تفاوت میان نسخههای «چادر کردیم رفتیم تماشا»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
H-ghahremani (بحث | مشارکتها) |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
''چادر کردیم رفتیم تماشا'' | [[پرونده:روی-جلد-چادر-کردیم-رفتیم-تماشا.jpg|بندانگشتی|چادر کردیم رفتیم تماشا، سفرنامه عالیه خانم شیرازی به حج، روی جلد]] | ||
[[پرونده:پشت-جلد-چادر-کردیم-رفتیم-تماشا.jpg|بندانگشتی|چادر کردیم رفتیم تماشا، سفرنامه عالیه خانم شیرازی به حج، پشت جلد]] | |||
''چادر کردیم رفتیم تماشا'' سفرنامهی [[عالیه خانم شیرازی]] است که در عصر قاجار و دوران حکومت ناصرالدین شاه نگاشته شده است. او در کرمان زندگی میکرده و سفرش را از این شهر آغاز میکند و از طریق دریای عمان و اقیانوس هند ابتدا به بمبئی و سپس به جده و مکه میرود. در بازگشت از طریق مسیر زمینی به زیارت عتبات عالیات در عراق مشرف شده و سپس به ایران باز میگردد و مدتی را در دربار ناصرالدین شاه میماند و درباره عروسی [[تاج السلطنه]] که در آن زمان بوده مطالب زیادی بیان میکند. | |||
=== اهمیت === | === اهمیت === | ||
سفرنامههای زنان در دوران قاجار حاوی نکاتی هستند که هر پژوهشگر تاریخ این دوره بدان نیازمند است. توجه به جایگاه زنان، بررسی فضای مدیریت کشور و ویژگیهای سلطنت، سهم وجه نمایشی تشرع در فعالیتهای روزمره دربار قاجار و بررسی میزان استقلال و اقتدار و تأثیرگذاری زنان بر مردان درون سنت حاکم موضوعات قابل تأملی هستند که در مجموعه سفرنامههای قدیمی زنان میتوانند مورد مطالعه و پژوهش قرار بگیرند. | |||
عالیه خانم شیرازی از آشنایان دور خانوادهی شاه بوده و به خاطر سکونت در کرمان مراودهی زیادی با آنها نداشته است. به همین دلیل آنچه در این برخورد از دربار و حرمسرای ناصرالدین شاه دیده و نوشته، با روزنگاریهای دیگر متفاوت است. این یادداشتهای روزانه تصویر خواننده از وضعیت حاکمیت در آن دوره را کامل میکند. حس زنانگی نویسنده منجر به دقت به ظرایف اتفاقات میشود. | |||
=== درباره کتاب === | |||
این کتاب یک جلد از مجموعهی ده جلدی سفرنامههای حج قاجاری است. این سفرنامهها که شامل متن هشتاد سفرنامهی حج از مردان و زنان قاجاری است، دادههای تازه و بکری در خصوص جغرافیا و فرهنگ و اقتصاد ایران و کشورهای در مسیر حج را در اختیار خواننده قرار میدهد. این مسیر که از دریا میگذرد شامل کشورهای عمان، هند، یمن و عربستان و عراق میشود. | |||
نسخهی خطی این سفرنامه در کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود و به مجموعهی امام جمعهی کرمان تعلق دارد. این مجموعه شامل 1000 نسخه چاپی و 498 نسخهی خطی است که سال 1343 نوهی امام جمعه کرمان به دانشگاه تهران اهدا کرده است. این کتاب به کوشش زهره ترابی و زیرنظر [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B3%D9%88%D9%84_%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 رسول جعفریان] در سال 1398 تحقیق و بازنگاری شده و توسط انتشارات اطراف چاپ شده است. در پایان این نسخه کلمات نامأنوس توضیح داده شده است. | |||
این کتاب پیشتر در سال 1386 با عنوان ''روزنامهی سفر حج''، ''عتبات عالیات'' و ''دربار ناصری'' (1386)، به کوشش رسول جعفریان چاپ شده بود. در این نسخه هنوز رسول جعفریان اطلاعی از نام نویسنده ندارد و لذا به جهت سیادت او و نیز به جهت این که از کرمان عازم حج میشود نویسنده را علویه خانم کرمانی نام مینهد. در این نسخه نویسنده برای هر مکان جدید یک عنوان گذاشته است. در بخش حضور او در تهران نیز به صورت ماهانه یا براساس مطلب جدیدی عناوین تغییر میکند. از این عنوانبندی در نسخه جدید خبری نیست و فقط در هشت فصل مطالب دستهبندی شدهاند. | |||
==== فهرست مطالب ==== | |||
چادر کردیم ''رفتیم تماشا'' در هشت فصل تنظیم شده است. فهرست این کتاب شامل عناوین زیر است: | |||
جای همه عزیزان خالی | |||
دنیا تا دنیا آب | |||
قطار قطار همه جمع میشوند | |||
