تفاوت میان نسخههای «زبان زنان»
Boroujerdi (بحث | مشارکتها) |
|||
(۴۵ نسخهٔ میانی ویرایششده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
زبان زنان | [[پرونده:نشریه زبان زنان.jpg|بندانگشتی|جایگزین=|400x400پیکسل|نشریه زبان زنان]] | ||
{{TOClimit | [[پرونده:زبان زنان 2.jpg|بندانگشتی|نشریه زبان زنان، سال دوم ، شماره 31، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران|جایگزین=|430x430پیکسل]] | ||
زبان زنان از اولین نشریات زنان بود که در سال 1298 در اواخر دوران قاجار توسط [[صدیقه دولتآبادی]] در اصفهان انتشار یافت.<br /> | |||
{{TOClimit}} | |||
===تاریخچه=== | |||
نشريه زبان زنان در سال ۱۲۹۸ (۱۳۳۷ق.) به عنوان سومين نشريه زنان در ايران، در اصفهان منتشر شد.<ref>ببران، صدیقه (1381). ''نشریات ویژه زنان: سیر تاریخی نشریات زنان در ایران معاصر''. تهران: روشنگران و مطالعات زنان. ص49.</ref> روزنامه در قطع وزیری با چاپ سربی و توسط چاپخانه حبلالمتین چاپ میشد. صاحب امتياز و ناشر آن [[صدیقه دولتآبادی]] بود. زبان زنان نخستين روزنامهای بود كه به نام زنان و خارج از تهران یعنی در اصفهان منتشر میشد. این نشریه در ابتدا به صورت ماهی دوبار و بعد از گذشت یک سال به صورت هفتگی انتشار مییافت. در زیر عنوان آن عبارت «فقط اعلانات و مقالات و لوایح خانمها و دختران مدارس پذیرفته میشود و در طبع و جرح آن، اداره آزاد است» به چشم میخورد. مندرجات روزنامه شامل مقالههايی راجع به زنان از جمله ''زنان و علوم'' و ''زن بيچاره نيست'' بود.<ref name=":0">صدرهاشمی، محمد(1364). ''تاریخ جراید و مطبوعات ایران''. ج.3. اصفهان: کمال. صص6-10.</ref> | |||
سال دوم انتشار روزنامه با حادثه کودتای اسفند 1299 همزمان شده و به همین سبب نشریه زبان زنان تعطیل شد. | |||
سال دوم انتشار | === موضوع === | ||
نشریه زبان زنان رویکردی سیاسی و فمینیستی داشت. این نشریه بیشتر از آن که به مسائل زنان بپردازد به مناقشه با مردان میپرداخت و موضوع آزادی و استبداد را محور مقالات خود قرار میداد. نشریه نه تنها تحولات سياسی كشور را به طور کامل پيگيری میكرد، بلكه با نقد و بررسی عملكرد دولتهای موقت، تلاش میکرد مواضع سياسی زنان تجددطلب را بيان كند و راه را برای مشاركت زنان در عرصه سياست هموار کند. در جريان قرارداد ۱۹۱۹ این روزنامه به افشاگری عليه نمايندگان سياسی دولت انگليس در ايران و طرفداران آن پرداخت و با درج مقالهای در شماره ۵۵ با عنوان ''مجلس عالی بادگير''، جلسه ۱۲ آذرماه ۱۲۹۹ مجلس شورای ملی را كه با حضور احمدشاه و بيست نفر از رجال، وزرا، نمايندگان مجلس چهارم و علما بود، مورد نقد و ارزيابی قرار داد. در اين مقاله بر انتخاب آزاد نمايندگان توسط مردم تأكيد شده و بيان میكند: <blockquote>نه همين كه در عمارت بهارستان هر كسی به نام اعضای آن جمع شد میتواند كه از طرف اهالی مملكت در سرنوشت كشور و ملت دخالت نمايد.</blockquote><br /> | |||
این مقاله و مقاله دیگری با مضمون ابراز نگرانی از حضور نیروهای انگلیسی و تسلط آنها بر نیروهای قزاق باعث شد سپهدار تنكابنی رئيسالوزرای وقت، دستور توقيف روزنامه را صادر كند. او در تلگراف ۱۵ دی ماه ۱۲۹۹ به حاكم اصفهان نوشت:<blockquote><br /> | |||
