع و عرض نیاز می‌پردازند.<ref>مجد، شیرین (1400). ''چنارها''. تهران: اندیشه دانش. ص15.</ref></blockquote>چنار هزارساله تجریش در صحن امام‌زاده صالح نیز چنان معروف بوده که آن منطقه را تا سال‌ها امام‌زاده چنار می‌نامیدند و در روزهای جشن، مردم به گورستان امام‌زاده چنار می‌رفتند، درخت را چراغانی مختصری می‌کردند و درویش‌ها در آنجا معرکه می‌گرفتند.


یکی از کنیزان حرمسرای ناصرالدین شاه مرتکب خلافی شد و از بیم خشم بانوی خود، شبانگاه فرار نمود و در حضرت عبدالعظیم متحصن شد. چون این خبر به گوش شاه رسید از سر رحم و شفقت میانداری کرد و به بانوی آن خدمتکار فراری گفت تا از تقصیر وی درگذرد. آن گاه برای آنکه اهل اندرون ملجأ و مأمن نزدیک تری داشته و هنگام ضرورت بدان پناه برند، مخفیانه به یکی از بزرگان حرمسرا دستور داد تا شایع کند  در خواب به وی گفته اند در پای چنار کهنسال گشن شاخ که کنار مظهر قنات مهرگرد در اندرونی واقع است، امامزاده ای به نام عباس علی مدفون است.<ref>معیرالممالک، دوستعلی‌خان (1390). ''یادداشت‌هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه''. تهران: نشر تاریخ ایران. صص33-34.</ref>


همین که این شایعه در اندرونی پیچید، اهالی حرمسرا بسیار خوشحال شدند و از شاه خواستند تا نرده ای دور آن درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده ای سبز رنگ امر نمود. از آن پس درخت مزبور به چنار عباس علی معروف شد. زیارتنامه مخصوصی به تنه آن آویختند و اطرافش شمعدان های نقره کوبیده هر شب شمع در آن روشن میکردند. رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت. زنان اندرونی نذور خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می پختند و به بدنه و پوستش دخیل می بستند. بدین ترتیب اهالی کاخ گلستان برای توسل و برآورده شدن حاجات خود در داخل حرم جای نزدیکی یافتند.<ref>سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). ''در خلوت سلطان''. تهران: نگارستان کتاب. ص642.</ref>
=== وجه تسمیه ===
 
در محوطه کاخ گلستان دو چنار بزرگ و قدیمی بوده که یکی در حیاط [[انیس‌الدوله]] واقع شده بود و چنار آقا جعفر صادق نام داشت و دیگری چناری بود در حیاط شاه، که دور آن را معجر کشیده بودند و شب‌های جمعه کنار آن شمع روشن می‌کردند و آن را چنار عباسعلی نام نهاده بودند.<ref>کرمانی، حاجیه خانم علویه (1386). ''روزنامه سفر حج، عتبات عالیات و دربار ناصری''. به کوشش رسول جعفریان. قم: مورخ. ص152</ref> این دو چنار از بقایای چنارهای باغی بودند که شاه عباس صفوی در داخل ارگ احداث کرده بود. ظاهراً چنار عباسعلی در ابتدا «چنار عباسی» یا «چنار شاه عباسی» نامیده می‌شد و رفته‌رفته نام آن تغییر یافت و به «چنار عباسعلی» تبدیل شد. اما به نقلی دیگر علت این نامگذاری این بوده که یکی از کنیزان حرمسرای ناصرالدین شاه مرتکب خلافی شد و از بیم خشم بانوی خود، شبانگاه فرار نمود و در حضرت عبدالعظیم بست نشست. چون این خبر به گوش شاه رسید از سر رحم و شفقت میانداری کرد و به بانوی آن خدمتکار فراری گفت تا از تقصیر وی درگذرد. آن گاه برای آنکه اهل اندرون ملجأ و مأمن نزدیک‌تری داشته و هنگام ضرورت بدان پناه برند، مخفیانه به یکی از بزرگان حرمسرا دستور داد تا شایع کند در خواب به وی گفته‌اند در پای چنار کهنسالی که کنار قنات مهرگرد در اندرونی واقع است، امامزاده‌ای به نام عباس علی مدفون است.<ref>معیرالممالک، دوستعلی‌خان (1390). ''یادداشت‌هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه''. تهران: نشر تاریخ ایران. صص33-34.</ref>همین که این شایعه در اندرونی پیچید، اهالی حرمسرا بسیار خوشحال شدند و از شاه خواستند تا نرده‌ای دور آن درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده‌ای سبز رنگ امر نمود. از آن پس درخت مزبور به چنار عباس علی معروف شد.
 