مالامال آفتاب گرم | |||
شمر و یزید بسیار است | |||
هرطور بگیری میگذرد | |||
هشتاد زن شاه بزک میکنند | |||
گرما و مگس و زنگ قاطرها | |||
=== درباره نویسنده === | |||
مرحوم [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85_%D8%AE%D8%A7%D9%86_%D8%B8%D9%87%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%88%D9%84%D9%87 ابراهیم خان ظهیرالدوله] در زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار به عنوان والی به کرمان آمد. به پیشنهاد مرحوم ابراهیم خان، میرزا جواد از شیراز به کرمان آمد و منصب امام جمعه کرمان را از آن خود کرد. عالیه خانم اصالتاً شیرازی برادرزاده امام جمعه و همسر شاپورخان پسر عباسقلی خان ـ و نوه پسری ابراهیم خان ظهیرالدوله بوده است.[https://psri.ir/?id=s0tuv7iicn] | |||
در این سفر او بدون همسر و با برادرشوهرش ولی خان و همسران او عازم سفر میشود. اما در میانه سفر در عتبات از ولی خان جدا میشود و خود به همراه یکی از همسران ولی خان به سفر ادامه میدهد. | |||
او از خاندانی است که دارای تحصیلات چندان جدی نبوده و لذا غلطهای املایی زیادی در نوشتارش به چشم میخورد. در کلامش صراحت لهجه خاصی وجود دارد. با بزرگان و افراد سرشناس آشنایی داشته و در سفرش با آنها دیدار کرده است. پسر آقاخان محلاتی در بمبئی، برایش گاری میفرستد، جنگی شاه و نصیرلشکر در کرمانشاه از او پذیرایی میکند؛ به اندرونی [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C میرزای شیرازی]، مرجع بزرگ زمان میرود و وقتی به تهران برمیگردد، مدتی طولانی را در دربار سپری میکند. او زنی است ذات الابعاد که علاوه بر کوشایی بسیار پراحساس و از نفوذ و احترام خاصی برخوردار است. قوی است و در طول سفر بیماریهای بسیاری را پشت سر میگذارد. هنرمند است و خیاطی و سوزندوزی و آشپزی و شیرینیپزی میکند. دختران را آرایش میکند و به عنوان بزرگتر در بسیاری از مراسمها حضور دارد. | |||
=== خلاصه کتاب === | === خلاصه کتاب === | ||
این سفر از تاریخ 25 رمضان 1309 هجری قمری مطابق 4 اردیبهشت 1271 هجری شمسی تا | این سفر از تاریخ 25 رمضان 1309 هجری قمری مطابق 4 اردیبهشت 1271 هجری شمسی تا 10 صفر 1311 هجری قمری به طول میانجامد. مسیر سفر از کرمان به بندرعباس و از آنجا به مسقط و از طریق دریا عمان به اقیانوس هند و سپس بمبئی و از آنجا به یمن و از طریق دریای سرخ به جده، سپس مکه، عتبات، تهران و بالاخره کرمان بوده است. | ||
کتاب دو بخش دارد: در بخش اول نویسنده در مورد شروع سفرش از کرمان، رفتن به بمبئی و سختیها و ماجراهای سفر حج و عتبات مینویسد. در بخش دوم با پایان سفر حج و رسیدن به تهران نوع نگارش سفرنامه تغییر میکند. در تهران نویسنده مدتی طولانی در دربار ناصری میماند و پس از مدتی به کرمان برمیگردد. او در این بخش به تفصیل درباره مراسم عروسی [[تاج السلطنه]] سخن میگوید. | |||
در ابتدا قرار بوده آقای ولی خان که در این سفر همراه عالیه خانم بوده این سفرنامه را بنویسد. نسخهی خطی هم با دستخط ولی خان شروع میشود:<ref>کرمانی، علویه (1386). ''روزنامه سفر حج: عتبات عالیات و دربار ناصری ۱۳۰۹-۱۳۱۲ ق ۱۲۷۱-۱۲۷۳ش.'' به کوشش رسول جعفریان. قم: مورخ.</ref><blockquote>مشغولیاتی بهتر از این ندیدیم که بعد از رسیدن به منزلها و رفع خستگی نمودن، شرح قضایای هر منزل و فرسخهای آنها و دهات و مزارعی که در راهها دیده میشود، به طور روزنامه بنویسم که هم کتابچه شود و هم یادگاری در این صفحه روزگار بماند. </blockquote>اما با توجه به تغییر دستخط و توضیحات صفحهی بعد مشخص میشود که ولی خان به دلیل بیحوصلگی سفرنامه را نمینویسد و به ناچار عالیه خانم شیرازی نوشتن را ادامه میدهد:<ref>ترابی، زهره (1397). ''چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامه عالیه خانم شیرازی''. تهران: نشر اطراف.</ref> <blockquote>مجبور شدم لابد به این خط نحس نجس خودم شرح حالی بنویسم که یادگار بماند.</blockquote> | |||