روزنامه زبان زنان بدون اجازه وزارت داخله و معارف، جديداً در اصفهان عرض اندام كرده است و برخلاف سياست دولت درافشانی میكند. البته توقيف كرده اطلاع دهيد.</blockquote> | |||
پس از مهاجرت صدیقه دولتآبادی به تهران و در سال 1300، زبان زنان با خط نستعلیق ملکالخطاطین و چاپ سنگی و با شعار «الجنه تحت اَقدام الامهات» دوباره منتشر شد. قیمت اشتراک روزنامه در سال اول 12 قران و در سال دوم 30 قران و برای دختران دبستانها 24 قران بود.<ref name=":0" /> | |||
===ویژگیها=== | |||
از ويژگیهای محتوايی نشریه زبان زنان میتوان به سادهنويسی و استفاده از كلمات اصيل ادبيات فارسی در صفحات روزنامه اشاره كرد. برای نمونه در توضيح اينكه «خانم» كلمهای فارسی نيست و اين لقب از زمان حكومت مغولها به كار رفته است مینويسد: ''بيگم'' نيز مانند ''خانم'' از مغولها مانده است و فارسی اين لقب ''بانو'' است.<ref>خسرو پناه، محمد (1381). ''هدفها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی.'' تهران: پیام امروز. ص241.</ref> انتشار زبان زنان تا پايان سال دوم ادامه داشت و با رفتن صدیقه دولتآبادی به فرانسه برای ادامه تحصیل این نشریه تعطیل شد. | |||
=== توقیف === | |||
دولتآبادی در این نشریه به صراحت هم [[حجاب]] و هم سیاستهای انگلیس در ایران را نقد میکرد. به همین دلیل مورد تهدید جانی قرار گرفت و دفتر نشریه با تلاش زیاد از حمله مخالفان مصون ماند. این نشریه ۲ سال پس از انتشار، به دلیل سرمقالههای تند صدیقه دولتآبادی علیه انگلستان در ایران، برای ۱۳ ماه از انتشار محروم شد. ولی سرانجام در سال ۱۳۲۱ زبان زنان مجدداً به صورت مجلهای ۴۸ صفحهای منتشر شد.[http://www.iran-women-solidarity.net/spip.php?article124] | |||
<br /> | |||
==منابع== | |||
[[رده:زنان - نشریات ادواری]] | |||
[[رده:نشریات زنان]] | |||
<references /><br /> | |||
==نگارخانه== | |||
<gallery> | |||
پرونده:زبان زنان 3.jpg|نشریه زبان زنان، سال دوم، شماره 24، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران | |||
پرونده:مجوز زبان زنان صدیقه دولت آبادی.jpg|مجوز انتشار نشریه زبان زنان به صورت مجله 48 صفحهای به صدیقه دولتآبادی از سوی وزارت فرهنگ، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران | |||
</gallery>نویسنده: سمیه سادات هاشمی |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۵۲
زبان زنان از اولین نشریات زنان بود که در سال 1298 در اواخر دوران قاجار توسط صدیقه دولتآبادی در اصفهان انتشار یافت.
تاریخچه
نشريه زبان زنان در سال ۱۲۹۸ (۱۳۳۷ق.) به عنوان سومين نشريه زنان در ايران، در اصفهان منتشر شد.[۱] روزنامه در قطع وزیری با چاپ سربی و توسط چاپخانه حبلالمتین چاپ میشد. صاحب امتياز و ناشر آن صدیقه دولتآبادی بود. زبان زنان نخستين روزنامهای بود كه به نام زنان و خارج از تهران یعنی در اصفهان منتشر میشد. این نشریه در ابتدا به صورت ماهی دوبار و بعد از گذشت یک سال به صورت هفتگی انتشار مییافت. در زیر عنوان آن عبارت «فقط اعلانات و مقالات و لوایح خانمها و دختران مدارس پذیرفته میشود و در طبع و جرح آن، اداره آزاد است» به چشم میخورد. مندرجات روزنامه شامل مقالههايی راجع به زنان از جمله زنان و علوم و زن بيچاره نيست بود.[۲]
سال دوم انتشار روزنامه با حادثه کودتای اسفند 1299 همزمان شده و به همین سبب نشریه زبان زنان تعطیل شد.