 
=== آداب مذهبی ===
رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت. می‌گویند زیارتنامه مخصوصی به تنه چنار عباسعلی آویخته شد و اطرافش شمعدان‌های نقره کوبیده و هر شب شمع در آن روشن می‌کردند. زنان اندرونی نذورات خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می‌پختند و به بدنه و پوستش دخیل می‌بستند. بدین ترتیب اهالی کاخ گلستان جایی برای توسل و برآورده شدن حاجات خود در داخل حرم یافتند.<ref>سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). ''در خلوت سلطان''. تهران: نگارستان کتاب. ص642.</ref>
 


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />


== پیوند به بیرون ==
 
نویسنده: حکمت بروجردی
 
[[رده:خرافات]]
[[رده:خرافات]]
[[رده:فرهنگ عامه]]
[[رده:فرهنگ عامه]]
[[رده:تهران قدیم]]
[[رده:تهران قدیم]]
[[رده:باورهای عامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۶

چنار عباسعلی یکی از دو چنار بزرگ در محوطه کاخ گلستان بوده که زنان حرمسرای ناصری آن را مقدس پنداشته و بر آن دخیل می‌بستند و شمع روشن می‌کردند و حاجت طلب می‌کردند. این چنار امروزه قطع شده است.

چنارهای مقدس

در تاریخ ایران چنار درختی مقدس بوده است و این تقدس از گذشته‌های دور تا به امروز ادامه داشته است؛ به گونه‌ای که اماکن مقدس زرتشتیان یا کلیسا هم در کنار درختان چنار بنا می‌شده است.[۱] در تهران که به شهر چنارها و چنارستان معروف است چنارهای مقدس زیادی وجود دارد. برای نمونه در مورد هفت چنار که در محله بریانک تهران واقع است گفته شده:

زیارتگاهی در قریه بریانک وجود دارد که بقعه و مرقد نیست، بلکه هفت درخت چنار است که به جای تنه اصلی چنار کهنسالی از یک ریشه و پایین همان تنه درخت روئیده و مستقیماً بالا رفته است. مردم ساده دل و خوش عقیده بر دیوار گلی مجاور درخت طاقچه کوچکی کنده‌اند و به افروختن شمع و عرض نیاز می‌پردازند.[۲]

چنار هزارساله تجریش در صحن امام‌زاده صالح نیز چنان معروف بوده که آن منطقه را تا سال‌ها امام‌زاده چنار می‌نامیدند و در روزهای جشن، مردم به گورستان امام‌زاده چنار می‌رفتند، درخت را چراغانی مختصری می‌کردند و درویش‌ها در آنجا معرکه می‌گرفتند.


وجه تسمیه

در محوطه کاخ گلستان دو چنار بزرگ و قدیمی بوده که یکی در حیاط انیس‌الدوله واقع شده بود و چنار آقا جعفر صادق نام داشت و دیگری چناری بود در حیاط شاه، که دور آن را معجر کشیده بودند و شب‌های جمعه کنار آن شمع روشن می‌کردند و آن را چنار عباسعلی نام نهاده بودند.[۳] این دو چنار از بقایای چنارهای باغی بودند که شاه عباس صفوی در داخل ارگ احداث کرده بود. ظاهراً چنار عباسعلی در ابتدا «چنار عباسی» یا «چنار شاه عباسی» نامیده می‌شد و رفته‌رفته نام آن تغییر یافت و به «چنار عباسعلی» تبدیل شد. اما به نقلی دیگر علت این نامگذاری این بوده که یکی از کنیزان حرمسرای ناصرالدین شاه مرتکب خلافی شد و از بیم خشم بانوی خود، شبانگاه فرار نمود و در حضرت عبدالعظیم بست نشست. چون این خبر به گوش شاه رسید از سر رحم و شفقت میانداری کرد و به بانوی آن خدمتکار فراری گفت تا از تقصیر وی درگذرد. آن گاه برای آنکه اهل اندرون ملجأ و مأمن نزدیک‌تری داشته و هنگام ضرورت بدان پناه برند، مخفیانه به یکی از بزرگان حرمسرا دستور داد تا شایع کند در خواب به وی گفته‌اند در پای چنار کهنسالی که کنار قنات مهرگرد در اندرونی واقع است، امامزاده‌ای به نام عباس علی مدفون است.[۴]همین که این شایعه در اندرونی پیچید، اهالی حرمسرا بسیار خوشحال شدند و از شاه خواستند تا نرده‌ای دور آن درخت کشیده شود. شاه به نصب نرده‌ای سبز رنگ امر نمود. از آن پس درخت مزبور به چنار عباس علی معروف شد.


آداب مذهبی

رفته رفته چنار مزبور اهمیتی به سزا یافت. می‌گویند زیارتنامه مخصوصی به تنه چنار عباسعلی آویخته شد و اطرافش شمعدان‌های نقره کوبیده و هر شب شمع در آن روشن می‌کردند. زنان اندرونی نذورات خود را از قبیل حلوا و غیره در پای آن می‌پختند و به بدنه و پوستش دخیل می‌بستند. بدین ترتیب اهالی کاخ گلستان جایی برای توسل و برآورده شدن حاجات خود در داخل حرم یافتند.[۵]


منابع

  1. مجد، شیرین (1400). چنارها. تهران: اندیشه دانش. ص18.
  2. مجد، شیرین (1400). چنارها. تهران: اندیشه دانش. ص15.
  3. کرمانی، حاجیه خانم علویه (1386). روزنامه سفر حج، عتبات عالیات و دربار ناصری. به کوشش رسول جعفریان. قم: مورخ. ص152
  4. معیرالممالک، دوستعلی‌خان (1390). یادداشت‌هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه. تهران: نشر تاریخ ایران. صص33-34.
  5. سعدوندیان، سیروس (۱۳۸۷). در خلوت سلطان. تهران: نگارستان کتاب. ص642.


نویسنده: حکمت بروجردی