== منابع == | |||
<references /> | |||
== | == پیوند به بیرون == | ||
# [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87%D9%94_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C ویکیپدیای فارسی] | |||
#[https://psri.ir/?id=s0tuv7iicn مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی] | |||
#[https://atraf.ir/shop-3/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7/%D8%B3%D9%81%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7/%DA%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D9%81%D8%AA%DB%8C%D9%85-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B4%D8%A7/ نشر اطراف] | |||
نویسنده: حکمت بروجردی | |||
[[رده:کتابهای زنان]] | |||
[[رده:معرفی کتاب]] | |||
[[رده:دوره قاجار]] | |||
[[رده:سفرنامه]] | |||
[[رده:حج زنان]] | |||
[[رده:زنان قاجار]] | |||
[[رده:نویسندگان زن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۸
چادر کردیم رفتیم تماشا سفرنامهی عالیه خانم شیرازی است که در عصر قاجار و دوران حکومت ناصرالدین شاه نگاشته شده است. او در کرمان زندگی میکرده و سفرش را از این شهر آغاز میکند و از طریق دریای عمان و اقیانوس هند ابتدا به بمبئی و سپس به جده و مکه میرود. در بازگشت از طریق مسیر زمینی به زیارت عتبات عالیات در عراق مشرف شده و سپس به ایران باز میگردد و مدتی را در دربار ناصرالدین شاه میماند و درباره عروسی تاج السلطنه که در آن زمان بوده مطالب زیادی بیان میکند.
اهمیت
سفرنامههای زنان در دوران قاجار حاوی نکاتی هستند که هر پژوهشگر تاریخ این دوره بدان نیازمند است. توجه به جایگاه زنان، بررسی فضای مدیریت کشور و ویژگیهای سلطنت، سهم وجه نمایشی تشرع در فعالیتهای روزمره دربار قاجار و بررسی میزان استقلال و اقتدار و تأثیرگذاری زنان بر مردان درون سنت حاکم موضوعات قابل تأملی هستند که در مجموعه سفرنامههای قدیمی زنان میتوانند مورد مطالعه و پژوهش قرار بگیرند.
عالیه خانم شیرازی از آشنایان دور خانوادهی شاه بوده و به خاطر سکونت در کرمان مراودهی زیادی با آنها نداشته است. به همین دلیل آنچه در این برخورد از دربار و حرمسرای ناصرالدین شاه دیده و نوشته، با روزنگاریهای دیگر متفاوت است. این یادداشتهای روزانه تصویر خواننده از وضعیت حاکمیت در آن دوره را کامل میکند. حس زنانگی نویسنده منجر به دقت به ظرایف اتفاقات میشود.
درباره کتاب
این کتاب یک جلد از مجموعهی ده جلدی سفرنامههای حج قاجاری است. این سفرنامهها که شامل متن هشتاد سفرنامهی حج از مردان و زنان قاجاری است، دادههای تازه و بکری در خصوص جغرافیا و فرهنگ و اقتصاد ایران و کشورهای در مسیر حج را در اختیار خواننده قرار میدهد. این مسیر که از دریا میگذرد شامل کشورهای عمان، هند، یمن و عربستان و عراق میشود.
نسخهی خطی این سفرنامه در کتابخانهی مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود و به مجموعهی امام جمعهی کرمان تعلق دارد. این مجموعه شامل 1000 نسخه چاپی و 498 نسخهی خطی است که سال 1343 نوهی امام جمعه کرمان به دانشگاه تهران اهدا کرده است. این کتاب به کوشش زهره ترابی و زیرنظر رسول جعفریان در سال 1398 تحقیق و بازنگاری شده و توسط انتشارات اطراف چاپ شده است. در پایان این نسخه کلمات نامأنوس توضیح داده شده است.
این کتاب پیشتر در سال 1386 با عنوان روزنامهی سفر حج، عتبات عالیات و دربار ناصری (1386)، به کوشش رسول جعفریان چاپ شده بود. در این نسخه هنوز رسول جعفریان اطلاعی از نام نویسنده ندارد و لذا به جهت سیادت او و نیز به جهت این که از کرمان عازم حج میشود نویسنده را علویه خانم کرمانی نام مینهد. در این نسخه نویسنده برای هر مکان جدید یک عنوان گذاشته است. در بخش حضور او در تهران نیز به صورت ماهانه یا براساس مطلب جدیدی عناوین تغییر میکند. از این عنوانبندی در نسخه جدید خبری نیست و فقط در هشت فصل مطالب دستهبندی شدهاند.