موضوع
نشریه زبان زنان رویکردی سیاسی و فمینیستی داشت. این نشریه بیشتر از آن که به مسائل زنان بپردازد به مناقشه با مردان میپرداخت و موضوع آزادی و استبداد را محور مقالات خود قرار میداد. نشریه نه تنها تحولات سياسی كشور را به طور کامل پيگيری میكرد، بلكه با نقد و بررسی عملكرد دولتهای موقت، تلاش میکرد مواضع سياسی زنان تجددطلب را بيان كند و راه را برای مشاركت زنان در عرصه سياست هموار کند. در جريان قرارداد ۱۹۱۹ این روزنامه به افشاگری عليه نمايندگان سياسی دولت انگليس در ايران و طرفداران آن پرداخت و با درج مقالهای در شماره ۵۵ با عنوان مجلس عالی بادگير، جلسه ۱۲ آذرماه ۱۲۹۹ مجلس شورای ملی را كه با حضور احمدشاه و بيست نفر از رجال، وزرا، نمايندگان مجلس چهارم و علما بود، مورد نقد و ارزيابی قرار داد. در اين مقاله بر انتخاب آزاد نمايندگان توسط مردم تأكيد شده و بيان میكند:
نه همين كه در عمارت بهارستان هر كسی به نام اعضای آن جمع شد میتواند كه از طرف اهالی مملكت در سرنوشت كشور و ملت دخالت نمايد.
این مقاله و مقاله دیگری با مضمون ابراز نگرانی از حضور نیروهای انگلیسی و تسلط آنها بر نیروهای قزاق باعث شد سپهدار تنكابنی رئيسالوزرای وقت، دستور توقيف روزنامه را صادر كند. او در تلگراف ۱۵ دی ماه ۱۲۹۹ به حاكم اصفهان نوشت:
روزنامه زبان زنان بدون اجازه وزارت داخله و معارف، جديداً در اصفهان عرض اندام كرده است و برخلاف سياست دولت درافشانی میكند. البته توقيف كرده اطلاع دهيد.
پس از مهاجرت صدیقه دولتآبادی به تهران و در سال 1300، زبان زنان با خط نستعلیق ملکالخطاطین و چاپ سنگی و با شعار «الجنه تحت اَقدام الامهات» دوباره منتشر شد. قیمت اشتراک روزنامه در سال اول 12 قران و در سال دوم 30 قران و برای دختران دبستانها 24 قران بود.[۲]
ویژگیها
از ويژگیهای محتوايی نشریه زبان زنان میتوان به سادهنويسی و استفاده از كلمات اصيل ادبيات فارسی در صفحات روزنامه اشاره كرد. برای نمونه در توضيح اينكه «خانم» كلمهای فارسی نيست و اين لقب از زمان حكومت مغولها به كار رفته است مینويسد: بيگم نيز مانند خانم از مغولها مانده است و فارسی اين لقب بانو است.[۳] انتشار زبان زنان تا پايان سال دوم ادامه داشت و با رفتن صدیقه دولتآبادی به فرانسه برای ادامه تحصیل این نشریه تعطیل شد.
توقیف
دولتآبادی در این نشریه به صراحت هم حجاب و هم سیاستهای انگلیس در ایران را نقد میکرد. به همین دلیل مورد تهدید جانی قرار گرفت و دفتر نشریه با تلاش زیاد از حمله مخالفان مصون ماند. این نشریه ۲ سال پس از انتشار، به دلیل سرمقالههای تند صدیقه دولتآبادی علیه انگلستان در ایران، برای ۱۳ ماه از انتشار محروم شد. ولی سرانجام در سال ۱۳۲۱ زبان زنان مجدداً به صورت مجلهای ۴۸ صفحهای منتشر شد.[۱]
منابع
- ↑ ببران، صدیقه (1381). نشریات ویژه زنان: سیر تاریخی نشریات زنان در ایران معاصر. تهران: روشنگران و مطالعات زنان. ص49.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ صدرهاشمی، محمد(1364). تاریخ جراید و مطبوعات ایران. ج.3. اصفهان: کمال. صص6-10.
- ↑ خسرو پناه، محمد (1381). هدفها و مبارزه زن ایرانی از انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی. تهران: پیام امروز. ص241.
نگارخانه
نویسنده: سمیه سادات هاشمی