فهرست مطالب
چادر کردیم رفتیم تماشا در هشت فصل تنظیم شده است. فهرست این کتاب شامل عناوین زیر است:
جای همه عزیزان خالی
دنیا تا دنیا آب
قطار قطار همه جمع میشوند
مالامال آفتاب گرم
شمر و یزید بسیار است
هرطور بگیری میگذرد
هشتاد زن شاه بزک میکنند
گرما و مگس و زنگ قاطرها
درباره نویسنده
مرحوم ابراهیم خان ظهیرالدوله در زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار به عنوان والی به کرمان آمد. به پیشنهاد مرحوم ابراهیم خان، میرزا جواد از شیراز به کرمان آمد و منصب امام جمعه کرمان را از آن خود کرد. عالیه خانم اصالتاً شیرازی برادرزاده امام جمعه و همسر شاپورخان پسر عباسقلی خان ـ و نوه پسری ابراهیم خان ظهیرالدوله بوده است.[۱]
در این سفر او بدون همسر و با برادرشوهرش ولی خان و همسران او عازم سفر میشود. اما در میانه سفر در عتبات از ولی خان جدا میشود و خود به همراه یکی از همسران ولی خان به سفر ادامه میدهد.
او از خاندانی است که دارای تحصیلات چندان جدی نبوده و لذا غلطهای املایی زیادی در نوشتارش به چشم میخورد. در کلامش صراحت لهجه خاصی وجود دارد. با بزرگان و افراد سرشناس آشنایی داشته و در سفرش با آنها دیدار کرده است. پسر آقاخان محلاتی در بمبئی، برایش گاری میفرستد، جنگی شاه و نصیرلشکر در کرمانشاه از او پذیرایی میکند؛ به اندرونی میرزای شیرازی، مرجع بزرگ زمان میرود و وقتی به تهران برمیگردد، مدتی طولانی را در دربار سپری میکند. او زنی است ذات الابعاد که علاوه بر کوشایی بسیار پراحساس و از نفوذ و احترام خاصی برخوردار است. قوی است و در طول سفر بیماریهای بسیاری را پشت سر میگذارد. هنرمند است و خیاطی و سوزندوزی و آشپزی و شیرینیپزی میکند. دختران را آرایش میکند و به عنوان بزرگتر در بسیاری از مراسمها حضور دارد.
خلاصه کتاب
این سفر از تاریخ 25 رمضان 1309 هجری قمری مطابق 4 اردیبهشت 1271 هجری شمسی تا 10 صفر 1311 هجری قمری به طول میانجامد. مسیر سفر از کرمان به بندرعباس و از آنجا به مسقط و از طریق دریا عمان به اقیانوس هند و سپس بمبئی و از آنجا به یمن و از طریق دریای سرخ به جده، سپس مکه، عتبات، تهران و بالاخره کرمان بوده است.
کتاب دو بخش دارد: در بخش اول نویسنده در مورد شروع سفرش از کرمان، رفتن به بمبئی و سختیها و ماجراهای سفر حج و عتبات مینویسد. در بخش دوم با پایان سفر حج و رسیدن به تهران نوع نگارش سفرنامه تغییر میکند. در تهران نویسنده مدتی طولانی در دربار ناصری میماند و پس از مدتی به کرمان برمیگردد. او در این بخش به تفصیل درباره مراسم عروسی تاج السلطنه سخن میگوید.
در ابتدا قرار بوده آقای ولی خان که در این سفر همراه عالیه خانم بوده این سفرنامه را بنویسد. نسخهی خطی هم با دستخط ولی خان شروع میشود:[۱]
مشغولیاتی بهتر از این ندیدیم که بعد از رسیدن به منزلها و رفع خستگی نمودن، شرح قضایای هر منزل و فرسخهای آنها و دهات و مزارعی که در راهها دیده میشود، به طور روزنامه بنویسم که هم کتابچه شود و هم یادگاری در این صفحه روزگار بماند.
اما با توجه به تغییر دستخط و توضیحات صفحهی بعد مشخص میشود که ولی خان به دلیل بیحوصلگی سفرنامه را نمینویسد و به ناچار عالیه خانم شیرازی نوشتن را ادامه میدهد:[۲]
مجبور شدم لابد به این خط نحس نجس خودم شرح حالی بنویسم که یادگار بماند.
منابع
پیوند به بیرون
نویسنده: حکمت بروجردی